جمعه 24 اردیبهشت 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

ويکتوريا گرند، مدير ارتباطات و سياست‌گذاری يوتيوب: فعاليت گسترده ايرانيان در يوتيوب، شگفت‌انگيز و الهام‌بخش بود، دويچه وله

- از همان لحظه‌ای که ويدئوی ندا را ديدم، احساس کردم که او تبديل به سمبل اين جنبش خواهد شد؛ سمبل بی‌عدالتی موجود در ايران
- روزهای پس از انتخابات در ايران، پرهيجان‌ترين روزهای کاری من در يوتيوب بود

ويکتوريا گرند، مدير ارتباطات و سياست‌گذاری يوتيوب، در گفتگو با دويچه وله از اهميت رسانه‌های شهروندی می‌گويد، از فعاليت‌های شگفت‌انگيز شهروند-خبرنگاران ايرانی و از احساسات شخصی خود در هنگام مواجهه با ويدئوی جان باختن ندا.

گفت‌وگو با خانم گرند در حاشيه کنفرانس «صداهای جهانی» در سانتياگو انجام شده است.

دويچه وله: بگذاريد با يک سوال کلی شروع کنيم. تعريف شما از رسانه‌های شهروندی چيست و با توجه به فعاليت‌های يوتيوب، رسانه‌های شهروندی چه اهميتی برای سطوح مديريتی آن دارند؟



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




ويکتوريا گرند: رسانه‌های شهروندی اين قابليت را دارند که اطلاعات را دموکراتيزه کنند و با ظهور آنها ما شاهد تغيير يافتن چشمگير ديناميک در حوزه رسانه‌ها هستيم. پيش از اين شما يا بايد از اعضای دولت يا جامعه مطبوعاتی بوديد، يا بسيار ثروتمند و متنفذ، تا بتوانيد پيام مورد نظر خود را به دنيا برسانيد. اما اکنون اينترنت فضايی فراهم کرده که هر کسی می‌تواند در آن خبرنگار باشد و پيام خود را به دنيا مخابره کند؛ ديگر فرقی نمی‌کند شما در کاليفرنيا باشيد يا در تهران، جايی که اعتراضی در حال وقوع است. نکته مهم اين است که شما می‌توانيد در رسانه‌های شهروندی با مخاطبان خود ارتباطی تعاملی داشته باشيد و از واکنش‌ها و نظرات آنها هم مطلع و بهره‌مند شويد.

شما به پيامدهای مثبت اين پديده نوظهور اشاره کرديد. اما از سوی ديگر روزنامه‌نگاری شهروندی، استانداردهای مرسوم رسانه‌ها نظير دقت، صحت و پرهيز از جانب‌داری آشکار را به تعليق برده و لزوما تعهدی برای پای‌بندی به آنها ندارد. برای بهبود اين وضعيت و ارتقای کيفيت محتوای توليدی چه اقداماتی می‌توان انجام داد؟
موضع ما هم در يوتيوب و هم در گوگل اين است که اطلاعات بيشتر، آگاهی و قدرت بيشتری برای مردم به ارمغان می‌آورد و نتيجه نهايی آن آزادی بيشتر است. به نظرم تا جايی که ممکن است بايد هر عقيده‌ای مجال ظهور و بروز بيابد تا مردم گزينه‌های بيشتری برای انتخاب پيش‌رو داشته باشند. از لحاظ کيفيت محتوا هم ما تلاش می‌کنيم تا ويرايشگرانه و مداخله‌جويانه عمل نکنيم. ما پلات‌فرم بی‌طرفی را فراهم کرده‌ايم و ابزارهايی در کنار آن قرار داده‌ايم که به مخاطبان امکان تعامل با محتوا را می‌دهد. آنها می‌توانند نظرات خود را درباره محتوا ابراز کنند و برآيند نظرات آنهاست که تعيين‌کننده کيفيت محتواست.

در جريان رويدادهای پس از انتخابات در ايران، بخشی از ويدئوهای ارسالی بر روی يوتيوب پس از مدتی حذف می‌شد و اين به موضوعی بحث‌برانگيز در وب‌سايت‌ها، وبلاگ‌ها و شبکه‌های اجتماعی تبديل شد. برخی از کاربران و به‌خصوص معترضان معتقدند نيروهای وابسته به دولت با ارسال سيگنال‌های نادرست به يوتيوب، در اقدامی سازمان‌يافته برای حذف اين ويدئوها تلاش می‌کردند و موفق می‌شدند. لطفا کمی درباره مکانيسم نظارت و مديريت محتوا در يوتيوب توضيح دهيد.
واقعيت اين است که همه کاربران می‌توانند با استفاده از Flag به ما اطلاع دهند که قرار گرفتن يک ويدئوی خاص بر روی يوتيوب از نظر آنها نادرست است. همه اين گزارش‌ها توسط تيمی از ناظران بررسی می‌شود و در نهايت اين يوتيوب است که تصميم می‌گيرد کدام ويدئوها مطابق با استانداردهای مدون يوتيوب نيست و بايد حذف شود. هويت واقعی کاربران برای ما آشکار نيست، ما نمی‌دانيم کسانی که گزارش می‌دهند وابستگان دولت‌اند يا نزديک به مخالفان يا حتی يک مخاطب معمولی. تلاش ما قطعا معطوف به حذف حداقلی است، اما اگر ويدئويی مطابق با اصول، استانداردها و سياست‌های روشن ما نباشد، مثلا بيش از حد خشونت‌آميز باشد، يا حاوی گفتار نفرت‌پراکن و تهديدآميز نسبت به افراد يا گروه‌های ديگر باشد، نسبت به آن واکنش نشان می‌دهيم. مهم اين است که تعداد Flagها اهميتی ندارد و در نهايت يک فرد يا يک تيم تصميم به حذف می‌گيرد. بنابراين، به‌راه انداختن کمپين برای حذف يک ويدئو نمی‌تواند نتيجه‌بخش باشد. اما از ميان ويدئوهای پرشمار ارسال شده توسط ايرانی‌ها، تعداد بسيار کمی از آنها مغاير با اصول يوتيوب بودند و حذف شدند.

تيم ناظران يوتيوب از چه افرادی تشکيل شده و از چه ابزاری برای تحليل محتوا و نظارت بر آن بهره می‌گيرد؟
متاسفانه ما جزئيات بيشتری درباره تيم ناظران و ابزارهای مورد استفاده ارائه نمی‌کنيم. اما همان‌طور که در کنفرانس «صداهای جهانی» بخشی از روند کار را نشان داديم، تمام فريم‌های ويدئو را تجزيه می‌کنيم و از نرم‌افزاری استفاده می‌کنيم که به عناصر خاصی حساس است. اما در موارد حساس و بحث‌برانگيز، پس از بحث و مشورت، به شيوه دموکراتيک در مورد يک ويدئو تصميم نهايی گرفته می‌شود.

ارزيابی شما از فعاليت‌های کاربران ايرانی در يوتيوب، به طور کلی و به‌خصوص پس از انتخابات رياست‌جمهوری و اعتراضات و خشونت‌های پی‌آمد آن چيست؟
بايد بگويم که فعاليت‌های کاربران ايرانی پس از انتخابات، شگفت‌انگيز و برای بسياری از ما الهام‌بخش بود. برای خود من، آن روزها پرهيجان‌ترين روزهای کاری در يوتيوب بود. در آن روزها می‌شد به راحتی قدرت حيرت‌آور روزنامه‌نگاری شهروندی را حس کرد. گذشته از اين، موارد متعددی هم بود که در مورد آن بحث‌های طولانی در ميان تيم ناظران و مديران يوتيوب صورت می‌گرفت. مردم در خيابان‌ها می‌مردند، بحران در ابعاد وسيعی پديدار شده بود و روزبه‌روز گسترده‌تر می‌شد و برای ما به‌عنوان سياست‌گذاران يوتيوب بسيار مهم بود که در عين نگه داشتن بسياری از آن ويدئوها روی وب‌سايت، آن ويدئوهايی که مغاير با اصول و سياست‌هايمان هستند را حذف کنيم. اما در مجموع، از اين‌که توانستيم پلات‌فرمی برای انعکاس صدا و تصوير رنج مردم تحول‌خواه ايران باشيم، به خود می‌باليم.

با توجه به مشکلاتی نظير سرعت بسيار پايين اينترنت، پهنای باند محدود و فيلترينگ گسترده که کاربران کشورهايی هم‌چون ايران با آن مواجه‌اند، آيا برای تسهيل بهره‌گيری آنان از امکانات يوتيوب اقدامی انجام داده‌ايد، يا خواهيد داد؟
ما برای کمک به اين دسته از کاربران، يوتيوب فدر (YouTube Feather) را راه‌اندازی کرديم که در واقع نسخه سبک‌تر يوتيوب است و به پهنای باند کمتری نياز دارد. اين ابزار دقيقا با هدف کمک به طيفی که از آن نام برديد طراحی شده و امکانات بيشتری هم به آن اضافه خواهد شد.

در ميان همه ويدئوهايی که کاربران ايرانی بر روی يوتيوب قرار دادند، يکی بيش از همه در دنيا ديده شد: ويدئوی تکان‌دهنده و تاثيرگذار جان‌باختن ندا، که اکنون به سمبل دموکراسی‌خواهی ايرانيان بدل شده است. مايلم بدانم وقتی اين ويدئو را برای اولين بار ديديد چه احساسی داشتيد؟
تصاوير مربوط به لحظات جان باختن ندا، بسيار آشکار و تاسف‌برانگيز بود. به محض اين‌که اين ويدئو را ديدم احساس کردم که او تبديل به سمبل اين جنبش خواهد شد؛ سمبل بی‌عدالتی موجود در ايران. برای من اين تصاوير يادآور تصوير دختر ويتنامی موسوم به «نيپالم» بود. او هم نمادی از ظلمی بود که مردم ويتنام با آن مواجه بودند. ويدئوی ندا، حيرت‌انگيز و آن‌قدر تاثيرگذار بود که می‌توان فهميد چگونه همين تصاوير می‌تواند عامل ايجاد اتحاد در ميان مردم تحت ستم ايران باشد. روزی که آن ويدئو ارسال شد، روز مشکل‌سازی بود. لحظات جان باختن او توسط دوربينی ضبط شده بود و طبيعتا اين ويدئو می‌توانست برای بسياری از مخاطبان شوکه‌کننده باشد. بسياری از کاربران اين ويدئو را Flag کردند تا به ما بفهمانند که قرار گرفتن آن بر روی يوتيوب مناسب نيست و ممکن است مغاير با استانداردها باشد. ما با بررسی آن به اين نتيجه رسيدم که اگرچه تصاوير شوکه‌کننده است، اما نمونه مستندی از خشونت عليه مردم ايران است. او از رفتن به آن مکان هدفی داشت و اين هدف برای ما محترم بود، به همين خاطر تصميم گرفتيم که آن را روی سايت نگه داريم. پس از آن هم بحث‌هايی مطرح شد که آيا بايد برای مخاطبان آن محدوديت سنی در نظر گرفت تا به رويت کاربران زير ۱۸ سال نرسد، يا نه. اما هدف ما اين است که حداکثر کاربران بتوانند به اطلاعات دسترسی پيدا کنند. ما نمی‌خواستيم که بخش عمده‌ای از کاربران اين تصاوير تاريخی را از دست بدهند و از طرفی مطمئن بوديم که اين ويدئو در بسياری از وب‌سايت‌های ديگر هم بازنشر خواهد شد. به همين خاطر بدون هيچ‌گونه محدوديتی آن را روی يوتيوب حفظ کرديم.

احسان نوروزی
تحريريه: عباس کوشک جلالی


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016