شنبه 28 بهمن 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

رطب خوردن رهبر؛ راز بی‌توجهی به هشدارهای اوست! بابک داد

بابک داد
اين بچه گرگ‌هايی که امروزه به جان هم افتاده‌اند، در بيت و بارگاه خود شما انتخاب و تربيت و بزرگ شده‌اند و خودکامگی و قدرت‌طلبی و فساد و اتهام‌زنی و کارهای فراقانونی را از خود جنابعالی آموخته‌اند که در اين فضايل، يگانه‌ايد! آن‌ها دارند مو به مو از رفتارهای خود شما الگوبرداری می‌کنند که مولا و مقتدايشان هستيد. پس بنشينيد و رطب‌تان را بخوريد و به نامه "فدايت شوم" لاريجانی و يا به تغيير رفتار احتمالی احمدی‌نژاد دل‌ خوش نکنيد

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ويژه خبرنامه گويا

انتظارها به سر رسيد و رهبر فرزانه کشور(!) امروز در سخنانی برای چند صدمين بار در دو سه سال اخير از مسئولان نظام خواست تا دعواهای علنی را کنار بگذارند و مردم را متإثر نکنند و از ملت عذرخواهی کنند. او احمدی نژاد را مورد انتقاد قرار داد که چرا بدون ارائه سند و حکم دادگاه، برادر لاريجانی را به فساد متهم کرده است؟! آقای خامنه ای همچنين لاريجانی را بخاطر جوابهايی که به احمدی نژاد داد، به زياده روی متهم کرد و در عين حال از برهم زدن سخنرانی لاريجانی در قم هم انتقاد کرد! او روی تأثر و ناراحتی مردم از اين کشمکش ها تکيه کرد و مسئولان را به عذرخواهی و رفع مشکلات معيشتی و اقتصادی مردم فراخواند و گفت وقتی دشمنی دشمنان، بيشتر شده بايد که برادری بين شما هم عميق تر نشود؛ نه اينکه با اين دعواها دل دشمن را شاد کنيد و دل مردم را متأثر کنيد!

اينکه توصيه ها و هشدارهای آقای خامنه ای هرگز شنونده ای در بين مسئولان ندارد و بعد از يکی دو روز نامه فدايت شوم به رهبری، باز هم هر کسی دوباره مشغول پرونده سازی و ضبط دوربين مخفی عليه رقيبانش می شود، نشان می دهد که ايرادی در کار هشدارهای رهبری هست که به بخشی از دلايل آنها می پردازم. رهبر بابصيرت(!) از فروردين سال ۹۰ مسئولان کشور را از انتقادهای علنی جلوی مردم بر حذر داشت و دقيقا" سه هفته بعد "قهر ۱۱ روزه احمدی نژاد" بخاطر دخالت بيت رهبری در عزل وزير اطلاعات شروع شد و تشت رسوايی را از بام بر زمين کوفت! از آن زمان، ديگر هفته ای بدون درگيری های لفظی بين مسئولان بلندپايه کشور، سپری نشده و هشدارهای تند و ملايم رهبری هم هيچ تأثيری نداشته است. چرا؟ حرفهای امروز رهبر چند نکته دارد که شايد پاسخی به اين سئوال باشد.

اول: چرا رهبر از لاريجانی و احمدی نژاد توقع دارد بر سر قدرت با همديگر دعوا نکنند؟! آنها دارند بر سر همان قدرتی رقابت و دعوا می کنند، که آقای خامنه ای «تشنه سيرنشدنی» آن است و به خاطر حفظ همين قدرت، سالهاست که منتقدانش را در حصر و مسموم و معدوم کرده و صدها نفر را در کف خيابانها و گوشه زندانها به خاک و خون کشيده است! پس چرا بايد لاريجانی و احمدی نژاد از منازعه بر سر قدرت خودداری کنند؟ اگر قدرت طلبی چيز نکوهيده و بدی است، چرا رهبر فرزانه، خود برعکس آن عمل می کند؟

دوم: چرا رهبر انتظار دارد لاريجانی و احمدی نژاد بخاطر اين موضوعات از مردم عذرخواهی کنند؟! وقتی در دايره لغات آقای خامنه ای، اصلا" عبارت «عذر می خواهم!» وجود ندارد و او هرگز از اين عبارت استفاده نکرده، چرا از زيردستانش توقع چنين کاری دارد؟ آيا خود رهبر، به عنوان الگو و مقتدای نظام اسلامی، حتی يکبار هم برای اشتباهات فاجعه آميز و بی شمار خود از مردم عذرخواهی کرده تا زيردستانش از او الگوبرداری کنند؟! حسنی به باباش ميرود و غلامان هم به رفتار سلطان و پيشوای خود اقتدا می کنند!

سوم: خامنه ای بدرستی از احمدی نژاد انتقاد کرد که چرا در جلسه استيضاح وزير کار، «بدون حکم قانونی دادگاه» فاضل لاريجانی را متهم کرد؟ رهبر ظاهرا" حرف درستی ميزند! ولی کسی نيست بگويد حضرت آغا! ابتدا خودتان پاسخ بدهيد که جنابعالی با کدام «حکم قانونی» و از طرف کدام «دادگاه»، دو سال است که نامزدهای معترض انتخابات ۸۸ را در زندان خانگی حبس کرده ای و اخيرا" دختران آنها را احضار و آزار و شکنجه ميکنی؟ شما به درستی از «سند محکم» حرف می زنيد، با کدام سند محکمی زندانها را از منتقدان بی آزار و جوانان حق طلب انباشته کرده ايد؟ وقتی شما برای رسيدن به خواسته هايتان، نياز به سند قابل اثبات و حکم قانونی احساس نمی کنيد و وقتی خود را فوق قوانو می دانيد، چرا زيردستان متوّهم شما چنان نکنند؟ اگر احمدی نژاد همواره بدون حکم قانونی، بر منتقدانش انگ و برچسب زده، چون به شما نگاه کرده و ديده که رهبر فرزانه خودش را ورای قانون ميداند و هر کاری می خواهد می کند. خب چرا احمدی نژاد که خودش را «ملت ايران» می داند، فوق قانون نباشد؟! مگر آقای خامنه ای برای حبس کروبی و موسوی و رهنورد، حکم قانونی دارد که حالا از زيردستانش ميخواهد با حکم قانونی دادگاه، با همديگر سخن بگويند؟ رهبر نظام با رفتار خود، به زيردستانش آموخته که قانونی جز «منويات!» وجود ندارد. مگر احمدی نژاد منويات ندارد؟ چرا ديگران نتوانند از منويات و دلخواست خود به جای حکم قانونی و سند قابل اثبات استفاده نکنند؟

چهارم: آقای رهبر ظاهرا" نگران متأثر شدن مردم است. ادعا می کند که اين دعواهای مسئولان، مردم را ناراحت و متأثر می کند! شايد او درباره بخشی از مردم، واقعا" راست بگويد! ولی اکثريت مردم از اين دعواها ناراحتی و تأثری نشان نداده اند! کافی است در خيابانها و يا در همين اينترنت چرخی بزنيد تا ببيند که علت تأثر مردم اين دعواها نيست. برعکس آغا جان! بيخ گوشتان بگويم که مردم خيلی هم از اين دعواها خوشحال هستند و فقط از مسئولان تقاضا دارند که «وقت برنامه را بيشتر کنند»! و بخصوص پخش فيلمهای دوربين مخفی از جلسات رشوه خواری مسئولان و برنامه جلسات استيضاح را برای شبهای تعطيل برنامه ريزی کنند تا همه دور هم اين ماجراها را تماشا کنند! تأثر و ناراحتی در واقع در قلب شماست که بزرگ اين خاندان فاسد هستيد که دارند بر سر ميراث قدرت و ثروت، همديگر را زنده زنده می خورند. ناراحتی مردم از اوج وقاحت شماست که انگار اين مسئولان را از خارج وارد کرده اند و شما در نصب و گزينش آنها هيچ دخالتی نداشته ايد!

رهبر معظم! آيا ميدانی مردم از رهبری فاجعه بار شما و از ظلم و تبعيض و جنايتهای بارگاه شيطانی شما، دچار تأثر و ناراحتی هستند؟! آيا ميدانی مردم از لگدی که مأموران شما بر پهلوی هاله سحابی و مادر ستار بهشتی زدند، متأثرند؟ مردم از اعدام يک نوجوان ناراحت اند که بخاطر يک زورگيری ۵۰ هزار تومانی اعدامش کرديد. مردم از پناه گرفتن مفسدترين مسئولان نظام مانند جهرمی و عوامل اختلاس سه هزار ميليارد تومانی در بيت جنابعالی خيلی متأثرتر و ناراحت ترند.

پنجم: و اکنون، از خود بپرسيم چرا هشدارهای مؤکد و مکرر رهبر هيچ اثری ندارد و مسئولان لحظه ای را برای دراندن همديگر از دست نمی دهند؟ آقای رهبر بابصيرت!غلامان و زيردستان منصوب شما، دارند از روی کارهای خود شما "مشق" می کنند و شما نمی توانيد آنها را از کارهايی منع کنيد که خودتان پيشتاز آن هستيد. لابد شنيده ايد: "رطب خورده، منع رطب کی کند؟!" شما باز هم مثل هميشه، داريد دو لپی رطب ميل می کنيد و ديگران را از خوردن رطب منع می فرماييد؟!

اين بچه گرگهايی که امروزه به جان هم افتاده اند، در بيت و بارگاه خود شما انتخاب و تربيت و بزرگ شده اند و خودکامگی و قدرت طلبی و فساد و اتهام زنی و کارهای فراقانونی را از خود جنابعالی آموخته اند که در اين فضايل، يگانه ايد! آنها دارند مو به مو از رفتارهای خود شما الگوبرداری می کنند که مولا و مقتدايشان هستيد. پس بنشينيد و رطب تان را بخوريد و به نامه "فدايت شوم" لاريجانی و يا به تغيير رفتار احتمالی احمدی نژاد دلخوش نکنيد. آنها ممکن است يکی دو روزی رعايت حال پريشان شما را بکنند، اما مانند خود شما از حالا به فکر طراحی توطئه ديگری بر عليه رقيبان خود هستند. منش و رفتار زيردستان شما "کپی برابر اصل" از منش و رفتارهای خود شما و محصول عينی انديشه آلوده تان ست! پس گلايه و ژست حق به جانب ممنوع! که اين ژست اصلا" به شما نمی آيد. در کشور که «ارزی» نيست، پس ايام شکست و رسوايی تان مستدام!

فرصت نوشتن | وبلاگ بابک داد
http://www.babakdad.blogspot.com

فيسبوک همگانی بابک داد
http://www.facebook.com/babakdad.page

توئيتر بابک داد
http://twitter.com/babakdad1


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016