گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
18 تیر» هاشمی رفسنجانی: دولت جديد وارث مشکلات فراوان در عرصه سياسی و اقتصادی است15 تیر» هاشمی رفسنجانی: حضور ۷۲ درصدی مردم در انتخابات نمونه دموکراسی است 15 تیر» بخشی از خاطرات هاشمی رفسنجانی: بیبیسی حرفهای عمل میکند 13 تیر» هاشمی رفسنجانی: روحانی دولت اعتدال و سازندگی تشکيل دهد 1 تیر» ديدار روحانی با هاشمی رفسنجانی
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! ناگفتههای رد صلاحيت هاشمی رفسنجانیروزنامه شرق ـ پايگاه اطلاعرسانی آيتالله هاشمیرفسنجانی در گزارشی از چگونگی حضور رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام در يازدهمين ميدان انتخابات رياستجمهوری و برخی حواشی و ناگفتههای مربوط به ردصلاحيت هاشمی خبر داده است. در اين گزارش با اشاره به اينکه هنوز ناگفتههای فراوانی هست که اقتضای مصلحت نظام ايجاب نمیکند باز گفته شود، و مردم مطمئن باشند تاريخ نمیگذارد گروهی با قلم و زبان بر واقعيتهای امروز غبار بنشانند، آمده است: «خوب است که برای ماندگاری در تاريخ بنويسيم که آيتالله هاشمیرفسنجانی چرا آمد و چگونه مانعش شدند و مهمتر از همه اينکه بهرغم بیاعتنايی به پيغامها، بر عهد خود با مردم ايستادند و دوباره بهسان انتخابات ۸۴ که گفتند: «وقت آبرو دادن برای مردم است»، زير بار تحميلی انصراف نرفتند و تحمل تلخیها را در کنار مردم ترجيح دادند؟» در گزارش منتشرشده از سوی پايگاه اطلاعرسانی هاشمیرفسنجانی میخوانيم: «مردم سراسر کشور که باور نمیکردند، مرد بحرانها به ميدان بيايد، از سر شادمانی به هم تبريک میگفتند و بهگونهای شده بود که انگار باد، خبر آمدنش را به سراسر کشور برد. موج اميد، دريای خيال مردم را فراگرفت و اقتصاد، نفسی تازه کشيد.» ناصحانی که تا قبل از آن کلاه پدرانه بر سر خويش میگذاشتند و آيتالله را از آمدن «نهی از معروف!» میکردند، تا يکی دو روز در بهت شادی مردم منجمد بودند و کمکم که يخ قلمهايشان آب شد و ناگهان مهر پدری را واگذاشتند و دشمنانه تهديد کردند و به مصداق مثلی که میگويد «الغريق يتشبّث بکلّ حشيش، آدمی که دارد غرق میشود، به هر علف و خس و خاشاکی چنگ میاندازد» حتی دست نياز به دشمنان شناسنامهدار انقلاب در خارج از کشور نيز دراز کردند تا مطاعی به دست آورند و شناسنامه انقلاب را مخدوش کنند. انتقاد رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام از شيوه مديريت اجرايی کشور بر کسی پوشيده نبود و نيست.
ايشان با علم به خصوصيات مديريتی آقای احمدینژاد از همان سال ۱۳۸۴ نسبت به مشکلات آينده کشور هشدارهای مکرر میدادند و در سال ۱۳۸۸ هم رويکرد انتخاباتی ايشان تغيير شرايط موجود بود که طی خبرهای متعدد در همان ايام منتشر شد. پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ و اتفاقات تلخ، آيتالله هاشمیرفسنجانی زمانی با سکوتی که فرياد معرفت بود و زمانی با هشدارهای دلسوزانه، تصويری از شرايط امروز جامعه را پيشبينی میکرد که بايگانی رسانهها، مملو از ابراز نگرانیهای فراوان است. از يکسال پيش که زمزمههای زودهنگام انتخابات رياستجمهوری در کشور پيچيد، هربار که گروههای مختلف به مناسبتهای گوناگون به ديدار ايشان میآمدند، ترجيعبند سخنان آنان، گلايه از اوضاع موجود و دعوت از ايشان برای اصلاح امور بود و ايشان نيز با دعوت همگان به صبر و تحمل، اظهار اميدواری میکرد که تدبير، محور کارها شود و مردم، نخبگان و حاکميت با انتخاب خط اعتدال، جامعه را از عوارض افراط و تفريط که طی سالهای اخير، دامن آن را گرفته، نجات دهند. با آغاز سال ۱۳۹۲ تقاضا حتی در ديدارهای نوروزی، آنقدر صريح بود که ديدارکنندگان، ديگر تقاضای راهنمايی نداشتند، بلکه فقط بر اين نکته تکيه میکردند که شرايط فقط با آمدن آيتالله هاشمیرفسنجانی عوض میشود. حجم اين تقاضاها بهگونهای بود که در ديدار ايثارگران استان خوزستان يکی از حاضران با صراحت اعلام کرد که «آقای هاشمی اگر ثبتنام نکنيد، روز قيامت جلوی امام و شهدا يقه شما را میگيريم.» اما رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام که میدانست موانع و مشکلات چه و چگونهاند، به اين جمله بسنده میکرد که «من چيزهايی میدانم که شما نمیدانيد.» در ايام ثبتنام نامزدها، ديدارکنندگان، التماس و خواهش میکردند و آيتالله همچنان سعی میکرد آنان را قانع کند. در همين ايام، پيامهای جداگانهای از علما و مراجع قم و نجف به ايشان رسيد که حضورشان را ضروری میدانستند. در يک سوی ديگر اين دعوتها، روزنامهها و شخصيتهای فراوان حقيقی و حقوقی بودند که در قالب مصاحبه، مقاله، سخنرانی و يادداشت، اينگونه به جامعه القا میکردند که آيتالله هاشمیرفسنجانی با اينکه میتواند منجی کشور باشد، چون نسبت به مشکلات اداره کشور آگاهی دارد، راحتطلبی را برگزيدند. همه اين فشارهای پيدا، در کنار وعدههای فراوانی که از ناگفتههای انتخابات اخير است، باعث شد که آيتالله هاشمیرفسنجانی در عصر جمعه ۲۹ ارديبهشت، از عزم جدی برای نيامدن، به ترديد برسند. آنگونه که در خبرهای آن روز بود، پاسخ آيتالله هاشمی، لزوم هماهنگی با مقاممعظمرهبری بود و بعدها اعلام شد که در آخرين ساعت مهلت قانونی و پس از يک تماس تلفنی با بيت رهبری، ايشان در وزارت کشور حاضر شدند و ثبتنام کردند. ثبتنام ايشان موجی از اميد را در جامعه ايجاد کرد و همزمان، بعضی از جريانها به چنان شوکی دچار شدند که تا دو روز بيشترين حرف آنها، سکوت بود و کمکم قلمها، نوشتن آغاز کردند و زبانها باز شدند که خوب است برای داوری درباره اخلاقمداری بعضی از مدعيان اصولگرايی و پايبندی آنان به اخلاق اسلامی، بعضی از روزنامهها را در آن ايام ببينيد. کمکم که شايعه ردصلاحيت بعضی از نامزدها در جامعه پخش شد، مردم به همديگر دلداری میدادند که اين تيغ نه میخواهد و نه میتواند صلاحيت آيتالله هاشمیرفسنجانی را ببرد. اما خبرسازیها در مورد تصميم شوراینگهبان، بر دلنگرانیهای مردم میافزود. يکی میگفت: «ردصلاحيت بعضیها از عبادات ماه رجب بالاتر است» و يکی در خطبههای نمازجمعه میگفت: «صلاحيت کسی که بنز سوار میشود، تاييد نمیشود.» پنجروز اول مهلت قانونی برای تاييد صلاحيتها تمام شد و چون نتوانسته بودند جامعه تشنه به حضور هاشمیرفسنجانی را با وعدههای خويش سيراب کنند و موج برخاسته از حضور ايشان را فروکش دهند، پنج روز ديگر مهلت گرفتند و در آخرين روز مهلت قانونی، رفتوآمدهايی از شوراینگهبان به مجمع تشخيص مصلحت نظام اتفاق افتاد که برگهای پنهان تاريخ معاصر ايران است. اول يکی از آقايان به ديدار آيتالله هاشمیرفسنجانی آمد و پيغام آورد که صلاح شما و انقلاب است که انصراف دهيد. اما پاسخ آيتالله هاشمی چنان محکم بود که بنده خدا خيلی سريع رفت و برای بار دوم يکی از روسای قوا آمد و پيام را تکرار کرد و آيتالله گفت: «مردم با آمدن من اميدوار شدند و نمیخواهم به مردم خيانت کنم» او نيز با اين نگرانی که «ردصلاحيت شما هزينه سنگينی برای نظام دارد» پاسخ شنيد که «چرا اصرار بر تحميل اين هزينه بر نظام دارند؟!» که در نهايت قانع شد و دفتر ايشان را ترک کرد. سوالی که شايد آورنده پيام، دليلش را نمیدانست. او رفت و همه نگاهها به شوراینگهبان بود که سرانجام شبانه اعلام کردند که صلاحيت آيتالله هاشمیرفسنجانی احراز نشد. خبر آنقدر برای جامعه غيرمترقبه بود که بهرغم اعلام رسمی از صداوسيما، خيلیها باور نمیکردند. در ديدارهايی که جمعی از فضلا و مدرسين حوزه علميه قم با حضرات آيات و مراجع عظام داشتند، همگی آن حضرات از عدم احراز صلاحيت آيتالله هاشمیرفسنجانی ابراز تاسف و تاثر و اظهار اميدواری کردند که زمينه حضور ايشان در انتخابات فراهم شود و برخی از فضلا و مدرسين حوزه علميه قم، تاسف و عدم رضايت خود را از عدم احراز صلاحيت رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام ابراز داشتند. سرکار خانم زهرا مصطفوی، حجتالاسلاموالمسلمين سيدحسن خمينی، جمعی از طلاب، فضلا و علمای حوزههای علميه، استادان دانشگاهها، دانشجويان، معلمان، دانشآموزان، کارگران، کشاورزان، زنان، صنعتگران و همه اقشار و اصناف نيز از هر راه قانونی تلاش کردند تا با حضور آيتالله هاشمیرفسنجانی در عرصه انتخابات، زمينه خلق حماسه سياسی هموار شود. شخص آيتالله هاشمیرفسنجانی، با انتشار پيامی از مردم عذرخواهی کرد که نتوانست از موانع عبور کند و به اميدهای آنها، جامه عمل بپوشاند. Copyright: gooya.com 2016
|