یکشنبه 17 دی 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بازداشت مسعود لدنی فعال ملی - مذهبی، همسر لدنی: هیچ نهادی مسئولیت بازداشت همسرم را بر عهده نمی گیرد

سايت ملی مذهبی ـ مسعود لدنی از اعضای شورای فعالان ملی -مذهبی در خوزستان، صبح امروز در منزل خود در اهواز بازداشت شد.

پروین کهزادی همسر وی با ابراز نگرانی شدید از وضعیت همسرش به سایت “ملی – مذهبی” می گوید: “صبح ساعت هفت صبح مسعود با من تماس گرفت و صدای همیشگی را نداشت و احساس کردم خیلی شتاب زده حرف می زند و گفت که دو نفر از اجرای احکام دادگاه آمده اند و می خواهند او را ببرند و نتوانست توضیح دیگری بدهد.”



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


وی با بیان اینکه در پی مراجعات خواهر همسرش تاکنون هیچ نهادی مسئولیت بازداشت او را نپذیرفته است، می افزاید: “صبح خواهر مسعود برای پیگیری به دادگاه انقلاب اهواز مراجعه کرده بود اما گفته بودند که ما چنین موردی را امروز نداشتیم. خواهرش به اداره اطلاعات می رود و اداره اطلاعات هم سلب مسئولیت کرده و او را به دادگاه انقلاب ارجاع می دهد. خلاصه امروز خواهرش بین دادگاه انقلاب و اداره اطلاعات سرگردان بود و نمی دانیم مسعود الان در کجا و تحت چه شرایطی است. تا این لحظه هم منتظر تماس تلفنی بودم که متاسفانه هیچ خبری نشد. الان من و پسرم در شرایط روحی خیلی بدی هستیم اگرچه همیشه منتظر چنین اتفاقی بودم و هر روز با ترس تلفن را جواب می دادم…”

مسعود لدنی یکی از مسئولان انجمن توسعه فرهنگی خوزستان است که سابقه زندان در دهه شصت به خاطر ارتباط با یکی از گروه های متاثر از آرای دکتر شریعتی را دارد.

در سال ۸۹ شعبه سیزده دادگاه تجدید نظر استان خوزستان به قضاوت قاضی ناصر حجاریان و ماجد چنانی، این فعال ملی مذهبی را به دو سال حبس تعزیری محکوم کرد.

پروین کهزادی با ناعادلانه خواندن حکم همسرش تصریح می کند: “شعبه چهار دادگاه اهواز حکم اولیه او یعنی دو سال حبس تعزیری را تایید کرد. ما تمام مراحل اعتراض به این حکم را طی کردیم اما حتی دیوان عالی کشور این حکم را تایید کرد. این حکم در نهایت بی عدالتی صادر و تایید شده است. اگر حکم خود من به اجرا گذاشته می شد اینقدر ناراحت نمی شدم که از رفتن امروز مسعود به زندان ناراحت شدم.”

وی می افزاید: “این بی عدالتی هم که می گویم مصداق دارد. خود من دادگاهم غیابی تشکیل شد. در حقیقت دادگاهی برای من تشکیل نشد و من در افغانستان محل کارم بودم که قاضی حکم صادر کرد. در حکمی که برای مسعود دادند جزو مستندات حکم نوشته بودند که بر اساس شهادت همسرش در دادگاه در صورتی که کاملا بی اساس و بی پایه است. یا یکی دیگر از مواردی که بر علیه مسعود نوشته بودند حضور او در راهپیمایی های پس از حوادث انتخابات سال ۸۸ بود و این در شرایطی است که مسعود از ناحیه پا فلج است و مشکل راه رفتن دارد و نمی تواند در راهپیمایی ها شرکت کند. من تمام اینها را در دیدارم با رئیس کل دادگستری استان خوزستان مطرح کردم و گفتم که این حکم مایه شرمساری دستگاه قضایی ماست، مانند دیگر احکام صادر شده ، اما دروغهایی که در این حکم آمده واقعا شرم آور است.”

این فعال جنبش زنان با بیان اینکه اتهام همسرش اقدام علیه امنیت ملی از طریق عضویت در گروهک ملی – مذهبی و تشکیک در سلامت انتخابات سال ۸۸ است به سالها فشار بر او اشاره کرده و عنوان می کند: “مسعود همواره تحت فشار بوده است. از دهه شصت به مدت سه سال به جرم هواداری از اندیشه های دکتر شریعتی در زندان بود. بعد از آن از شغل معلمی اخراج شد و نمی توانست کار دولتی داشته باشد. در طی این سالها حقوق شهروندی از او سلب شد اما هیچگاه امید خود را از دست نداد و با عشق به کشور و مردم فعالیت کرد و هزینه آن را هم پرداخته است. خودش با وجود اینکه احتمال اجرای حکم را می داد اما هیچوقت منفعل نشد و این اواخر وقتی وضعیت مردم و کشور را می دید اعتقاداتش تند و تیزتر شده بود.”

پروین کهزادی که خود نیز از فعالان مطبوعاتی و مدنی با گرایش ملی – مذهبی است، چند بار احضار، بازجویی و بازداشت شده و هم اکنون دارای حکم قضایی است. اما مدتی پیش بهمراه فرزندش توانست از کشور خارج شود.

او در این زمینه می گوید: “خود من در دادگاه اول به اتهام عضویت در جریان ملی- مذهبی و در دادگاه دوم به اتهام اقدام علیه امنیت ملی محکوم شدم. مدتی بعد در دادگاهی دیگر به اتهام تبانی به قصد بر هم زدن نظم و نگهداری ماهواره مجددا محکوم شدم. تا اینکه بعد از انتخابات من و پسرم مجبور شدیم از کشور خارج شویم. اما مسعود حاضر به ترک کشور نشد و می گفت که ما را حمایت می کند اما خودش در کشور می ماند. او می گفت: من به عنوان یکی از بوجودآوردندگان و سهیم در انقلاب سال ۵۷ یک دینی به کشور و مردم دارم و حالا که این انقلاب از مسیر خود خارج شده و به بیراهه رفته نمی توانم کشور را ترک کنم و باید بمانم.”


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016