پنجشنبه 21 دی 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

چهره‌ واقعی جمهوری اسلامی ايران: شانتاژ، گروگان‌گيری خانواده‌ها، تهديد‌ عليه روزنامه‌نگاران

گزارش‌گران بدون مرز نگرانی عميق خود را از دستگيری‌های خودسرانه روزنامه‌نگاران و شهروند وب‌نگاران و تهديد عليه خانواده روزنامه‌نگاران رسانه‌های جهانی در ايران اعلام می‌کند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


گزارش‌گران بدون مرز نگرانی عميق خود را از دستگيری‌های خودسرانه روزنامه‌نگاران و شهروند وب‌نگاران و تهديد عليه خانواده روزنامه‌نگاران رسانه‌های جهانی در ايران اعلام می‌کند. از سه سال پيش گزارش‌گران بدون مرز ده‌ها مورد تهديد را عليه خانواده‌های روزنامه‌نگارانی که برای رسانه‌های بين‌المللی کار می‌کنند، شمارش کرده است. در دو ماه گذشته تعدادی از روزنامه‌نگاران و شهروند وب‌نگاران از سوی نهادهای امنيتی از جمله در شهرهای تهران، بوشهر،کرج و قزوين، احضار و مورد تهديد و بازجويی قرار گرفته‌اند. دو تن از آنها نوجوانانی ١٤ و ١٥ ساله بوده‌اند.

در تاريخ ٥ دی ماه ١٣٩١، ماموران وزارت اطلاعات شهر قزوين به دفتر هفته نامه حديث قزوين مراجعه و پس از بازرسی محل و ضبط کامپيوترها همه‌ی حاضران در محل را بازداشت و به همراه خود بردند. دفتر اين هفته‌نامه نيز پلمپ شد. پس از سه ساعت بازجويی همکاران نشريه آزاد شدند، اما رحيم سرکار سردبير اين هفته‌نامه همچنان در اداره اطلاعات قزوين در بازداشت بسر می‌برد. اين دومين بار در کمتر از يک سال است که نشريه‌ی حديث قزوين، توقيف و سردبير آن بازداشت می‌شود. وی در تاريخ ١٨ اسفند ١٣٩٠ پس از احضار به دادگاه انقلاب قزوين بازداشت شد، که پس از دو روز با سپردن ٥٠ ميليون وثيقه از زندان به طور موقت آزاد شده بود.

در تاريخ ١٢ دی ماه محمد کيميايی نويسنده و همکار هفته نامه حديث قزوين از سوی ماموران وزارت اطلاعات در منزلش پس از بازرسی منزل و ضبط وسائل شخصی و کامپيوترش بازداشت شد. خانواده‌ی وی هنوز از علت دستگيری وی مطلع نشده است. اين روزنامه‌نگار نيز در سلول‌های انفرادی اداره اطلاعات قزوين در بازداشت بسر می‌برد.

در همين تاريخ، در شهر کرج يک وبلاگ نويس ١٤ ساله از سوی پليس فتا بازداشت شد. بنا بر خبر سايت پليس سايبری ايران: " نوجوان ١٤ ساله کرجی که اقدام به انتشار داستانهای مستهجن در وبلاگ خود کرده بود شناسايی و بازداشت شد"، اين سايت در خبر خود نوشته است که " وی در تحقيقات صورت گرفته به جرم خود اعتراف کرد". و دو هفته پيش‌تر در بوشهر برخی از کاربران شبکه‌های اجتماعی به پليس فتا احضار و مورد بازجويی قرار گرفته بودند. در اين ميان سروش قيصی‌زاده وبلاگ نويس ١٥ ساله نيز احضار و به مدت ٥ ساعت بازجويی شده بود. وی فرزند يونس قيصی‌زاده يکی از روزنامه‌نگاران منتقد و معروف منطقه است. به نظر می‌رسد احضار و بازجويی اين نوجوان برای تحت فشار قرار دادن پدرش انجام گرفته است.

سياست تهديد عليه خانواده‌های روزنامه‌نگارانی که با رسانه‌های جهانی همکاری می‌کنند، از سوی جمهوری اسلامی ايران همچنان ادامه دارد. اين تهديدها که پيش از اين نيز در جمهوری اسلامی وجود داشته‌اند، از سه سال پيش در پی پوشش گسترده‌ی اخبار ايران و به ويژه تظاهرات اعتراضی به انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد در انتخابات مورد مناقشه‌ی خرداد ١٣٨٨ از سوی رسانه‌های جهانی، بيشتر شده‌اند. اما پس از تشديد تحريم‌ها جهانی عليه ايران که از اين ميان ابزار‌های ارتباطاتی و پخش و نشر پروپاگاند جمهوری اسلامی را نيز نشانه رفته‌اند، رژيم با ايجاد تضيقات برای رسانه‌های جهانی دست به اقدامات تلافی‌جويانه زده است. در اين ميان می توان به اين موارد اشاره کرد :

- لغو مجوز فعاليت برای روزنامه‌نگاران دفتر خبرگزاری رويترز در تهران، با سناريوی قضايی ساخته و پرداخته شده از سوی ماموران وزارت اطلاعات و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

- تحميل "روزنامه‌نگاران" نزديک به نهادهای امنيتی به برخی از رسانه‌ها‌ برای ايجاد رعب و کنترل بيشتر فعاليت‌های آنها.

- فشار به همکاران و گزارش‌گران ايرانی و خارجی برخی از رسانه‌های جهانی حاضر در کشور برای تعديل و تعطيل کردن فعاليت‌های‌شان.

- آزار و اذيت اين گزارش‌گران و همکاران‌شان در صورتی که تن به خواسته‌های رژيم در جمع‌آوری و يا انتشار خبرهای حساس ندهند. اينگونه برای بسياری از اين روزنامه‌نگاران پرونده سازی شده است، برخی از آنها از سوی ماموران امنيتی به دام افتاده و سپس به اتهامات مختلف از جمله داشتن" روابط منافی عفت" متهم و گاه به سنگسار شدن نيز تهديد شده‌اند.

از اين ميان می‌توان به مورد خانم ه–کا خبرنگار جوانی اشاره کرد، که پس از اشنايی با يکی از روزنامه‌نگاران خارجی روزنامه‌ای وزين و جهانی، در همايشی که از سوی خود رژيم در بهمن ١٣٨٩ برگزار شده بود، از سوی ماموران وزارت اطلاعات احضار و مورد بازجويی قرار گرفت. وی به داشتن روابط جنسی با مردی " کافر" و جاسوسی برای کشور خارجی متهم و تهديد به اعدام و سنگسار شده بود. اين دختر جوان، تحت فشار ماموران وزارت اطلاعات مجبور به اعتراف به "جاسوسی" و امضای اعتراف‌نامه‌هايی شد که در آنها روزنامه‌نگار خارجی را به "تجاوز" به خود متهم کرده بود. پس از اين اعترافات، وی مجبور می‌شود تا با ماموران امنيتی همکاری کند و با روزنامه‌نگار خارجی ارتباط گرفته اطلاعاتی را به او منتقل کند و تلاش کند تا او را به ايران بکشاند و به مناطقی که ماموران امنيتی تعيين کرده‌اند، از جمله شهری در نزديکی يکی از تاسيسات اتمی ايران ببرد. اين روزنامه‌نگار جوان پس از ماه‌ها کابوس موفق می‌شود ايران را ترک و به يکی از کشورهای اروپايی پناهنده شود، اما در خارج از کشور هم ماموران امنيتی برای وادار به همکاری کردن او همچنان خانواده‌‌اش را در داخل کشور تهديد می‌کنند. بسياری از خانواده‌های روزنامه‌نگاران تحت فشار قرار می‌گيرند تا از آنها خواسته شود به همکاری خود با اين رسانه‌ها پايان دهند. تهديدهايی که مصداق بارز گروگان‌گيری است.

اين مورد منحصر به فرد نيست و متاسفانه اين روش به شکل نظام‌مند از سوی تئوکراسی غرق در بحران و فساد حاکم بر ايران عليه آزادی اطلاع رسانی بکار گرفته می‌شود. هدف ديگر اين اتهامات بی پايه تحت فشار قرار دادن دولت‌های غربی و بدست آوردن امتياز در مذاکرات برای تعديل تحريم‌ها‌ست.

گزارش‌گران بدون مرز ده‌ها مورد شهادت در مورد اعمال فشارهای تهوع‌اور و حقير از سوی جمهوری اسلامی عليه خبرنگاران و گزارش‌گران و خانواده‌های آنها دريافت کرده است، بخشی از شهادت‌ها را به نهادهای سازمان ملل در امر حقوق بشر ارائه داده است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016