پنجشنبه 26 اردیبهشت 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

گفت‌و‌گو با الهه کولايی: هاشمی نگاه جهان به ايران را تغيير می‌دهد

سولماز ايکدر - روزنامه بهار ـ دوران هشت ساله رياست‌جمهوری احمدی‌نژاد رو به پايان است، اما آثار و نتايج سياست‌های داخلی و خارجی دولت او، چه خوب چه بد، تا مدتی باقی می‌ماند. سياست‌های افراط و تفريطی دولت‌های نهم و دهم باعث شد ايران در بعضی حوزه‌ها باوجودحقانيت ناچار شود در جايگاه متهم بنشيند. اما آيا می‌توان اميدوار بود که اگر دولت بعدی جمهوری‌اسلامی را فردی معتدل تشکيل دهد، نگاه دنيا نسبت به ايران تغيير يابد؟ الهه کولايی فعال سياسی و استاد دانشگاه در گفت‌وگو با «بهار» به اين سوال پاسخ می‌دهد.

- حضور چهره‌های معتدل در انتخابات و اميد به پيروزی يکی از آنان در انتخابات رياست‌جمهوری، چه تاثيری بر نگاه گفتمان سياست خارجی ايران دارد؟



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


تغيير شرايط کشور، حتی اميد به تغيير مواضع و رويکرد‌های جمهوری‌اسلامی ايران، در سطح منطقه و بين‌المللی دارای پيامد‌های مستقيم و فوری است. با توجه به اهميت ويژه ايران برای جهان، هرگونه تغيير شرايط کشور، بر منطقه و حتی جهان تاثير‌گذار است. حضور فردی مانند هاشمی در رقابت انتخاباتی يا انتخاب او به عنوان رييس‌جمهوری بر فضای روابط بين‌الملل جهان تاثير دارد و چنين شخصيتی می‌تواند نگاه جهان به ايران را تغيير دهد. به‌خصوص با توجه به موضوع «برنامه هسته‌ای» جمهوری‌اسلامی ايران، احتمال تغيير رويکرد در سياست خارجی ايران می‌تواند بر مناسبات بعضی کشور‌های غربی نيز تاثير‌گذار باشد. با در نظر گرفتن تاثير ايران بر تحولات خاورميانه هرگونه دگرگونی در آرايش سياسی کشور، بر منافع ما در منطقه و جهان تاثير خواهد داشت. متاسفانه در برهه‌هايی از تاريخ سياسی جمهوری‌اسلامی، سياست‌های افراطی يا تفريطی بر مناسبات ايران با کشور‌های ديگر حاکم بوده است. به اين ترتيب هرگونه آثار و شواهدی از کنار گذاشته شدن سياست‌های افراطی و غيرواقع‌گرايانه در سياست خارجی ايران، برای دنيا مهم خواهد بود. کشور‌های ديگر، چه کشورهای دوست چه کشورهای رقيب ما، تحولات سياسی ايران را به دقت دنبال می‌کنند. حتی اميد به دوباره حاکم شدن اعتدال و عقلانيت در کشور می‌تواند سياست خارجی ايران را از بن‌بستی که در آن قرار داريم، خارج کند.

- از آنجايی که سياست خارجی ايران جزو مواضع کلی نظام است، تغيير دولت‌ها چه تاثيری بر مناسبات ايران و جهان دارد؟
بنا بر تجربه سی و چند سال گذشته، با وجود ساختار قدرت مشترک، نگرش‌های متفاوت تاثيرهای شگرفی بر سياست‌های خارجی ايران داشته است. دگرگونی در پست‌های عالی اجرايی و تفاوت نگرش نسبت به مسائل منطقه و جهان، سياست خارجی ما را تغيير می‌دهد. عموما با تغيير در مجريان، شاهد تغيير در رفتارها، روش‌ها و برنامه‌های کلان يا جزيی وزارت امور خارجه بوده‌ايم. فراموش نکنيد تحولاتی که بيش از سه دهه گذشته در روش و ‌منش سياست خارجی شکل گرفته است، در يک ساختار واحد براساس رويکرد‌های متفاوت واقعيت پيدا کرده است بنابراين می‌توانيم انتظار داشته باشيم عوامل و مسئولان سياست خارجی با انتقال نگرش‌های متفاوت، تاثير مهمی بر تحولات ديپلماسی کشور داشته باشد. بايد نقش کارگزاران سياست خارجی را در پی‌گيری و شکل دادن سياست‌های ايران در حوزه بين‌الملل به درستی مورد تحليل قرار داد و از بی‌نتيجه خواندن تغييرات حتی کوچک در اين حوزه پرهيز شود. حوزه سياست خارجی، پيچيدگی‌های فراوانی دارد و هر تغيير، حتی در سطح مجريان می‌تواند تاثير‌گذار باشد. در بيش از سه دهه اخير تنوع و تفاوت‌های چشمگيری در سياست خارجی ما در درون يک ساختار واحد قدرت مويد اين موضوع است.

- کدام رويکرد سياست خارجی ايران برای تغيير بايد در اولويت قرار بگيرد؟
مهم‌ترين تغيير بايد در حوزه درک منافع ايران در منطقه و جهان صورت بگيرد. اميدواريم نگاهی واقع‌گرايانه برای پل زدن ميان آرمان‌ها با واقعيت‌ها، بر دستگاه ديپلماسی ايران حاکم شود. ايران در بين کشور‌های منطقه و جهان از جايگاه ويژه‌ای برخوردار است. اگر نگاه حاکم بر سياست خارجی ايران از يک نگاه شعارزده به نگاهی واقع‌گرايانه تغيير کند، می‌توانيم اميدوار باشيم در مدت کوتاهی آسيب‌های واردشده به کشور و مردم جبران شوند. ايران از ظرفيت‌های کافی و اهرم‌های ويژه برای نقش‌آفرينی در منطقه و جهان برخوردار است. با استفاده از تجربه‌های گذشته و ميدان دادن به نيروهای متخصص و کارشناس، امکان دسترسی مردم به منافع واقعی و شايسته‌شان فراهم می‌شود.

- تغيير نوع نگاه و ادبيات دولتمردان جمهوری‌اسلامی برای ايجاد تغيير نگاه جهانی نسبت به ايران چقدر تاثير‌گذار است؟
بر جهان امروز قواعد، هنجارها و استانداردهايی خاص حاکم است. درک و شناخت اين چارچوب‌ها به ما در ايجاد رابطه سازنده با کشور‌های دور و نزديک کمک می‌کند. ارتقای ديپلماسی کشور ارتباط مستقيم با حوزه‌های تخصصی مانند روابط بين‌الملل و سياست خارجی پيدا می‌کند. افرادی که توانايی‌ها و مهارت‌های لازم در حوزه بين‌الملل را دارند، بايد فرصت نقش‌آفرينی پيدا کنند. در اين صورت آرمان‌هايی که در سال‌های گذشته برآن تاکيد شده، قابليت فعليت يافتن پيدا می‌کند. تکليف دشواری که امروز فراروی سياستمداران عرصه ديپلماسی قرار گرفته است، ايجاد شرايط لازم برای فعليت يافتن آرمان‌های مردم و کشور است. امروز اين ظرفيت در اختيار کشور است که با ارزيابی دقيق و منصفانه هشت‌سال گذشته و با به‌کارگيری تجربه دوران اصلاحات و سازندگی به اصلاح سياست‌های شعارزده بپردازيم؛ به اصلاح رفتارهايی که ما را از اهدافمان دور ساخته‌اند.

- فکر می‌کنيد سياست تنش‌زدايی می‌تواند روش کارآمدی برای رفع نواقص سياست خارجی ما، در دولت آينده باشد؟
بهره گرفتن از ادبياتی که امکان سوءاستفاده رقبای جدی کشور ما را از بين ببرد، يک ضرورت انکار‌ناپذير است. در اين زمينه تجربه سال‌های اصلاحات و سازندگی می‌تواند راه‌گشا باشد. بررسی سود و زيان سياست‌های دوران اصلاحات، سازندگی و هشت سال اخير، ما را در انتخاب يک رويکرد صحيح براساس تقويت صلح کمک می‌کند. تغيير سياست‌های نامناسب و غيرکارشناسی به سياست‌های کارشناسی و غيرشعارزده، می‌تواند به ديپلمات‌های ايرانی برای تغيير برداشت جهان از ايران و جمهوری‌اسلامی کمک کند. دولت بعدی بايد سعی کند قضاوت جهان از جمهوری‌اسلامی را تغيير دهد. اميدوارم شرايطی ايجاد شود که در آن امکان تامين منافع مردم ايران و دفاع از آرمان‌های برحق آن‌ها وجود داشته باشد. دولت بايد برای رفع دشواری‌های گوناگونی که گريبان‌گير مردم شده است، تلاش کند. بدون ترديد در اين زمينه درک ملاحظات رقبا و دوستان واقعی کشور می‌تواند در انتقال روش‌های صحيح تاثيرگذار باشد.

- طی هشت سال گذشته، سياست خارجی دو دهه اول انقلاب اسلامی مورد نقد فراوان قرار گرفت. اين انتقادها از چه ميزان پشتوانه کارشناسی برخوردار بود؟
يکی از معضلات ايران، درس نگرفتن از تجربه‌ها و نبود نقد و ارزيابی منصفانه مبتنی بر شرايط زمانه و مکانی رخ‌داد‌ه‌است. اگر منتقدان دوران اصلاحات و سازندگی پديده‌ها را در ظرف زمانی و مکانی آن‌ها بررسی می‌کردند، متوجه می‌شدند که بسياری از انتقادها وارد نيست. معمولا شرايط خاص تصميم‌گيری‌ها يا رخ دادن اتفاقات مورد ارزيابی منتقدان قرار نمی‌گيرد. نمی‌خواهم وارد بحث درباره کارنامه سياست خارجی دولت احمدی‌نژاد شوم، تنها به اين نکته بسنده می‌کنم که دولت فعلی به همه ثابت کرد سياست «شعار» کارساز نيست. فقدان اعتدال و افراط و تفريط در حوزه سياست خارجی برای کشور هزينه‌های سنگينی به همراه داشته. اميدوارم که دولت بعدی با توجه به موفقيت‌ها و ناکامی‌های دهه‌های گذشته، ظرفيت نقد ارزيابی صحيح و واقع‌گرايانه، از بيش ۳۰سال سياست خارجی ايران را ايجاد کند. اگر دولت بعدی دولتی معتدل باشد، می‌تواند با اتخاذ روش‌های کارآمد و موفق و کنار گذاشتن يا اصلاح رويکرد شعارزده، شرايطی مناسب و شايسته برای ايران و ايرانی ايجاد کند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016