گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
18 آذر» نامه جمعی از فعالان اصلاحطلب به روحانی: از خاتمی بخواهيد در مراسم نلسون ماندلا حضور يابد29 مهر» عضو کميسيون ماده ۱۰ احزاب: احزاب منحل شده اجازه فعاليت مجدد ندارند 20 مهر» پرونده سراجالدین میردامادی به دادگاه انقلاب رفت 23 شهریور» زيباکلام: اقدام گروه های اصلاح طلب در حذف الهه راستگو صحيح است 9 مرداد» نشست خبری زنان روزنامه نگار اصلاح طلب: انتقاد از عدم حضور زنان در کابينه روحانی
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! کواکبيان: دولت در ۱۰۰ روز اقدامات چشمگيری انجام نداد، دولت روحانی اصلاحطلب نيستخبرگزاری فارس ـ دبيرکل حزب مردم سالاری تهيه منشور حقوق شهروندی توسط دولت را در راستای پيگيری توسعه سياسی دانست و گفت: البته در اين منشور هوای پاک و امنيت جاده ها نيز مهم است و بايد به آن توجه شود. اشاره: صدای خشدار و خندهای هميشگیاش ما را به ياد مجلس هشتم انداخت، همان مردی که اين دور مجلس را «جو زده» میدانست. اهل سمنان و همشهری رؤسای جمهور قبلی (محمود احمدینژاد) و فعلی (حسن روحانی) است؛ البته خود نيز دست روی دست نگذاشت و برای عقب نماندن از همشهریهای خود، ۲ بار (سالهای۱۳۸۴ و ۱۳۹۲) در انتخابات رياست جمهوری نامنويسی کرد. کواکبيان که در دوران دفاع مقدس سرباز شهيد زينالدين و بيسمچی گردان سمنان بوده است، افتخار جانبازی هم دارد، هرچند که خودش میگويد چون جانبازیام زير ۲۵ درصد بوده، بنياد شهيد چيزی به من نداده است! برادر شهيد محمد کواکبيان پس از شهادت برادر در سال ۶۱ با همسر برادر خود وصلت میکند و خطبه عقدشان را هم مقام معظم رهبری میخوانند. کواکبيان که اواسط اسفند ماه سالجاری پنجاه و دومين بهار زندگیاش را میگذراند، در جريان يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوری شعار انتخاباتی خود را «دولت اخلاق» ناميد اما صلاحيت وی از سوی شورای نگهبان احراز نشد. وی که از حاميان حسن روحانی به شمار میآيد معتقد است که دولت تدبير و اميد در طول ۱۰۰روزی که گذشت کار چشمگيری در حوزههای سياسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی انجام نداده است. کواکبيان دبيرکلی حزب مردم سالاری، رئيس ائتلاف مردمی اصلاحات، نماينده مردم سمنان در مجلس هشتم و نايب رئيس سابق شورای حزب همبستگی را در کارنامه سياسی خود دارد. دبيرکل خوش صحبت و خوش خنده حزب مردمسالاری در اين مصاحبه در خصوص شعار اعتدال و اعتدالگرايی، انتخابات رياست جمهوری دور يازدهم، کنارهگيری عارف از دور انتخابات، تلاش برای عدم کانديداتوری هاشمی، گزارش ۱۰۰روزه رئيس جمهور، حقوق شهروندی، اختلافات شديد در جبهه اصلاحطلبان، ماجرای منبر رفتن در سال ۹۱ و خاطراتش در دوران دفاع مقدس، موضوعاتی جالب و خواندنی را مطرح کرد. آنچه که در ادامه میآيد ماحصل گفتوگوی خبرنگاران حوزه احزاب خبرگزاری فارس با مصطفی کواکبيان است: فارس: آقای کواکبيان، اولين سوال را به موضوع انتخابات رياست جمهوری دور يازدهم که شما نيز يکی از داوطلبان آن بوديد، اختصاص میدهم؛ به نظرتان تلخ و شيرينیهای اين انتخابات چه بود؟ کواکبيان: به نظر بنده درخصوص انتخابات ۹۲ نبايد شخصی برخورد کنيم؛ انتخابات ۹۲ در دو تقسيمبندی انتخابات شورای چهارم شهر و روستا و رياست جمهوری يازدهم، شيرينیهای زيادی داشت. *مشارکت ۷۳ درصدی ايران در دنيا سرآمد است/مشارکت کمتر از ۵۰ درصد در مقبوليت نظام قابل تامل کرد بيش از ۷۳ درصد مردم در انتخابات سال ۹۲ شرکت کردند و اين نشانگر حضور چشمگير آنان بود و از اين رو حماسهای سياسی آفريده شد اما اگر تمهيدات بهتری انديشيده میشد، قطعاً درصد مشارکت بالاتر میرفت. اما همين مشارکت ۷۳ درصدی نيز در سيستمهای دموکراتيک دنيا سرآمد است چرا که بعضی کشورها در دنيا حتی انتخابات هم ندارند؛ اما کشورهايی که انتخابات برگزار میکنند و مشارکتی ۴۰ تا ۴۵ درصدی دارند، از اين درصد حضور هم خوشحال هستند، لذا بر اساس نظام مردمسالاری دينی بايد بپذيريم که اگر مشارکت مردم در انتخابات کمتر از ۵۰ درصد باشد، بايد در مقبوليت و مشروعيت نظام اندکی تأمل جدی کنيم. *تاکنون به من اطلاعی ندادهاند که چرا رد صلاحيت شدم يکی از نکات برجسته انتخابات ۹۲ اين جمله مقام معظم رهبری بود که فرمودند «رای مردم حقالناس است»؛ اين صحبت مقام معظم رهبری نشان میدهد که هيچکس نبايد دايه دلسوزتر از مادر برای نظام و رأی مردم شود، ما بايد به رای مردم احترام بگذاريم، حتی اگر برخلاف ميل و سليقهمان باشد. برخی اعضای حزب مردمسالاری و احزابی که در جبهه اصلاحطلبان بودند، به دليل رد صلاحيت آقای هاشمی رفسنجانی و بنده ناراحت بودند و متاسفانه تاکنون کسی به من نگفته است کسانی که تائيد صلاحيت شدند، از کدام جنبه رجل سياسی و مذهبی بودنشان از من قویتر بود. فارس: علت عدم احراز صلاحيتتان را به شما نگفتهاند. کواکبيان: خير. چيزی نگفتهاند. فارس: خودتان هم پيگيری نکرديد؟ کواکبيان: اصلاً مجالی برای پيگيری نداشت. آنها گفتند شما ثبتنام کنيد و شورای نگهبان نيز اسامی را به صدا و سيما اعلام میکند. بنده تنها کانديدايی بودم که همان روز اول انتخابات، برنامه ۵۰ مادهای را به شورای نگهبان ارائه دادم، اما آقايان مصلحت نديدند که مرا تائيد کنند. ما مرجعيت قانونی شورای نگهبان را پذيرفته بوديم و تمکين هم کرديم، اما اين اعتراض و سوال به خصوص وقتی خود را با کانديدايی که تائيد شدند، مقايسه میکنيم؛ همچنان برای ما باقی است؛ بنابراين اين جای بحث دارد و بايد برای افکار عمومی به صورت شفاف توضيح داده شود و مشکلی نيز پيش نمیآيد. فارس: يعنی خودتان علت عدم احراز صلاحيتان را پيگيری نکرديد؟ کواکبيان: خودم خير، اصلاً فرصت اعتراضی وجود نداشت. شما وقتی ثبتنام میکنيد، شورای نگهبان بعد از بررسی، اسامی کانديدا را به صدا و سيما اعلام میکند بنابراين برخلاف انتخابات مجلس مجال فرصت و شکايتی وجود ندارد. در انتخابات مجلس میگويند ما رد صلاحيت میکنيم، بنابراين اگر کسی اعتراض دارد، شکايت کند. شورای نگهبان در انتخابات رياست جمهوری، اعلام میکند که که ما کسی را رد صلاحيت نکرديم، بلکه صلاحيت افراد احراز نشده است، يعنی مفهوم حقوقی آن عدم احراز از صلاحيت است نه احراز عدم صلاحيت. فارس: يعنی هيچ امکانی برای پيگيری ندارد؟ کواکبيان: خير، طبق قانون جايی برای پيگيری وجود ندارد و اين ايراد به قانون وارد است، البته چند تن از اعضای شورای نگهبان گفتند که بنده چهار تا پنج رای نيز آوردهام، اما دليل اينکه چرا رای حدنصاب را نداشتهام، کسی نمیداند. *عدم صلاحيتم را باور نمیکردم فارس: در مورد عدم احراز صلاحيتتان به صورت رابطهای يا دوستانه پيگيری نکرديد که علت چه بوده است؟ کواکبيان: من اصلاً باور نمیکردم که تائيد صلاحيت نشوم. تصورم اين بود شايد بتوانيم از فيلتر شورای نگهبان عبور کنم؛ در خصوص علت تائيد نشدنم نيز خيلی پيگيری نکردم. فارس: آقای کواکبيان! ارزيابی شما از عملکرد ۱۰۰ روزه دولت چيست؟ کواکبيان: به نظر من گزارش آقای رئيسجمهور دارای سه بخش بود. تبيين واقعيات اقتصادی کشور يکی از بخشهای گزارش ۱۰۰روزه آقای روحانی بود که بعضی ايراد میگيرند که چرا صرفاً نقد گذشته بوده است اما من معتقدم که اين ايراد به آقای روحانی وارد نيست، چون بالاخره بايد به مردم توضيح داد که در چه شرايطی دولت را تحويل میگيريم؛ به عنوان مثال بايد بيان شود که شاخص تورم و بيکاری کجا قرار داشته است. فارس: يعنی آقای روحانی آن زمان که میخواست برای کسب کرسی رياست جمهوری کانديدا شود، نمیدانست که در چه شرايطی دولت را تحويل میگيرد؟ کواکبيان: میدانست، اما وقتی در رأس امور قرار گرفت آمارها به صورت ملموس برای وی تبيين شد. من خودم از احمدی نژاد شنيدم که میگفت رشد اقتصادی ما ۱۰ درصد است، ولی وقتی آقای روحانی مستقيماً در راس کار قرار گرفت متوجه شد که ما در رشد اقتصادی منفی بودهايم و در سال ۹۱ رشد اقتصادی نداشتهايم. امروز بايد رشد نقدينگی، بدهکاریهای دولت، چه بدهکاریهايی که مربوط به سيستم بانکی بوده و چه بدهکاری مربوط به بخش خصوصی و پيمانکاران برای مردم روشن شود. آقای روحانی در اول گزارش ۱۰۰ روزه خود گفت که «پردرآمدترين دولتهای بعد از انقلاب، بدهکارترين دولتهای بعد از انقلاب نيز بودهاند». بخش دوم گزارش رئيسجمهور وعدههايی بود که ايشان به مردم دادهاند، به عنوان مثال کاهش تورم به ۳۵ درصد در سالجاری، کاهش تورم به ۲۵ درصد در سال ۹۳، منظور کردن هدفمندی يارانهها در بودجه ۹۳ و سبد کالايی بهمن و اسفند از وعدههای رئيس جمهور به مردم بود. *برجستگی گزارش ۱۰۰ روز در بخش «سياست خارجی و روابط بينالملل» بود بخش سوم گزارش ۱۰۰ روزه رئيس جمهور مربوط به سياست خارجی، روابط بينالمللی و ديپلماسی بود؛ به نظر من از برجستگیهای اقدامات اين ۱۰۰ روز دولت نيز همين نکته است و اين جای تقدير و تشکر دارد، چون فعاليتهای ديپلماسی دولت بسيار خوب بوده است. همين که پرونده ايران از شورای امنيت ملی به وزارت خارجه انتقال يافت و منجر به مذاکره فشرده ايران در نيويورک و ژنو شد و به توافق بين ايران و کشورها ۵+۱ انجاميد، از اقدامات چشمگير دولت بود. اصولاً ۱۰۰ روز زمان خيلی زياد نيست که ما بخواهيم ارزيابی جامعی داشته باشيم، بنابراين قضاوت زود است. *دولت در ۱۰۰ روز اقدامات چشمگيری انجام نداد اما معتقدم در حوزههای اجتماعی، فرهنگی، سياسی و حتی در بخش اقتصادی، در اين مدت ۱۰۰ روز اقدامات چشمگيری صورت نگرفته است. حداقل بايد ۶ ماه از عمر دولت بگذرد و سپس کارها را مورد بررسی قرار دهيم که در حوزههای مختلف چه کارهای جدی انجام شده است. بنده در همايش فصلی حزب مردم سالاری گفتم که دستاوردهای سياستخارجی دولت بسيار مثبت بوده است اما در حوزههای ديگر هنوز کار چشمگيری صورت نگرفته است. فارس: آيا گره زدن همه مشکلات به تحريم کار درستی است؟ کواکبيان: سه نکته در اين زمينه وجود دارد؛ اولاً گره زدن همه مشکلات با تحريمها فقط مربوط به اين دولت نيست، اين مسئلهای بود که از اواخر دولت احمدینژاد گره زده شد، در حالی که آقای احمدینژاد قطعنامهها را کاغذ پاره میخواند و میگفت تحريمها هيچ اثری ندارد؛ اما در اواخر دولت، مشکلات ارزی را مربوط به بحث تحريمها عنوان کرد. فارس: يعنی اين حرفها را دولت روحانی هم قبول دارد؟ کواکبيان: نه، اما بالاخره بايد پذيرفت که تحريمها از بُعد روانی و بُعد واقعی، تاثيرگذار است و نمیشود گفت که اين تحريمها بیتاثير است. به عنوان مثال اگر صنعت خودروسازی تحريم شود و قطعات آن را ندهند، با مشکلاتی روبهرو خواهد شد. اما اگر تحريمها برداشته شود و به دنبال آن قطعات مورد نياز به کشور وارد شود، زمينه اشتغال و رشد سرمايهگذاری را فراهم خواهد کرد، بنابراين تحريمها بدون شک تاثير دارد، حال اگر اين تاثيرگذاری را ۲۰، ۴۰ يا ۵۰ درصد برآورد کنيد، اين درصد بندی صحيح نخواهد بود. *نبايد ناکارآمدی دولت را به تحريم گره زد
فارس: در نهايت جمع بندی شما... کواکبيان: نکته اين است که نبايد بیتدبيریها و ناکارآمدیها مديريتی و اجرايی دولت را سريع به بحث تحريم گره بزنيم، بسياری از مشکلات به دليل خود تحريمیهاست و در حقيقت نيز خودمان باعث گرفتاریها، مشکلات اقتصادی و معيشتی مردم شدهايم. فارس: میشود مصداقی بگوئيد. کواکبيان: مثلاً قرار بوده که بودجه فلان بخش صنعتی تامين شود اما اين کار انجام نشده است و پول آن جای ديگری خرج شده است لذا همين کار سبب معطلی بخش صنعت میشود. * ۸۰ درصد بخش صنعت دچار رکود است فارس: در قضيه هدفمندی اين اتفاق افتاده است؟ کواکبيان: بنده در مجموع عرض میکنم؛ بالای ۷۰ الی ۸۰ درصد بخش صنعت ما دچار رکورد است و فعاليت چشمگير اقتصادی در اين بخش شاهد نيستيم، اما جای اميدواری وجود دارد که بر اساس برخی از سياستها، بخش صنعتی کشور تکان بخورد بنابراين نمونهای از خود تحريمیها، همين بخش صنعت است که بايد دقيقاً در اين بخش تدبير صورت گيرد. * دولت به توسعه سياسی هم بيانديشد بنده در مجموع عملکرد ۱۰۰ روزه دولت را مثبت میدانم اما چند توصيه نيز به دولت دارم، توصيه اول اين است که دولت به بحث توسعه سياسی نيز بیانديشد. نمیگويم که اولويت اول دولت، سياسی باشد، چراکه آنقدر مشکلات اقتصادی وجود دارد که سبب شده بحثهای اقتصادی دست و پای دولت را ببندد بنابراين دولت نبايد توسعه سياسی را کاملاً فراموش کند. * خانه احزاب يکی از موارد توسعه سياسی است/ ارائه طرح احيای خانه احزاب به وزير کشور فارس: توسعه سياسی از نظر شما به چه معنا است؟ کواکبيان: مباحث مربوط به احزاب و خانه احزاب يکی از موارد توسعه سياسی است. بنده چند ماه پيش ملاقاتی با آقای رحمانیفضلی وزير کشور داشتم و طرحی را به ايشان در خصوص احيای خانه احزاب ارائه کردم. به آقای رحمانی فضلی گفتم که اساسنامه خانه احزاب را میتوان در يک مجمع عمومی به گونهای تغيير داد که خانه احزاب هيچگاه بدست يک جناح خاص، نيفتد و خانه همه احزاب باشد و اصولگرايان، اصلاحطلبان و کسانی که نه اصولگرا هستند و نه اصلاحطلب در آن عضو باشند. فارس: يعنی معتدلين؟ کواکبيان: بالاخره سلايق و جريانات مختلف بايد بتوانند در خانه احزاب نماينده داشته باشند. بنده در همه زمينهها اينگونه فکر میکنم يعنی در موضوع خانه سينما نيز معتقدم که هم سلايق بايد در آن حضور داشته باشند. حتی در بحث مربوط به انجمن روزنامهنگاران نيز همين اعتقاد را دارم. به عنوان مثال ما حدود ۱۰ سال است که انجمنی با عنوان روزنامههای غير دولتی، راهاندازی کرديم، اين انجمن در حال حاضر ۳۰ عضو دارد و روزنامههايی چون سايت روز، شرق، اعتماد، آفتاب يزد و همه تيپها در آن عضو هستند. بنده در يکی از جلسات انجمن گفتم که همه به اندازه کافی حزب داريم بنابراين نمیخواهيم اين انجمن را سياسی کنيم. *تعيين تکليف استانداران بايد هر چه زودتر به پايان برسد/ اين ايراد به دولت وارد است * تکليف طرح احيای خانه احزاب که به وزير کشور داديد به کجا رسيد؟ کواکبيان: چند وقت پيش از وزارت کشور پيگيری کردم که طرح ما به کجا رسيد اما برخی از دوستان ما در وزارت کشور گفتند که ما فعلا سرگرم تعيين استانداران هستيم و وقت نکردهايم، بنابراين همينجا اين انتقاد را به دولت وارد میدانم که تعيين تکليف استانداران بايد زودتر به پايان برسد، چون رئيس کل يک استان، استاندار است. فارس: به نوعی رئيس جمهور آن استان میشود کواکبيان: هر استاندار تقريباً نماينده عالی دولت در آن استان است اما در حال حاضر اين نماينده عالی دولت در استان ها بلاتکليف است و نمیداند ماندنی است يا رفتنی لذا اين در کل ادارات استان، ايجاد مشکل میکند. چون بالاخره بايد کارها را با استاندار هماهنگ کنند. اگر بنای تغيير يک استاندار را نداريم خوب بهتر است به آن استاندار اطلاع دهيم اما اگر قرار است عوض شود بايد زودتر اقدامات لازم صورت گيرد. *سفرهای استانی اقدام خوبی بود/ ديدار با مجامع نمايندگان کافی نيست بنده توصيه ديگری هم به دولت دارم؛ گفته شده است که آقای روحانی سفرهايی را به استانها خواهد داشت و سفر به استان بوشهر نيز، اولين سفر آقای روحانی خواهد بود، معتقدم که سفرهای استانی اقدام خوبی بود.
فارس: پيش از اين که منتقد سفرهای استانی بوديد؟ کواکبيان: انتقاد ما به سفرهای استانی به دليل توقعات غير منطقی، بالا رفتن توقعات مردم و اجرايی نشدن مصوبات بود درحال حاضر هم نمیشود صرف ملاقات با مجامع نمايندگان مجلس هر استان همه مسائل استانها را پيگيری و حلوفصل کرد.
فارس: چرا؟ کواکبيان: چون قريب به اتفاق مجامع نمايندگان مجلس اصولگرا است و آقای روحانی شخص مدنظر آنها برای سمت رياست جمهوری نبوده است. *نمايندگان مجلس نماينده افکار عمومی نيستند/ رئيس جمهور بايد از نزديک به مردم ملاقات کند فارس: شما به اين ادعا اعتقاد داريد؟ کواکبيان: معتقدم که بالای ۲۴۰ نفر از نمايندگان مجلس به افراد ديگری غير از آقای روحانی رأی دادهاند بنابراين نمايندگان، نماينده آن بخش از افکار عمومی که به آقای روحانی رأی دادند، نيستند. رئيس جمهور حتماً بايد از نزديک با مردم ملاقات داشته باشد چراکه همصحبتی با مردم سبب بهتر لمس کردن مسائل و مشکلات استانی میشود. * دولت تدبير و اميد در بسياری از استانها تحولی ايجاد نکرده است گفته شد دولت فرزندان انقلاب را از عرصه اجرايی کنار میزند، اتفاقا من معتقدم که برعکس است چون هيچ تحولی در استانها وجود ندارد، بالاخره من صاحب يک حزب هستم و در ۳۱ استان دفتر داريم. حقيقتاً به جز تعداد محدودی، در بسياری از استانها تحولات جدی از سوی دولت تدبير و اميد ديده نمیشود، البته ممکن است در يک وزارتخانه تعداد زيادی نيرو جابهجا شده باشد اما اين به بحث استانها ربطی ندارد. بنابراين معتقدم که دولت هرچه سريعتر تکليف خود را با مديريتهای استانی مشخص کند، چون کار نمیچرخد. آقای روحانی چندی پيش به استان بوشهر رفتند اما استاندار اين استان، از زمان آقای احمدینژاد تغيير نکرده است، اگر قرار است به مصدومان و زلزلهزدگان با يک انگيزه قویتر رسيدگی شود بايد به اين استاندار گفت که شما همچنان هستيد و تغيير هم نمیکنيد تا اين استاندار با دلگرمی بيشتری کار کند و اگر قرار است استاندار فعلی تغيير کند، هر چه سريعتر استاندار ديگری منصوب شود تا وعدهای که داده شد که مدت ۲۰ روز کارها انجام میشود، صورت گيرد. فارس: آقای دکتر! شما گفتيد که قاطبه نمايندگان اصولگرا هستند، شما معتقديد که آقای روحانی اصلاحطلب است؟ کواکبيان: عرض بنده اين است که منتخب اين نمايندگان آقای روحانی نبوده است و طبيعتاً نمیتوان گفت که منويات آقای روحانی را بازتاب میدهند و زاويه ديد اين نمايندگان عيناً زاويه ديد آقای روحانی است. بنابراين صرفاً ملاقات با مجمع نمايندگان همه رشته مسائل استانها را به دست آقای رئيس جمهور نخواهد سپرد. فارس: به هر حال نمايندگان مشکلات را به آقای روحانی منعکس میکنند. کواکبيان: بله، ما نيز منکر اين نيستيم. بنده معتقدم که ديدار با مجمع نمايندگان استانها لازم است اما کافی نيست يعنی خوب است که اين ملاقاتها صورت گيرد اما کافی نيست و رئيس جمهور بايد در جمع مردم حاضر شود. *دولت يازدهم اصلاحطلب نيست فارس: با توجه به اين صحبتها. آقای روحانی را يک فرد اصلاحطلب میدانيد يا اصولگرا؟ کواکبيان: وقتی خود شخص آقای روحانی میگويد که من اصلاحطلب نيستم، بنده بگويم که ايشان اصلاحطلب است؟! بنابراين معتقديم که اصلاحطلبان در درون دولت يازدهم حضور دارند اما اين دولت، دولت اصلاحات نيست. فارس: با اينکه خود آقای روحانی معتقد است که اصلاحطلب نيست پس چرا در جريان انتخابات رياست جمهوری يازدهم آقای عارف به نوعی مجبور شد به نفع وی کنار بکشد يا به عبارت ديگر ايشان را کنار زديد و ترجيح داديد با پرچم آقای روحانی به رقابت بپردازيد. کواکبيان: اگر آقای عارف و آقای روحانی هر دو در صحنه باقی میماندند، معلوم نبود که اين نتيجه حاصل شود يا خير. طبيعتاً بايد يکی از آنها میماند. فارس: چرا اجماع بر روی شخصی صورت گرفت که اصلاحطلب نبود؟ کواکبيان: ما خودمان در حزب مردم سالاری از ميان چندين هزار نفر از جمعيت چند ميليونی ايران نظرسنجی کرديم؛ واقعيت اين است که آقای روحانی در نظرسنجیهای حزب مردمسالاری ۷ الی ۸ درصد از آقای عارف جلوتر بود، بنابراين منطقی اين است که وقتی بخواهند از بين دو نفر، يکی را برگزينند، شخصی انتخاب شود که در نظرسنجیها از اقبال بيشتری برخوردار باشد. * قبل از خاتمی از روحانی حمايت کرديم فارس: پس چرا شما مخفيانه از آقای روحانی حمايت کرديد؟ کواکبيان: اول خرداد وقتی نتايج اعلام شد و صلاحيتم برای رياستجمهوری احراز نشد، برای ائتلاف آقايان عارف و روحانی به مدت يک هفته تلاش کرديم. ما در هفته دوم تبليغات رياست جمهوری بحث نظرسنجی را در کل کشور پيگيری میکرديم، که در نهايت به اين نتيجه رسيديم بايد از آقای روحانی حمايت کنيم، در هفته سوم که يک هفته به انتخابات مانده بود ما وسط ميدان آمديم و اطلاعيه داديم؛ حتی اطلاعيه ما قبل از حمايت آقای خاتمی بود، چون ما فضا را به گونهای ارزيابی میکرديم که آقای روحانی در نظرسنجیها، اقبال بيشتری دارند. * همفکری اصلاحطلبان با عارف بيشتر بود فارس: آقای روحانی جدا از بحث اقبال مردمی چه ويژگیداشت که شما اصلاحطلبان ترجيح داديد، بين آقايان عارف و روحانی، آقای روحانی را انتخاب کنيد؟ کواکبيان: ما از لحاظ تفکرات در بحث اصلاحات قطعاً با آقای عارف همفکری بيشتری داشتيم اما يک فعال سياسی دنبال نتيجهگيری است، وقتی افکار عمومی و نظرسنجیها را ديديم به طور قطع ديگر برای ما آقای عارف و آقای حسن روحانی فرقی نمیکرد چون ما میخواستيم نتيجه را کسب کنيم. بنابراين منطقی است که ما به سمت آقای روحانی بروييم. * بخشی از نيروهای دولت همان نيروهای رفسنجانی هستند فارس: چه شد که اين ريسک را کرديد که قبل از حمايت خاتمی و هاشمی از روحانی حمايت کرديد. آيا فقط به خاطر همين نظرسنجیهای انجام شده بود يا خير؟ کواکبيان: ما چون در تشکيلات حزبی خود اين نظرسنجی را انجام داده بوديم برای ما روشن بود که آقای روحانی از آقای عارف پيشتاز است البته ما يقين داشتيم که آقای هاشمی رفسنجانی از آقای روحانی حمايت میکند اما در مورد آقای خاتمی دچار شک بوديم اما آقای هاشمی پشتوانه اصلی آقای روحانی بودند و در حال حاضر نيز بخشی از نيروهايی که در دولت حضور دارند همان نيروهای آقای هاشمی هستند و اين برای ما کاملا مسجل بود. *بخاطر گردش نخبگان مخالف آمدن رفسنجانی بوديم فارس: به آقای هاشمی اشاره کرديد. به نظر شما چه شد که پس از آن کش و قوسهای فراوان مبنی بر آمدن يا نيامدن آقای هاشمی آمد و ثبتنام کرد؟ کواکبيان: من شخصا خيلی مايل نبودم که آقای هاشمی برای انتخابات رياست جمهوری کانديدا شوند و جسته و گريخته در برخی جلسات نيز اظهار میکرديم، اما تحليل شخص آقای هاشمی اين بود که احساس تکليف کردند. فارس: چرا مخالف آمدن هاشمی رفسنجانی بوديد؟ کواکبيان: استنباط من اين بود که آقای هاشمی با ارزيابیهايی که از اوضاع کشور داشتند تصور میکردند که اقبال عمومی خوبی دارند و طبيعتا به اين نتيجه رسيدند که بايد در عرصه انتخابات باشند ولی تحليل ما نه به اينکه آقای هاشمی رای ندارد بلکه معتقد بوديم بايد به سمت گردش نخبگان برويم و اين يکی از تزهای اصلی ماست و معتقديم اين بهتر جواب میدهد. برای برخی از اصلاحطلبان ضرورت بود که در نقطه آقای هاشمی توقف کنيم اما ما چنين ديدگاهی نداشتيم و خيلی موافق نبوديم. اما اگر آقای هاشمی تائيد میشد در حزب بحث شده بود که از ايشان حمايت کنيم و بنده اعلام انصراف کنم اما وضعيت به گونهای پيش رفت که به اين وضعيت نرسيديم. فارس: به ياد دارم که در مصاحبه گذشته که با شما داشتيم، شما گفتيد که آقای خاتمی هنوز شرايط را مساعد نمیداند که وارد صحنه شود. چرا اين صحنه برای آقای خاتمی آماده نبود اما برای آقای هاشمی مساعد بود و وی ثبتنام کرد؟ کواکبيان: آقای هاشمی که يقين داشت تائيد میشود، اينگونه شد، آقای خاتمی که با يک ترديدی... فارس: يعنی آقای خاتمی از رد صلاحيت ترس داشت؟ کواکبيان: نه ترس بالاخره ترديدی وجود داشت. فارس: ترديد از رد صلاحيت شدن؟ کواکبيان: يک بخشی از اين ترديد میتواند اين باشد ولی واقعيت اين است که اين خود بخش کمی نيست. ما هم اگر يقين داشتيم که میخواهند صلاحيت ما را رد کنند ثبتنام نمیکرديم، به نظر من آقای هاشمی يقين داشتند که تائيد صلاحيت میشوند. فارس: شما در يک سخنرانی در پاسخ به سوالی مبنی بر اينکه اگر آقای خاتمی بيايد رد صلاحيت میشود گفتيد که آقای خاتمی هنوز نيامده و هنوز اتفاقی نيفتاده است. بنابراين نبايد چنين پيشداوریهايی صورت بگيرد چه شد که خود خاتمی در اين پيش داوری خود را قرار داد؟ کواکبيان: بعضی از دانشجويان به ما ايراد گرفتند که چرا شما میخواهيد از آقای خاتمی حمايت کنيد چون من گفته بودم اگر آقای خاتمی بيايند بنده به نفع ايشان کنار میروم. من اين ايراد را اينگونه جواب دادم که اين نظر شما است که من نبايد از ايشان حمايت کنيم اگر شورای نگهبان آقای خاتمی را تائيد کند که ديگر شما نمیتوانيد اين اعتراض را داشته باشيد و صبر کنيد تا ببينيم شورای نگهبان چه تصميمی میگيرد. فارس: سوال من هم، همين است که چرا آقای خاتمی ورود پيدا نکرد. شما نيز فرموديد که میدانستيد ايشان ورود پيدا نمیکند اما در مورد آقای هاشمی با توجه به تحليلهايی که در مورد سن و سال و قضيه ۸۸ وجود داشت، مشخص بود که در تائيد صلاحيت آقای هاشمی انقلتهايی وجود دارد. کواکبيان: در آن شرايطی که آقای هاشمی در وزارت کشور ثبتنام کردند اصلا کسی چنين چيزی را باور نمیکرد، اما بعدا گفتند به گزارشی از دستگاههای اطلاعاتی و امنيتی به شورای نگهبان داده شده که تصميم آقايان را از تائيد صلاحيت ايشان تغيير داده است. اين موارد را بر اساس گفتهها عرض میکنم. شايد شورای نگهبان به هر دليلی به اين نتيجه رسيد که نظر قبل خود را عوض کند چون در تصميم قبلی شورای نگهبان آقای هاشمی ۸ الی ۹ رای داشت. فارس: يعنی آقای هاشمی قبل از ثبتنام استعلام کرده بودند؟ کواکبيان: خير. در همان دو سه روز اول بعد از ثبتنام را عرض میکنم بنابراين شورای نگهبان در نهايت به اين نتيجه رسيد که آقای هاشمی را رد صلاحيت کند، شما خيلی در گذشته نمانيد. فارس: با توجه به نظرسنجیهايی که شما به آن اشاره کرديد در اين نظرسنجی سبد آرای آقای روحانی بايد برای شما مشخص شده باشد اين سبد آرا بيشتر به چه قشری از جامعه تعلق داشت؟ کواکبيان: نظرسنجی ما حالت خوشهای و رندوم داشت يعنی ما فقط از بين اصلاحطلبان و يا اصولگرايان نظرسنجی نمیکرديم بلکه به صورت تصادفی اين کار صورت میگرفت و ما گفته بوديم از هزار نفر در هر استان بايد نظرسنجی صورت گيرد. اين نظرسنجی نيز سه مقطع داشت. فارس: اين نظرسنجی را چه کسانی برای شما انجام میدادند؟ کواکبيان: خود اعضای حزب در استانها اين نظرسنجی را انجام میدادند. نظرسنجی از هزار نفر در هر استان بود اما به آنها ياد داده بوديم که اين نظرسنجیها در يک جلسه خاص صورت نگيرد. فارس: اين نظرسنجی پيامکی و حضوری بود؟ کواکبيان: در اين نظرسنجی به صورت حضوری از افراد انجام میشد و فقط يک نقطه شهر نبوده و فقط نيز مختص آقای عارف و آقای روحانی بود. روزهای اول نظرسنجی، پيشروی ۸ درصدی روحانی را نشان میداد اما بعد از مناظرهها فاصلههای بيشتری صورت گرفت. فارس: يعنی مناظرهها اثرگذار بود؟ کواکبيان: بله. بعد از عدم تائيد آقای هاشمی و کنار رفتن آقای عارف تقريبا فاصله به حدی بود که ما يقين کرديم که آقای روحانی پيروز است. فارس: اين نظرسنجی شما در چند مرحله بوده است؟ کواکبيان: خير اينگونه نبود، نظرسنجیها مقطع به مقطع برای ما ارسال میشد. در استانهايی که نظرسنجی بعد از مناظرهها صورت گرفته بود، اقبال بيشتر به آقای روحانی ايجاد شده بود که با تائيد و حمايت آقايان هاشمی و خاتمی نتايج بهتر شد. به نظر من آقای عارف نيز يک تصميم تاريخی گرفت و به نوعی فداکاری کردند، شايد اگر آقای عارف در انتخابات باقی میماند، هيچ نتيجهای نمیگرفتند اما کسی که در انتخابات باشد، به چندين استان سفر کند و برای شما کف يا سوت بزنند متوجه خواهد شد که کنارهگيری کردن چقدر سخت است.ممکن است شما بگوييد در بين اصولگرايان نيز آقای حداد عادل کنار کشيد اما واقعا تفاوت دارد چون سبد آرای آقای حداد عادل با مجموع ... فارس: به هر حال آقای حداد عادل به عهدی که در ائتلاف با آقايان ولايتی و قاليباف داشت، عمل کرد. کواکبيان: بله. درست است اما نوع فداکاری آقای عارف از نوع فداکاری دکتر حداد عادل بيشتر بود چون سبد آرای آقای حداد عادل بين آقايان جليلی، رضايی، ولايتی و قاليباف تقسيم میشد اما در مورد آقای عارف، رقابت بين ايشان و آقای روحانی بود. فارس: البته آقای عارف در متن کنارهگيری خود اعلام نکرد به نفع آقای روحانی کنار کشيد. به هرحال آيا بعد از کنارهگيری آقای عارف که سبب کدورت دلخوری وی شد با ايشان صحبت کرديد؟ مثل سال ۸۸ که با آقای کروبی برای انصراف از انتخابات صحبت کرديد با آقای عارف نيز در خصوص منصرف شدنش صحبتی داشتيد؟ کواکبيان: واقعيت اين است که ما فقط يک هفته وقت داشتيم و آن هفته اول خرداد ماه بود، در اطلاعيهای که منتشر کرديم گفتيم آقايان روحانی و عارف بايد به ائتلاف برسند تا ما به نتيجه برسيم. البته به دليل عدم دسترسی به دفاتر انتخاباتی آقای عارف، بنده با دوستان ستاد او چند ملاقات داشتم، قبل از ثبتنام انتخابات و پس از احراز صلاحيت و زمانی که عارف در سفرهای استانی بود با دوستان ايشان صحبتهايی داشتيم. *گلهگذاری عارف به حق بود فارس: در خصوص گلهمندی آقای عارف چطور؟ کواکبيان: گلهگذاری به حق بود، برای حفظ شئونات و جايگاهها نبايد برخوردی صورت میگرفت که باعث دلخوری آقای عارف شود اما چارهای هم نبود چون سرعت تحولات... فارس: يعنی بايد يک نفر قربانی میشد؟ کواکبيان: شما کلمه قربانی را به کار نبريد، بايد زودتر به تصميمگيری میرسيدند. فارس: بعد از پيروزی آقای روحانی بحث معاون اولی، رياست تحقيقات استراتژيک نظام، رياست مجلس و وزارت علوم مطرح شد اما هيچ يک از اينها تحقق نيافت و کرباسچی هم تاکيد داشت همه بايد پشت سر آقای ناطق نوری قرار بگيريم. کواکبيان: بنده در يک گفتوگويی گفتم که آقای کرباسچی نظر شخصی خودش را گفته است و نمیشود گفت مجموع اصلاحطلبان چنين ديدگاهی دارند، علاوه بر اين آقای ناطق نوری نيز اين آمادگی را ندارد که بخواهد سرليست اصلاحطلبان شود. فارس: پس چرا چنين چيزی طرح شد؟ کواکبيان: دوستان کارگزاران عموما بر اين باورند که برای تمشيت بعضی از امور بهتر است از شيخوخيت بهره گرفت، لذا معتقدند حالا که آقای حسن روحانی به عنوان جريان ميانهای رئيس قوه مجريه شده است، يک جريان ميانه نيز بر رياست قوه مقننه بنشيند. * عبور از لاريجانی با ناطق نوری فارس: يعنی عبور از آقای لاريجانی را کليد زدهاند؟ کواکبيان: بالاخره آن کسی که میگويد آقای ناطق نوری بيايد لابد میخواهد عبور کند؛ اما اين نظر آنهاست و اينکه بگويم اين نظر، همه مجموعه اصلاحطلبان است، صحيح نيست. فارس: تعريف شما از اعتدال چيست؟ کواکبيان: از اعتدال سه تفسير وجود دارد، ابتدا اينکه فرد موردنظر از لحاظ شخصی، آدم معتدلی باشد و اهل افراط و تفريط نباشد. بحث ديگر اين است که در بين دو جناح اصلی کشور يعنی اصلاحطلبان و اصولگرايان فرد معتدلی باشد يعنی نه شاخص اصلاحطلبی داشته باشد و نه شاخص اصولگرايی به عبارت ديگر در وسط و ميانه باشد. تفسير سوم هم اين است که درون هر جناحی اين افراد جزو افراطیهای آن جريان نباشند. يعنی اصلاح طلب يا اصولگرای معتدل باشد. تصور بنده اين است که آن چيزی که آقای روحانی مطرح میکرد بيشتر حالت سوم است يعنی ما از حد جريانات به خصوص معتدلين آنها استفاده میکنيم. * اصلاحطلبان از طريق رفسنجانی با روحانی پيوند خوردند فارس: آيا استفاده از معتدلين هر جريان در دولت محقق شده است؟ کواکبيان: بنده فکر میکنم که تا حدود زيادی همينگونه است ولی اين که بخواهيم به صورت قاطع قضاوت کنيم که همه کسانی که بکار گرفته شدهاند معتدل و اهل افراط و تفريط نيستند، نمیشود گفت چرا که ما نمیتوانيم قسم بخوريم. البته کابينه آقای روحانی به دليل نداشتن حزب، مجموعهای از جرياناتی است که خود آقای روحانی با آنان دوستی داشته است و به هر حال ايشان در شورای امنيت ملی، مرکز تحقيقات استراتژيک مجمع تشخيص، دوستانی داشتهاند و همچنين از طريق آقای هاشمی رفسنجانی نيز دارای دوستانی بودند، به گونهای که عموم کسانی که اصلاحطلب محسوب میشوند از ناحيه آقای هاشمی با آقای حسن روحانی پيوند خوردند و در حال حاضر اين سه مجموعه در دولت حضور دارند. البته مجلس دوست داشت افرادی همچون رحمانی فضلی يا دهقانی وارد دولت شود، بنابراين میشود گفت که اين چهار ضلعِ مجلس، دوستان کارگزارانی آقای روحانی از ستاد آقای هاشمی رفسنجانی... فارس: لطفاً در صورت امکان مثالی بزنيد. کواکبيان: از دوستان کارگزارانی آقای روحانی و آقای هاشمی رفسنجانی میتوان اشخاصی همچون جهانگيری، نجفی و انصاری را نام برد. فارس: کارگزاران جزو اصلاحات میشود و يا يک حزب جدا است؟ کواکبيان: اين حزب قرابت بيشتری با آقای هاشمی دارد، اما حزب کارگزاران جزو احزاب ۱۶ گانه شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است. *رويکرد سياسی کارگزاران فارس: گرايش و تفکر اعضای حزب کارگزاران اصلاحطلبی است و يا رويکرد ديگری دارند؟ کواکبيان: بنده معتقدم که حزب کارگزاران اصلاحطلب محسوب میشود اما به دليل نگاه آقای هاشمی رفسنجانی نيمنگاهی هم به اصولگرايان دارند. بنابراين معتقدم که کابينه آقای روحانی يک مجموعهای از نيروهای مختلف اصولگرا، اصلاح طلب البته بيشتر از نوع کارگزارانی است که دوستانشان در مرکز تحقيقات استراتژيک و شورای امنيت ملی است. * اصلاحطلب بودن روحانی واقعيت ندارد فارس: آقای دکتر! شما اين صحبتهای برخی اصلاحطلبان را مبنی براينکه روحانی اصلاحطلب است قبول داريد؟ کواکبيان: بنده عرض کردم چنين چيزی واقعيت ندارد چون نه خود ايشان مدعی است که اصلاح طلب است و نه اعضای کابينه او اصلاحطلبان را نمايندگی میکنند. به عنوان مثال آقای سردار دهقان وزير دفاع میگويد که من به اصلاحطلبان ربطی ندارم، يا وزير کشور حتی وزير اطلاعات و آقای ظريف نيز میگويند اصلا در اين مقولهها نيستيم، البته سه تا چهار چهره شاخص اصلاحطلب در کابينه آقای روحانی حضور دارد اما نمیشود چنين گفت. فارس: اما برخی از اصلاحطلبان میگويند که صحنه را ما مديريت میکنيم و انتخاب روحانی، تنها قدم کوچکی بوده که برداشتهايم. کواکبيان: من فکر میکنم که حسن و قبح دولت يازدهم به شخص حسن روحانی بر میگردد و ايشان بايد پاسخگوی مسائل باشند و اينکه ما به عنوان يک حزب کنار بايستيم و بگوييم همه چيز به دست ما میچرخد حرف منطقی نيست. فارس: آقای کواکبيان؛ شما در مورد بحث ۸ ميلياردی که دولت وصول آن را يک روز تائيد و فردا تکذيب میکند چيزی شنيدهايد؟ کواکبيان: مباحثی از سفر نيويورک شکل گرفت که مربوط بحث فروش نفت ما بود، آنها پولهای ايران را بلوکه کردند و در مجموع نيز ۱۴ ميليارد بوده است که ۶ ميليارد از قبل و ۸ ميليارد آن نيز اخيرا آزاد شده است اما چون با مذاکرات ژنو همزمان شد بسياری تصورشان بر اين بود که اين ۸ ميليارد دستاورد توافقنامه ژنو است. فارس: در خصوص شايعه استعفا وزير بهداشت و وزير کار چيزی شنيدهايد؟ کواکبيان: من خبر موثقی در اين زمينه ندارم. فارس: خبر غير رسمی چطور؟ کواکبيان: نه نشنيدهام. *ماجرای وزير شدن کواکبيان در وزارت ارشاد فارس: شايعاتی در مورد بحث استانداری شما برای استان سمنان و رياست در وزارت ارشاد مطرح شد. قضيه چه بوده است؟ کواکبيان: دو نامه تهيه شده بود که يک نامه از سوی ۳۰ مديرمسئول روزنامه غيردولتی برای آقای دکتر روحانی بود که بنده را برای رياست وزارت ارشاد پيشنهاد داده بودند و نامه ديگر نيز از طرف دانشگاههای غيردولتی بود چرا که ما در آن جا تشکل داشتيم و بنده نيز جزو اتحاديه شورای مرکزی دانشگاههای غيردولتی محسوب می شوم، اما بنده جلوی هر دو نامه را گرفتم چون اگر رسانهای میشد، هيچ اتفاقی هم نمیافتاد. اما در مورد استانداری بنده در استان سمنان اصلا بحثی مطرح نبود و اين گمانهزنی رسانهها بود. شايعه خيلی قوی بود و ۶۰ الی ۷۰ سايت ها اين خبر را درج کردند و در نهايت هم بنده تکذيب کردم و هم وزير کشور ناچار شد تکذيب کند. اصل اين هم هيچ وقت مطرح نشده بود. دليل اينکه بنده با آن نامهنگاریها مخالف بودم به اين دليل بود که معتقدم نبايد هيچ ليستی پيشنهاد داده شود. من از سال ۵۸ مسئول ستاد انتخاباتی آقای روحانی در سمنان بودم و اينگونه نيست که آقای روحانی ما را نشناسد. آقای روحانی میداند بنده ۵ بهمن سال ۹۱ از کنگره حزب مردمسالاری اعلام حضور کردم و در آن جا گفتم دارم فکر میکنم که آيا به صورت مستقل کانديدا شوم يا خير و ما نيز از همه احزاب اصلاح طلب برای حمايت از ايشان زودتر اقدام کرديم اما در عين حال برای چاپ پوستر و ويژهنامهها هزينههايی متحمل شديم. به يکی از نزديکان آقای روحانی گفتم اينکه آقای روحانی گفته من وامدار هيچ حزبی نيستم، درست اما ما چند ميليونی برای ايشان خرج کردهايم پول ما را پس بدهيد. (با خنده) بنابراين من تمايلی نداشتم که بخواهم از کانال ديگران به آقای روحانی توصيه شوم. اگر خود رئيسجمهور مطرح میکردند شايد ما هم صحبتی را صورت میداديم. فارس: تاکنون برای پست های ديگر نيز پيشنهاد نداشتهايد؟ کواکبيان: خير. واقعيت اين است که سرشان شلوغ است البته ما در کارگروهها، جلسات و رايزنیها هيچ نقشی نداشتيم. فقط در يک جلسه تقدير از ستادها بود که شرکت داشتم و ديگر در هيچ برنامه ای حضور پيدا نکردم. فارس: آقای کواکبيان؛ شما در انتخابات ۹۲ شعار تبليغاتی خودتان را «دولت اخلاق» گذاشته بوديد و در سال ۸۴ شعارتان را «تعميق مردمسالاری با دولت خدمت» انتخاب کرده بوديد چه شد که در سال ۸۴ چنين شعاری را انتخاب کرديد؟ کواکبيان: من هنوزم به تعميق مردمسالاری اعتقاد دارم اما در سال ۹۲ به دليل بداخلاقیهای بيش از حد در عرصه سياست که بخشی از آن به دولتمردان و بخشی از آن به رسانهها برمیگشت؛ اين واژه را مطرح کردم، چون واژه خدمت را همه سر میدادند احساس کرديم که بحث اخلاق را مطرح کنيم از سوی ديگر نيز بسياری از نامزدها بحث اخلاق را مطرح کرده بودند. خود آقای روحانی هم بحث اخلاق را مطرح کرده بود. *تعميق مردم سالاری از ابزارهای تحقق حقوق شهروندی است فارس: بحث تعميق مردمسالاری برای چه مطرح کرديد؟ کواکبيان: من هنوز به اين نکته اعتقاد دارم. همين منشور حقوق شهروندی که از سوی دولت مطرح شده يکی از ابزارهای مهم آن، تعميق مردمسالاری است. بالاخره در نظام مردمسالاری، مردم حق و حقوقی دارند و بايد با آنها آشنا شوند. اگر بخواهيم احزاب تقويت شود حتما دارای ساز و کاری است. يکی از گلايههای دوستان سياسی ما، نداشتن حزب در کشور بود. اين جمله شايد از يک دريچه واقعيت است که حزبها نقشی ندارند اما اينکه چرا حزبها نقشی ندارند به دليل عملکرد خود دولت و حکومت است. در اصل ۲۶ قانون اساسی آمده که قانون آزاد است اما بعد از ۳۴ سال اين اتفاق نيفتاده است. *چرا روحانی در ۳۴ سال گذشته کاری برای احزاب نکرده است؟ در بسياری از کشورهای همسايه همچون عراق و افغانستان، احزاب هسته اصلی نظامهای دموکراتيک و مردمسالار هستند. اگر امروز احزاب نداريم به خود آقای روحانی برمی گردد که ۳۴ سال در حکومت بوده است البته به بنده نيز ايراد وارد است چون بنده نيز در مجلس شورای اسلامی بودم. اما چرا در زمينه احزاب کاری انجام نداديم؟ رهبر معظم انقلاب در کرمانشاه در رابطه با نظام پارلمانی بحث تقويت احزاب را تاکيد کردند. بالاخره وقتی نگاه رهبر انقلاب چنين است، دولتمردان به جای اينکه بگويند حزب نداريم، راه کار داشتن احزاب را ارائه بدهند. البته قطعا احزاب موردنظر آقای رئيس جمهور حزب مردمسالاری نبوده است چون ما فعال هستيم و روزنامه داريم و در همه حوادث فعاليم و کنگره برگزار میکنيم. فارس: عدهای معتقدند که شعار سال ۸۴ شما در نقد دولت آقای خاتمی بوده است و بر اين باور بوديد که دولت آقای خاتمی، مردمسالار نيست بلکه دولت سالار است؟ کواکبيان: توقعی که ما از دولت اصلاحات داشتيم خيلی بالاتر از توقعی است که از دولت يازدهم داريم چون اصلاحطلبان در دو دولت نقش داشتند و انتظار بود نهادهای تصميم ساز، سمت نهادينه کردن احزاب، نقش مطبوعات، همايشها و ميتينگهای سياسی بروند و بخشی از ابزار مردمسالاری همين مواردی است که ذکر کردم، اما اينها در پايان دولت خاتمی صورت نگرفت چراکه به گفته آقای خاتمی هر ۹ روز يک بحران در کشور به وجود میآمد. تعداد روزنامههايی که در دولت آقای خاتمی توسط قوه قضائيه توقيف شد بيشتر از دو دولت آقای احمدینژاد است، اين عملکردی را نشان میداد و تعميق مردمسالاری تاکيد بر همين جنبهها بود تا نهادهای دموکراتيک را جا بيندازيم بنابراين ايراد به شخص نبود. فارس: بله اشاره من نيز به دولت بود. آيا بستن روزنامهها بیدليل بود؟ کواکبيان: خير. ما اگر عملکرد خوبی داشتيم و جلوی بعضی از تندرویها گرفته میشد ديگر اين اتفاقات نمیافتاد. *پيگيری توسعه سياسی در قالب حقوق شهروندی فارس: شما به حقوق شهروندی اشاره کرديد. در اول صحبتتان نيز به دولت توصيه کرديد که به توسعه سياسی نيز بپردازد. آيا اين حقوق شهروندی در راستای توسعه سياسی قلمداد نمیشود؟ کواکبيان: بله. اما فعلا در بحث، تنها يک منشور و پيشنويس است. بنده شخصا در اين زمينه شرکت و سخنرانی داشتهام. دلمان خوش است منشوری را تدوين و چاپ میکنيم و در سايت میگذاريم در حالی که برای اجرای اين منشور تغيير ۵ قانون الزامی است که برخی از آنها قانون انتخابات مجلس، رياست جمهوری و شوراهاست که بحث جدی دارد. فارس: پس توسعه سياسی را میشود در قالب حقوق شهروندی مطرح کرد؟ کواکبيان: بله؛ اين نماد و منشوری است که مستلزم تغيير قانون احزاب و مطبوعات است، يعنی نظام جامع اطلاعرسانی که از برنامه سوم شروع و تا برنامه پنجم تبديل به قانون نشد، يکی از مواردی که ما هنوز مشکل آن را حل نکردهايم تعريف جرم سياسی است. اگر بنده مرتکب يک جرم سياسی شدم چه تعريفی دارد؟ در حال حاضر هر اقدامی در عرصه سياست بلافاصله جرم امنيتی تلقی میشود. فارس: جرم امنيتی تعريف خاص خود را دارد و ما نيز تاکنون مجرم سياسی نداشتهايم. کواکبيان: بنده میگويم که تعريف جرم سياسی چيست. فارس: خوب وقتی مجرم سياسی نداريم تعريفی هم برای آن موردنياز نيست. کواکبيان: به عنوان فرض بنده در عرصه سياست خطايی را انجام دادم و جنبه امنيتی هم نداشت. فارس: خطا يا تخلف... کواکبيان: نه اينگونه نمیشود. شما هم الان چون تعريفی نداريد میگوئيد يا، يا. فارس: شما برای خطا در عرصه سياسی مثال بزنيد. کواکبيان: مثالی نيست چون تعريفی از جرم سياسی نداريم. فارس: خوب شما اگر بخواهيد جرم سياسی را تعريف کنيد، چگونه تعريف می کنيد؟ کواکبيان: قانون گذار بايد اين را تعريف کند نه من. فارس: شما به عنوان يک کارشناس سياسی چه تعريفی از جرم سياسی داريد؟ کواکبيان: در جامعه کسانی وجود دارند که به انگيزه سياسی با نظام مخالفت میکنند اما قصد براندازی و نابودی نظام را ندارند و به همين خاطر سايت اينترنتی راهاندازی میکنند و يا اطلاعيه پخش میکند. فارس: عليه چه کسی؟ کواکبيان: عليه نظام. اما قصد براندازی ندارد. فارس: خوب اين که میشود عليه امنيت ملی در نهايت باعث تشويش اذهان عمومی میشود اين فعاليت. کواکبيان: چون تعريفی وجود ندارد تا عليه نظام اسم برده میشود شما میگوئيد عليه امنيت ملی است، بنابراين من معتقدم که بايد بين جرم سياسی و جرم امنيتی تفکيک صورت بگيرد. کسی که میخواهد با انگيزه سياسی با نظام مخالفت کند... فارس: اين انگيزه سياسی يعنی چه؟ کواکبيان: يعنی از طريق سايت. فارس: منظور من شيوه نيست بلکه انگيزه است؟ کواکبيان: من برای شما مثالی بزنم. حضرت علی (ع) تا زمانی که خوارج دست به اسلحه نبرده بودند به آنها آزادی می داد. حتی اين خوارج جلسه سخنرانی حضرت علی (ع) را نيز به هم میزدند که حتی صحابه حضرت میخواستند اينها را از بين ببرند اما امام علی (ع) اجازه نمیدادند. شعار بر عليه حضرت علی (ع) خطا بود اما اميرالمومنين آن زمان با خوارج برخورد کرد که آنان دست به اسلحه بردند. بنابراين خوارج در ابتدا دچار جرم سياسی شدند اما در بخش دوم دچار جرم امنيتی شدند. ما نيز بايد جرايم امنيتی از جرايم سياسی جدا کنيم بنابراين من معتقدم که اينها مقدمات و لوازم است و تعريف جرم سياسی ما را به يک حقوق جامع شهروندی میرساند و وقتی شما تعريفی نداريد هزار بار هم بگويم حقوق شهروندی چيزی دستمان نمیآيد. فارس: اخيرا با توجه به بحث آلودگی هوا که مهمترين حقوق هر شخص استفاده از هوای پاک است، دولت چه اقدام خاصی انجام داد؟ کواکبيان: البته در منشور بحث رعايت محيط زيست و آلودگی هوا آمده و در پيشنويس نيز هست اما با شدت بيشتری بر آن تاکيد نشده است و ديده شده که هوای پاک مثل ساير حقوق بايد ديده شود. فارس: حال اين اولويت دارد يا مسائل سياسی؟ کواکبيان: هوای پاک مهم است و بايد به آن توجه شود، مسئله جادههای ايمن و سالم جزو حقوق شهروندی است؛ چرا ما هنوز سالانه شاهد ۱۹ هزار کشته در جادهها هستيم؟. فارس: حتما چون متولی ندارد و شهردار، دولت و پليس راه هرکدام يک چيزی میگويند. کواکبيان: بالاخره همه آن عوامل و خطاهای انسانی سر جای خود اما بخشی از اين حوادث نيز به دليل عدم جادههای ايمن و سالم است. فارس: اولويتهای حقوق شهروندی بايد چه چيزهايی باشد؛ باتوجه به اينکه شما فرموديد به احزاب و توسعه سياسی توجه شود اما شايد مشکلات معيشتی و اقتصادی از نگاه مردم ضرورت بيشتری داشته باشد. در واقع به نظر شما در حقوق شهروندی خواسته مردم چيست؟ آيا خواسته آنها، فعاليت احزاب و جرم سياسی است يا مشخص شدن تکليف جادهها و آلودگی هوا؟ *حقوق شهروندی نبايد فقط يک کالای لوکس باشد کواکبيان: انتشار حقوق شهروندی به عنوان يک کالا شيک و لوکس کار خوبی است اما اين همه کار نيست. البته من معتقدم اگر اين آئين نامه را دولت تصويب کند باز تا جنبه قانونی گرفتن فاصله زيادی وجود دارد چون بايد در مجلس تصويب شود، اما اگر دولت اين آئيننامه را تصويب کند حداقل ادبيات حقوق شهروندی جا میافتد. فارس: اشاره به نظام پارلمانی داشتيد شما خودتان با نظام رياستی موافقيد يا نظام پارلمانی؟ کواکبيان: بر اين باورم که هر دو نظام میتواند برای رسيدن به اهداف قانون اساسی موثر باشند. چيزی که الان با آن روبرو هستيم مقداری مشکل است. معمولا دولتها بايد با مجالس قانونگذاری همسويی داشته باشند تا کار کشور راحتتر پيش برود. به عنوان مثال اولين لايحه دولت يازدهم که اصلاح بودجه بود در مجلس رد شد و يا در مورد وزارت ورزش و جوانان ۴ وزير معرفی شد تا بالاخره وزير پيشنهادی چهارم توانست رای بگيرد. اين مسائل سبب گرفته شدن وقت کشور است، اگر اين همسويی بين مجلس و دولت وجود داشت در همان ابتدا وزير ورزش و جوانان منصوب میشد بنابراين اين مشکل را بايد به نحوی حل کنيم. برای حل آن بايد احزاب را در کشور نهادينه کنيم طوريکه يک حزب، کابينه را در اختيار داشته باشد و بر اساس اين حزب بتواند اکثريت مجلس را کسب کند که به شکل غيررسمی کار پيش برود. يک نظام پارلمانی محض مانند انگلستان وجود دارد که به طور طبيعی رئيس اکثريت مجلس نخستوزير است اما از سوی ديگر نظامی مثل آمريکا وجود دارد که نظام رياستی دارد که در اين نظام قدرت رئيس جمهور بسيار زياد است و در مراحلی رئيسجمهور می تواند کنگره را تعطيل و مجلس را نيز منحل کند. اما نظام فرانسه حالت وسط را به خود گرفته و به اين نوع نظام، نيمه رياستی و پارلمانی گفته میشود. نظام جمهوری اسلامی شبيه حالت سوم است يعنی نه رياستی محض است و نه پارلمانی محض. فارس: به نظر شما کدام يک از نظام رياستی و پارلمانی برای کشور ما بهتر است؟ کواکبيان: ما بايد تکليف خود را مشخص کنيم. در آمريکا رئيس جمهورشان رهبرشان نيز محسوب می شود، يعنی ما دو فرد نداريم که يکی رئيسجمهور و يکی رهبر باشد اما در نظام جمهوری اسلامی بر اساس سيستم ولايت فقيه علاوه بر بحث رئيسجمهور در راس نظام رهبری نيز وجود دارد بنابراين با فرض مبحث ولايت فقيه بايد ببينيم که نظام رياستی کارآمدتر است يا نظام پارلمانی. اما به نظر بنده در هر دو حالت قواعد دموکراسی اسلام و مردمسالاری دينی بايد انجام شود. * حلقه گمشده نظام رياستی احزاب هستند بنده معتقد نيستم که نظام رياستی با روند فعلی دارای عيب زيادی باشد اما اگر قواعد مردمسالاری دينی به طور دقيق انجام شود میتوانيم در رسيدن به مردمسالاری دينی سرعت بيشتری داشته باشيم و از اين رو نيازمند احزاب قوی هستيم. چون حلقه گمشده همين است اما اگر نمیشود با نظام رياستی اين حلقه گم شده را يافت بهتر است به سمت نظام پارلمانی برويم. فارس: پس حلقه گمشده نظام رياستی، احزاب هستند؟ کواکبيان: بله. در جمهوری اسلامی احزاب حلقه گمشده نظام رياستی است. اگر بخواهيم نظام پارلمانی داشته باشيم بايد توجه داشت که قانون اساسی تغيير میکند. بنابراين در اين حالت بايد احزاب در انتخابات حضور داشته و انتخابات بايد حزبی باشد و اين محقق نمیشود مگر با بازنگری در قانون اساسی. فارس: به نظر شما رويکرد دولت يازدهم و مجلس نسبت به يکديگر چگونه است؟ کواکبيان: رابطه دولت يازدهم و مجلس در مقايسه با رابطه دولت دهم با مجلس نهم خيلی بهتر شده است اما در عمل برعکس است. يعنی همراهی مجلس نهم با دولت دهم خيلی بيشتر بود چون اکثريت مجلس اصولگرا بودند و با آقای احمدی نژاد بهتر کنار میآمدند. فارس: اصولگرايان که در دوره آخر احمدینژاد با وی چالش کردند. کواکبيان: درست است اما مجلس چوب لای چرخ احمدینژاد نگذاشت و ما نديديم. فارس: يعنی در حال حاضر مجلس در چرخ دولت روحانی چوب میگذارد؟ کواکبيان: خير، شخص رئيس مجلس و رئيس قوه قضائيه در جلساتی که با قوه مجريه دارند با هم خيلی گرم و صميمی هستند اما بدنه مجلس نهم با دولت يازدهم نيست و حق هم هست که همراه نباشند چون بالاخره ۲۲۰ نماينده مجلس از آقای احمدینژاد در سال ۸۴ و ۲۱۵ نماينده نيز از چهار کانديدای اصولگرا يعنی جليلی، حداد عادل، رضايی و قاليباف حمايت کرده بودند البته ۲۱۵ نفر نبودند بلکه ۴۰۰ نفر بودند چون اسامی به چند اسم بود و وقتی جمع میکرديم ۴۰۰ نفر میشدند. بنابراين کانديدای نمايندگان مجلس آقای حسن روحانی نبود. در عين حال ظاهر ارتباط دولت يازدهم با مجلس نهم خوب است و ما اميدواريم تعامل باطنی نيز پيدا کند. * جبهه اصلاحطلبان ديگر انگيزهای برای تشکيل جلسه ندارد
فارس: باتوجه به اختلافات اخيری که در جبهه اصلاحطلبان ديده میشود و هر روز يک نفر ادعای رياست و سخنگويی میکند، میخواستيم که درباره آخرين وضعيت اين جبهه به عنوان رئيس جبهه اصلاحطلبان توضيح دهيد.
کواکبيان: واقعيت اين است که از اقدام برخی اعضا که بدون مشورت جبهه، نامهای به اوباما نوشتند بسيار دلخور بودم و ما بلافاصله تکذيب کرديم.
فارس: البته آن نامه به اوباما را يکی از افراد سرشناس جريان خودتان برای همه خبرگزاریها فرستادند و گفتند به تاييد همه اعضا رسيده است.
کواکبيان: به هرحال کسی در جريان نبود و بعد از آن نامه هم جلسات را کمتر تشکيل داديم.
فارس: اين هفته هم انتخابات هيئت رئيسه جبهه است، رئيسمیمانيد؟
کواکبيان: زمان بايد جلو برود، آن نامه خيلی بد بود و برخی اعضا میخواستند به خاطر اين نامه از آن افراد شکايت کنند.
فارس: جبهه اصلاحطلبان خيلی دچار ناهماهنگی و اختلاف شده است.
کواکبيان: آنها بايد بگويند تعدادشان چند نفر است چراکه ۱۵ يا ۱۶ نفر نامه آقای محتشمی را امضا کردهاند اما آنها ۳ يا ۴ تشکل بيشتر ندارد، ما هم ديگر انگيزهای برای تشکيل جلسه نداريم تا اختلافات را حل کنيم.
فارس: در حال حاضر آقای حقشناس و بهمنزاده عضو جبهه اصلاحطلبان هستند؟
کواکبيان: بايد بنشينيم مشکلات را حل کنيم چراکه اينطور نمیشود. بعد از اينکه بدون اطلاع بنده نامهای به اوباما نوشته شد که ما مفاد آن را تائيد نمیکرديم، تصميم گرفتيم فعاليت جبهه اصلاحطلبان را کم کنيم اما همچنان اين جبهه هويت خود را از دست نداده است.
*جزئيات کنگره ۱۰ بهمن حزب مردم سالاری فارس: انشاءالله. لطفا توضيحی در مورد کنگره حزب مردم سالاری که ۱۰ بهمن ماه برگزار میشود، بدهيد. کواکبيان: ما به طور روال معمول سال يک کنگره داريم. البته هر دو سال يک بار انتخابات حزب صورت میگيرد که معمولا کنگرههای فرد ما انتخاباتی و کنگرههای زوج ما غير انتخاباتی است و کنگره امسال ما که کنگره دوازدهم است غيرانتخاباتی است. بنابراين در مورد دبيرکل و شورای مرکزی حزب انتخاباتی صورت نمیگيرد و اگر اساسنامه اصلاحاتی بخواهد، انجام می شود. در اين کنگره برنامههای انجام شده در طول سالی که گذشت مورد نقد قرار میگيرد و برنامههای سال آينده نيز به تصويب میرسد. فارس: چه مهمانانی برای اين کنگره دعوت خواهند شد؟ کواکبيان: هنوز دفتر سياسی حزب در اين زمينه جلسهای نداشته است. البته بنا داريم در اسرع وقت در مورد تعيين شعار کنگره، برنامههای جزئی و سخنرانان تصميم بگيريم. *جدايی از حزب همبستگی و تشکيل حزب مردم سالاری فارس: شما قبل از تشکيل حزب مردمسالاری، نائب رئيس حزب همبستگی بوديد. چه شد اين انشقاق صورت گرفت، پايههای حزب مردمسالاری در سمنان گذاشته شد، درست است؟ کواکبيان: بله قبلا به نام «مدافعين پيام دوم خرداد» بود. فارس: چرا پروانه شما به اسم مدافعين پيام دوم خرداد از کميسيون ماده ۱۰ احزاب صادر شده است؟ کواکبيان: دوستان مجلس پنجم حزب همسبتگی را راهاندازی کردند و خيلیها جزو موسسين بودند بنابراين از من دعوت شد و بنده نيز معاون دبيرکل و نائب رئيسی شورای مرکزی حزب را برعهده داشتم. اما درخواست ما برای تاسيس حزب قبل از تاسيس حزب همبستگی به وزارت کشور فرستاده شده بود. عنوان مدافعين پيام دوم خرداد بعد از دوم خرداد سال ۷۶ مطرح شده بود اما چون دوستان ما در مجلس پنجم حضور داشتند پروانه حزب را از وزارت کشور راحتتر گرفته بودند. فارس: يعنی از رانت نمايندگی استفاده کرده بودند؟ کواکبيان: حالا بالاخره نماينده بودند و ما آن موقع نماينده نبوديم و توانستند زودتر پروانه حزب را بگيرند. دوستان ما برای حزب همبستگی سال ۷۷ پروانه را دريافت کردند و ما توانستيم اين پروانه را در سال ۷۸ بگيريم اما باز هم ما ۲ سال فعاليت نکرديم اما وقتی بنده مجوز روزنامه مردمسالاری را گرفتم در مجمع عمومی يا کنگره اول وزارت کشور تصويب شد که چون عنوان حزب به نام مردمسالاری است بايد نام روزنامه نيز مردمسالاری باشد. از سويی ديگر چون حزب همبستگی زودتر پروانه دريافت کرده بود، بنده به آن پيوستم اما بعد از صادر شدن پروانه حزب مردمسالاری نيز به آن حزب کمک میکردم. در مقطعی که بنده به اين نتيجه رسيدم که نمیشود با حزب همبستگی کار را ادامه داد در دولت دوم آقای خاتمی بود يعنی از ۷۶ تا ۸۰ در حزب همبستگی بوديم که اولين کنگره ما در سال ۸۱ برگزار شد و روزنامه مردمسالاری نيز اواخر سال ۸۰ مجوز گرفته بود و بعد از برگزاری کنگره رسما فعاليتمان را در قالب حزب مردمسالاری ادامه داديم. در دولت آقای خاتمی غير از دو حزب کارگزاران و مشارکت حزب ديگری مطرح نبود طبيعتا هر حزبی دنبال قدرت سياسی است و انتقاد بنده از حزب همبستگی اين بود که شما در دولت آقای خاتمی چه سهمی داشتهايد؟ و آقايان نيز پاسخ قانعکنندهای نداشتند چون به آنان اعتنايی نشده بود اما در مجلس ششم بالای ۸۰ نفر از نمايندگان در فراکسيون همبستگی بود و قدرتی به شمار میآمدند اما سهمی از اين قدرت در دولت آقای خاتمی نداشت. بنابراين بحث با اعضای شورای مرکزی حزب همبستگی اين بود که اگر قرار است يک حزب خارج از قدرت باشيد حزب ما نيز به عنوان يک حزب خارج از قدرت فعاليت خواهد کرد. *اجرای اقتصاد مقاومتی در هزينه های حزب مردمسالاری فارس: هزينههای روزنامه مردمسالاری از کجا تامين میکنيد؟ کواکبيان: اينکه بنده بگويم با سيلی صورت خود را سرخ نگه داشتهايم شما باور کنيد. ما واسطه هيچ يک از افرادی همچون امير منصور آريا، شهرام جزايری، فاضل خداداد و يا ورژن جديد اينها نيستيم و نبودهايم و اگر میخواستيم هم کسی سراغ ما نيامده است. در دوران مشروطيت شخصی هم روزنامه داشت و هم نانوايی. از وی پرسيدند که فلانی آيا در روزنامه پول است که اين شخص پاسخ میدهد که من از روزنامه پول بيرون نمیآورم بلکه از بغل نان، روزنامه بيرون میآورم و امروز نيز بيشترين هزينههای حزب توسط روزنامه تامين میشود و روزنامه نيز با يک چنگ و دندانی اداره میشود. ما سعی داشتيم تا جايی که میشود در حزب مردمسالاری اقتصاد مقاومتی را اجرا کنيم يعنی هزينهها را کاهش داديم و با حداقل هزينهها تلاش میکنيم. فارس: اشارهای داشتيد که حزب مردمسالاری مستقل است و از پائين به بالا شکل گرفته است و افتخارتان اين است که هيچ مقام دولتی در اين حزب دخيل نبوده است. و همچنين گفته بوديد يکی از دلايل تاسيس حزب مردمسالاری، وجود احزابی همچون مشارکت و کارگزاران بودند که به نوعی احزاب رانتی نيز تلقی میشوند و حزب مردمسالاری میخواست جدا از اين قدرتها باشد. آيا اينها را تائيد میکنيد؟ *حزب کارگزاران به دليل دولتی بودن پرو بال گرفت کواکبيان: ما بايد بپذيريم که بعضی از احزاب به دليل حضور در دولت ايجاد شدند و پر و بال گرفتند. مثلا همين حزب کارگزاران اواخر مجلس پنجم بود که يک اطلاعيه دادند و تعدادی حزب راه انداختند. در شورای مرکزی قبلی حزب مردمسالاری يازده نماينده مجلس حضور داشتند اما اينها در اثر يک انتخابات برگزيده شدند يعنی اينگونه نبود که چند نماينده مجلس حزب راهاندازی کنند. ما در اين جهت ادعا داريم که حزب مردمسالاری از پائين به بالا است و گردش نخبگان درون حزب وجود دارد، به جز دبيرکل که چند بار است تکراری شده بقيه اعضای شورای مرکزی گردشی بوده است و در هر دوره حداقل نيمی از اعضای شورای مرکزی تغيير میکنند و اين نشان میدهد که حزب مردمسالاری پويا و بانشاط است. فارس: قرار نيست دبيرکل حزب مردمسالاری تغيير کند؟ کواکبيان: آقای شکوهی عضو شورای مرکزی هستند اگر نقشه بکشند ما هم حرفی نداريم. (با خنده) فارس: رقيبی برای دبيرکلی داريد يا خير؟ کواکبيان: نه اينکه رقيبی نباشد و خود بنده نيز به دوستان پيشنهاد دادهام اما هرگاه کنگره برگزار میشود دوستان من را تحريک میکنند که دبيرکلی را ادامه دهم. *علت اعدام سرپرست روزنامه مردم سالاری در سيستان بلوچستان فارس: در مورد دو نفر از اعضای حزب مردمسالاری با نامهای يعقوب مهر نهاد و ديگری آقای نادری فرد سوال داشتم. چرا حزب مردمسالاری هيچگاه در مورد اعدام يعقوب مهرنهاد و دادگاه همايون نادری فرد موضعگيری نکرد؟ کواکبيان: اين همايون نادریفرد چه کسی بوده است؟ فارس: يعقوب مهرنهاد سرپرست روزنامه مردمسالاری در سيستان و بلوچستان بوده است و آقای همايون نادری فر دبير حزب مردمسالاری در استان آذربايجان غربی بوده است. کواکبيان: آقای نادری فر دستگير شده است؟ من خبر ندارم. فارس: آقای نادریفر فکر کنم سال ۸۶ دستگير و با وثيقه ۲۵۰ ميليونی آزاده شد اما پرونده وی هنوز در دادگاه است.سوالم اين است چرا تاکنون در مورد اين دو فرد حزب مردمسالاری واکنشی نشان نداده است. کواکبيان: من در مورد آقای نادریفر اطلاعاتی ندارم و ايشان در يک مدت کوتاهی مسئوليت حزب در استان آذربايجان غربی را به عهده داشت و قبل از حوادث ۸۸ نيز ما با استعفای ايشان موافقت کرديم و بعد از آن از وی خبری نداريم. آقای مهرنهادهم مسئوليت روزنامه را در استان سيستان بلوچستان برعهده داشت. سرپرستی روزنامه سه مدل دارد، يا يک نفر سرپرستی روزنامه در استان را برعهده میگيرد يعنی هم مسئول روزنامه، ويژهنامه، نمايندگی و توزيع میشود يا گاهی فقط مسئوليت توزيع روزنامه شما را دارد و يا اختصاصا برای شما کار میکند و نوع همکاری آقای مهرنهاد با ما همين حالت بود. فارس: يعنی سرپرست نبود؟ کواکبيان: خير حکم سرپرستی از ما دريافت نکرده بود. من دقيقا نمیدانم جرم ايشان چه بود. فارس: در ارتباط با گروهک تروريستی جندالله اعدام شد. کواکبيان: ما بعد از اجرای حکم آقای مهرنهاد متوجه شديم که وی مسئول توزيع روزنامه ما در استان سيستان و بلوچستان بوده است. ما درون تشکيلاتمان خيلی گزينش سفت و سختی نداريم و حداقل گزينشی انجام میدهيم که چنين چيزی اتفاق نيفتد. اما در مجموع هزاران عضو چنين مسائلی اتفاق میافتد. فارس: شما در زمان انتخابات رياست جمهوری ۹۲ رنگ سبز را به عنوان رنگ انتخاباتی خود انتخاب کرديد که حرف و حديثهای زيادی به دنبال داشت. کواکبيان: من همان موقع هم گفتيم که اين رنگها به مفهوم جنبش سبز نيست و اين را نيز در وزارت کشور اعلام کردم. فارس: صحيح اما بازتاب درستی داده نشد به همين دليل خواستم تا مجدد توضيح دهيد. کواکبيان: اگر اتفاقات ۸۸ پيش نمیآمد رنگ سبز اينقدر حساسيت برانگيز میشد؟ فارس: به هر حال شما در سال ۸۸ رياست ائتلاف مردمی حاميان ميرحسين موسوی را به عهده داشتيد. کواکبيان: عرض بنده اين است که آن کسی که رنگ نقرهای، فيروزهای و يا رنگ بنفش انتخاب میکند يک رنگ است و سبز نيز يک رنگ است. حال اتفاقی افتاده است و حساسيت به وجود آورده بودند. فارس: رنگ سبز انتخاباتی به يک گروه خاص نسبت داده میشد. کواکبيان: من اين رنگ را انتخاب کردم که بگويم ترسی نداريم. ما میخواستيم رنگ سبز را به عنوان رنگ انتخاباتی انتخاب کنيم و بگوييم اين رنگ هيچ ربطی به جنبش سبز ندارد. حتی اين را هم گفتم که رنگ سبز من مقداری رقيقتر است (با خنده) يعنی پوسترها رنگ سبز رقيق طراحی شده بود. فارس: اما همان زمان عدهای از کارشناسان اعلام کردند اين رنگ بندیها در راستای انقلاب رنگی و براندازی است. کواکبيان: محتوای سخنان و حرفها مهم است. اين رنگها کارهای تبليغاتی و انتخاباتی است. ما نيز به خاطر رنگ نيامده بوديم. فارس: اين بحث ۵۰ گل که گفته بوديد بايد شکفته شود. ۱۲ عدد آن اقتصادی و ۱۰ عدد آن سياسی بود درست است؟ کواکبيان: بله. فارس: به نظر شما از اين ۲۲ گلی که قرار بود شکفته شود در دولت آقای روحانی کاری صورت گرفته است؟ کواکبيان: ما در نظر داريم بيشترين هماهنگی را با دولت آقای روحانی داشته باشيم چون در ۷ سالی که گذشت وضعيت نابه هنجاری در فضای سياسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، روابط بينالملل پيش آمده بود. اخيرا روزنامهای تير زد که «پرز هم ژنو را تائيد کرد». ما در دوره آقای جليلی که دبير شورای عالی امنيت ملی بود در مورد مذاکرات بغداد، استانبول و آلماتی اينگونه صحبت نمیکرديم. شايد بنده در برخی مباحث میگفتم که چرا وقت تلف میکنيم و مذاکره برای مذاکره میکنيم اما بگونه ای حرف نمیزديم که به عنوان مثال موافقتنامهای امضا شده که مورد تائيد پرز است اما امروز برخی ها چنين مطالبی را در تيتر يک خود مینويسند. يعنی درباره موافقتنامهای که رهبری تائيد و تاکيد کردهاند که بايد در شاخصها و خط قرمزهای آن دقت شود، تيتر بزنيم که پرز، ژنو را تائيد کرد. اين نشان میدهد که کار برای رضای خدا صورت نمیگيرد. * ظرف يک ساعت میتوانيم غنیسازی ۲۰ درصد را از سر بگيريم فارس: شايد اين به دليل شفاف نبودن توافقنامه و اظهارات غربیها پس از توافقنامه باشد که میگويند ايران حق غنیسازی ندارد؟ کواکبيان: ما میگوييم که اختيار دست ماست و به محض اينکه آنها زير ميز بزنند ما نيز میگوييم تمام، به قول آقای ظريف ما ظرف يک ساعت میتوانيم غنیسازی ۲۰ درصد را از سر بگيريم. چون فناوری آن دست ما است. اما وقتی از اول به دنبال ۲۰ درصد نبوديم حالا هم اصراری نداريم که ۲۰ درصد را ادامه بدهيم که چند قطعنامه عليه ما صادر شود. اينکه در طول اين ۶ ماه هيچ قطعنامه جديدی عليه ما صادر نشود بزرگترين نعمت است و میتوانيم کارهای اقتصادی را پيگيری کنيم. فارس: اين مربوط به مسائل سياست خارجی است. آن ۲۲ گل که ۱۰ عدد آن سياسی و ۱۲ تای آن اقتصادی بود آيا در دولت شکفته شد؟ کواکبيان: شما به گونهای سوال میکنيد که انگار دولت روحانی در پايان کار است. اين دولت تازه در آغاز راه قرار دارد. فارس: بنده سوال را اينگونه مطرح میکنم که از نظر شما به عنوان يک ناظر آيا ۱۲ طرح اقتصادی و ۱۰ طرح سياسی در دولت صورت گرفته است يا خير؟ کواکبيان: آسيبشناسیهايی که آقای دکتر روحانی در گزارش ۱۰۰ روزه خود داشت بسياری از مواردی بود که ما در طرح خود انجام داده بوديم. يعنی جهتگيریهای اقتصادی دولت با طرحهای ما نيز همسويی دارد. فارس: بنده ارزيابی کلی شما را متوجه نشدم. شايد من سوالم را بد مطرح میکنم. کواکبيان: حرف من اين است که هنوز برای نتيجهگيری در مورد دولت زود است. فارس: من هم به دنبال نتيجهگيری نيستم. به عنوان مثال شما در نظر داشتيد اگر رئيس دولت شديد وام کم بهره بدهيد، بنابراين با توجه به اخباری که از دولت دريافت میکند آيا دولت در مسير اقتصادی با تفکراتی که شما داشتيد همسو هست يا خير؟ کواکبيان: به عنوان مثال ممکن است بنده بگويم که بحث کالای بهمن و اسفند يک کار مثبت يا منفی است.اما من میگويم اگر در درآمدها مشکل داريم بعد کالايی معنا ندارد. چون بالاخره بايد به مشکل معيشتی مردم رسيدگی شود؛ حال يکی سليقه سبد کالايی را دارد و يکی ديگر نيز میگويد همين مقدار را در زيرساختها هزينه کنيم. اما در کل نگاه هسمويی با دولت داريم. *در هر انتخاباتی فعال می شوم فارس: آقای کواکبيان برای مجلس دهم کانديدا میشويد؟ کواکبيان: ما فعلا تصميمی نگرفتهايم اما نظر من اين است که در هر انتخاباتی فعال باشم. فارس: ماجرای مجروحيت شما در عمليات فتحالمبين چه بود. کواکبيان: ما نزديک به يک سال به صورت داوطلبانه و بسيجی در جبههها حضور داشتم؛ من در مقاطع مختلفی به جبهه رفتم. اولين بار در۱۷ مهر ماه ۱۳۵۹ اعزام شدم. يعنی دقيقا ۱۷ روز بعد از جنگ و يک سال هم حضور بسيجی داشتم. ممکن است يک نفر حدود ۶ سال هم به جنگ رفته باشد، اما عضو سپاه بوده و به صورت ماموريتی به جنگ رفته است اما ما ماموريت نبوديم بلکه به صورت بسيجی و داوطلبانه اعزام میشديم. فارس: پس شماهم بسيجی بوديد،درباره چگونگی مجروحيت خود توضيح دهيد؟ کواکبيان: بنده در عمليات فتحالمبين به شدت از ناحيه پا و دست مجروح شدم اما چون مجروحيتم زير ۲۵ درصد است، بنياد شهيد چيزی به ما نمیدهد. (باخنده). فارس: زمان جنگ عضو کدام گردان بوديد؟ کواکبيان: بنده عضو يکی از گردانهای تيپ ۲ قائمِ لشکر علی ابن ابیطالب بودم که فرماندهی اين لشکر را شهيد زينالدين به عهده داشت و آن زمان نيروهای سمنان و قم ادغام شده بودند، بنده عضو بودم تا زمانی که تيپ مستقلی در سمنان تشکيل شد و فرماندهی آن بر عهده شهيد علیاکبر اخلاقی بود. * از بيسمچی فرمانده لشکر تا جنگ روانی در دوران دفاع مقدس فارس: در عمليات فتحالمبين مسئوليت شما چه بود؟ کواکبيان: بنده در عمليات فتحالمبين بيسيمچی و همراه فرمانده گردان بودم. اما در مقاطع ديگر و در قرارگاه خاتمالانبيا مدتی مسئوليت بخش جنگ روانی را بر عهده داشتم. مثلاً ايستگاههای راديويی نصب شده بود و ما متنهايی را به زبان عربی میخوانديم يا از طريق بلندگوهايی که در سنگرها نصب شده بود، میگفتيم سربازان عراقی، فرزندان صدام کجا هستند؟ شما برای چه آمدهايد؟ گاهی از طريق راديو زمانی که موشک جواب موشک بود؛ میگفتيم اهالی فلان خيابان بغداد، رد شويد که میخواهيم به شهر شما موشک بزنيم! معمولاً هم ۸۰۰يا ۷۰۰ متر اينطرف و آنطرف میخورد! ما اصلاً راضی نبوديم افراد غيرنظامی کشته شوند و میخواستيم با کسانی که در معرکه جنگ حضور داشتند، بجنگيم اين از لحاظ معيار شرعی و خط انقلاب برای مهم بود، لذا من مدتی با بخش جنگ روانی قرارگاه خاتم همکاری میکرديم. *رهبری گفتند مهريه شما زياد است و نمیتوانم خطبه عقدتان را بخوانم فارس: درباره خطبه عقد خود و اينکه چگونه مقام معظم رهبری خطبه شما را خواندند، برايمان توضيح دهيد. کواکبيان: من مسئول حزب جمهوری اسلامی سمنان و قائم مقام دبير حزب بودم، آن زمان مقام معظم رهبری دبيرکل حزب جمهوری اسلامی و همزمان با شهادت شهيد بهشتی و شهيد رجايی رئيسجمهور هم بودند؛ بنابراين ما از طريق حزب جمهوری اسلامی هماهنگ کرديم و خدمت مقام معظم رهبری رسيديم و ايشان هم خطبه عقد ما را خواندند. داستانی که باعث شد اين مساله مطرح شود حرفهايی مبنی براينکه «تذکر رهبری به همسر کواکبيان»، هرکس نمیدانست فکر میکرد مثلاً همسر بنده بدحجاب بوده که رهبری تذکر دادهاند! فارس: خب برايمان تعريف کنيد. کواکبيان: در خصوص و تسهيل ازدواج جوانان توصيهای از من خواسته بودند، من هم خاطره عقد خودم را برای آنها تعريف کردم؛ ما سال ۶۱ برای خواندن خطبه عقدمان نزد مقام معظم رهبری رفتيم؛ خانم بنده قبلاً نامزد اخوی ما -شهيد محمد کواکبيان- بود و زمانی که برادرم در جبهه شهيد شد ما با ايشان وصلت کرديم. از طرف ديگر اخوی همسرم نيز به شهادت رسيده بود؛ هنگامی که ما نزد آيتالله خامنهای رفتيم ايشان فرمودند مهريه شما چقدر است، ما گفتيم ۲۰۰ هزار تومان، که اين رقم سال ۶۱ زياد بود، آقا گفتند خيلی خوب، اما زياد است و ما خطبه عقد را نمیخوانيم. من به ايشان گفتم ما میخواستيم راه شهيد را ادامه دهيم چون اين رقم را اخوی گذاشته بودند؛ ايشان هم فرمودند از طرق ديگر راه شهيد را ادامه دهيد، خلاصه آقا خطبه عقد ما را خواندند اما در نهايت ما را مفصل نصيحت کردند که نبايد مهريه سنگين باشد! وقتی من اين خاطره را به خبرنگار آن نشريه گفتم آنها تيتر زدند که «تذکر رهبری به همسر کواکبيان»، حالا شما قضاوت کنيد، در حالی که همه اين خاطره عظمت است. * جنجال منبر رفتن کواکبيان در محرم سال گذشته فارس: آقای کواکبيان ماجرای منبر رفتن شما در محرم سال ۹۱ و اعتراضاتی که در پی آن صورت گرفت به چه دليل بود؟ کواکبيان: ما هر سال شب شام غريبان در مسجدی در ساری که محل حضور سمنانیهای مقيم ساری است، سخنرانی میکنم؛ آن سال که میخواستم سخنرانی کنم تريبون نبود و فقط يک منبر بود، آن هم نه از اين منبر بزرگها، بلکه در حد صندلی يک مقدار بزرگتر بود، ما هم رفتيم آنجا نشستيم اما نمیدانم کدام شير پاک خوردهای عکس گرفت و خصومت خود را هم نشان داد و نوشت «وليد بالای منبر»، ما را وليد هم کردند! اما من جواب ندادم، در برخی سايتها منتشر شد و امام جمعه بابل درباره اين قضيه گفت «هيچ با غيرتی نبوده که او را از منبر پايين بکشد؟!» حالا هيچ ربطی هم به من نداشت، بابل و ساری درگير بودند و آن دعوا را میخواستند سر من پياده کنند. فارس: حرف سياسی زده بوديد؟ کواکبيان: مشکل همين جا بود که هيچکس نگفت کواکبيان چه گفته است، همه گفتند وليد بالای منبر رفته است! حتی بعداً برخی افراد از مراجع تقليد استفتاء کردند که حکم منبر رفتن افراد شخصی چيست که پاسخ داده بودند «اشکال شرعی ندارد اما بهتر است افراد شخصی پرهيز کنند.» فارس: آقای دکتر چند تک واژه می گويم لطفا کوتاه به آن پاسخ بدهيد. فارس: شورای شهر؟ کواکبيان: نوعی بیبرنامگی اصلاحطلبان. فارس: انتخابات کواکبيان: يکی از مولفههای مهم مردمسالاری. فارس: دولت کواکبيان: همواره يک نوع سر در مقابل حرکتهای مردمی. فارس: ثروت کواکبيان: پديدهای که میتواند بسياری از ايمانها را بلرزاند. فارس: قدرت کواکبيان: اگر قدرت با تقوا نباشد سر از ناکجاآباد بيرون میآورد. فارس: اصولگرايان کواکبيان: عناصر خوبی مثل آقای مرحوم عسکر اولادی نيز در آنها يافت میشود. فارس: اصلاحطلبان کواکبيان: من فکر میکنم که بايد يک تعريف جدی از مجموعه اصلاحطلبان به عمل آيد. فارس: وزارت کشور کواکبيان: در دوره آقای رحمانی فضلی فکر نمیکنم دارای حاشيه زيادی باشد. فارس: امام خمينی (ره) کواکبيان: همه چيز انقلاب. فارس: مقام معظم رهبری کواکبيان: خلف صالح حضرت امام. فارس: مهدی هاشمی کواکبيان: بالاخره فرزند حضرت آيتالله هاشمی رفسنجانی است و ممکن است دچار خطاهايی شده باشد. فارس: حداد عادل کواکبيان: ايشان نيز از جمله اصولگرايانی است که میخواهد بگويد با جبهه پايداری نيست اما در حقيقت با اين جبهه هست. فارس: سعيد جليلی کواکبيان: آقای جليلی نيز از جمله جانبازان انقلاب اسلامی است که ای کاش برای انتخابات رياست جمهوری کانديدا نمیشد. فارس: باقری لنکرانی کواکبيان: نقطه اتصال بين جناحهای درون جبهه پايداری. فارس: غلامحسين الهام کواکبيان: معتقدم که گاهی کاسه داغتر از آش میشد. فارس: عليرضا زاکانی کواکبيان: نمايندهای است که در آنجايی که بايد خيس شود هيچگاه خودش را خيس نمیکند. فارس: محمدباقر قاليباف. کواکبيان: شهردار توانمند تهران. فارس: فائزه هاشمی کواکبيان: ايشان نيز از جمله فرزندان حضرت آيتالله هاشمی رفسنجانی هستند که فکر میکنم طرحهايی برای فعاليتهای مربوط به جامعه زنان دارد. فارس: اکبر هاشمی رفسنجانی کواکبيان: شناسنامه انقلاب. فارس: آيتالله مصباح يزدی کواکبيان: از جمله شخصيتهايی که در مورد مردمسالاری دينی نقطه نظراتش را دارای اشکال میدانيم. فارس: آيتالله مهدوی کنی کواکبيان: از جمله اساتيد اخلاق است که بنده بسيار دوستش دارم. فارس: موسوی خوئينیها کواکبيان: ايشان نيز از جمله اصلاحطلبانی است که در حال حاضر در مجمع روحانيون مبارز دبيرکل است. فارس: محمود احمدینژاد کواکبيان: انشاءالله هيچ وقت رئيسجمهور نشود. فارس: اسفنديار رحيم مشايی کواکبيان: يکی از به اصطلاح مشکلاتی که در دولت دهم برای احمدینژاد پيش آمد، ضمن اينکه آقای مشايی ممکن است شخصا به عنوان يک فرد آدم خوبی باشد اما افکار عجيب و غريبی دارد. فارس: اگر کوتاه پاسخ بدهيد ممنونتان میشويم. کواکبيان: بله وگرنه مقاله میشود (با خنده). فارس: ميرحسين موسوی کواکبيان: آرزو میکنم هرچه زودتر از حصر آزاد شود. فارس: مهدی کروبی کواکبيان: برای ايشان نيز همين آرزو را دارم. فارس: سيدمحمد خاتمی کواکبيان: آقای خاتمی دير تصميم میگيرد، اگر زودتر به تصميم برسد بهتر است. فارس: ناطق نوری کواکبيان: ايشان نيز از جمله شخصيتهايی هستند که نشان دادند که جاهايی که بايد به نفع نظام حرف بزنند ترس و واهمه ندارند. فارس: علی لاريجانی کواکبيان: آقای لاريجانی نيز سياستمدار اصولگرايی هستند که در اداره مجلس خودش را موفق نشان داده است. فارس: صادق لاريجانی کواکبيان: بالاخره در دستگاه قضايی وضعيت رو به سامانتر از قبل را به نمايش گذاشتند. فارس: فاضل لاريجانی کواکبيان: من خيلی با ايشان ارتباط نداشتهام. فارس: علیاکبر ولايتی کواکبيان: فکر میکنم که در مناظرهها خوب به کمک روحانی آمدهاند. فارس: غرضی کواکبيان: من دوستش دارم. فارس: محسن رضايی کواکبيان: شخصيت صاحب سبکهای اقتصادی و اصولگرايی که میتوانست بهتر از اين خدمت کند. فارس: محمدرضا عارف کواکبيان: فداکار انتخابات ۹۲. فارس: حسن روحانی کواکبيان: خداوند به ايشان توفيق دهد تا بتواند کشتی نابسامان اجرايی را به ساحل نجات برساند. فارس: محمدرضا باهنر کواکبيان: مردی برای همه فصول اصولگرايی. فارس: محمد اسماعيل کوثری کواکبيان: سردار سپاه که اميدواريم روابط بين الملل را بيشتر جدی بگيرد. فارس: علی مطهری کواکبيان: از دوستان خوبم. فارس: عبدالله نوری کواکبيان: من با ايشان کمتر برخورد دارم. فارس: محسن کديور کواکبيان: فعلا که به خارج رفته است، رهايش کنيد ديگر. فارس: عطاءالله مهاجرانی کواکبيان: مهاجرانی نيز ايضاً. فارس: سروش کواکبيان: دکتر سروش آدم متفکری است ولی نمیشود گفت که همه انديشههای وی ۱۰۰ درصد حقانيت داشته است. فارس: فتنه ۸۸ کواکبيان: معتقدم که بايد در اين باره تحليل جامعی صورت گيرد. شايد نقشی که بعضی از تندروها داشتند به يک سو ختم نشود يعنی همه تندروها دستاندرکار بودند. فارس: کارگزاران کواکبيان: تلاش میکنند که دولت را از دست ندهند. فارس: هولوکاست کواکبيان: من به شدت منکر آن میشوم و معتقدم نبايد عليه ما علم شود لذا با انکار احمدینژاد مخالفم. فارس: رژيم صهيونيستی کواکبيان: بايد جهت نابودی آن اقدام و دعا کنيم. فارس: انرژی هستهای کواکبيان: افتخارآفرينان کشور. فارس: مجلس ششم کواکبيان: مجلس مدافع حقوق ملت اما افراطی و تندرو. فارس: مجلس هشتم کواکبيان: خيلی محافظهکار. فارس: جبهه پايداری کواکبيان: زائده درون اصولگرايان که بايد حذفش کنيم. فارس: مستاجر ۴ ساله کواکبيان: منظورتان نمايندگان است يا دولت؟ اگر کسی با اين تفکر بيايد بهتر میتواند خدمت کند و احساس میکند که بالاخره میرود و ماندنی نيست. فارس: خانه احزاب کواکبيان: انشاءالله راهاندازی شود. فارس: الهه راستگو کواکبيان: من مخالف اخراجش از حزب بودم اما کار بسيار بدی انجام داد چون قسم خورده بود و نبايد قسم میخورد. فارس: مصطفی کواکبيان کواکبيان: الان دارد با شما مصاحبه میکند. (با خنده) فارس: از اينکه دعوت ما را پذيرفتيد از شما تشکر میکنيم. کواکبيان: بنده نيز به شما خسته نباشيد میگويم.
Copyright: gooya.com 2016
|