روايت محمد خاتمی از روند انتخابات رياست جمهوری
محمد خاتمی، رئيسجمهور پيشين ايران در ديدار با اصلاحطلبان شهر يزد روند شرکت اصلاحطلبان در يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوری را تشريح کرد. وی در اين سخنان از چگونگی پيشبرد شرکت در انتخابات و اينکه چرا نمیخواست نامزد انتخابات شود و همچنين رد صلاحيت اکبر هاشمی رفسنجانی و خواستههای اصلاحطلبان سخن گفت.
سايت محمد خاتمی ـ رئيس جمهوری سابق کشورمان برای ديدار با مادر و خانواده خود و حضور در مراسم دومين سالياد مرحوم صدوقی در زادگاهش اردکان به سر میبرد .
سيد محمد خاتمی در اين سفر علاوه بر حضور در آرامگاه آيت الله خاتمی و زيارت مزار شهدای جنگ تحميلی اردکان و ادای احترام به آنها با اعضای منتخب شورای اسلامی شهر اردکان نيز ديدار و گفت و گو کرد.
از ديگر برنامه های سيد محمد خاتمی در اين سفر ديدار با اصلاح طلبان يزدی (اعضای ستادهای آيت الله هاشمی رفسنجانی، دکتر عارف و دکتر روحانی) در بيت شهيد صدوقی بود که متن کامل سخنان وی در اين نشست در ادامه آمده است:
بسم الله الرحمن الرحيم
در سالروز رحلت برادر عزيزم حضرت حجت الاسلام والمسلمين جناب اقای صدوقی، امام جمعه خوب و پر تلاش يزد و کسی که وجود او برکات زيادی برای جامعه ما و مردم يزد داشت؛ خدا را شکر می کنم اين توفيق را پيدا کردم تا در خدمت شما خانم ها و آقايان فعال و متعهد باشم؛ کسانی که حتی در سخت ترين لحظه ها هدف و جهت را گم نکردند و با اميد و شور فراوان به صحنه آمدند و دوباره توانستند مسير را اصلاح کنند، مسيری که اگر ادامه می يافت نه تنها جمهوری اسلامی ايران که ايران هم در معرض خطر بزرگی بود. خوشحال هستم که در ميان شما هستم. ياد عزيزمان را گرامی می دارم و به روان پاک پدر بزرگوارشان شهيد محراب ايت الله صدوقی (رض) درود می فرستم.
درسالهای اخير ما با دو وضعيت نگران کننده روبرو بوديم، يکی ياس و ديگری ترس
درسالهای اخير ما با دو وضعيت نگران کننده روبرو بوديم، يکی ياس روزافزون به خاطر سياست ها و رويکردهای غلط و آثاری که در زندگی مردم گذاشته بود و اينکه احساس کرده بودند وضع جامعه ما قابل برگشت نيست، وضع اقتصادی بسيار ناگوار و بخصوص فشارهايی که روی طبقات محروم بود و از بين رفتن بنياد های اقتصاد مملکت که در اين زمينه نمی خواهم زياد بحث کنم؛ آشفتگی زياد در عرصه مديريت کشور و از بين بردن تجربه و تجربياتی که ايران در سالهای دراز داشته و جايگزين شدن انها با روشهای بد و نادرست که اين هم لطمه بزرگی به کشور می زد، بعلاوه انزوا در عرصه بين المللی و افزايش فشارها عليه ايران و افزايش فشارهای روزافزون از بيرون؛ رفتارهايی که حکومت در اين مدت با جامعه داشت نيز اين ناراحتی را افزايش می داد و اين پرسش مطرح می شد که آيا ممکن است ما به وضعيت قابل قبولی برگرديم؟يا اين وضع تا نابودی و از بين رفتن ايران و نظام و جمهوری اسلامی ادامه خواهد يافت؟
اين اواخر بر اين ياس يک ترس هم اضافه شده بود؛ترس از تهديدهای خارجی که به نظر می رسيد لحظه به لحظه جدی تر می شود. ياس و ترس دو عاملی بود که خيلی نگران کننده بود برای جامعه ما!. آيا می توانستيم بر اين وضعيت غلبه پيدا کنيم و دوباره روحيه پيدا کنيم !؟
در حدود يک و نيم سال پيش فضای جامعه روی کنشگران و نخبگان جامعه اثر گذاشته بود؛تجربه تلخی که از انتخابات ۸۸ داشتند ذهن ها را به ان سود برده بود که تلاش فايده ای ندارد .حالا کسانيکه تندتر بودند صحبت تحريم می کردند و گرايش عمومی به سوی عدم شرکت در انتخابات بود.
ما ؛ اصلاح طلبان گرچه انتقادهای زيادی داشتيم ولی دلبسته به اصل نظام و انقلاب بوديم
از طرف ديگر ما به عنوان اصلاح طلبان که خودمان را در اين نظام می دانستيم گرچه انتقادهای زيادی داشتيم ولی دلبسته به اصل نظام و انقلاب بوديم، در عين حال رويکردها و رويه های موجود را دشمن اين نظام و جامعه می دانستيم و انتقاد داشتيم ؛روشی را جز روش اصلاح طلبی در برخورد با مسائل نمی دانستيم؛ البته اصلاح طلب مثل هر کنشگر سياسی نگاه به قدرت دارد ولی راهی را جز صندوق رای و انتخابات نمی شناسد. ما بايستی غلبه پيدا کنيم بر اين روحيه منفی که "ديگر فايده ندارد در انتخابات شرکت کنيم و ديگر امکان ندارد بگذارند کسانی غير از کسانيکه رويه های موجود را می پسندند بيايند روی کار".
جامعه با فشار زيادی روبرو بود، فشار زيادی از بيرون توسط کسانی که با نظام مخالف بودند و امکانات تبليغی فراوانی هم داشتند. جامعه ما نگرانی های زيادی داشت و خيلی زود می توانست تحت تاثير آن تبليغات قرار بگيرد.ما در اين فضای دستگيری ها ،محدوديت ها، دروغ ها،تحريف ها تبليغات بديک جانبه، می بايست بگوييم نه، می شود در اين نظام و با اين نظام کار کرد و می شود روش های درست و اصلاح طلبانه ای را پيدا کرد که :۱-جلوی اين رويکرد بسيار خطرناک را گرفت و متوقف کرد؛و بعد هم اگر بشود رويکرد درستی جانشين ان بشود
اصل قضيه شرکت در انتخابات برای اين است که انسان با انديشه ها و رويکردهايی که دارد قدرتش را از رای مردم بگيرد و انها را اعمال بکند قدرت به همين معنا مطلوب هست که در مبارزات انتخاباتی و فضای دموکراتيک رخ می دهد.
از يک طرف رويه های نادرست امنيتی سياسی برخورد های نادرست ايجاد محدوديت ها فشارها از طرف ديگر هم تبليغات بسيار گسترده ای که کسانيکه اصل نظام را نمی خواستند انجام می دادند کار را مشکل می کرد.
آنچه در اين مدت تدبير شد و اندک اندک از درون جامعه؛نه تحميل از بالا ايجاد شد ، گرايش شديد به عدم شرکت در انتخابات تبديل شد به لزوم شرکت در انتخابات.
شما ببينيد از يکسال پيش کاملا فضا فضای شرکت در انتخابات بود.
شما می ديديد در انتخابات مجلس نهم در اسفند ۹۰ که ما انتخابات را تحريم نکرده بوديم بلکه شروطی برای ان گذاشته بوديم در عين حال گفته بوديم هر کسی ازاد است برود در انتخابات شرکت کند ولی فضای تحريم حاکم شد و بخصوص از خارج بسيار آنرا تبليغ کردند
ما خودمان ميگفتيم تحريم نکرديم انها می گفتند فلانی هم تحريم کرده است برای شکستن اين فضا در انتخابات شرکت کردم و موجی هم ايجادشد .
از ان فضا بگذريم بياييم در سال ۹۱ که بيشتر فشار از درون جامعه بود جوانان جامعه کنشگران سياسی و اينکه بايد در انتخابات شرکت کرد.اين مساله مهمی بود.
ما امديم و گفتيم اگر در انتخابات گذشته شرايطی برای انتخابات گذاشته شده است؛ازادی زندانيان سياسی تبديل فضای امنيتی سياسی به فضای ازاد سياسی انتخابات و انتخابات ازاد طبيعی بود که اين شرايط را فراهم نکنند!اندک اندک و با ملايمت امديم گفتيم ايا می توانيم روشی را انتخاب کنيم که ۱-نتيجه انتخابات اينها باشد:يعنی ما برويم به سمتی که در جامعه زندانی سياسی نداشته باشيم ؛حصر و حبس نباشد فضای امنيتی وجود نداشته باشد اين سرکوب ها نباشد و جامعه بپذيرد که ساز و کار انتخابات مطلوب طبيعی ترين کم هزينه ترين پرفايده ترين ساز و کاری است که می شود برای جامعه انتخاب کرد.۲-اينکه ما می توانيم کاری بکنيم که اين سوء ظن ها اين نفرت ها که از سوی تندها و افراطی ها از هر دو طرف انهايی که در خارج بودند و ندای براندازی می دادند و کسانيکه در داخل بودند و انحصارطلبانه انقلاب را در انحصار خود می دانستند و آزاد بودند هرکاری می خواهند بکنند و هر چه می خواهند بگويند و هر تهمتی بزدند هر دروغی بگويند هر کسی را با سليقه های تنگ و تاريک انها موافق نبود ان را جاسوس بيگانه ضد انقلاب برانداز و هزار عنوان ديگر بنامند اين فضايی که دائما توليد نفرت می کرد اين فضا کينه ها را تشديد می کردند، گفتيم ايا می توانيم به سمت مسيری برويم که اين کينه ها کاهش پيدا کند؟.
در سال ۸۹ گفتم همه با گذشت جلو برويم و رو به اينده کنيم نه اينکه گذشته را فراموش کنيم بلکه در گذشته نمانيم و به سوی اينده ای برويم که برد برد باشد
من اگر يادتان باشد در اواسط سال ۸۹ امدم و طرحی را مطرح کردم و گفتم البته اثر ريز و بسيار خوبی در جامعه گذاشت ولی نتوانست تغييری در جامعه ايجاد کند يکی اين بود که آيا هر کس احساس می کند به او جفا شده است و بدی شده حاضر است از ان بگذرد؟ و همه با گذشت جلو برويم و رو به اينده کنيم نه اينکه گذشته را فراموش کنيم بلکه در گذشته نمانيم و به سوی اينده ای برويم که برد برد باشد هم نظام برد کند هم حاکميت برد بکند و هم انهايی که سرکوب شده اند و ناراحت شده اند برد بکنند هم کسانيکه انتقاد دارند برد بکنند.
ان راه همينی بود که بعد از دو سال پيگيری شد و ما به ان رسيديم.
در اين انتخابات شرطی گذاشته نشد بلکه به آن سو حرکت کرديم که ان شاا.. نتيجه انتخابات بهبود اوضاع باشد،فضا تلطيف شود و سوء ظن ها و کينه ها ودوری های دلها از بين برود يا کاهش يابد و ميدان از دست کين توزان کين پراکن در جامعه گرفته بشود اين هدفی بود که می توانستيم برای ان فکر بکنيم البته اگر در انتخابات پيروزی هم بدست می امد اين مزيد بر علت بود ولی برای ما کافی بود به همان دو هدف اصلی برسيم که حتی اگر انتخابات هم طوری می شد که کسانی غير از ما غير از کسانی که حرف های ما را قبول دارند می امدند و عاقلانه و مدبرانه رفتار می کردند ما به ان دو هدفمان می رسيديم.هدف انتخابات با اين دو مساله پيگيری شد و ادامه يافت.
خوشبختانه فضا به سويی رفت که زندانيان عزيز و آسيب ديدگان انتخابات پيشين هم با شرکت در انتخابات موافقت کردند.
جناب اقای کروبی و جناب اقای موسوی هم ما گرچه با آنان ارتباط ميسر نبود؛ولی بدست آورديم که دست کم مخالفتی با شرکت ندارند.
بنده از اول تصميم داشتم که نيايم
در يک جمع اصلاح طلب وسيع که فراگير تر از اصلاحات به معنی اصطلاحی اش بود با هم نشستيم و صحبت کرديم و دوستان به آن جمع بندی رسيدند که ۱- در انتخابات شرکت می کنيم ۲- بصورت حداکثری شرکت می کنيم اين اولين تصميم گيری بود عنايت و لطف کردند به من هم پيشنهاد کردند بنده از اول تصميم داشتم که نيايم و مطالبم را گفته بودم و الان هم معتقدم کار درستی کردم ولی به احترام دوستان گفتم اعلام نخواهم کرد که نمی ايم ولی مطمئن باشيد نخواهم امد در ضمن مسائلی که در ۲-۳ ماه نزديک به انتخابات مطرح شد کم و بيش مسائل را مطرح کردم نمی گفتم نمی ايم ولی می گفتم اين سوالات مطرح است معنايش اين بود که اين سوالات مانع است از اينکه من بتوانم بيايم يا امدن من نقض غرض است ما می خواهيم فضا را تلطيف کنيم دلها را به هم نزديک کنيم اثار تنش های گذشته را بدون اينکه کسی احساس بازندگی بکند از بين ببريم ولی ما نمی خواهيم دوباره از نو انها را تشديد بکنيم ولی در عين حال به دوستان هم گفتم شما می دانيد من نخواهم امد حالا الان هم اعلام نمی کنم ولی فکر بکنيم که چگونه بايد باشد.
خود من نظرم اين بود که جناب اقای هاشمی مناسب ترين شخص است.شخصيت هاشمی شناخته شده است ،جايگاه بالا دارد ، کسی که هم دنيا روی ايشان حساب می کند و هم توانايی فراوانی دارند البته ايشان هم حاضر نمی شدند بيايند دلايلی داشتند که دلايل کاملا قابل ملاحظه ای بود ولی بالاخره مطرح شد و در اين اواخر خود من در صحبت هايم از ايشان نام می بردم به عنوان کسی که می توانند در اين مرحله حساس به داد انقلاب و کشور برسند.
نمی توانستيم تصور بکنيم اقای هاشمی رد صلاحيت بشوند
تا انجا که اقای هاشمی با فداکاری قبول کرند که در انتخابات شرکت بکند.ما اصلا نمی توانستيم تصور بکنيم ايشان رد صلاحيت بشوند رد صلاحيت بنده خيلی قابل فهم بود و ما نبايست به اين سادگی اين را در اختيار حضرات قرار بدهيم.
ولی با کمال تاسف ايشان را رد کردند. آمدن جناب آقای هاشمی موج گسترده ای ايجاد کرد که با رد ايشان اين موجو بصورت نگران کننده ای به سوی ياس و حتی خشم روی آورد.
بنده قبلا هم با دوستان صحبت کرده بودم که بر فرض بنده يا اقای هاشمی هم کانديدا بشويم به هر دليلی نتوانيم ادامه بدهيم شما بايد فکر جانشين کنيد.بعد از اين جريان بالاخره ما دو تن از دوستان را در صحنه داشتيم.
آقايان عارف و روحانی مواضع خوبی گرفتند بعد از ۸ سال بخصوص اين ۴ سال اخر که اين همه جفا شد به شخصيت های ممکلت و به اصلاحات دروغ ها تهمت ها و جفاهای فراوان که اصلا بردن نام بعضی افراد جرم حساب می شد حتی ابلاغی کردند اسم ،خبر و عکس از فلانی و فلانی و فلانی در روزنامه هايی که دولتی هم نبود زده نشود.
جناب آقای عارف امد ودر انتخابات فضايی را باز کرد و بايد قدر جناب آقای عارف را دانست که گفتمان اصلاح طلبی را مطرح کرد در کنار ايشان جناب اقای روحانی که ايشان واقعا گفتمان اصلاح طلبی را قبول دارد و مواضع بسيار خوبی داشتند و به هر حال اين دو نفر کسانی بودند که احساس می شد در نهايت يکی از اين دو نفر بايد در عرصه باشند.
ما ميان دو امر مخير بوديم :۱-شکست توامان گفتمان اصلاح طلبی و اصلاح طلبان با هم يا۲-تلاش برای پيروزی گفتمان اصلاح طلبی.
من جايی گفتم جناب اقای روحانی که مواضعشان را قبول داريم ولی اگر يک اصولگرای منطقی اين گفتمان را داشت و حرف هايی که ايشان زد و اقای عارف مطرح کردند عنوان می کرد، ما او را هم تاييد می کرديم.
برای ما بيش از اينکه فرد مطرح باشد رويکرد مطرح بود
اصلا صحبت باندی و جناحی نبود بلکه گفتمان و سياست و رفتارهای خطرناکی که در جامعه وجود داشت که همه چيز را داشت از بين می برد امام را انقلاب را وواقعا معتقدم به رهبری و کشور هم زيان می زداين می بايد جايگزين می شد با گفتمان ديگری که ما معتقديم ان گفتمان گفتمان اصلاح طلبی است که دقيقا در موضع هر دو اقايان بود خوشبختانه راهکارهايی در نظر گرفته شده بود اگر هر دو می ماندند چه خواهد شد هر دو شکست می خوردند ، خوشبختانه در جامعه هم بطور گسترده ای تقاضای ائتلاف شکل گرفت و مردم کاملا احساس خطر کرده بودند که اگر اين دو بزرگوار باشند هم اصلاح طلبی شکست می خورد و هم گفتمان اصلاح طلبی.
برای ما بيش از اينکه فرد مطرح باشد رويکرد مطرح بود و معتقد بوديم هر کدام از دو عزيز بيايند گفتمان مورد قبول ما موفق خواهد شد و فضای جامعه نيز لطيف تر خواهد شد.خوشبختانه اقای عارف کار بزرگی کرد و تدبيری که به خرج داده شد نشان داد حتی در نوميد کننده ترين شرايط و تاريک ترين شرايط می توان تصميمات عاقلانه ای گرفت که نتيجه کار امروز اين شد که نوعی رضايت در جامعه حاصل شده است. خيلی از اصولگراهای عاقل و منطقی که احساس خطر می کردند احساس رضايت می کنند اصلاح طلبان احساس رضايت می کنند نخبگان جامعه احساس رضايت می کنند فکر ميکنم خود نظام هم احساس رضايت می کنند ما نمی توانيم از رويکردهای رهبری و مطالبی که گفتند و نقشی که داشتند چشم بپوشيم.
گله می کنند از اقای روحانی که گفته اند فراجناحی هستند و رييس جمهور همه اتفاقا اين درست است
ما کسی می خواهيم که رئيس جمهور همه باشد نه رئيس جمهور يک گروه خاٌص
اين روش نه به معنی پشت کردن به اصلاحات است و نه پشت کردن به گفتمان اصلاح طلبی.ايشان روی همه حرف هايی که زده اند دارند پافشاری ميکنند.
البته اين به ان معنا نيست که انچه گفته شده است به زودی قابل تحقق است.يک شبه نمی توان انتظار حل مسائل را داشت.مشکلات فراروی و موانع هم پيش رو بسيار است. اقای رئيس جمهور هم امکانات محدودی دارد.مهم اين است که روی تعهدی که با مردم کرده اند بمانند که به حمدالله مانده اند.
آنچه مهم است اينکه ايا اين انتخابات سبب تغيير روکرد در سياست فرهنگ روابط بين الملل خواهد شد؟ يا همان رويکردهای گذشته ادامه پيدا کند.همين که مردم احساس کنند رويکردها عوض شده، راضی خواهند بود.
معتقدم الان می توانيد احساس کنيد فضا مطلوب نيست ولی با قبل از انتخابات متفاوت است.ما از خدا می خواهيم همين امشب و فردا آقای موسوی و اقای کروبی و خانم رهنورد از حصر ازاد شوند همه زندانيان عزيز ما ازاد شوندمحدوديت ها برداشته شود فشارها کاسته شود اصلا چرا می گوئيد زندانيان ؛ برويد در دانشگاهها ببينيد چه دارد می گذرد نه استاد نه دانشجو يک ذره امنيت ندارد تو کارگاهها چه دارد می گذرد اين فضای امنيتی و نا کاردانی خيلی مشکلات ايجاد کرده است اما همه کارها دست رييس جمهور نيست بايد ببينيم چرا اين مشکلات بوجود امد؟چون رويکردها غلط بود اگر اين رويکردها عوض بشود ديگر حصر و حبسی نخواهيم داشت تا بگوييم کی برداشته می شود ديگر ان فشارها نخواهد بود ان رويکرد بايد عوض شود البته زمان می خواهد تا ان تحقق خارجی پيدا بکند.
می دانم اقای روحانی در فشارهای سختی است ؛اقای روحانی مطالبی گفته اند و متعهد و پايبند به انها هستندوبر آن تاکيد هم کرده اند ايشان بايد تمام توجه شان به اين باشد که همکارانی انتخاب کند که با اين رويکردها و شعارها و مسائل سازگارند.
با ابزار کسی که تنها به سرکوب می انديشد نمی توان به ايجاد فضای مطلوب سياسی باز قانونی مبادرت کرد بايد کسی باشد که اين را قبول داشته باشد.يا کسانی که اقتصاد را به اين روز انداخته اند نمی توانند همراه مردم و جوابگوی مطالبات باشند.
اگر فضا باز شد زمينه برای فعاليت های منطقی ؛قانونی، شرعی، فکری برای اصلاح طلبان و همه فراهم خواهد امد
کی از کدام جناح است اصلا برای ما مهم نيست مهم اين است سازگار با معيارهايی باشد که عرضه شده و مردم يه ان رای داده اند انشالله چنين خواهد شد و همه ما هم بايد کمک کنيم.
اگر اين فضا باز شد زمينه برای فعاليت های منطقی قانونی شرعی فکری برای اصلاح طلبان و همه فراهم خواهد امد و ما شاهد فضايی خواهيم بود که چيزی جز رشد معنوی عقلانی جامعه و پيشرفت همه جانبه کشور نخواهد بود و انشالله چنين خواهد شد البته اگر خيلی عجول نباشيم و واقعيت ها را در نظر بگيريم.
در ابتدای اين ديدار حاضرين در جلسه به بيان ديدگاههای خود پيرامون مسائل روز کشور و توقعات و انتظارات خود از رئيس جمهور منتخب پرداختند.
در اين ديدار که در بيت شهيد صدوقی انجام شد مجيد انصاری، دکتر مقدم، محمدرضا تابش، محمد صدوقی و خانم مريم خاتمی، سفيد، استاندار اسبق يزد و جمعی از اعضاء ستادهای آقايان آيت الله هاشمی رفسنجانی، دکتر عارف و دکتر روحانی حضور داشتند.
همچنين شب گذشته سيد محمد خاتمی با حضور در مسجد حظيره و قراٍئت فاتحه بر ترتب آيت الله شهيد صدوقی و حاج محمد علی صدوقی به اين دو عالم فقيد ادای احترام کرد و يادشان را گرامی داشت و نيز در مراسم سالگرد ايشان در بيت شهيد صدوقی حضور يافت. سخنران اين مراسم حجت الاسلام والمسلمين مجيد انصاری بود.