دوشنبه 6 خرداد 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اصلاح‌طلبان با اجماع پيروز می‌شوند، گفت‌وگوی روزنامه بهار با آذر منصوری،‌ عضو جبهه مشارکت

قرار است امروز اصلاح‌طلبان برای نحوه حضورشان در انتخابات يازدهمين دوره رياست‌جمهوری تصميم‌گيری کنند. گرچه هاشمی‌رفسنجانی در قامت نامزد حداکثری مورد حمايت اصلاح‌طلبان با تصميم شورای نگهبان از گردونه اين رقابت خارج شد، اما اصلاح‌طلبان هنوز فرصت انتخاب دارند. يک نامزد اصلاح‌طلب و دو نامزد مستقل اما مجانب با جريان اصلاحات انتخاب‌های محتمل اصلاح‌طلبان هستند. اين‌که از کدام يک حمايت شود يا برای کناره‌گيری يکی به نفع ديگری تلاش شود موضوعی است که آن‌ها بايد به‌زودی درباره آن تصميم بگيرند. آذر منصوری، از فعالان سياسی اصلاح‌طلب، در اين‌باره معتقد به اجماع بر سر موضعی است که حافظ مبانی اصلاح‌طلبی و سرمايه اجتماعی آن باشد.

اصلاح‌طلبان با حمايت از آقای هاشمی، راضی‌کردن ايشان به ثبت‌نام و پس از آن نشان دادند که می‌خواهند در صحنه انتخابات بايستند...



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


- بله، اصلاح‌طلبان با توجه به شرايط و چالش‌هايی که پيش روی کشور قرار دارد از مدت‌ها پيش بحث حضورشان در انتخابات را پيگيری کردند. آن‌ها نهايت تلاششان را به‌کار گرفتند که اين حضور با برنامه و در چارچوب مبانی اصلاح‌طلبی و قانون باشد تا تداعی‌گر اتفاق‌هايی نباشد که در سال‌های گذشته افتاد و رقبای اصولگرا بر آن‌ها تاکيد می‌کردند. برهمين مبنا اصلاح‌طلبان روی دو مسئله تاکيد داشتند. يکی اين‌که برخلاف انتخاب‌های گذشته با نامزدی واحد در انتخابات شرکت کنند و اين اجماع را به حداکثر ممکن نزديک کنند. ديگر آن‌که نامزدی را معرفی کنند که توان و تجربه کافی برای حل چالش‌ها و مشکلات کشور را داشته باشد. علاوه بر آن‌که فردی را پيشنهاد کنند که از اقبال اطمينان‌بخش آرای مردم جامعه برخوردار باشد. تمام برنامه‌ريزی‌هايی هم که از ابتدای حرکت اصلاح‌طلبان در اين انتخابات انجام شد، در همين چارچوب بود. درنهايت هم اجماعی ميان اصلاح‌طلبان شکل گرفت که به نظرم مهم‌ترين اتفاق اين انتخابات بود. اصلاح‌طلبان توانستند با اين اجماع روحيه اميد و نشاط را در جامعه، به‌ويژه در بدنه اجتماعی خودشان زنده کنند. به اين ترتيب اصلاح‌طلبان نامزد حداکثری خودشان را که ابتدای آقای خاتمی و بعد آقای هاشمی در کنار ايشان بود به حضور در عرصه انتخابات ترغيب کردند و درنهايت آقای هاشمی در همين چارچوب در انتخابات حضور يافتند، اما متاسفانه حضور آقای هاشمی با سد غيرمنتظره‌ای مواجه شد و متاسفانه اصلاح‌طلبان نتوانستند با نامزد حداکثری خودشان در انتخابات حضور پيدا کنند.

حال پس از اين اتفاق اصلاح‌طلبان چه رويکردی در پيش خواهند گرفت؟
- بعد از ردصلاحيت آقای هاشمی، اصلاح‌طلبان در وضعيتی جديد قرار گرفتند. حضور هاشمی به گواه اخبار و اطلاعاتی که از سراسر کشور به ما می‌رسيد و در نظرسنجی‌ها ديده می‌شد، می‌توانست برد صددرصدی اصلاح‌طلبان در اين انتخابات را تضمين کند و روزنه‌های اميد برای حل مشکلات کشور را پيش روی نظام، مردم و اصلاح‌طلبان قرار دهد، اما در وضعيت جديدی که اصلاح‌طلبان قرار گرفته‌اند توجه به چند نکته ضروری است. آن‌ها بايد سرمايه اجتماعی را که يک‌بار ديگر در اين چند ماه تبديل به بدنه‌ای فعال و پويا کردند حفظ کنند. حرکت‌های آينده اصلاح‌طلبان بايد بيشتر متمرکز بر اين رويکرد و مبنا باشد. اين‌که در فرصت باقيمانده اصلاح‌طلبان به چه شکل حرکت می‌کنند و چه تصميمی می‌گيرند تابع نگاه همه‌جانبه به مبانی «اصلاح‌طلبی» و «پشتوانه و سرمايه اجتماعی» است. اين بدنه اجتماعی مهم‌ترين سرمايه‌ای است که اصلاح‌طلبان دارند.

آيا حفظ اين سرمايه اجتماعی به مصلحت‌های سياسی اصلاح‌طلبان و اهدافشان ارجحيت دارد؟ مثلا اگر بدنه حاميان اصلاح‌طلبان مخالف حضور در انتخابات باشند آن‌وقت آيا بايد حفظ بدنه را به اتخاذ سياست‌ورزی درست ترجيح داد؟
- اين دو در تلازم با هم هستند. هر برنامه‌ای که اصلاح‌طلبان برای حرکت آينده‌شان داشته باشند بايد هم براساس اصل سياست‌ورزی و هم حفظ سرمايه اجتماعی باشد. اصلاح‌طلبان سياستشان را از ابتدا به اين شکل تعيين کردند که هر تصميم و هر سياست‌ورزی که پيش‌روی‌شان قرار می‌گيرد و به‌کار می‌گيرند بايد با اقناع بدنه اجتماعی همراه باشد. به اين شکل نيست که اصلاح‌طلبان فراخوان بدهند و با توجه به فراخوان آن‌ها اين بدنه اجتماعی حرکت کند. در اين انتخابات هم اين دو مسئله برای ما مهم است.
به‌هرحال با ردصلاحيت آقای هاشمی يک موج گسترده از ياس و نااميدی در بدنه اجتماعی جريان اصلاح‌طلبی شکل گرفته است؛ موجی که با تاييد ايشان می‌توانست اميد را در کشور زنده کند، اما به‌هرحال اين اتفاق افتاده و همچنان اين اميد در جامعه وجود دارد که تصميمی که درباره آقای هاشمی گرفته شده اين تصميم به نوعی دچار تغيير شود.

اما ممکن است اين اتفاق نيفتد و به‌هرحال اين بزرگان هستند که بايد اميد را به بدنه بازگردانند.
- به فرض اين‌که اين اتفاق نيفتد دو مسئله بايد مورد توجه قرار گيرد؛ يکی اين‌که تصميمی که گرفته می‌شود بايد کاملا اجماعی باشد. چه بنا باشد اصلاح‌طلبان اعلام کنند که ما نامزدی در اين انتخابات نداريم و چه اين‌که بخواهند با يک نامزد در عرصه انتخابات شرکت کنند. اين اجماع را نبايد با استراتژی و تاکتيک اشتباه خدشه‌دار کرد. راهش هم اين است که اين تصميم بايد حاصل خردجمعی جريان اصلاح‌طلبی باشد. اتفاقا همين ملاحظاتی که مطرح می‌کنيد است که اهميت اين تصميم را بيشتر می‌کند. بنابراين لازم است در فرصت باقيمانده که چندان فراخ هم نيست با درنظرگرفتن اين نکته‌ها تصميمی گرفته شود که هم اجماع را حفظ کند و هم سرمايه اجتماعی را دچار ريزش نکند.

موج مثبتی را که پشت هاشمی بود چطور می‌شود به نامزدی منتقل کرد که مورد اجماع قرار می‌گيرد.
- من سخنگوی اصلاح‌طلبان نيستم و بنابراين درباره اين‌که اساسا اصلاح‌طلبان پس از ردصلاحيت هاشمی چه تصميمی می‌گيرند نمی‌توانم اظهارنظر صريحی داشته باشم. علاوه بر اين‌که معتقدم بايد به اجماعی که صورت می‌گيرد اتکا کنيم. درباره انتقال موجی هم که پشت نامزد حداکثری اصلاح‌طلبان وجود داشت اين خردجمعی است که بايد بررسی و تصميم‌گيری کند. علاوه بر اين‌که بايد ببينيم اين تصميم در آينده جنبش اصلاح‌طلبی چه تاثيری می‌گذارد.

شما نگران اين نيستيد که جريان اصلاحات به جای کنشگری دچار واکنش شود.
- اين موضوعی است که بايد کاملا درباره‌اش فکر شود و بعد اظهارنظر کنيم. اتفاقا اين هم مسئله‌ای است که جريان اصلاح‌طلبی بايد درباره‌اش تصميم‌گيری کند. ديدگاه‌ها در اين زمينه متفاوت است، اما با توجه به جمع‌بندی که در اين مجموعه صورت خواهد گرفت قطعا اصلاح‌طلبان در فرصت باقيمانده بهترين راهکار را اتخاذ خواهند کرد، اما چون جمع‌بندی هنوز صورت نگرفته من نمی‌توانم اظهارنظر مشخصی داشته باشم. با اين وجود قبول دارم که اين ملاحظه، ملاحظه جدی است.

با شناختی که از نامزدهای مستقل يا اصلاح‌طلب تاييدصلاحيت‌شده و افراد حاضر در حلقه تصميم‌ساز اصلاح‌طلب داريد احتمال رسيدن به اجماع را چقدر قوی می‌بينيد؟
- من فکر می‌کنم با توجه به ظرفيتی که از قبل نيز وجود داشته قابليت اجماع به شکل قابل توجهی در ميان اصلاحات اعم از شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و هم در شورای مشورتی حلقه اطرافيان آقای خاتمی شکل گرفته است، قطعا هر تصميمی که گرفته شود اجماعی خواهد بود. با توجه به درکی که از شرايط کشور نزد نامزدهای مورد نظر وجود دارد هم قطعا تصميم اجماعی اتخاذ می‌شود. زيرا اين اجماع است که آينده اصلاح‌طلبان را تعيين می‌کند. اما اجماع می‌تواند اصلاح‌‌طلبان را به پيروزی برساند.

درنهايت تا چه حد معتقد به امکان استفاده از ردصلاحيتی که پيش آمده و محدوديت ايجاد شده در راستای ايجاد فضای تازه هستيد؟
- هنر اين جريان سياسی اين است که بتواند تهديدی را که پيش رويش قرار گرفته به فرصت تبديل کند. من فکر می‌کنم عاملی که باعث شد آقای هاشمی از گردونه انتخابات به شکل غيرمنصفانه‌ای حذف شود اين عامل مباحثی که مطرح‌شده نيست و دلايل سياسی است. حضور و ثبت‌نام ايشان و برخوردی که با حضور ايشان شد يک فضای جديدی را پيش روی جريان اصلاح‌طلبی و جريان‌های دلسوز انقلاب قرار داد که قطعا به‌عنوان يک فرصت مغتنم از آن بهره خواهند گرفت و از اين تهديد به يک فرصت برای آينده جنبش اصلاح‌طلبی استفاده خواهند کرد، اما اجازه بدهيد پس از جمع‌بندی‌هايی که در چند روز آينده صورت خواهد گرفت در اين‌باره بيشتر صحبت کنيم.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016