پنجشنبه 18 فروردین 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

به تاريخ نمی توان دروغ گفت، درباره "اخراجی های ۳"، ناصر صفاريان، روزنامه روزگار

در « اخراجی های ۳ » هيچ جسارتی در ميان نيست و فيلم سازی که در فيلم اولش نيازی به رعايت خط قرمزها نبود و گفتن نا گفتنی ها برايش آزاد، اين بار حرفی را می زند که گفتنش برای همه آزاد است - و حتی لايق تشويق.

ولی آن چه مشترک است ميان اين دو فيلم و درکارنامه مسعود ده نمکی، نادرستی روايت است و ناراستی نگاه. ده نمکی فيلم ساز ايدئولوژيکی است که درباره مسايل روز فيلم می سازد. حتی اگر اين گونه بپذيريم که قصد او روايت تاريخ نيست و تنها به دنبال حرف خود است بر بستر واقعيت، اين را نمی شود پذيرفت که - حقيقت- تاريخ شکل نادرستی به خود بگيرد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 




فراموش نکنيم که صحبت چند قرن پيش اين مملکت يا حرف کشوری دور افتاده و پرت نيست. وقتی رويداد های همين سال های همين سرزمين دستمايه قرار می گيرد، نبايد فراموش شود که اين وقايع هنوز به حافظه تاريخی ملت نرفته تا-احيانا- رنگ ببازد.

در فيلم اول اين سه گانه، که داستانش در دهه شصت و زمان جنگ می گذشت، نوازنده ای را می ديديم که در امنيت تمام و آرامش کامل، جلوی يک مسجد می نشست و ساز می زد، و بی هيچ مخالفتی حتی مورد مهر و لطف پيش نماز و بسيجيان مسجد بود. اين ماجرا هر چه بود، واقعيت نبود و روايت نادرستی بود از يک دوره.

حالا اين بار، در « اخراجی های ۳ »، اين ناراستی ابعاد گسترده تری به خود گرفته و فيلم ساز - از سر عرق سياسی و نگاه جناحی- طوری از روزهای تازه گذشته اين سرزمين سخن می گويد که حاصلش تحير است از اين همه وارونگی.

شايد به گستره اين چند روز و اين چند سال، بتوان روايت نادرستی از تاريخ رقم زد، ولی به کليت تاريخ نمی توان دروغ گفت و هيچ فيلم و هيچ فيلم سازی توان رويايی با تاريخ حقيقی و حقيقت تاريخ را ندارد و نخواهد داشت.

روزنامه روزگار - ۱۴ فروردين ۱۳۹۰


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016