چهارشنبه 11 آذر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا

بخوانید!
پرخواننده ترین ها

محاكمه مدير‌عامل ابومسلم به اتهام رمالي و دكتراي قلابي، احسان هاشمي، روزنامه ورزشی گل

شائبه در مدرك دكتراي مهدي زمان آن شبي زده شد كه عادل فردوسي‌پور در گفت‌وگوي تلفني با علي حنطه سرمربي وقت ابومسلم، از او در مورد پيشوند واژه دكتر در ابتداي نام فاميل مدير‌عامل تازه رسيده ابومسلم پرسيد و جواب قاطع و مطمئني نشنيد. حنطه كه تا آن لحظه براي به زبان آوردن نام زمان پايش را از واژه دكتر آن طرف‌تر نمي‌گذاشت، وقتي با اصرار مكرر فردوسي‌پور روبه‌رو شد، حتي رشته تحصيلي مدير‌عامل سياه‌جامگان را هم اعلام كرد ولي در جملات وي ترديد و لكنت شنيده مي‌شد.

البته اين پايان ماجرا نبود چون يك هفته بعد، در راهروي زيرين استاديوم ثامن توسط يكي از خبرنگاران تلويزيوني سين جيم شد ولي پاسخ شفاف و مشخصي نداشت. زمان كه دل‌خوشي از اين سوال‌ها و گير عادل فردوسي‌پور نداشت، جواب محكمي به خبرنگاران در مورد مدرك تحصيلي‌اش نداد تا شك و شبهات پيرامون ميزان سواد مدير‌عامل ابومسلم بيشتر شود. زمان با لحن تمسخر‌آميزي به خبرنگار گفت: «من بي‌سوادم. اصلا مدرسه نرفته‌ام اما پول دارم و اين چيزي است كه ابومسلم لازم دارد.»



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




ظهر ديروز و با تاخير 5/1 ساعته جلسه رسيدگي به اتهامات مهدي زمان مدير‌عامل باشگاه ابومسلم در سكوت رسانه‌اي و بي‌خبري مطبوعات برگزار شد.
در حالي كه قرار بود اين جلسه دادگاهي ساعت 10:30 ديروز برگزار شود به دليل بعضي از مشكلات با دو ساعت تاخير شروع شد و تا ساعت 13:30 نيز به طول انجاميد.

ورود مهدي زمان به شعبه شماره پنج دادگاه الهيه با دادستاني آقاي فيروزي نكته عجيبي بود كه اگر از قبل خبري از آن نداشتيم، حتي با ديدنش هم غير‌قابل باور بود.

مالك تازه باشگاه ابومسلم پس از ديدن خبرنگاران تلويزيوني و عكاس روزنامه گل حسابي جا خورد و انتظار رويارويي با چند نماينده حاضر جامعه رسانه‌اي را هم نداشت.

زمان پس از ديدن خبرنگاران و عكاس با صداي بلند گفت: «چقدر گرفته‌ايد؟ شاكيان چقدر به شما داده‌اند تا عكس و تصوير مرا بگيريد؟! من كه مي‌دانم آنها شما را خبر كرده‌اند.» مدير‌عامل ابومسلم بدون توجه به شاكياني كه مقابل دادگاه الهيه تجمع كرده بودند و مدارك‌شان را نشان مي‌دادند از اتومبيل لكسوز سفيد رنگش پياده و راهي سالن دادگاه شد.

پشت درب دادگاه در مورد جرايم احتمالي زمان صحبت‌هاي زيادي مطرح شد. خبرنگاران با شنيدن ادعاهاي شاكيان زمان گمان مي‌كردند او را با لباس مخصوص زندان و همراه با ماموران ويژه(!) مي‌آورند اما وقتي مدير‌عامل اتو كشيده ابومسلم را سوار اتومبيل گرانقيمت مدل سال ديدند، غافلگير شدند و حتي تا آستانه ورودي شعبه دادرسي او را نشناختند. بعضي از شاكيان كه حتي حكم جلب مهدي زمان اوغلي را در دست داشتند، ادعا مي‌كردند كه از او به دليل رمالي، كار چاق كني و نگرفتن وام بانكي وعده داده شده، مدرك جعلي و... شكايت كرده‌اند.

البته تمام اين صحبت‌ها ادعاي شاكيان زمان بود و جالب اينكه آنها حتي با تنها دوربين حاضر در محوطه دادگاه كه از سوي عادل فردوسي‌پور آفيش شده بود، گفت‌وگوهايي نيز انجام دادند.

زمان در پاسخ به قاضي: من دكتراي اقتصاد ندارم
اين درست كه مسوولان ذيربط اجازه حضور عكاس ما را به محوطه داخل دادگاه ندادند ولي سوال و جواب شدن زمان در حضور يكي از خبرنگاران اين امكان را به وجود آورد كه در جريان نوع كلي اتهامات و سوال‌هايي كه از زمان شده قرار بگيريم.

قاضي دادگاه از زمان پرسيد: «شما مكرر خودتان را دكتر معرفي مي‌كنيد و مدعي شديد كه دكتراي اقتصاد داريد! در اين مورد توضيح بدهيد.» زمان كه اين سوال برايش تازگي نداشت، گفت: «من در اين مورد صحبتي ندارم... من دكتراي اقتصاد ندارم!»

سوال بعدي در مورد تخصص زمان در «انرژي‌درماني» بود كه البته براي ما تازگي نداشت چرا كه اين مساله سال گذشته هم در اطراف تيم ابومسلم درباره وي مطرح بود!

زمان در اين مورد توضيح داد: «اين يك علم غريبه‌اي است كه در من وجود دارد... اينها به من الهام مي‌شود و فكر مي‌كنم كه اين قدرت از طرف خداست كه مثل نعمتي در وجود من قرار گرفته و نمي‌توانم منكر آن شوم.»

دريافت وجوهات براي گرفتن وام از يك بانك خصوصي اتهام بعدي بود كه در مورد زمان وجود داشت. البته مدير‌عامل ابومسلم طبق شنيده‌ها در اين مورد نيز چنان جواب كوتاه و البته عجيبي داده كه متوجه مفهوم آن نمي‌شويم: «چون با شاكي‌ها نان و نمك خورده‌ام حرفي نمي‌زنم!»

يكي از بحث‌هاي ديگر اين پرونده «اتهام اخاذي» بود كه در اين مورد نيز زمان به صورت مفيد و مختصر پاسخ گفت و افرادي كه چنين اتهامي را برايش ساخته‌اند به خدا واگذار كرد.

اما ورزشي‌ترين بخش از سوال و جواب‌هاي مربوط به دادگاه زمان به حضور او در باشگاه ابومسلم مربوط مي‌شد. قاضي از زمان پرسيد كه «با توجه به اين مسايل و شكايت‌ها چرا وارد عرصه ورزش شده‌اي؟» زمان در اين مورد هم پاسخ كوتاه و البته جالبي ارايه كرد: «من مي‌توانم همين ابومسلم را قهرمان كنم!» قاضي كه از شنيدن جواب‌‌هاي كوتاه و گاه بي‌ربط زمان متعجب بود بار ديگر پرسيد: «يعني تو با اين شرايط مي‌خواهي ابومسلم را هم قهرمان كني؟» زمان با اعتماد به نفس مثال‌زدني بار ديگر جواب اول را تكرار و تاكيد كرد: «بله... بعدا معلوم مي‌شود كه اين كار را انجام مي‌دهم.»

گريز ناكام از دست خبرنگاران
پس از پايان جلسه دادگاه مهدي زمان‌اوغلي در دادگاه الهيه خبرنگار برنامه نود و عكاس گل بيرون محوطه منتظر مدير‌عامل ابومسلم بودند. زمان كه دلش نمي‌خواست سوژه اينچنيني رسانه‌ها شود حتي حدود نيم ساعت پس از پايان جلسه محوطه دادگاه را ترك نكرد ولي وقتي متوجه شد كه ماندن در سالن دادگاه راه گريز از دست خبرنگارها نيست، از تعدادي از نزديكانش خواست به نحوي او را از محل استقرار خبرنگاران دور كنند ولي به محض خارج شدن از محوطه دادگاه صداي شاتر دوربين فرشاد عباسي به گوش رسيد و علي وحداني از باشگاه خبرنگاران نيز همراه تصوير‌بردارش به سوي مدير‌عامل دويد: «آقاي زمان در مورد جلسه‌اي كه در آن شركت كرديد صحبت كنيد. راستي در مورد اين اتهاماتي كه به شما مي‌زنند چه پاسخي داريد؟ حتي شاكيان شما مصاحبه‌هايي كرده‌اند و حكم جلب‌تان را گرفته‌اند(!) چرا صحبت نمي‌كنيد... به احترام هواداران ابومسلم و براي تشريح اوضاع صحبت كنيد...» زمان در مقابل اين سوال‌ها هيچ پاسخي براي گفتن نداشت. او فقط لبخند زد و خيلي سريع فاصله درب ورودي دادگاه تا لكسوز سفيد رنگش را طي كرد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016