یکشنبه 4 دی 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

فرخنده حاجی‌زاده در انتقاد به روند رو به رشد سانسور: اين شيوه؛ شيوه‌ی قرون وسطايی‌ست، ايلنا

فرخنده حاجی‌زاده ضمن انتقاد از سختگيری‌های اداره‌ی ارشاد به برخوردهای غيريکسانی که اين اداره با برخی از ناشران دارد، اعتراض کرد. او می‌گويد اين برخوردها نويسندگان را به انفعال کشيده و در درازمدت؛ خلاقيت را نابود می‌کند.


ايلنا: فرخنده حاجی‌زاده که معتقد است روند رو به رشد مميزی‌ها به جايی رسيده که ديگر تعريف «مميزی» برايش صدق نمی‌کند؛ می‌گويد: در زمانه‌ای که ما همه در خانه‌های شيشه‌ای زندگی می‌کنيم و چيزی برای پنهان کردن وجود ندارد، اعمال چنين رويکردهايی در اداره‌ی کتاب، حکم بازگشتن به قرون وسطا را دارد.

وی که اخيرا دو کتابش پس از مدت‌ها ازسوی اداره‌ی کتاب، غيرقابل چاپ شناخته شده‌است، درمورد اين دو کتاب به خبرنگار ايلنا گفت: رمان «ساعت به وقت ۷۷» را حدودا ۲ سال پيش به توسط نشر نگاه، برای اخذ مجوز به ارشاد ارسال شد. در طول اين دو سال؛ هربار که جويای وضعيت و رای نهايی مميزان اين اداره می‌شديم، می‌گفتند درحال بررسی‌ست. تا اينکه اخيرا آب پاکی را روی دستمان ريختند و آن را غيرقابل چاپ اعلام کردند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




مدير نشر ويستار، همچنين از غيرمجاز شدن مجموعه داستان دو زبانه‌ی خود با نام «نامتعارف ِ آقار مترجم» خبر داد و افزود: اين مجموعه داستان نيز که با ترجمه‌ به زبان انگليسی از داستان‌های من همراه بود و توسط نگاه به اداره‌ی کتاب ارسال شد، پس از يکسال در ارشاد ماندن سرانجام سرنوشتی مشابه با سرنوشت رمانم پيدا کرد.

وی ادامه داد: تنها پيامی که اداره‌ی کتاب اين وقت‌ها به ناشر می‌دهد؛ غيرقابل چاپ بودن کتاب است. يعنی مميزان اين اداره هرگز و در هيچ دوره‌ای به خود اين زحمت را نداده و نمی‌دهند که دليل صدور رای‌ منفی خود را به ناشر و مولف توضيح بدهند.

حاجی‌زاده ضمن بيان اين مطلب که به نظر خودش؛ کتاب‌هايش هيچ منعی برای انتشار نداشته‌اند، گفت: يکی از بدبختی‌هايی که ما نويسنده طی اين سال‌ها دچار آن شده‌ايم، خود سانسوری‌ست؛ يعنی نويسنده تا آنجايی که می‌شود سعی می‌کند اثرش را طوری تاليف و تنظيم کند که مورد ايراد بررسان قرار نگيرد. من نيز در نگارش آثارم چنين توجه‌ای را لحاظ می‌کنم اما گويا کافی نبوده است.

وی که سختگير شدن بررسان اداره‌ی کتاب را در زمانه‌ی کنونی، غيرقابل توجيه می‌داند، اظهار داشت: ما در عصری زندگی می‌کنيم که هزاران رسانه با مختصات مختلف ما و زندگی ما را احاطه کرده‌اند؛ امروز ديگر نمی‌توان چيزی را از مردم مخفی کرد و مانع انتقال پيام شد. به عنوان مثال کافی‌ست خبرم را در يک ميهمانی به ۴ تن از دوستان و آشنايان بگويم. همين کافی‌ست تا اين خبر از هر رسانه‌ای نقل شود و همه متوجه آن شوند. حالا در چنين وضعيت و زمانه‌ای، تاکيد بر مميزی و تشدد سختگيری‌های اداره‌ی کتاب، در حکم بازگشت به قرون وسطا را دارد.

اين نويسنده معتقد است اين وضعيت نمی‌تواند پايدار باشد اما قطع يقين تاثيرات فرهنگی زيادی را بر فرهنگ عمومی مردم و توليدکنندگان آثار هنری به همراه خواهد داشت.

وی ادامه داد: حاصل اين برخوردها اين است که نويسنده به انفعال کشيده می‌شود. تنها چيزی که نويسنده را باوجود اين‌همه دغدغه و معضل اجتماعی و اقتصادی، به نوشتن می‌گمارد؛ عشق و جنون است و طبيعی‌است که هر نويسنده‌ای پس از اتمام کارش، می‌خواهد حاصل را در انعکاس و بازتاب آن بر مردم ببيند. اما وقتی اثرش به دست مخاطب نمی‌رسد، طبيعی‌ست که سرخورده و منزوی شود. اين روند در بعدی وسيع‌تر؛ قربانيان فراوانی را از ادبيات می‌گيرد و خلاقيت را از نويسندگان خواهد گرفت.

حاجی زاده ضمن بيان اين مطلب که همه‌ی نويسندگان و ناشران درمقابل سختگيری‌های اداره‌ی کتاب؛ يکسان نيستند، گفت: البته من خيلی خوشحالم که يکسری از کتاب‌ها خيلی راحت مجوز می‌گيرند و منتشر می‌شوند؛ چراکه بايد هم همينطور باشد. اما واقعيت اين است که اداره‌ِ کتاب با تمام ناشران و مولفان، برخورد مشابهی ندارد. انگار يکسری از نام‌ها از همان آغاز، روی‌شان خط قرمز کشيده شده و به آن‌ها حساسند. حتی فکر می‌کنم آثار اين افراد، بطور کامل و دقيق مورد بررسی قرار نمی‌گيرد.

مدير نشر ويستار در پايان؛ با اشاره به فعاليت‌های جاری خود، اظهار داشت: درحال حاضر مشغول ويرايش نهايی آخرين رمانم هستم که بيش از ۳۰۰ صفحه دارد و هنوز نامی برايش انتخاب نکرده‌ام. همچنين با همکاری پريا لطيفی‌خواه پروژه‌ی «فرهنگ عشاق جهان» را پيش می‌بريم که کار بزرگ و تازه‌ای‌ست. در اين کتاب؛ اطلاعات فراوانی را درمورد عشاق جهان از منابع و فرهنگنامه‌های مختلف استخراج کرده‌ايم و قصد داريم در فرمی بديعی، آن را منتشر کنيم.

وی ادامه داد: کتاب «فرهنگ ضرب‌المثل‌ها» درحال حاضر در دست حروفچينی‌ست. يک مجموعه شعر هم در دست سرايش دارم که نمی‌دانم در آينده کارش به کجا خواهد رسيد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016