یکشنبه 5 خرداد 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

کيهان شما، کيهان لندن، الاهه بقراط

الاهه بقراط
هر اندازه که کيهانِ تهران، روايتگر تاريخچه جمهوری اسلامی است به همان اندازه کيهان لندن راوی تاريخی است که تبعيد و زندگی ايرانيان تبعيدی به مثابه بخشی انکارناپذير از تاريخ معاصر در فراز و نشيب‌ زندگی آن نيز بازتاب می‌يابد. تاريخ دوگانه کيهان، به راستی تاريخی است شگفت‌انگيز! بی ترديد کارکنان کيهان تهران نيز حرف‌های زيادی برای گفتن دارند! حرف‌هايی که بدون آن، تاريخ «کيهان» کامل نخواهد بود

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


کيهان لندن ۲۳ مه ۲۰۱۳
www.alefbe.com
www.kayhanlondon.com

ماه خرداد از راه رسيده و من پيش از آنکه همه چيز در خبر و تحليل و طنز انتخابات تقلبی جمهوری اسلامی غرق شود، می‌خواستم کمی به خودمان بپردازم: به کيهانِ شما، کيهان لندن.

کيهان در آيينه تاريخ
خرداد، ماه کيهان نيز هست. پرآوازه‌ترين روزنامه ايران که خيلی زود جايی در ميان مطبوعات معتبر خاورميانه و جهان يافت، در ششم خرداد ۹۲ هفتادمين سال تأسيس خود را پشت سر می‌گذارد و وارد سی‌امين سال زندگی خود در تبعيد می‌شود. هنوز هيچ روزنامه‌ای، حتا دوقلويی مانند «اطلاعات» که در تمام سا‌ل‌های گذشته نيز بيشتر حضوری خنثی و نامحسوس داشته، نتوانسته به آوازه «کيهان» دست يابد. کيهانی که بر خلاف شايعات، نام خود را از روزنامه فرانسوی «لوموند» که به معنای «دنيا» و «جهان» است و تازه دو سال بعد از انتشار کيهان (۱۹۴۴) منتشر شد، نگرفت بلکه به گفته دکتر مصباح زاده، بنيانگذار مؤسسه کيهان، نام «کيهان» پيشنهاد عبدالرحمن فرامرزی نخستين صاحب امتياز اين روزنامه بود.
۴۲ سال پس از تأسيس و ۳۶ سال پس از انتشار در ايران، دکتر مصباح زاده در خرداد ۱۳۶۳ يک بار ديگر کيهان را با امکانات و پشتيبانی‌هايی به مراتب کمتر، اين بار در لندن، تأسيس نمود. اين در حالی بود که مؤسسه معتبر کيهان پس از انقلاب اسلامی توسط نيروهای رژيم تازه به قدرت رسيده غصب شد و زمامداران جديد حساب مديران و روزنامه‌نگارانی را که در روزهای وقوع انقلاب از هيچ پشتيبانی نسبت به آيت‌الله روح‌الله خمينی و رهبری وی در انقلاب کوتاهی نکرده بودند، با اعدام و زندان و اخراج و تبعيد کف دست‌شان گذاشتند.
منصوره پيرنيا، روزنامه نگار شناخته شده در کتابی که زير عنوان «کيهان، از هيچ تا کهکشان» در پاييز ۱۳۸۸ منتشر کرده با عکس و اسناد و روايت روزنامه نگاران بنام، به تدوين تاريخچه کيهان پرداخته است. در يک روايت خواندنی از امير طاهری، برنده «جايزه مطبوعات» سال ۲۰۱۲ به عنوان روزنامه نگار بين المللی، درباره دکتر مصباح زاده و کيهان‌اش چنين می‌خوانيم: «کيهان نخستين نشريه ايرانی بود که خط فارسی ويژه خود را به وجود آورد. اين خط که با محاسبات دقيق علمی با همکاری يک مؤسسه آلمانی شکل گرفت، دو خواست مصباح زاده را برآورده کرد: خواست اول: آسان کردن خواندن روزنامه؛ و خواست دوم: دور کردن خط فارسی از رسم الخط عربی تا سر حد امکان».
به نوشته امير طاهری «در سال‌های ۱۹۷۰ ميلادی، کيهان يکی از سه روزنامه‌ای بود که برای نخستين بار در جهان، حروفچينی الکترونيکی را در مقياس وسيع به کار گرفت... علاقه مصباح زاده به تکنولوژی سبب شد که کيهان در سال ۱۹۷۵ نخستين هفته نامه کامپيوتری ايران را به عنوان «ايران کامپيوتر» انتشار دهد يعنی سال‌ها پيش از آنکه چنين نشريه‌ای در بسياری از کشورهای اروپايی ظاهر شود».
امير طاهری به نکته‌ای با اهميت و سزاوار تأمل نيز درباره حرفه روزنامه‌نگاری و نقش سياسی و اخلاقی روزنامه نگاران اشاره می‌کند: «اگر قرار بود دکتر مصطفی مصباح زاده نصيحتی داشته باشد برای روزنامه نگاران امروز در داخل ايران، با شناختی که از او داشتم تصور می‌کنم اين نصيحت به دو صورت می‌توانست باشد. در صورت اول، نصيحت دکتر مصباح زاده متوجه روزنامه نگارانی است که رژيم کنونی را با همه کمی و کاستی‌هايش، بهترين رژيم ممکن در حال حاضر، نه بهترين رژيم به طور مطلق می‌دانند. شرافت حرفه‌ای حکم می‌کند که اين روزنامه نگاران با موضع روشن و بدون نقاب کار کنند. تنها فرمول موفق برای يک روزنامه حرفه‌ای غيرحزبی، در هر شرايطی، همان قبول مشروط وضع موجود اما از يک موضع انتقادی است».
مصباح زاده اما به نظر امير طاهری به نوع ديگری از روزنامه نگاران نيز توجه می‌داشت: «نصيحت دوم، خطاب به کسانی است که می‌خواهند به اصطلاح، زيادی زرنگ باشند. روزنامه نگارانی که از وضع موجود و رژيم حاکم متنفرند اما در عين حال سعی می‌کنند در کنار آن، جايی برای خود دست و پا کنند. در ايران پيش از انقلاب نيز چنين افرادی داشتيم. کسانی که سعی می‌کردند طوری بنويسند که توده‌ای‌ها بفهمند اما ساواکی‌ها نفهمند اما چون بسياری از ساواکی‌ها توده‌ای‌های سابق بودند، می‌فهميدند و باعث دردسر می‌شدند در حالی که توده‌ای‌های لاحق تمام ماجرا را جزو شگردهای ساواک به شمار می‌آوردند.»
امير طاهری آنگاه بر نکته‌ای تأکيد می‌کند که کيهان در طول فعاليت خود تلاش می‌کرد آن را دنبال کند و کيهانِ شما، کيهان لندن نيز در فراز و نشيب زندگی سی ساله خود دغدغه‌ای جز اين ندارد. طاهری خطاب به روزنامه نگاران می‌نويسد: «اگر وضع موجود را مضر به حال ايران می‌دانيد، اگر نظام حاکم را دشمن مردم می‌شماريد، چه داوری‌تان درست باشد چه نباشد، وظيفه وجدانی شماست که از دودوزه‌بازی مطبوعاتی پرهيز کنيد! در چنان شرايطی، تنها راه چاره، دادن شبنامه، انتشار روزنامه در تبعيد، بهره‌گيری از اينترنت و ديگر وسايلی است که رژيم نمی‌تواند آنها را کنترل کند. روزنامه نگار نمی‌تواند و نبايد عامل نفوذی باشد. نمی‌تواند و نبايد نظرات حزبی و فرقه‌ای را در چارچوب يک روزنامه غيرحزبی و غيرفرقه‌ای به طور قاچاقی در لفافه ارائه دهد. همان طور که نمی‌خواهيم يک نانوا کيفيت نان خود را مخفيانه و با توجه به اعتقادات مسلکی و مذهبی و سياسی خود تغيير دهد، نبايد بپذيريم که يک روزنامه نگار در واقع گندم نمای جوفروش باشد».
کيهان در سال‌های ۵۶ و ۵۷ خورشيدی که گشاده نظری مؤسس آن راه را بر بسياری از افراد مخالف رژيم شاه گشوده بود، از اين اصل فاصله گرفت و در فضای انقلاب‌زده آن دوران به دست کسانی افتاد که خيلی زود مجبور شدند جای خود را برای امثال حسين شريعتمداری خالی کنند.

تاريخ در آيينه کيهان
کيهانی که غصب شد، کيهانِ تهران، با تسلط نيروهای امنيتی بر آن که به تدريج حتا برخی وظايف شورای نگهبان و مجلس خبرگان و وزارت اطلاعات را نيز در رد و تأييد صلاحيت سياستمداران رژيم و سرکوب جنبش‌های اعتراضی برعهده گرفت در واقع به «ارگان بيت رهبری» و از همين رو به بدنام‌ترين روزنامه تاريخ مطبوعات ايران تبديل شد. پيش از آن اما دکتر مصباح زاده با تأسيس دوباره کيهان در تبعيد و همکاری روزنامه نگاران پيشکسوت و برجسته، تلاش نمود تا خطی را که امير طاهری در روايت خويش تصوير کرده است، ادامه دهد.
تا پيش از آنکه تکنولوژی ارتباطات موهبت اينترنت را به جهان عرضه کند، سال‌ها کيهان لندن حلقه ارتباطی ميليون‌ها ايرانی در خارج کشور بود. اينترنت البته نفس کيهان را مانند همه روزنامه‌های ديگر جهان گرفت اما کيهانِ لندن از پای در نيامد و با اينکه بر خلاف روزنامه‌هايی که در مرز و بوم خويش زير فشار تکنولوژی جديد به دنبال امکاناتی می‌گشتند و می‌گردند، کيهان در تبعيد و با کمترين امکانات توانست به انتشار خود ادامه دهد و در اينترنت نيز تا جايی که می‌تواند حضوری فعال داشته باشد.
در ميان همه رسانه‌هايی که در سال های اخير اسم و رسمی يافته‌اند، چه آن فارسی‌زبان‌هايی که به مثابه بخشی از سياست خارجی کشورهای قدرتمند به فعاليت اشتغال دارند و چه آنها که با منابع مالی شخصی و غيرشخصی در اينترنت و تلويزيون‌های ماهواره‌ای فعاليت می‌کنند، کيهان لندن نه تنها همواره با توطئه سکوت از سوی آنها روبرو بوده است، و نه تنها برخی مرتب زمزمه تعطيلی‌اش را سر می‌داده‌اند، بلکه چه ترفندهای امنيتی که برای غصب آن در تبعيد زده نشد از جمله «کيهان‌های بدلی» که وظيفه‌شان اين است که خبررسانی و روشنگری را به گونه‌ای هدايت کنند که نهايتا در جهت سياست‌های جمهوری اسلامی باشد. و کيست که نداند اين سياست امنيتی قديمی جمهوری اسلامی است که رسانه‌هايی که با آن در ارتباط هستند می‌توانند به فراوانی به رژيم دشنام بدهند و عليه آن مطلب منتشر کنند ولی نکته مهم يکی همان «سرِ بزنگاه» است که بايد نقش خود را ايفا کنند و ديگر، اهدافی مانند شناسايی و هم چنين خريدن افراد است.
کيهانِ شما اما در تمام اين سا‌ل‌ها جز روشنگری و تبليغ و ترويج دمکراسی و حقوق بشر، رسالت ديگری برای خود قائل نبوده است. هر اندازه که کيهانِ تهران، روايتگر تاريخچه جمهوری اسلامی است به همان اندازه کيهان لندن راوی تاريخی است که تبعيد و زندگی ايرانيان تبعيدی بخش انکارناپذير آن است. تحريف و توطئه سکوت درباره تاريخ تبعيد و فعاليت ايرانيان تبعيدی که بخش مهمی از آن در فراز و نشيب‌ زندگی کيهان لندن بازتاب می‌يابد، چيزی از واقعيت اين حقيقت نمی‌کاهد که پديده «تبعيد» و «مهاجرت» به تاريخ معاصر ايران تعلق دارد.
تاريخ دوگانه کيهان، به راستی تاريخی است شگفت‌انگيز! بی ترديد کارکنان کيهان تهران نيز حرف‌های زيادی برای گفتن دارند! حرف‌هايی که بدون آن، تاريخ «کيهان» کامل نخواهد بود.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016