پنجشنبه 20 آبان 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا

بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مرور تاريخ فوتبال ايران در گفت و گو با يك مربي فراموش شده، ايلنا

محمود بياتي‏‎‏، سرمربي تيم ملي ايران رد بازي تاريخي مقابل اسرائيل مي گويد اگر او امروز سرمربي بود، علي كريمي را بازي نمي داد به خاطر دريبل كردن هاي بيش از اندازه اش.

به گزارش ايلنا، بياتي كه سالهاست در امريكا زندگي مي كند، در گفت و گويي با وب سايت كنفدراسيون فوتبال آسيا از آخرين وضعيت خودش و ديدگاهش درباره فوتبال ايران حرف زده است.اين گفت وگو را شاهين رحماني مسئول بخش فارسي وب سايت AFC انجام داده است.
بياتي يكي از سه مربي ايراني است كه به مراسم قدرداني از مربيان موفق تاريخ فوتبال آسيا دعوت شده است.در اين مراسم قرار است از مربياني بومي آسيا كه توانسته اند با تيمشان قهرمان جام ملتها شوند يا به جام جهاني صعود كنند، تقدير مي شود.
غير از بياتي، حشمت مهاجراني و جلال طالبي هم از ايران دعوت شده اند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




وقتی از بیاتی خواستیم تا عکس هایش را برای ما بفرستد او چیزی جز تصاویر سیاه و سفید از فوتبال خودش، تاج و تیم ملی نداشت.
داستان بیاتی به روزهای دور فوتبال ایران برمی گردد که امروز حتی در خاطره خیلی از طرفداران فوتبال هم جایی ندارد.
سال 1968 زمانی که تیم ملی ایران در فینال جام ملت های آسیا در استادیوم امجدیه اسرائیل را شکست داد او خودش 37 ساله بود.
سرگرد پیری که حاضر است درخواست غیرمنتظره ای برای یک مصاحبه و دعوت به کنفدراسیون فوتبال آسیا را به تاخیر بیندازد اما مِِلِنی نوه کوچکش 7 ساله اش را از یک صحبت طولانی تلفنی آزرده نکند.
تحصیل کرده آمریکا، بازیکن مربی سابق تیم تاج ( استقلال)، تیم ملی و مربی اولین دوره قهرمانی ایران اصلا تمایلی به بزرگ کردن نتیجه تیمش نشان نمی دهد.

ایران - اسرائیل : 1968 - امجدیه

" حساس بود. خیلی حساس بود، اما من کار طبیعی خودم را می کردم". این اولین جمله ای است که از بازی ایران – اسرائیل به خاطر می آورد. مسابقه ای تاریخی که تصاویر آن اینروزها در یوتیوب و برای تازه کردن خاطرات طرفداران پا به سن گذاشته کلیک می خورد.
هنوز زمان زیادی از جنگ شش روزه اعراب- اسرائیل نگذشته بود و هیجانات مذهبی در ایران موج می زد.
" شب قبل از بازی شایعه شده بود که کلیمی ها همه بلیط های امجدیه را خریده اند تا مردم نتوانند برای تشویق تیم ملی بیایند. برای همین دولت دستور داد تا درها را بازکنند و همه بیایند تو".
مرحوم مصطفی مکری رئیس فدراسیون فوتبال بود. تیمسار خسروانی هم ریاست سازمان ورزش را برعهده داشت.
" دوستان خسروانی به او گفتند که جام ملت های آسیا را برگزار نکند. می گفتند ایران نتیجه خوبی نمی گیرد، بهانه می شود برکنارش می کنند. اما او برای اولین بار جام ملت ها را به ایران آورد و در تهران برگزار کرد. پایش ایستاد تا آخر ...".
" ما همه بازیها را برده بودیم. مشکل خاصی نداشتیم جز مصدومیت همایون بهزادی. خب، شاهین – باشگاه بهزادی- طرفدار زیادی داشت. استادیوم هم لب تا لب پر بود. اما من همایون را ذخیره کردم. بازی شروع نشده بود که او شروع کرد به ورجه، وورجه... تا تماشاگران سرو صدا کنند و من مجبور شوم بفرستمش داخل. صداش کردم، گفتم بگیر بشین و تا نگفتم از جات تکون نخور".
از روی سکو ها هم مکری رئیس فدراسیون دستور داده بود " همایون بازی کند".
اما بیاتی می گوید: "به آقای مکری گفتم من این کار را نمی کنم. موقع اش که رسید همایون را می فرستم داخل زمین".


پیروزی مدیریت ورزش

با این حال بیاتی علاقه به رخ نمایی خودش در این قهرمانی نشان نمی دهد. " واقعیت این است که ورزش و فوتبال ایران در حال تحول بود. دولت اراده کرده بود ورزش پیشرفت کند. فوتبال ما ناگهان تغییرات زیادی کرد. مسابقات منظم شد، امکانات زیادی فراهم شد و بزرگترین تیم های خارجی حریف تدارکاتی ما شدند. نتیجه اش هم سه قهرمانی پیاپی در آسیا، بازیهای آسیایی، صعود به المپیک و جام جهانی بود در مدت کمتر از 10 سال بود".
بیاتی بعد از دو سال جدایی دوباره به تیم ملی برگشت و شاگردان خود را به المپیک 1972 مونیخ برد اما یک شکست در استرالیا رویاهای مربی افسانه ای را نقش بر آب کرد.
" ما در غرب آسیا بدون باخت اول شدیم. اگر استرالیا را می بردیم با کره جنوبی بازی می کردیم و به جام جهانی 1974 آلمان می رسیدیم. در تهران 2-0 برنده شدیم اما در استرالیا 3-0 باختیم و بالا نرفتیم".
" یکروز قبل از بازی آمده بودند به هتل ما در استرالیا و به بازیکنان نامه می دادند. خودم پاکت نامه را بازکردم. نقاشی کرده بودند که هواپیما های جنگنده های استرالیا شیرجه می زند و ما با آفتابه فرار می کردیم ... می خواستند روحیه ما را خراب کنند. ما صعود نکردیم. در آخر من شدم سرپرست تیم های ملی و اوفارل مربی منچستر یونایتد را آوردیم برای مربیگری تیم ملی".

بیاتی مشاور عالی فدراسیون و مدیرکل تربیت بدنی وزارت کار شد و همان موقع پیشنهاد تاسیس باشگاه ایرانیان دبی را داد که به گفته خودش شاه بودجه آن را 10 برابر کرد تا زودتر ساخته شود.

سفر به آمریکا و ناگهان انقلاب

سرگرد بیاتی برای بازآموزی دوره های نظامی به آمریکا رفته بود که انقلاب شد. پیشنهاد ریاست فدراسیون فوتبال در اوایل انقلاب را نپذیرفت اما رفت و آمد خود به ایران را حفظ کرد.
تا سال های اخیر که چند بار به باشگاه خودش، استقلال آمد و با مربیان جدید آشنا شد.
" مسابقات فوتبال ایران را نمی توانم با دقت دنبال کنم. دیدن فوتبال ایران روی اینترنت مشکل است".
او علاقه زیادی ندارد از بازیکن تازه ای نام ببرد اما بالاخره می گوید : " علی دایی را می شناسم".
" اگر مربی علی کریمی باشم او را در زمین نمی گذارم. او خیلی دریبل می زند و من علاقه ای به این مدل بازیکنان ندارم".


زندگی بیرون از زمین

" گل خداد عزیزی به استرالیا هم فوق العاده بود. اما من بازیکنی می پسندم که در داخل و خارج از زمین موفق باشد. عزیزی اگر آموزش های بهتری در زمان جوانی و نوجوانی در فوتبال دیده بود و می دانست با مسائل اجتماعی چگونه برخورد کند می توانست کارنامه بی نظیری داشته باشد".
" اگر در همین سن خوزه ارث کوئیک آمریکا، روش های مناسبات اجتماعی را بهتر می دانست خیلی موفق تر بود".

محمود بیاتی که اینک 81 سال دارد – متولد سال 1308 شمسی- و در اورگان در شمال کالیفرنیا زندگی می کند خود برای پرواز به کوالالامپور و حضور در شب مربیان آسیا آماده می کند.
او درباره مربیگری گذشته و حال می گوید: " من تدریس فوتبال هم کردم و سال 1973مدیر کلاس دتمار کرامر در ایران بودم. اما هیچوقت عامل تجربه را دست کم نمی گیرم. شما با کتاب خواندن راننده نمی شوید".
" آلبرت انیشتن صاحب نظریه نسبیت، حرف جالبی دارد. او می گوید تجربه پدر علم است .»


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016