انتقادات تند عيسی کلانتری از جعل آمار دولتی
عيسی کلانتری در گفت وگو با روزنامه قانون ضمن تاکيد براينکه «حسن روحانی کشور را با خزانه خالی، بندر خالی و انبار خالی و بانک مرکزی خالی تحويل میگيرد»، آمارهای اعلام شده از سوی محمود احمدی نژاد و دولت را درباره توليدات کشاورزی رد کرده و گفته است: «گويا مردم را حيوان فرض کردهاند که آمار توليد علوفه را هم در آمار توليدات کشاورزی میآورند.»
وزير اسبق کشاورزی در گفت و گو با روزنامه قانون همچنين با انتقاد از سخنان اخير محمد احمدی نژاد در تلويزيون جمهوری اسلامی که « توليدات کشاورزی ايران را ۱۱۸ ميليون تن» اعلام کرد، گفته است: «اگر اين آمار حقيقت داشت ما جزو خوشبختترين مردمان جهان بوديم و میتوانستيم سالی بيست ميليارد دلار غذا هم صادر کنيم اما توليد کشاورزی تعريف دارد.»
عيسی کلانتری با تاکيد براينکه «توليد کشاورزی در ايران ۶۸ ميليون تن بيشتر نيست و علوفه جزو توليدات کشاورزی نيست اما در اين آمار میآيد»، آمارهای ارائه شده از سوی محمود احمدی نژاد را رد کرده و به روزنامه قانون گفته است: «مگر میشود ۴۰ ميليون تن علوفه توليدی را جزو توليدات کشاورزی محسوب کرد؟ گويا مردم را حيوان فرض کردهاند که آمار توليد علوفه را هم میآورند.»
مشروح مصاحبه «قانون» با عيسی کلانتری، دبير کل «خانه کشاورز» و مدير گروه پژوهشی امور کشاورزی در مرکز تحقيقات استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام در پی میآيد.
* شما عضو کارگروه مشورتی آقای روحانی برای انتخاب وزرا هستيد، از روند انتخاب وزرا چه خبر؟
- هنوز هيچ خبر خاصی در اين مورد نيست. تصميم نهايی در اين حوزه گرفته نشده است.
* کارها چطور پيش میرود؟
- فکر میکنم انتخاب کمی سخت باشد. به هر حال برای هر وزارتخانه تعداد زيادی گزينه هست و بايد انتخاب در مرحله نهايی توسط خود آقای روحانی صورت گيرد.
* از ميان صحبتهای برآمده، اين طور استنباط میشود که کابينه آقای روحانی به کابينه وحدت ملی نزديک باشد؟
- اگر میخواهيد تصويری از کابينه آقای روحانی داشته باشيد، ترکيب کابينه آقایهاشمی را بررسی کنيد. در کابينه آقایهاشمی از همه طيفها و گروهها حضور داشتند و کابينه دربست در اختيار يک تفکر خاص نبود. آقای روحانی هم همين روحيه را دارد. فکر میکنم همه گروهها، جناحها و تفکرها، امکان حضور در کابينه را داشته باشند. کار سخت است. اگر کسی بخواهد تنها از يک طيف وزير انتخاب کند، تکليفش روشن است اما وقتی میخواهيد از همه ظرفيتها استفاده کنيد، انتخاب مشکل میشود. برای هر وزارتخانه ۵۰ کانديدا هست. خوب معلوم است که کارها کمی مشکل میشود.
* فکر میکنيد با اين روند تکليف اعضای کابينه چه زمانی مشخص شود؟
- من اميدوارم که آقای روحانی در مراسم تحليف کابينهاش را معرفی کند حالا بايد ديد کار چطور پيش میرود. به هر حال کشور در موقعيت پيچيدهای است. حل مشکلات تنها از دست کابينه برنمیآيد. بايد همزمان با کار در داخل، مناسبات بينالمللی هم احيا شود که در اين حوزه البته آقای روحانی تجربه فراوانی دارند. فکر کنم راحتترين کار برای ايشان انتخاب وزير امور خارجه باشد.
* برگرديم به يک بحث تخصصی که البته حوزه کارشناسی شما نيز هست. بفرماييد دولت يازدهم، بخش کشاورزی را در چه شرايطی تحويل میگيرد؟
- فکر میکنم خدا بايد به آقای روحانی کمک کند.
* از چه بابت اين حرف را میزنيد؟ آمارهای دولت دهم که حکايت از بهبود وضعيت نسبت به قبل دارد و شرايط خوبی را ترسيم میکند.
- يک مثال بزنم. در مورد گندم، دولت میگويد ۱۴.۳ ميليون تن گندم توليد کرده است. واردات گندم نيز ۶.۷ ميليون تن بوده که می شود ۲۱ ميليون تن. خود رئيسجمهور اعلام کرد به دليل هدفمندی يارانهها مصرف گندم در کشور بيش از هشت ميليون تن نيست. خوب يک ميليون تن هم برای بذر مصرف میشود و يک ميليون تن را هم حساب کنيم که خوراک طيور میشود، ( البته حدود ۹.۳ ميليون تن خوراک طيور وارد کشور شده است)،به گفته خودشان بين ۷۰۰ هزار تا يک ميليون تن هم گندم از کشور قاچاق میشود. حالا با جمع کردن اين اعداد و ارقام يک نفر جواب دهد که باقی اين گندم چه شده است؟ ۱۰ ميليون تن گندم باقيمانده کجاست؟
* فکر میکنيد اين گندم کجاست؟
- فکر میکنم اصلا توليد نشده است.
* واقعا؟
- بله. مگر میشود ۱۰ ميليون تن گندم گم شود.
* دليل ارائه آماری تا اين حد اشتباه چيست؟
- کسانی که آمار دروغ میدهند دستشان در دست دلالان خارجی است. همين آمار سبب گمراهی میشود. بر اساس همين آمار دولت، به موقع نسبت به واردات گندم اقدام نکرد و به جای فروردين،تيرماه به دنبال خريد گندم رفتند و ۱۵۰ دلار بالاتر از قيمتهای اسفند و فروردين،گندم وارد کردند و يک ميليارد دلار به کشور ضرر زدند. ما همان وقت به وزارت صنعت، معدن و تجارت اطلاع داديم که توليد گندم حداکثر هشت ميليون تن است. از شرکت بازرگانی دولتی با من تماس گرفتند و گفتند به ما اعلام کردهاند که به فکر صادرات ۳.۵ ميليون تن گندم باشيد. همان موقع به آنها گفتم برويد به فکر واردات ۴ ميليون تن گندم باشيد. همين هم شد. حالا چه کسی جوابگوی خسارت يک ميليارد دلاری در اين حوزه بابت آمار دروغ است؟ چه کسی نفع برده است؟ طبيعتا دلالان خارجی. اگر اين آمار دروغ را با منفعت دلالان خارجی مرتبط کنيد، آن وقت پرتقال فروش پيدا می شود.
* تحليل شما از اين وضع چيست؟
- من واقعا خجالت میکشم که بالاترين مقام کشاورزی اين مملکت درباره سرنوشت اين حجم گندم حضور ذهن نداشته باشد.
* در ساير حوزهها وضعيت چگونه است؟
- ببينيد من يادم هست سال ۱۳۸۳ به آقای خاتمی گفتم معلوم نيست چه کسی رئيسجمهور بعدی شود اما بايد حتما برنامهای تدارک ببينيم که دولت بعدی دچار مشکلی نشود. به هر حال هر کاری که اين دولت انجام دهد، در دولت بعدی نمود میيابد چون تدارک سال آينده بايد امسال صورت گيرد. در زمان انتقال دولت آقای موسوی به آقایهاشمی مشکلی وجود نداشت و دولت اين تدابير را انديشيده بود. در زمان انتقال دولت آقایهاشمی به خاتمی هم مشکلی نبود و تدارکات دولت خاتمی برای انتقال به دولت بعدی هم مناسب بود اما بايد ببينيد که تدارکات دولت فعلی چگونه است.
* امسال هر ماه برای تامين نياز کشور بايد ۸۳۰ تا ۸۵۰ هزار تن علوفه وارد کشور شود. کل علوفه موجود در انبارها برای ۱۵۰ روز آينده است. خوب رئيس جمهور بعدی در صد روز اول فعاليت خود چه کار بايد بکند؟
- مورد ديگری را مثال میزنم. کشور به ۵ ميليون تن ذرت و ۳ ميليون تن کنجاله نياز دارد. طبيعتا روند واردات بايد به صورتی باشد که تا آبان ماه حدود ۵ تا ۵.۵ ميليون تن از ذرت و کنجاله مورد نياز وارد کشور شود. در حال حاضر حجم واردات گندم ۸۶۰ هزار تن و حجم واردات کنجاله ۵۴۰ هزار تن است يعنی ۲۵ درصد از نياز کشور. حالا تاثير اين کمبود چيست؟ اين کمبود استمرار عرضه گوشت مرغ و تخممرغ را به خطر میاندازد. رئيس جمهور ۱۲ مرداد دولت را تحويل میگيرد. در صد روز اول که نمیتواند به دنبال واردات اين کالاها باشد. بالاخره بايد ذخايری در کشور وجود داشته باشد. در بذر هم وضعيت همين طور است. ما به ۲۷۰ هزار تن بذر غله نياز داريم يعنی ۲۳۰ هزار تن گندم و ۴۰ هزار تن جو. کل پيش بينی بذر غله کمتر از ۵۰ هزار تن است. آيا اين تدارکات برای انتقال دولت فعلی به دولت آينده مناسب است؟ حالا مثال ملموستر میزنم. برای کشت بهاره سطح زير کشت سيبزمينی ۵۰ هزار هکتار يعنی ۳۲ درصد کاهش يافته است. قبلا سطح زير کشت سيب زمينی بهاره ۱۶۰ هزار هکتار بود. حالا سيب زمينی کالايی است که مثبت و منفی ۵ درصد در توليدش روی قيمت تاثير میگذارد. با اين کاهش کشت، شهريور ماه میبينيم که حجم برداشت سيبزمينی کاهش میيابد. وقتی مردم سيب زمينی کيلويی ۵ هزار تومان خريدند مشکلات را از چشم روحانی خواهند ديد. بايد بگويم سيبزمينی کالای وارداتی هم نيست. در پاييز کسری يک ميليون تنی عرضه سيب زمينی داريم و فوقش بتوانيم ۳۰ تا ۴۰ هزار تن سيبزمينی از پاکستان و ديگر کشورها وارد کنيم. تکليف چه میشود؟
* در مورد ساير کالاها هم وضعيت همين است؟
- بله. در مورد همين مرغ و تخممرغ. دولت تخصيص ارز ۱۲۲۶ تومان را قطع کرده است. حالا بايد دان مرغ را به قيمت ۲۵۰۰ تومان وارد کرد.
مابه التفاوت را اگر دولت پرداخت کند که هيچ. البته دولت پولی در بساط ندارد و اگر پرداخت نکند، بايد قيمت ۸۰ درصد اضافه شود. چکار میخواهيد بکنيد. گوشت مرغ وارد کنيد؟ جواب بيکاری مرغداران را چه میدهيد؟ دولت روحانی کار سادهای ندارد. دولت انبارها را پر نکرده است.پيشبينی برای انتقال انجام نداده است و روحانی متاسفانه کشور را با انبار خالی، خزانه خالی، بنادر خالی و بانک مرکزی خالی تحويل میگيرد.
* چه بايد کرد؟
- من اينها را میگويم تا اين نتيجه را بگيرم که مردم بايد صبر کنند. وقتی گرانی پاييز از راه رسيد از چشم دولت روحانی نبينند.
* در چه محدوده زمانی میشود کارها را درست کرد؟
- بازگشتن از سال ۱۳۹۲ به سال ۱۳۸۴ حداقل ۲ سال زمان نياز دارد.
* برگرديم به آمارهای دولت دهم. آقای رئيس جمهور اشاره کردهاند که ۱۱۸ ميليون تن توليدات کشاورزی داريم، ارزيابی تان از اين آمار چيست.
- والا اگر اين آمار حقيقت داشت ما جزو خوشبختترين مردمان جهان بوديم. در ضمن میتوانستيم سالی بيست ميليارد دلار غذا هم صادر کنيم اما توليد کشاورزی تعريف دارد. توليد کشاورزی به کالايی گفته میشود که يا توسط انسان مصرف میشود يا به کارخانه تحويل داده میشود. اگر اين معيار را در نظر بگيريم آن وقت میبينيم که توليد کشاورزی در ايران ۶۸ ميليون تن بيشتر نيست. علوفه جزو توليدات کشاورزی نيست اما در اين آمار میآيد. مگر میشود ۴۰ ميليون تن علوفه توليدی را جزو توليدات کشاورزی محسوب کرد؟ طبق اين آمار بايد برای هر نفر ۱.۵ ميليون تن توليد داشته باشيم اما گويا مردم را حيوان فرض کردهاند که آمار توليد علوفه را هم میآورند. بقيه آمارهای دولت هم همين است.
* الان وضعيت تأمين مواد غذايی در ايران را چطور ارزيابی میکنيد؟
- من به آمار و ارقام خود گمرک اشاره میکنم. سال گذشته ۶.۷ ميليون تن گندم، ۹.۳ ميليون تن علوفه، ۱.۶ ميليون تن روغن، ۱.۳ ميليون تن برنج، ۱.۲ ميليون تن شکر و ۱۵۰ هزار تن گوشت قرمز وارد کشور شده است. اينها میشود ۱۳۵۰ کيلوکالری. وزارت بهداشت گفته است برای اينکه سوءتغذيه نباشد، بايد در شبانهروز بين ۲۳۰۰ تا ۲۴۰۰ کالری مصرف شود. البته اين در حالتی است که سوءتغذيه نباشد که البته ۵ دهک ايران سوءتغذيه دارند. حالا ۱۳۵۰ را بر ۲۴۰۰ تقسيم کنيد میشود ۵۶ درصد. يعنی ۴۴ درصد مواد غذايی در داخل توليد میشود.
* حالا ما را با ديگر کشورها مقايسه کنيد؟
- هيچ کشوری جز شيخنشينهای جنوب خليجفارس و معدود کشورهايی در جنوب مديترانه و چند جزيره در دريای کاراييب و برخی ديگر از کشورهای ميکروسکوپی اين موضوعيت را ندارند. ما از بقيه دنيا عقبتر هستيم. در بدترين شرايط خشکسالی در کشور سالهای ۷۷ تا ۸۰ ميزان خودکفايی در تامين مواد غذايی کمتر از ۵۵ درصد نبود حالا چه شده است که الان به اين رقم رسيده است؟
* آقای دکتر فکر میکنيد با اين وضعيت چه بايد کرد؟ کشاورزی همواره جزو مهجورترين بخشهاست. طبق آمارها همواره سرمايهگذاری اندکی در آن صورت گرفته و توقع از آن بالا بوده است.
- خوب ديگر وقتی مملکت با اين وضع روبهروست چه بايد کرد يک ماه بنادر ايران بسته شود، مردم گرسنه میمانند. حالا ما بياييم آمار غير واقعی بدهيم. مسئله اما جای ديگری است. من میخواهم از مشکل به مراتب بزرگتری حرف بزنم. مشکلات ما اينها نيست. مشکل اصلی که مار ا تهديد میکند و از اسرائيل و آمريکا و دعواهای سياسی و... خطرناکتر است مسئله زندگی ملت است. اين است که فلات ايران دارد غيرقابل سکونت میشود و کسی به اين فکر نيست. مسئله اينجاست که آبهای زيرزمينی تحليل رفتهاند وبيلان منفی آب بيداد میکند و کسی به فکر نيست.کمآبی کشور را به شدت تهديد میکند و بيلان منفی برداشت آب در ابتدای انقلاب زير صد ميليون متر مکعب در سال بود اين بيلان در حال حاضر به ۱۱ ميليارد متر مکعب رسيده است يعنی ۱۱۰ برابر شده است. من نگران شديد نسلهای بعد هستم. هفت هزار سال است که در ايران زندگی جريان دارد. ما حق نداريم با اين بیتدبيری کشور را با اين چالش بزرگ مواجه کنيم.
* آيا مسئولان متوجه اين خطری که شما میگوييد کشور را تهديد میکند، شدهاند؟
- من همه جا گفتهام. اگر وضعيت اصلاح نشود ايران ۳۰ سال ديگر کشور ارواح میشود چون همه کشور تبديل به کوير میشود. در کوير اگر بارش هم صورت گيرد، ثمری ندارد چون سفره آب زيرزمينی خشک شده است، آب در سطح میماند و تبخير میشود.در حال حاضر تمامی پيکرههای آبی طبيعی ايران خشکيدهاند. درياچه اروميه، بختگان، تشک، پريشان، کافتر، گاوخونی، هورالعظيم،هامون، جازموريان و.... ديگر چيزی باقی نمانده. من از وقوع بحران حرف میزنم. زندگی ملت در حال تهديد است. يک کشوری مانند مالديو که در جنوب اقيانوس هند است در معرض زير آب رفتن است. اين کشور بين ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار نفر جمعيت دارد و سالهاست سازمان ملل در حال بررسی است که اين ملت را کجا ببرد. حالا ما با ۷۵ ميليون نفر، به فرض افزايش نيافتن جمعيت کجا بايد برويم.
* چرا اين وضعيت پيش آمد.
- اوايل انقلاب بدون مجوز چاه زدند. بدون مجوز کف شکنی کردند. برای توليد بيشتر آبهای زيرزمينی را از بين بردند و منابع تجديدشونده را به غير تجديدپذير تبديل کردند.کوير در ايران در حال گسترش است و هشدار میدهم به زودی ۲۵ سال ديگر جنوب البرز و شرق زاگرس غيرقابل سکونت میشود و افراد بايد مهاجرت کنند. اما به کجا؟راحت بگويم که از ۷۵ ميليون نفر جمعيت ايران ۴۵ ميليون نفر بلاتکليف میمانند.آن وقت رئيس کميسيون کشاورزی بيايد و بگويد غذای ۱.۵ ميليارد نفر را در ايران توليد میکنيم. شايد البته بعضی که اين حرفها را میزنند در آسمانها سير می کنند.
* تراز منفی آبهای زيرزمينی در سال ۸۴ چقدر بود؟
- آقای خاتمی با تراز منفی ۵.۳ ميليارد مترمکعب دولت را تحويل داد اما چون میخواهند توليدات کشاورزی داشته باشند ولی سرمايهگذاری نکنند، میآيند آبهای زيرزمينی را از بين میبرند. من فکر میکنم زندگی ملت ايران در معرض تهديد است و بايد فکری به حالش کرد.
* رسيدگی به اين مسائل در دولت جديد جايی دارد؟
- بله. چشم بر هم گذاشتيم سی سال از انقلاب گذشت. يک نيم چشم ديگر بر هم بگذاريم ايران غيرقابل سکونت میشود.مگر میشود به راحتی از کنار اين مسئله گذشت؟اولويت آقای روحانی اصلا رفع همين مشکل است. اگر همين امروز کارمان را شروع کنيم بين ۱۲تا ۱۵ سال طول میکشد که بيلان منفی تراز شود.
* اعتبار مورد نياز برای رفع اين مشکل برآورد شده است؟
- ۲۰۰ هزار ميليارد تومان میخواهيم تا بدون کاهش توليد، بيلان منفی آب را تراز کنيم. برای جبران هر مترمکعب بيلان منفی آب بين ۱۷ تا ۲۰ هزار تومان نياز است اما استحصال يک متر مکعب آب از زير زمين ۵۰۰ تومان خرج دارد. خب چکار بايد کرد؟ من میگويم حرفهای سياسی را رها کنيد. مسئله اول کشور اينجاست که نه چپ میشناسد و نه راست و نه دشمن خارجی. اگر میخواهيم زندگی کنيم بايد با دشمنان داخلی برهمزننده بيلان مبارزه کنيم. اين هم فقط کار وزير جهادکشاورزی نيست. کار همه است. همه حاکميت. از مقام معظم رهبری تا مردم و کشاورزان. بايد به همه هشدار داد که پيکره آبی ايران در حال نابودی است.