گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
18 دی» تعامل و مدارا؛ الگوی بازرگان و منتظری، نياز ايران برای گذار به دموکراسی، بزرگداشت مهدی بازرگان و آيت الله منتظری در کوالالامپور9 مرداد» تحميل انتخابات، مهدی معتمدی مهر 28 اردیبهشت» انتشار کتاب "بازرگان، اسوه صداقت و تقوا" همزمان با ۵۱مين سالگرد تاسيس نهضت آزادی ايران 5 اردیبهشت» مهدی معتمدی مهر در گفتگو با فرزانه بذرپور: بازجوها جان اعضای نهضت را نشانه گرفته اند 14 بهمن» رابطه دین و دانش در اندیشه بازرگان، نصرالله لَشَنی
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! بازرگان، نياز روز، مهدی معتمدی مهربازرگان نياز روز ايران است به دو جهت، يکی آن که بازرگان توان شناخت نيازهای روز را داشت و مسائل و بحرانها را در اندازههای واقعی میديد و ديگر آن که بازرگان حرکت و تلاش در راستای اهداف مدنی را بدون سازوکار مدنی و سازمان مدنی غيرممکن میدانست و به همين جهت در ميان ملتی که اگر هفت هزار سال سابقه تمدنی و هزار حسن داشته باشد، فعاليت و همکاری جمعی دمکراتيک نمیداند
به نام خداوند جان و خرد هجده سال از سفر بیبازگشت زندهياد مهندس مهدی بازرگان میگذرد، در شرايطی سخت که همانديشان، دوستان و ياران اين سياستمدار کمنظير از امکان برگزاری جلسات عمومی يادبود بیبهره بودند برای انسانی که به تاييد موافق و مخالف، يکی از مفاخر ملی ايران بود، شرافتمندانه زيست و در طول حيات سياسی و عقيدتی خود، روايتی بیبديل از سازگاری و توامانی سياست و اخلاق را حکايت و با مشی و منش خويش ثابت کرد که نه تنها عالم سياست، عرصه جولان بیاخلاقی نيست بلکه داوری نهايی مردم و تاريخ در جهت و به سود سياستمداران اخلاقگرا رقم میخورد. اما به رغم محدوديتها و عدم تمايل مراجع رسمی قدرت، انتشار اخباری مبنی بر برگزاری جلسات گوناگون خصوصی و يا نيمه عمومی که اين روزهای در داخل و خارج از کشور برای انسانی چون مهندس بازرگان که مخالف سرسخت شخصپرستی و کيش شخصيت بود، میتواند ما را به انديشيدن پيرامون اين پرسش بنيادين وادارد که چه ضرورتی به برگزاری چنين يادبودهايی وجود دارد؟ بررسی کدام وجوه از انديشه، روش و منش مهندس بازرگان در روزگار ما واجد اهميت تلقی میشود؟ البته بازرگان را میتوان از جهات گوناگون فردی ممتاز دانست و مورد بررسی قرار داد. نظم، اخلاقگرايی، ارائه قرائتی عقلانی و سازگار از اسلام با دمکراسی و حقوق و حاکميت ملت که از اصالت علمی و هويتی برخوردار و امکان پذيرش از سوی عموم مردم را نيز بتواند به همراه داشته باشد، کارنامهای روشن و قابل دفاع از مجموع فعاليتهای اين مرد بزرگ پديد میآورد: چه در هيات يک روشنفکر متدين و چه کنشگری سياسی که بخش عمده دوران فعاليتش منتقد دستگاه حاکمه بود و چه در کسوت دولتمردی پايبند به اصول اخلاقی و آرمانهای تاريخی ملت ايران. ۱. قدرشناسی بازرگان بازرگان برای مسائل اجتماعی و دينی هرگز پاسخهای يک خطی ندارد و موضوعات را از دريچهای تنگ و تاريک نمینگرد. يکی از آفات جوامع و فرهنگهای استبدادزده، ارائه پاسخهای سهل و کوتاه به مسائل و دردهای عميق فرهنگی و اجتماعی است. " تئوری توطئه " يک نوع واکنش سطحی و ساده به موانع گذار به دمکراسی است و بازرگان اگرچه به نقش بيگانگان و دشمنان ملت و کشور ايران در آثار و نوشتههای خود توجه دارد اما مساله را از کنهی ژرفتر مورد بررسی قرار میدهد. تاليف کتاب نهضت آزادی هند حاصل چنين نگاهی است. بازرگان در بررسی مسائل اجتماعی و حتی دينی ايران توجه دارد که خستگی و بیحوصلگی يکی از پيامدهای جامعهای است که هزاران سال دربند استبداد بوده است. عقدههای شديد روانی در سطوح اجتماعی و فردی و حتی در ميان روشنفکران و پژوهشگران ايرانی چنان ريشه دوانده که گاهی حتی روشنفکران و انديشهورزان نيز به مسائل پيچيده و مهم اين سرزمين پاسخهای کوتاه میدهند و حتی در بسياری از موارد به جای پاسخ، صورت مساله را پاک میکنند. مسائلی مانند ريشههای استبداد، عقبماندگی، خرافات و خشونت از جمله اموری هستند که گاهی در جامعه ايرانی با عباراتی نظير اين پاسخ داده میشوند که شاه، روحانيت و حتی اسلام علت اصلی اين مشکلات هستند و بايد ريشه آنها را زد تا مساله خشونت و يا استبداد در ايران حل شود. بازرگان اما مساله را کوچک نمیبيند و میداند که برخورد حذفی با نهادهای اجتماعی ريشهدار هم در سياست و حوزه قدرت و هم در عرصه فرهنگ و دين، نه تنها غيرممکن که غيرمفيد است و هم از اين رو بازرگان طرح عبارت کدام شاه؟ کدام روحانيت؟ و حتی کدام اسلام؟ را موضوع تقريرات، گفتار و کنش اجتماعی خويش قرار میدهد و چون با حذف موافق نيست و تجربه تاريخی و بينش اعتقادیاش به راهحلهای يک شبه و آنی باوری ندارد، روشهای تدريجی، آرام، بلند مدت و مديريتی را بر میگزيند. محدوديت مراجع قدرت سياسی به قانون ( مشروطهسازی قدرت و حکومت قانون اساسی ) و ارائه قرائتی اخلاقی، عقلانی و رحمانی از اسلام که واجد اصالت و اعتبار باشد و نوعی انديشه التقاطی و حتی بزک دين ننمايد و نباشد، رويکرد بازرگان را در دو حوزه سياست و دينداری نشان میدهد. بازرگان اهل آب در هاون کوبيدن نيست و اگرچه عملگرايی سوءاستفاده طلبانه ندارد، اما کسب نتيجه برايش مهم است. از همين رو روحانيت را نفی نمیکند و حتی تنها نقد نمیکند. بازرگان روحانيت را به نيرويی همراه با اهداف و آرمانهای جامعه رهنمون میسازد و ابن کار سخت را نه با تحميل و موعظه بلکه با همکاری آگاهانه و صميمانه به نتيجه میرساند. ۲. بازرگان، سازمانگر ِ سازمانمند در مقابل، موسی و برادرش به عنوان رهبران دينی و اجتماعی تحولخواه زمانهی خود، در میيابند که در روزگار خفقان، راز شکست حاکم خودکامه، جز وحدت و انسجام همانديشان همدرد نيست. از اين رو، بر موسی و برادرش وحی شد تا بی پرسش از ايمان مردم و تنها به منظور حفاظت از ستمی عام، برايشان خانههايی مجاور قرار دهند با پنجرههايی رو به روی هم ( و اوحينا الی موسی و اخيه انت تبوء لقومکا بمصر بيوتاً و اجعلوا بيوتکم قبله - يونس، آيهی ۸۷ ). تا مستضعفان نيرو گيرند و ستمديدگان و رهايیطلبان از تعبد فرعون و تفرعن حاميان سهگانهاش، صدای هم بشنوند، يگانگی پيشه سازند و بر حال هم گواهی دهند و بر دردهای يکدگر آگاهی يابند و دوای هم باشند. " ( برگرفته از مقاله فرعونشناسی به قلم نويسنده ) چه بسا بر اساس چنين پشتوانه اعتقادی / شناختی از استبداد و راه رهايی است که مهندس بازرگان بارها به مناسبتهای گوناگون بحث صبر، رابطه، تلاش و همکاری جمعی و تاسی به معنای آيه ۲۰۰ سوره آل عمران را مطرح میکند. ( يا ايها الذين ءامنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوا الله لعلکم تفلحون – ای مومنان به صورت فردی [ خودسازی ] و جمعی پايدار باشيد و با يکديگر ارتباط برقرار کنيد و از خدا پرواکنيد بسا که رستگار شويد. ) بازرگان در هيچ يک از حوزههای کنش دينی و سياسی خويش به تنهايی طی طريق نمیکند. او حتی زمانی که در مسجد هدايت در ساليان پس از شهريور ۲۰ برنامههای اسلامشناسی و مبانی اوليه روشنفکری دينی را تدوين میکند، خود را بینياز از همفکری با ديگران نمیبيند و با مرحومان آيت الله طالقانی و دکتر سحابی سنگ بنايی را مینهد که بعدها در دهه سی به تشکيل انجمن اسلامی مهندسين در بعد اعتقادی و جبهه ملی دوم و نهضت مقاومت ملی در دهه سی و سپس نهضت آزادی ايران در نخستين سال دهه چهل خورشيدی در عرصه سياست میانجامد. مهندس بازرگان برای امور آموزشی، تبليغی و حتی فعاليت اقتصادی نيز قائل به کار جمعی در چارچوب نهاد و سازمان مدنی با مديريت جمعی و دمکراتيک است. تاسيس و راهاندازی هنرستان کارآموز، موسسه حسينيه ارشاد، ياد، صافياد و ...... از جمله نمودهای عينی توجه به اين ويژگی است. رهبر فقيد انقلاب به شرط عدم وابستگی حزبی حکم نخستوزيری را برای مرحوم مهندس بازرگان صادر میکند و بعدها نيز به نظر میرسد که چنانچه بازرگان منهای نهضت آزادی ايران به عرصه میآمد، حکومت در پذيرش ايشان کمترين ترديد و تاملی روا نمیداشت، کما اين که برخی جداشدگان از نهضت آزادی ايران مانند شهيد رجايی، دکتر حسن حبيبی و دکتر عباس شيبانی در مدت کوتاهی به بالاترين مناصب حکومتی راه يافتند. در ساليان حضور در جبهه ملی نيز بازرگان تاکيد داشت که بايد به عنوان نمايندگان احزاب و سازمانها جبهه ملی را تشکيل داد و نه به عنوان افراد منفرد و شخصيت سياسی. البته اين تاکيد بر تلاش و صبر و حضور جمعی گاهی نيز تصميم يا کنش سياسی مورد نظر بازرگان را با تاخير و حتی توقف مواجه میسازد. تصميماتی که در پارهای موارد صحت نظر مهندس بازرگان بعدها ثابت شد. مخالفت جمعی از اعضای شورای مرکزی نهضت آزادی ايران با کانديداتوری بازرگان برای انتخابات رياست جمهوری اول از جمله اين تصميمات است. اما بازرگان حفظ سازمانی مدنی و دمکراتيک مانند نهضت آزادی ايران را مهمتر و موثرتر از حضور در قدرت دانسته و در راستای تقويت فرآيند دمکراسی در ايران ارزيابی میکند. بنابراين به رغم تجربه و بينش سياسیاش از تصميم جمعی يارانش در نهضت عدول نمیکند. بازرگان انديشمندی است که در حوزه عمل گام بر میدارد، بی آن که مرتکب و متهم به بیاخلاقیهای رايج در ميان عملگرايان شود. بازرگان البته منزهطلب نيست و مباحث و مبانی روشنفکری و توليد انديشهاش را نه برای حجرههای علمی و بحثهای آکادميک که برای تعالی و پيشرفت ملت ايران طراحی میکند و اين وجه مميزه اساسی او با بسياری از روشنفکران و حتی بسياری از روحانيون و فقهاست و از سوی ديگر، ورود در حوزه کنش سياسی و اجتماعی را نه به عنوان يک پراگماتيست نتيجهگرا بلکه در قامت فردی آميخته از عمل و اصول اخلاقی تعريف میکند و از همين روست که جز منافع ملی و اصول اخلاقی هيچ اصلی برايش اولويت ندارد، حتی حضور و ماندگاری در قدرت. مهندس بازرگان در زمانهای زيست که هياهوی دستگاههای تبليغات رسمی و فراگير به مدد همزمانی با جنبشهای انقلابی مارکسيستی، عدالت اجتماعی و اسلام انقلابی را مبنا و زيربنای تحولات و نيازهای ايران معرفی میکردند، اما بازرگان آگاهانه در برابر اين نظرات پايداری کرد و با تمام توان استبداد را نشانه گرفت. بازرگان نه تنها دستيابی به دمکراسی و حقوق و حاکميت ملت، بلکه دينداری و مسلمانی واقعی را نيز جز در پرتو آزادیخواهی و مبارزه با استبداد غيرممکن میدانست. حرفی که در روزگارانی نه چندان دور موجب شد تا بسياری حتی از دوستان سابق حضور او را برنتابند. بازرگان آزادی را عصاره کرامت و ارزش انسان میدانست و همواره معتقد بود که بدون آزادی انسان منتفی است و عدالت اجتماعی يا اسلام منهای انسان فاقد معنا و عينيت بوده و يک ذهنيت منتزع محسوب میشود. اما در شناخت استبداد و مقابله با آن و راههای رهايی از اين وضعيت، از هرگونه کوته بينی و فروکاستن ارزش مفاهيم و پديدهها دوری جست و کنش جمعی سازمانمند را به عنوان روشی راهبردی مطرح کرد. دقت بازرگان در موشکافی قضايا چنان بود که اگرچه در آزادیخواهی وی ترديدی نيست، اما روايتی نو و قابل قبول از آزادیخواهی را به عنوان يک مدل بومی و در تقابل با ليبراليسم غربی مطرح میکند. اين موضوع را بازرگان در مقاله " چهار ايسم " در مجموعه مقالات موسوم به بازيابی ارزشها به خوبی توضيح میدهد. امروزه بازرگان نياز روز ايران است نه فقط به خاطر آن که نيازهای جامعه را خوب تشخيص میدهد، بلکه بدان سبب که خود امروز به نيازی برای ملت ايران تبديل شده است. ما امروز به بازرگان بيش از هر زمان ديگری نياز داريم تا در شرايط بحرانی کنونی يادآور شود که آزادی هنوز هم خواستهای ابدی است و در راه نيل به اين هدف نبايد به سادگی بيانگاريم که با حذف يک فرد يا تغيير ساختار حقوقی نظامهای سياسی میتوان موفق بود. انسانی که نور بر تمام زوايای تاريک استبداد بيافشاند و ما را در جرکتی طولانی به سوی آزادی، به اميد بخواند و تلاش و صبر جمعی را توصيه کند. روحش شاد و نامش جاودان باد. Copyright: gooya.com 2016
|