گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
27 آبان» چهار شرط فرانسه برای حمایت از توافق هسته ای با ایران 23 آبان» حسين شريعتمداری: کيهان حرفی عليه گروه مذاکره کننده نزده است 23 آبان» رهبران آمريکا و فرانسه خواستار پذيرش توافق هستهای از سوی ايران شدند 22 آبان» رايزنی اوباما و کامرون بر سر مواجهه با ايران در نشست بعدی ژنو 22 آبان» رهبر اپوزيسيون فرانسه مواضع وزير خارجه را درباره ايران مورد انتقاد قرار داد
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! حسين شريعتمداری: مشاوره فتنهگران به تيم مذاکرهحسين شريعتمداری در سرمقاله روزنامه کيهان نوشت: ۱- برخی از نظريهپردازان سياسی از «مذاکره» با عنوان «بازی ميان کف و سقف» ياد میکنند و توضيح میدهند که در جريان مذاکره هر يک از طرفين تلاش میکنند «سقف» مطالبات خود را تا آنجا که ممکن است بالاتر ببرند و در همان حال، خواستههای حريف را به «کف» برسانند به گونهای که مرحله بعد از «کف»، زمينگير شدن طرف مقابل را به دنبال داشته باشد. اين تعريف از «مذاکره» ترجمان ديگری از همان تعبير معروف «معامله» يا «بده بستان» است چرا که در انجام يک معامله، هر يک از طرفين میکوشند ارزش آنچه میدهند يا قرار است بدهند را بالاتر و بهای آنچه میستانند را پائينتر نشان بدهند. اگر اين تعريف از مذاکره قابل قبول باشد که هست و مذاکره چيزی غير از بازی ميان کف و سقف و معامله و بده بستان نيست، میتوان و بايد نگران بود که چرا در آستانه مذاکرات پيشروی ايران و گروه کشورهای ۱+۵ و قبل از شروع مذاکرات به جای آمادگی برای مقابله جدی با امتيازات مورد ادعای حريف که تمامی آنها - بدون استثناء - غيرقانونی و باجخواهانه است، بخشی از فعاليت هستهای قانونی خود را تا سطح نزديک به توقف پائين آوردهايم! توضيح آن که يکی از پيشنهادهای حريف در مذاکرات ژنو ۲ که به گفته مشترک جان کری وزير امور خارجه و خانم «وندی شرمن» مذاکرهکننده ارشد آمريکا میتواند، تضعيف و نهايتا توقف برنامه هستهای جمهوری اسلامی ايران را در پی داشته باشد، پيشنهاد محدود کردن تعداد سانتريفيوژهای فعال در نطنز، توقف توليد اورانيوم ۲۰ درصد غنیشده و خودداری از نصب و به کارگيری سانتريفيوژهای پيشرفته بود. اين خواستهها که همراه با چند خواسته غيرقانونی ديگر در مذاکرات ژنو به ايران پيشنهاد شده بود با مخالفت تيم هستهای کشورمان - که قابل تقدير است - روبرو شده و به همين علت، مذاکرات ژنو ۲ بدون دسترسی به توافق، پايان يافته بود. اما چند روز بعد از پايان مذاکرات ژنو و يک هفته قبل از آغاز دور بعدی مذاکرات - ۲۹ و ۳۰ آبان/ ۲۰ و ۲۱ نوامبر در ژنو - آقای يوکيا آمانو دبيرکل آژانس بينالمللی انرژی اتمی به تهران میآيد و يک روز پس از بازگشت در گزارش فصلی آژانس از توافق «پربار»! با مسئولان هستهای کشورمان خبر میدهد. پرداختن به جزئيات بيشتر گزارش فصلی آژانس را به زمان ديگری موکول میکنيم و در محدوده اين نوشته محدود تنها به بخشی از گزارش ياد شده بسنده میکنيم که در آن آقای آمانو تصريح میکند «ايران از ۳ ماه قبل توسعه فعاليت هستهای خود را متوقف کرده است» و خبر میدهد «از ۳ ماه قبل تاکنون هيچ قطعه اصلی جديدی در رآکتور اراک نصب و افزوده نشده و ميزان ذخاير اورانيوم با غنای ۲۰ درصد نيز در طول ۳ ماه گذشته فقط ۵ درصد افزايش داشته است» و میافزايد «ايران از ۳ ماه قبل تاکنون از نصب و به کارگيری سانتريفيوژهای پيشرفته IR۲m نيز خودداری ورزيده است». حالا يک بار ديگر اين بخش از گزارش فصلی آژانس را مرور کنيد! چه میبينيد؟! آيا فعاليتهای هستهای متوقف شده و يا به شدت کاهشيافتهای که آقای آمانو در گزارش خود به آن اشاره میکند، بخش قابل توجه و با اهميتی از همان خواستههای غيرقانونی و باجخواهانهای نيست که گروه ۱+۵ در مذاکرات ژنو۲ به ايران پيشنهاد کرده و با مخالفت جدی تيم محترم مذاکرهکننده کشورمان روبرو شده و در نتيجه، مذاکرات مورد اشاره بدون توافق به پايان رسيده بود؟! اگر چنين است - که هست - ادامه مذاکرات برای چيست؟! و در حالی که قبل از شروع مذاکرات ژنو۳، دست تيم مذاکرهکننده کشورمان را از برگهای برندهای که لازمه حضور در مذاکره است خالی کردهايم، اين عزيزان را برای مذاکره و چانهزنی درباره کدام بخش از مسائل باقيمانده به ژنو میفرستيم؟! ۲- حريف در جريان مذاکرات ژنو ۲، از توقف توليد اورانيوم ۲۰ درصد غنی شده، کاهش تعداد سانتريفيوژهای فعال در نطنز، خودداری از نصب سانتريفيوژهای پيشرفته IR۲m، توقف فعاليت راکتور آب سنگين اراک و پيشگيری از نصب قطعات اصلی آن و... به عنوان با اهميتترين و ضروریترين امتيازات مورد درخواست خود از ايران ياد میکرد ولی اکنون که آمانو در گزارش رسمی آژانس به دريافت اين امتيازات از ايران تصريح میکند، حريف نه فقط در قبال اين همه امتياز برجسته و با اهميت که مفت و مجانی از ايران به چنگ آورده است کمترين ابراز تشکری نکرده است! بلکه به روال «بازی کف و سقف» بر ميزان امتيازات باجخواهانه خود نيز افزوده و رجز ناخشنودی هم میخواند! خدای مهربان بر درجات امام راحل ما(ره) بيفزايد که با نگرانی به مسئولان هشدار میداد و درباره هدف نهايی دشمنان میفرمود «غرب و شرق تا شما را از هويت اسلاميتان- به خيال خام خود- بيرون نبرند، آرام نخواهند نشست. نه از ارتباط با متجاوزان خشنود شويد و نه از قطع ارتباط با آنان رنجور. هميشه با بصيرت و با چشمانی باز به دشمنان خيره شويد و آنان را آرام نگذاريد که اگر آرام گذاريد، لحظهای آرامتان نمیگذارند» حضرت امام(ره) بلافاصله بعد از اين هشدار و در همين پيام تأکيد میفرمايند که «البته ما از زحمات وزارت امور خارجه قدردانی میکنيم» و اين دقيقاً همان هشدار اخير حضرت آقا است که در ديدار ۱۲ آبان دانشآموزان و دانشجويان بعد از اعلام اين نکته که «به مذاکرات جاری خوشبين نيستم» از تيم مذاکره کننده کشورمان با عنوان «فرزندان انقلاب و مأموران جمهوری اسلامی که با تلاش فراوان در حال انجام دادن مأموريت سخت خود میباشند» ياد کرده و در همان حال تأکيد میفرمايند «توصيه من به مسئولان عرصه ديپلماسی و مذاکره اين است که مراقب باشيد، لبخند فريبگرانه دشمن، شما را دچار اشتباه و خطا نکند» و اکنون اين سؤال به گونهای جدی از مسئولان محترم عرصه ديپلماسی و مذاکرهکننده ايران اسلامی در ميان است که آيا متوقف کردن بخشی از فعاليت هستهای کشورمان، آنهم فعاليتهای مورد درخواست باجخواهانه حريف در مذاکرات ژنو ۲ نشانه به اشتباه افتادن و فريب خوردن از لبخندهای مزورانه دشمن نيست؟! ۳- پيش از اين درباره ترفند فريبکارانه «پليس بد و پليس خوب» که از سوی آمريکا و اسرائيل و برخی کشورهای اروپايی در نقشهای به ظاهر متفاوت و در واقع با يک هدف واحد و از قبل تعريف شده به صحنه آمده است توضيحات مستندی داشتهايم و در اين مختصر، فقط اين پرسش را با مسئولان محترم ديپلماسی کشورمان در ميان میگذاريم؛ آيا بر اين باوريد که آمريکا برای جلب نظر ايران اسلامی، پيوندهای ارگانيک خود با اسرائيل را ناديده گرفته و وا مینهد؟! بديهی است پاسخ مثبت به اين پرسش تنها میتواند برخاسته از سادهانديشی باشد! بنابراين برخی- تاکيد میشود برخی- از آقايان چرا و با کدام توضيح منطقی، مخالفتهای آميخته به لحن عصبانی رژيم صهيونيستی با توافق ميان ايران و ۵+۱ را «واقعی»! تلقی میکنند؟! و توجه ندارند که اين ترفند برای کسب امتياز بيشتر در مذاکرات پيش روی است؟ همين دو روز قبل سخنگوی کاخسفيد اعلام کرد «اختلاف آمريکا و اسرائيل درباره برنامه هستهای ايران تاکتيکی است» و نتانياهو در جمع اعضای کابينه رژيم صهيونيستی تاکيد کرد «مخالفت ما برای آن است که دوستانمان را متقاعد کنيم تا به توافق بهتری با ايران دست پيدا کنند»! و افزود «اين خواسته، شدنی است زيرا ايران تحت فشار قرار دارد»! شما عزيزان در پرواز بازگشت از سفر نيويورک بوديد که وزارت خارجه آمريکا با صدور يک بيانيه رسمی اعلام کرد «دست به هيچ اقدامی نمیزند که برای اسرائيل نگرانکننده باشد»! «سوزان رايس» مشاور امنيت ملی آمريکا تصريح میکند که «فرانسه کاملا با ما موافق است» و نشريه صهيونيستی تايمز اسرائيل اطمينان میدهد که «اختلاف ميان آمريکا و اسرائيل بر سر توافق با ايران ماهيت تاکتيکی دارد» و ... آيا هنوز هم تصور میفرمائيد که آمريکا به خاطر جلب رضايت ايران اسلامی با رژيمصهيونيستی و فرانسه اختلاف پيدا کرده است؟! ۴- و بالاخره امتيازاتی که اخيرا با توقف بخش قابل توجهی از فعاليت هستهای کشورمان به حريف دادهايم و در گزارش آمانو به آن تصريح شده است، فقط با واژه «باج دادن» قابل توضيح است و اين نگرانی جدی را دامن میزند که تيم محترم مذاکرهکننده کشورمان بیآن که بخواهند يا متوجه باشند در اين اقدام خسارتآفرين و غيرقابل توجيه از وسوسههای شيطانی اصحاب فتنه آمريکايی- اسرائيلی ۸۸ که در پوشش مشاوره به آنان ارائه شده است، تاثير پذيرفته باشند. جماعت فتنهگر يک بار در فتنه ۸۸ با دست زدن به وطنفروشی و خيانت آشکار در پی تسليم ميهن اسلامی به بيگانگان بودند که از ملت بزرگوار ايران تودهنی سختی خوردند، از اين روی هرگز دور از انتظار نيست که با نفوذ در نقاط پيرامونی دولت محترم انديشه خيانت ديگری را در سر داشته باشند. Copyright: gooya.com 2016
|