شنبه 26 مرداد 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

رهبری و فتنه گران، مصطفی تاج زاده

سايت نوروز - آیة الله خامنه ای تاکنون سه بار منتقدان خود را فتنه گر خوانده است.

يکم. پس از انتخاب مجدد به رياست جمهوری(سال ۱۳۶۵)، تصميم ايشان برای تغيير نخست وزير وقت(مهندس موسوی) با مخالفت های زيادی از جمله اکثريت نمايندگان مجلس دوم و نيز رهبر فقيد انقلاب مواجه شد. بنيانگذار جمهوری اسلامی در جواب نامه ۱۳۵ نماينده در مهرماه ۱۳۶۴ نوشت: «به آقايانی که نظر خواسته اند، از آن جمله جناب حجة الاسلام آقای مهدوی و بعضی آقايان ديگر عرض کردم آقای مهندس موسوی را شخصی متدين و متعهد و در وضع پيچيده کشور دولت ايشان را موفق می دانم و در حال حاضر تغيير آن را صلاح نمی دانم. ولی حق انتخاب با رئيس جمهور و مجلس شورای اسلامی است.» آیة الله منتظری قائم مقام رهبری نيز در روز رأی گيری به مجلس پيام داد که «تعداد آرای موافق نمايندگان به خاطر امام کم نباشد» رئيس مجلس هم از نمايندگان خواست که «با قلّت آرای خود باعث خوشحالی دشمنان از عدم نفوذ امام(در مجلس) نشوند.» با وجود اين ۷۳ نماينده رای مخالف و ۲۶ نفر رای ممتنع دادند که به ۹۹ نفر معروف شدند. آرای موافق نيز ۱۶۲ عدد بود. آیة الله خامنه ای دو روز پيش از معرفی رسمی آقای موسوی به مجلس در مراسم تنفيذ رياست جمهوری، در حضور رهبر فقيد انقلاب سخنانی ايراد کرد که به نوشته آیة الله هاشمی در کتاب خاطرات خود، «امام از اظهارات آقای خامنه ای ناراحت شده اند و (آن را) معلول شيطنت اطرافيان می دانند.»

حدود يک سال بعد آیة الله خامنه ای در ديدار با اعضای حزب جمهوری اسلامی به مناسبت سالگرد تشکيل حزب، ماجرای مذکور را چنين تعريف می‌کند: «در انتخاب آقای موسوی من به امام عرض کردم که من ايشان را برای نخست وزيری شايسته نمی دانم. اگر چه ايشان فردی است مسلمان و متدين و … و من در هر کجا باشم از ايشان به عنوان دستيار استفاده خواهم کرد. اما برای نخست وزيری ايشان را صلاح نمی دانم. امام فرمودند که شما هرطور ميل داريد عمل کنيد و اين حق شماست و واقعا اين حق من بود. البته حق شخصی نبود که اگر حق شخصی بود من از آن می گذشتم بلکه حق رياست جمهوری بود و تکليفی بود بر دوش من، که نمی توانستم نسبت به آن بی تفاوت باشم. رفتند خدمت امام و گفتند اگر ايشان کنار رود جنگ لطمه می خورد و چون جنگ برای امام بسيار اهميت دارد، لذا ايشان آن طور نظر دادند در حالی که جنگ هم لطمه نمی خورد.» ايشان در ادامه با دفاع از اقدام نمايندگانی که به مهندس موسوی رأی منفی دادند، می افزايد: «چندی پيش من به يکی از آن ها که دائم ۹۹ نفر را زير سوال می برد گفتم اگر ساکت ننشينی خواهم گفت که اين ها ۹۹ نفر نيستند و با من ۱۰۰ نفر هستيم. اين ها (جناح خط امام) آنقدر انحصارطلب هستند که جز خودشان هيچ کس را حاضر نيستند بپذيرند.» آیة الله خامنه ای در خاتمه خطاب به اعضای حزب جمهوری اسلامی می گويد: «شما بايد دقت کنيد به خصوص در مجلس آينده (مجلس سوم) که اين ها از همين حالا نقشه دارند که نگذارند غيراز خط خودشان کسی به مجلس راه يابد، شما در هر کجا که هستيد نيروهای مؤمن و مخلص را شناسايی کنيد و برای مجلس آينده درنظر داشته باشيد و ضمناً با اين گروه غوغاگر و فتنه گر مقابله کنيد چرا که اين ها غالبا در سخنرانی ها و منابر توطئه می کنند.»( به نقل از ويژه نامه تاريخی-تحليلی روزنامه ايران، بهار ۱۳۹۲ص۴۴)



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


آیة الله سيد محمد خامنه ای، برادر بزگتر ايشان که در آن زمان نماينده مجلس دوم بود، در همين زمينه می گويد: «پس از انتخابات مجدد رئيس جمهور اين موضوع مسلم بود که نه رئيس جمهور مايل به انتخاب مجدد موسوی برای نخست وزيری است و نه قشر اصلی مجلس (منظور وی جناح راست است که در آن زمان در اقليت قرار داشت) و نه اکثريت ملت و قرائن نشان می داد که امام هم با وی موافقت ندارند. بنابراين دورنمای سياست هم نشان نمی داد که شخص مذکور مجدداً از طرف رئيس جمهور معرفی شود و مجلس به آن رای دهد. از اين رو همه عوامل طرفدار سياست مخرب وی به کار افتادند که ميرحسين دوباره به قدرت برسد. چون از انصراف مجلس و رئيس جمهور مأيوس بودند به امام خمينی رو آوردند و همه عناصر مؤثر در توطئه به کار افتادند و با حضور مکرر نزد امام و مدح موسوی چنين وانمود کردند که جوانان جبهه جنگ با صدام طرفدار موسوی هستند و انتخاب نشدن وی صدمه محسوسی به جبهه خواهد زد… اين همان نقطه حساس بود که امام نسبت به آن فوق العاده حساسيت داشتند و اطرافيان هم اين را به خوبی می دانستند. درست همان وضعی که بعد درباره جام زهردادن به امام تکرار شد و يکی دو نفر مؤثر در جنگ چنين به عرض امام رسانده بودند که جبهه امکان دفاع بيشتر ندارد و امام ناگزير به سختی و تلخی برای حفظ نظام و جان جوانان جام زهر را نوشيدند و با متارکه جنگ موافقت کردند. ولی بعد که خلاف گفته امنای خائن برايشان ثابت شد جبران آن ممکن نبود و امام نتوانست حکم خود را پس بگيرد.»(گفتگو با همشهری ماه. شماره ۷۲٫ ص ۵۳٫ به نقل از ويژه نامه ايران. ص ۴۳)

اظهارات آقای سيد محمد خامنه ای که کاملاً شبيه تحليل های وهن آميز سردار مشفق و ستاد مهندسی انتخابات درباره رهبر فقيد انقلاب است، در مجموع از ايشان انسانی ساده لوح، دهن بين، فاقد دورانديشی و اسير دست اطرافيان ترسيم می کند. در اين تصوير امام رهبری است که مرتکب خطاهای استراتژيک می شود و زمانی به اشتباه خود پی می برد که کارازکار گذشته است و نمی تواند از تصميم های غلط خود برگردد! روشن است که در مقابل، رهبر کنونی جمهوری اسلامی قرار دارد که فاقد ضعف های فوق است و چون در دهه اول انقلاب دستش بسته بود، غوغاگران و فتنه گران توانستند حرف اول را بزنند.

دوم. طی سال های ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷ جناح راست بسيار کوشيد تا اکثريت کرسی های مجلس سوم در اختيار خط امامی ها قرار نگيرد. اما رهبر فقيد انقلاب برخلاف انتظار همگان و سيره خويش، يکی دوماه قبل از برپايی انتخابات از تشکيل مجمع روحانيون مبارز و جدايی آنان از جامعه روحانيت مبارز تهران قاطعانه حمايت کرد. همين مسئله موجب پيروزی بزرگ جناح چپ در انتخابات شد و جناح راست که مورد تأييد رئيس جمهور وقت بود، شکست سنگين ديگری خورد. دوره چهارساله مجلس سوم با پايان جنگ، درگذشت بنيان گذار جمهوری اسلامی، انتخاب آیة الله خامنه ای به رهبری و رئيس جمهور شدن آیة الله هاشمی رفسنجانی مقارن شد.

در سال ۱۳۷۰ يکی از اعضای شورای نگهبان نظر اين شورا را درباره چگونگی نظارت خود بر انتخابات را استعلام کرد. شورای نگهبان نيز طبق تفسيری مناقشه برانگيز، نظارت خود بر انتخابات را استصوابی خواند که عملا به معنای دخالت بی حدوحصر و غيرپاسخ گو بودن شورا در تمام مراحل برگزاری تا اعلان نتايج انتخابات بود. اين نظارت برای نخستين بار در جريان انتخابات مجلس چهارم اعمال شد و آثار خود را نشان داد. نزديک به چهل نماينده مجلس سوم از جمله همسر شهيد رجايی ردصلاحيت شدند. با تفسير مذکور راه هرگونه اعتراض نيز از قبل بسته شده بود. سکوت تأييد آميز رهبر جديد پشتوانه بزرگ شورای نگهبان در اعمال نظارت مطلقه جناحی و غيرپاسخگو بود.

هنگام برگزاری انتخابات مجلس چهارم آیة الله خامنه ای شخصا به ميدان آمد و به «فتنه گرانی که چوب لای چرخ دولت(آقای هاشمی) می گذارند» (جناح خط امام)، شديداً انتقاد کرد. شعار اصول گراهای کنونی در آن زمان عبارت بود از ، «مخالف هاشمی مخالف رهبر است، مخالف رهبری دشمن پيغمبر است» در اين انتخابات جناح چپ با ناکامی بزرگی روبرو شد. در حقيقت ستاره بخت آنان در فقدان بنيانگذار جمهوری اسلامی رو به افول رفت و در نتيجه پس از انتخابات تقريبا از تمام مناصب حکومتی حذف شدند. تا اين که با پيروزی آقای خاتمی درحماسه دوم خرداد ۱۳۷۶ مجددا با نام اصلاح طلبان به قدرت بازگشتند و لبخند شادی و رضايت بر چهره مليون ها ايرانی نشست.

جناح راست که با شعار «اطاعت از خامنه ای حمايت از هاشمی» مجلس چهارم را فتح کرده بود، با رئيس جمهور وقت همان گونه عمل کرد که بعدا با آقای احمدی نژاد رفتار کرد. بدين معنی که در ابتدا با سهيم کردن خود در پيروزی برای کسب هرچه بيشتر پست ها تلاش کرد، اما در انتخابات دوره هشتم ايشان را تنها گذاشت، زيرا دريافته بود اراده رهبری کنترل وی و محدود کردن قدرت اوست. بنابراين احساس می کردند ديگر به او نياز ندارد. آن‌ها در چند سال اخير نيز او را از سران فتنه خواندند و در حذف او از ساختار قدرت ازهيچ اقدامی حتی تجمع و فحاشی اوباش در برابر محل سکونت وی دريغ نکردند.

سوم. رهبری در جريان اعتراض به تخلف و تقلب در انتخابات در سال ۱۳۸۸ اصلاح طلبان را برای سومين بار فتنه گر خواند. آنان به دستور ايشان و به اتهام تلاش برای برپايی انقلاب مخملی، که پس از مدتی به کودتای مخملی تغيير نام يافت، محاکمه و به مجازات های سنگين محکوم شدند. اين بار برخلاف دو ماجرای گذشته، هدف تنها حذف آنان از ساختار قدرت رسمی نبود بلکه حذف آنان از جامعه مدنی در دستور کار نهادهای امنيتی، اطلاعاتی و نظامی و قضايی قرار داشت. به همين دليل سه روز قبل از برگزاری انتخابات احکام بازداشت فعالان سياسی منتقد و اصلاح طلب و مسئولان ستادهای انتخاباتی نامزدهای ايشان صادر شده بود. از شب قبل از انتخابات خبرگزاری وابسته به نظامی-امنيتی‌ها خبر شکست نامزد اصلاح طلب و اغتشاش‌های خيابانی طی هفته پس از رأی گيری را پی‌در پی و ساعت به ساعت مخابره می‌کرد.براساس برنامه‌ای از پيش تدارک ديده شده بود سران و فعالان سياسی اصلاح طلب و منتقد فردای انتخابات دستگير و روانه سلول های انفرادی شدند.

بيست و چهار سال (از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۸۹) طول کشيده بود تا آیة الله خامنه ای بتواند رقبای خود را که «غوغاگر»و «فتنه گر» می‌خواند، سر جای خود (در حبس يا حصرخانگی) بنشاند. وی برآن بود که با تک صداشدن حکومت و جامعه، ايرانيان شاهد استقرار عدالت خواهند بود. آرامش و رفاه و پيشرفت رخ خواهد نمود. فقر و فساد و تبعيض ريشه کن خواهد شد و دين و اخلاق و معنويت سراسر ميهن را فراخواهد گرفت.

بداقبالی رهبر آن بود که حذف کامل منتقدان و استقرار حکومت يک دست اصولگرايان، با وجود در آمد افسانه ای نفت در طی اين سال ها، چنان تجربه تلخی از کشورداری بر جای گذاشت که امروز هيچ‌ کس جز خود ايشان حاضر به دفاع از آن نيست. حتی نامزدهای اصولگرا در انتخابات يازدهم(به جز يکی از کانديداها) به شدت از اوضاع تأسف‌بار اقتصادی کشور و سياست‌های نسنجيده‌ای که کشور را درگير بحرانی خطرناک در عرصه خارجی کرده بود انتقاد کردند. امری که البته برای آیة الله خامنه‌ای تلخ و غير قابل تحمل بود. آن چنان که برخلاف اجماع عمومی اعم از اصولگرا و اصلاح طلب در باره اسفبار بودن وضعيت کشورطی هشت سال گذشته، يک‌تنه به ميدان آمدند و انتقادهای کانديداهای رياست جمهوری را سياه ‌نمايی خواندند و از دولتی که هشت سال پيش خود برسرکار آورده بودند به شدت حمايت کردند. تلخ‌تر و باورنکردنی‌تر برای رهبری، حملات شديداللحن دکتر ولايتی (نخست وزير پيشنهادی ايشان به جای مهندس موسوی در سال ۶۴) عليه استراتژی هسته ای کشور بود. مشاور امور بين الملل رهبری آن چه را که رهبر طی هشت سال رشته بود و تمام منابر و تريبون‌ها را به تبليغ و حمايت آن فرمان داده بود، در هشت دقيقه پنبه کرد! و با وجود اين او به دليل انتساب به بيت و مواضع گذشته خود توانست تنها ۵ درصد آرای واجدان شرايط را به دست آورد!

در طرف مقابل اما آن که ولی فقيه زمانی او را شاه سلطان حسين خوانده بود، و آن ديگری که صلاحيتش به تأييد و اشاره ولی فقيه تأييد نشده بود با هوشياری و درک سياسی تحسين‌برانگيزی، تلاش سازمان يافته باندهای قدرتمند امنيتی اطلاعاتی نظامی برای مهندسی انتخابات رياست جمهوری يازدهم را بی‌اثر کردند و مردم با استقبال از ائتلاف خاتمی-هاشمی به تنها کانديدايی از جمع هفت کانديدای باقيمانده رأی دادند که سخن از فتنه به ميان نياورده بود تا صريح وشفاف بگويند فتنه را در سياست‌ها و رويکردهای خانمان‌برانداز حاکم بر کشور می‌دانند نه در ميان کسانی که نزديک به سه دهه فتنه‌گر خوانده می‌شوند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016