شنبه 2 دی 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

گزارش عباس بادفر زندانی سیاسی زندان رجایی شهر به احمد شهید

خبرگزاری هرانا - عباس بادفر، یکی از اعضای جدا شده سازمان مجاهدین خلق با وجودی که تحت نظارت کمیساریای عالی پناهندگان قرار داشت از سوی دولت عراق به ایران استرداد شد و در دادگاه انقلاب به ۱۰ سال حبس تعزیری توام با تبعید به زندان رجایی شهر کرج محکوم شد.

وی طی نامه ای خطاب به احمد شهید میگوید: در اواخر پاییز ۱۳۸۷ از قرارگاه اشرف واقع در عراق خارج شدم و اعلام کردم که از سازمان مجاهدین خلق جدا شده‌ام و تحویل مقامات امریکایی شدم و بعد امریکایی‌ها مرا به نیروهای امنیت ملی عراق تحویل دادند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


مدتی را در زندان مرکزی بغداد زندانی شدم و به کمک صلیب سرخ جهانی بدلیل اینکه هیچ جرمی را مرتکب نشده بودم از زندان خارج و توسط نیروهای امنیتی عراق تحت الحفظ نگهداری شدم و در طول این مدت تحت حمایت صلیب سرخ جهانی قرار گرفتم و با کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد به قصد خروج از عراق و رفتن به کشور ثالث مصاحبه کردم ولی توسط نیروهای امنیت ملی عراق اخراج و توسط ماموران ایران به ایران بازگردانده شدم و در تاریخ (۱۳۸۸/۰۶/۰۲) وارد ایران شدم و از لحظهٔ ورودم بازداشت و محاکمه شدم.

متن کامل نامه عباس بادفر که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته را در زیر می‌خوانید:

گزارشی به احمد شهید گزارشگر ویژهٔ حقوق بشر ملل متحد در امور ایران

جناب آقای احمد شهید

اینجانب عباس بادفر فرزند عبدالکریم ۲۹ ساله اهل ایرانشهر که هم اکنون در بند ۱۲ زندان گوهردشت کرج بسر می‌برم. در اواخر پاییز ۱۳۸۷ از قرارگاه اشرف واقع در عراق خارج شدم و اعلام کردم که از سازمان مجاهدین خلق جدا شده‌ام و تحویل مقامات امریکایی شدم و بعد امریکایی‌ها مرا به نیروهای امنیت ملی عراق تحویل دادند.

مدتی را در زندان مرکزی بغداد زندانی شدم و به کمک صلیب سرخ جهانی بدلیل اینکه هیچ جرمی را مرتکب نشده بودم از زندان خارج و توسط نیروهای امنیتی عراق تحت الحفظ نگهداری شدم و در طول این مدت تحت حمایت صلیب سرخ جهانی قرار گرفتم و با کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد به قصد خروج از عراق و رفتن به کشور ثالث مصاحبه کردم ولی توسط نیروهای امنیت ملی عراق اخراج و توسط ماموران ایران، به ایران بازگردانده شدم و در تاریخ (۱۳۸۸/۰۶/۰۲) وارد ایران شدم و از لحظهٔ ورودم بازداشت و محاکمه شدم.

(در شعبه ۲۸ توسط قاضی مقیسه به ۱۰ سال حبس محکوم شدم و در شعبه ۳۶ توسط قاضی زرگر حکم من تایید شد) این در حالی بود که اذعان داشتم که از سازمان مجاهدین خلق جدا شده‌ام و در هیچ عملیات نظامی شرکت نداشته‌ام ولی بر خلاف ادعای مقامات ایران که بار‌ها اعلام کرده بودند که هرکس اشرف را ترک کند (جز تعداد معدودی که در ایران تحت تعقیب هستند) آزاد می‌شوند و می‌توانند به زندگی خود ادامه دهند، ۳ ماه در بند دو الف زندان اوین در سلول انفرادی زندانی بودم و ۵ ماه در سلول انفرادی بند ۲۰۹ .

من محاکمه و به ۱۰ سال حبس و تبعید به زندان گوهردشت محکوم شدم و اکنون ۴ سال است که در زندان بسر می‌برم و در طی این چهار سال ماه‌های زیادی را در سلولهای انفرادی تحت شکنجه و بازجویی قرار داشتم و همینطور مدتی طولانی را در بد‌ترین بندهای زندان گوهردشت گذراندم و سالهاست که بدون ملاقات و حتی تماس تلفنی با خانواده‌ام بسر می‌برم در حالی که انتظار دارم که شما بعنوان گزارشگر ویژهٔ حقوق بسر سازمان ملل پرونده‌ام را بعنوان یکی از مصادیق نقض حقوق بشر در ایران پیگیری کنید.

عباس بادفر - زندان گوهردشت
۱۳۰۱/۱۰/۲۷


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016