گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
25 شهریور» مسعود باستانی٬ روزنامهنگار با عدم تمديد مرخصی به زندان بازگشت21 شهریور» ادامه فشار نیروهای امنیتی ایران بر خانوادههای خبرنگاران رادیو فردا 24 مرداد» دو روزنامهنگار بازداشتشده پس از ۲۴ ساعت آزاد شدند 1 مرداد» بازداشت خودسرانه و فشار بر خانوادههای روزنامهنگاران تبعيدی غير قابل پذيرش است 30 تیر» عضوی از خانواده فریبا پژوه: چه لزومی دارد که او را برای سوال و جواب به انفرادی ببرند؟
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! شکايت خبرنگار صدا و سيمای جمهوری اسلامی از مسيح علی نژادمسيح علی نژاد ـ از بی بی سی انگليسی با من تماس گرفته اند و گفتند بسته ای با پست سفارشی به دست ما رسيده که نام شما روی آن است. آنها سپس بسته را به آدرس پستی ام ارسال کردند و در کمال شگفتی ديدم خبرنگار صدا و سيمای جمهوری اسلامی از طريق وکيل خود سيزده صفحه اخطار نامه نوشته و از من به دليل بدنام کردن چهره خبرنگار صدا و سيما شاکی شده اند. در اين نامه آنها به من مهلت داده اند تا ظرف چهارده روز به صورت رسمی و از طريق وکيل خبرنگار صدا و سيمای جمهوری اسلامی عذرخواهی کنم . يعنی از تاريخ بيست سپتامبر که اين نامه به دستم رسيده است به مدت چهارده زور اگر عذرخواهی نکنم به گفته وکيل صدا و سيما، در همين انگلستان آنها مرا تحت تعقيب و پيگيری های قضايی ديگر قرار خواهند داد. ماجرا از اين قرار است که چندی پيش خبرنگار صدا و سيمای جمهوری اسلامی در خيابان های لندن از شهروندان انگليسی در مورد تحت فشار قرار دادن روزنامه های غربی توسط آمريکا و غرب پرسشگری می کرد که من نيز به عنوان يک رهگذر ابتدا به عنوان شاهد چند مصاحبه را تا پايان نظاره کردم و سپس وارد يکی از مصاحبه های شان شدم و با احترام سوال خودم را مطرح کردم که نظر آنها در مورد وجود اين همه روزنامه نگار زندانی در ايران چيست؟ آيا من و يا همکاران مان هم اجازه داريم در خيابان های ايران در مورد همکاران روزنامه نگاری که توسط حاکميت ايران زندانی شده اند هم از مردم در خيابان ها پرسشگری کنيم؟ آنها همين پرسش ساده مرا از طريق پيگيری حقوقی و قضايی به عنوان بدنام کردن خبرنگار صدا و سيمای جمهوری اسلامی در دستور کار قرار داده اند. من هيچ جا نامی از خبرنگار صدا و سيما نياورده ام و حتی کلمه ای در مورد اقدامات شخصی او در هيچ گزارشی بيان نکرده ام که شخص ايشان از من شکايت کنند. از سويی همه می دانند که شکايت و پيگيری حقوقی در انگلستان بسيار پر هزينه است. ما خبرنگاران هر چقدر هم که کار کنيم معمولا آنقدر پول دار نمی شويم که از پس چنين پرداخت و پيگيری چنين شکايت هايی برآييم. لذا خطابم به خود صدا و سيمای جمهوری اسلامی است. به شما آقای ضرغامی که با حمايت و هزينه بيت المال از من به عنوان يک خبرنگار ايرانی که حق پرسشگری در کشور خودم را ندارم در انگلستان شاکی شده ايد، خطابم به شماست که چهارده روز مهلت قانونی تعيين کرده ايد و سپس تهديد کرديد که که اگر در اين فرصت تعيين شده از صدا و سيمای جمهوری اسلامی عذرخواهی نکنم شما اقدامات بعدی تان را از طريق وکيل خود در دستور کار قرار می دهيد، می خواستم از همينجا اعلام کنم شما آزاد هستيد هر گونه که خواستيد با استمداد از قوانين کشوری که من در آن زندگی می کنم و يا اصلا حتی با استمداد از دولت انگليس مرا اينجا تحت تعقيب قرار دهيد. چون خبرنگار وقتی می داند که پرسش او پرسش بخش زيادی از جامعه ايران است و می داند که در طرح پرسش خود نيز بدون هيچ خشونت و با رعايت ادب وارد شده است، ترسی از تحتِ تعقيب قرار گرفتن ندارد. فقط می خواستم به شما آقای ضرغامی بگويم اگر سوال ساده من بدنام کردنِ شماست، پس آنچه که شما در تمام اين سالها عليه خودم منتشر کرده ايد چيست؟ شما بارها مرا در گزارش های جداگانه و حتی همين گزارش اخيرتان با عنوان های «جاسوس»، «وطن فروش»، «مزدور آمريکا» و «عوامل فتنه» معرفی کرده ايد و هيچ گاه به من فرصت دفاع از خودم را در رسانه تان نداده ايد. اينها بد نام کردن يک خبرنگار است، يا سوال ساده من که پرسيده ام چرا صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران نگران آزادی بيان روزنامه گاردين است اما نگران زندانی شدن بيش از پنجاه روزنامه نگار و وب نگار ايرانی توسط دستگاه قضايی ايران نيست. آقای ضرغامی! من يک روزنامه نگار آزاد هستم که چون رسانه ای در داخل ايران ندارم به صورت فری لنس با چند رسانه فارسی زبان غير ايرانی کار می کنم. پولی که شما برای تحت تعقيب قرار دادنِ من از محل بيت المال برداشته ايد تا اينجا در انگلستان مرا تحت تعقيب قرار دهيد کاش صرف تحقيق جدی برای اين می شد که چرا اين همه روزنامه نگار و خبرنگار ايرانی به انگلستان فرار کرده اند اما حتی يک روزنامه نگار انگليسی به ايران پناه نياورده است. آنجا که شما نشسته ايد و حتی ما رانده شده از خانه را نيز تحت تعقيب قرار می دهيد خانه ما نيز هست. اما اگر شما انقدر وجدان تان راحت است که خودتان در شبکه خبر بدون هيچ سند و مدرکی به من اتهام جاسوسی و وطن فروشی و فتنه گری بزنيد و از من به خاطر يک پرسش ساده در مورد زندانی کردن روزنامه نگاران ايرانی شاکی شويد،حتما پس از اتمام مهلت قانونی تعيين شده اين کار را بکنيد. من نه تنها هيچ ترسی ندارم بلکه باور دارم در ميانه راه اين خود شماييد که شرمنده و دست خالی باقی می مانيد در قضاوتِ افکار عمومی! برگرفته از [وبلاگ مسيح علی نژاد] Copyright: gooya.com 2016
|