چهارشنبه 8 دی 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

زندانيان سياسی را تنها نگذاريم، شعری از داريوش لعل رياحی

شاه را بِه بود از طاعت صد ساله و زهد
قدر يک‌ساعته عمری که در او داد کند (حافظ)


بياييد، بياييد، در اين جمع در آييد
از اين چشمه بنوشيد، که بيدار شماييد

بخوانيد، بخوانيد که سرمشق بدانيد
هماواز چو گشتيد، بر اين هست فزاييد

دل از باغ نگيريد، سر از عشق نپوشيد
در اين شام نفس‌گير، شما راهنماييد

به بيداد چه گفتيد؟ که از دار گذشتند
چنين پنجه جلاد، ز هر دار گشاييد

در آييد از اين رخت، بشوريد بر اين بخت
بپرسيد چه داريد؟ بدانيد کجاييد

به دندانه چو موريد، به گلخانه چو جانيد
در اين جان هماهنگ، به خود باز گراييد

دمی باز نمانيد چو در بند، کسانند
بگيرند از اين باغ، اگر نيک نپاييد

دو صد سال دويديد که يک داد بگيريد
اگر داد گرفتيد؟ به زنجير چراييد؟

بياييد، بياييد، ز سرچشمه بنوشيم
بگوييم به هر ساز، پراکنده چراييد

هشتم ديماه۱۳۸۹
داريوش لعل رياحی
[email protected]



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 





ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016