جناب ف.م. سخن مطلب شما را با نام "سخنی صریح با رضا پهلوی" مطالعه کردم. مایلم توضیحاتی درباره نقطه نظرات شما، خدمتتان عرض کنم. پیشاپیش خوشحالی خودم را از مطرح شدن این مباحث ابراز میدارم، چرا که منجر به شناخت هرچه بیشتر از شخصیتهای سیاسی مطرح در اپوزیسیون ایران خواهد شد.
بنده بیش از ۱۵ سال است که، شاهزاده رضا پهلوی را از طریق مصاحبه و سخنرانیهایشان و همچنین مطالعه کتابهایشان دنبال میکنم. وشناختی نسبی از اندیشههای سیاسی ایشان دارم. ایشان همواره و در این سالیان، دو شعار را تکرار کرده ومیکنند. "اتحاد و رفراندوم"همانطور که همه میدانیم، به دلایل مختلف، اتحاد ملموسی در این سالیان در بین اپوزیسیون خارج از کشورایجاد نشد و رفراندوم هم امری است که، مربوط به روزگار پسا سرنگونی جمهوری اسلامی میباشد. اما ایشان هیچگاه از تلاش برای جمع شدن مخالفین دور یکدیگر خسته نشدند و تا آنجا که بنده خبر دارم، از احزاب مختلف، چپ و راست و جمهوری خواه و نمایندگان اقوام مختلف ایران، توانستهاند با ایشان دیدارداشته باشند. این دیدارها و آشتاییها قطعا سرنوشت سازو کارسازبوده و خواهد بود. اما مایلم به نقطه نظرات شما در مورد شاهزاده رضا پهلوی و نقش ایشان درامر سرنگونی جمهوری اسلامی و نقش ایشان در فردای پس از سرنگونی که، از آن آگاهی یافتم، بپردازم.
شما در ابتدای مطلب، به کمبود ناشی از نبود رهبری، درتظاهرات سراسری اخیر ملت ایران پرداختهاید که من هم، کاملا با شما موافق هستم. سپس به دسته بندی گروههای مختلف اپوزیسیون خارج از ایران پرداختهاید و به صورت مشخص، سراغ رضا پهلوی رفته و، او را مورد تجزیه و تحلیل و نقد قرار دادهاید.
شما بدون ارائه هیچ دلیل و برهان مشخصی به خواننده مطلبتان، ایشان را به ضعفهای سیاسی و بدون هدف بودن متهم میکنید، بنده به عنوان خواننده مطلب شما و کسی که با اندیشهها و فعالیتهای رضا پهلوی آشنایی دارم، بسیار خوشحال خواهم شد اگر شما، برای این ادعای خود دلیلی محکم و منطقی ارائه کنید.
شما در ادامه میفرمایید که: با این نظر رضا پهلوی که تعیین نوع و شکل حکومت را به فردای پس از سرنگونی و برگزاری یک رفراندوم موکول میکند مخالف هستید!! شما باز هم من خواننده را، از دلایل مخالفت خود آگاه نمیسازید. در اینجا هم مایلم دلایل مخالفت شما را با برگزاری رفراندوم تعیین شکل حکومت آینده بدانم؟
در ادامه شما موضوع رفراندوم و فردای آزادی ایران را یک تخیل میدانید و به گفته خودتان "امری غیرقابل تحقق میدانید". باز هم در اینجا ذهن خواننده را به جای گنگ و تاریکی میبرید، خواننده از خود میپرسد، آیا منظور نویسنده این است که، سرنگونی جمهوری اسلامی امری تخیلی وغیر قابل تحقق است؟ یا برگزاری یک رفراندوم در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی را تخیلی و غیر قابل تحقق میدانید؟
در ادامه میفرمایید: رضا پهلوی باید به صراحت اعلام کند که، در آینده ایران میخواهد در قامت یک پادشاه ظاهر شود، چرا که در این صورت تکلیف هواداران نظام پادشاهی و همچنین جمهوری خواهان مشخص میشود. مایلم خدمت شما عرض کنم که، به نظر بنده هیچ احتیاجی به این اعلام موضع شاهزاده رضا پهلوی نیست، و اکنون نیز تکلیف روشن است. تکلیف ما ملت ایران این است پدیده شومی به نام جمهوری اسلامی را به زیر بکشیم، سپس در یک فضای آزاد سیاسی در فردای سرنگونی و با نظارت سازمانهای بین المللی، در یک رفراندوم، نوع و شکل حکومت را انتخاب کنیم. چرا که ما ملت ایران پس از گذشت حداقل دو قرن از تلاشمان برای رسیدن به یک حکومت آزاد و عرفی حق داریم که، این بار در یک فضای آزاد و بدون ترس و بیم از زندان و اعدام نظرمان را اعلام کنیم. این آن چیزیست که شاهزاده رضا پهلوی و به گمان من بخش بزرگی از مردم ایران خواهان آن هستند. ایشان معتقد است که، این مردم ایران هستند که باید، در آزادی و بدون ترس از زندان و سرکوب اعلام کنند که، آیا رضا پهلوی پادشاه ایران باشد و یا شهروندی باشد که میتواند مانند دیگر مردم کشورش در آن مملکت آزادانه زندگی کند. و درآن سوی دیگر، اگر ملت ایران خواهان برقراری یک نظام پادشاهی باشند، این شخص شاهزاده رضا پهلوی است که، به دلایل تاریخی، نماینده و سمبل نهاد پادشاهی در ایران میباشد.
در انتهای مطلبتان میفرمایید که: تا چند روز دیگر رضا پهلوی به زندگی عادی خود باز میگردد و به دیدارهای گهگاهش با مقامات بسنده میکند.
خدمت شما عرض میکنم، ایشان به دلیل جایگاه تاریخی و همچنین فعالیتهایشان که از روز پس از درگذشت پادشاه فقید آغاز شده، و تا امروز نیز ادامه دارد، همواره مورد توجه رسانههای خارجی و دولتهای خارجی بودهاند و در داخل ایران نیز بر خلاف دیگر گروههای اپوزیسیون در همه نقاط ایران و برای ملت ایران شخصیتی شناخته شده هستند (البته این دلیل شناخت، همگانی و درست از اندیشه و باور ایشان نمیشود) و در این روزها و هفته هایی که ایران با خیزش ملی و سراسری ملت روبه رو شد، دیدیم که ایشان، به درستی از این جایگاه، استفاده کرد و تا جایی که در توان دارد، در راه رساندن صدای ملت به جان آمده، به جوامع جهانی کوشا هستند.
در پایان عرض میکنم، همانطور که شاهزاده رضا پهلوی در طول یک سال گذشته، بارها عنوان کردند که، روز رهایی ایران و ایرانی از ستم و ظلم، استبداد دینی و حکومت فاسد جمهوری اسلامی فرارسیده، خدمت شما عرض میکنم که، این خیزش ملی ادامه خواهد داشت و به گفته شاهزاده، این فرقه تبهکار توسط مردم به زیر کشیده خواهد شد، بهتر آن است به جای متهم کردن یکدیگر، در راه آزادی مردم گرفتار آمده در چنگ استبداد خونریز اسلامی کوشش کنیم و ضعیف و یا قوی بودنمان را به انتخاب مردم بسپاریم.
خوشحال خواهم شد، پاسخ شما به نکات مبهم در نوشتارتان را مطالعه کنم.
به امید پیروزی نور بر تاریکی. پاینده ایران