شنبه 12 بهمن 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

يادداشت "ديلی تلگراف" از آينده ايران: آيا روحانی گورباچوف ايران است؟

برای مردم: ليام هيگان يادداشت نويس روزنامه انگليسی "ديلی تلگراف" حضور حسن روحانی در داووس را مورد بررسی قرار داده و پرسش هايی جدی مطرح ميکند! آيا روحانی گورباچوف ايران است؟ آيا با حسن روحانی ميتوان معامله کرد؟ آيا ايران به قطب صادر کننده نفت خام تبديل ميشود؟ آيا ايران بازار خوبی برای کشورهای پيشرفته است؟

متن يادداشت ليام هيگان (۲۵ ژانويه ۲۰۱۴):

آيا حسن روحانی کسی است که می توان با او تجارت کرد؟ اين سوالی است که نوک زبان بسياری از شخصيت های مهم جهانی‌ بود که هفته گذشته در داووس برای چهل و چهارمين دوره اقتصاد جهانی گرد آمدند.

در ميان بحث‌های بی‌روح از جمله "دوباره شکل دهی جهان" و "فرو افتادن غول ها" برخی بحث‌های جذاب در اين گردهمايی سالانه مطرح شد. برای اولين بار طی يک دهه اخير رئيس جمهور ايران آنجا بود. نکته اين که او آرام بود، می خنديد و درباره "فعال کردن سياست خارجی" حرف می زد تا به "اهداف اقتصادی" خود برسد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


موقع چنين خواسته‌های اقتصادی‌ای فرا رسيده است. سال گذشته اقتصاد ايران ۵/۸ درصد سقوط کرد و حالا بدترين بحران مالی طی دو دهه اخيرش را تجربه می کند و اين غالباً به خاطر تحريم هايی است که ايران برای برنامه هسته‌ای‌اش با آن روبرو شده.

مساله‌ای نيست. رئيس جمهور اين کشور منفور(!) حالا به تمام جهان می گويد که" می خواهد تمام مشکلات سياسی و اقتصادی" را با "همکاری سودمند" با غرب حل کند: تنها با همکاری می توانيم زندگی بهتری را برای مردم مان تامين کنيم و صلح را تامين کنيم.

پيام اقای روحانی نمی توانست بيش از اين متفاوت با احمدی نژاد باشد که هشت سال زننده‌ای را بر صندلی رياست جمهوری نشست. حسن روحانی شصت و پنج ساله که انگليسی صحبت می کند و در گلاسکو دکترای حقوق گرفته، روحانی معتدلی به نظر می رسد و از زمان انتخابات در ماه ژوئن تا به امروز کارهای زيادی را برای آب کردن يخ روابط ايران و آمريکا انجام داده است.

روحانی تاکيد دارد که ايران می خواهد به برنامه هسته‌ای‌اش ادامه دهد، اما نه برای ساختن بمب.

او می گويد:«کشور من هيچ گاه هدفی غير از اهداف غير نظامی نداشته و ندارد» اين حرف‌ها به اندازه کافی اعتماد برانگيخت که به توافق ماه نوامبر با غرب بيانجامد که از دوشنبه قبل اجرايی شد. تحريم‌ها سر جايشان می مانند اما تسهيل می شوند و در عوض ايران بخشی از برنامه هسته‌ای‌اش را به تعليق درمی آورد تا راه را برای ارزی که به شدت به آن احتياج دارد باز کند. اگر ايران به قرارداد عمل نکند، خطر تحريم‌های بيشتر وجود دارد.

از طرف ديگر روحانی در حال و هوای خريد و فروش است. او خطاب به گروه ميهمانان گفت:«درهای ايران برای تجارت باز است.» و ادامه داد:« بيائيد از ايران ديدن کنيد و ببينيد که چه فرصت هايی برای سرمايه گذاری هست.» رئيس جمهور ايران تاکيد دارد که ظرف "سه ده آينده"، ايران به "يکی از ده قدرت اقتصادی دنيا" بدل خواهد شد. جمعيت حاضر در داووس فکر می کردند که اين يک فريبکاری است يا اين که ديوار برلين برای ايران فرو ريخته است.

ممکن است احمقانه به نظر برسد اما حقيقت دارد که ايران می تواند به يکی از پرقدرت‌ترين و موفق‌ترين اقتصادهای جهان بدل شود. با ذخيره نفتی صد و پنجاه و هفت ميليارد بشکه نفت، بسته به اين که چطور بشمريم سومين يا چهارمين کشوردارای نفت در جهان است و بايد يکی از مهمترين صادرکنندگان نفت خام باشد. بعلاوه اين کشور تصديق کرد که سی و چهار ميليارد مترمکعب گاز طبيعی دارد که پس از روسيه دومين کشور جهان محسوب می شود و ايران را به يکی از ذخاير عظيم انرژی در جهان بدل می کند.

مهمتر از همه اين که مردم ايران تحصيلکرده اند و درصد باسوادها در اين کشور نزديک به استاندارد جهانی است. دانشگاه‌های متعدد اين کشور از حالت ايده آل بسيار فاصله دارند، اما مهندسان و دانشمندان شايسته‌ای در اين کشور وجود دارد. اين کشور در روزهايی که پرشيا خوانده می شد، ارتباطات گسترده تجاری‌ای داشت. شرکت نفت بريتانيا به عنوان شرکتی ايرانی- بريتانيايی در اوايل قرن بيستم شروع به کار کرد و ميراث آن روزگار امروز با ما هست.

هيگان ادامه ميدهد؛ روحانی پيش از داووس و حتی در حول و حوش انتخابات ماه ژوئن چندين سخنرانی درباره اقتصاد داشت و به نياز کشور هشتاد ميليونی ايران که بيش از نيمی از آنها زير سی و پنج سال هستند، اشاره کرد و حالا اين ايده را مطرح می کند که ايران نوظهورترين بازار برای سرمايه گذاری در کره زمين است.

نکته مهم البته متوقف کردن تحريم هاست. حالا که تحريم‌ها اندکی تسهيل شده، صادرات نفت ايران بايد به بالاتر از يک ميليون بشکه در روز برسد که هنوز کمتر از نصف ميزانی است که پيش از آخرين دور تحريم‌ها در سال ۲۰۱۱ بود.

رفع تحريم بيمه شرکت‌های اروپايی برای نفت ايران هم باعث می شود تا روحانی به ثبات برسد و بتواند نفت را با غذاهای وارداتی، دارو و ديگر مايحتاج معامله کند. اما تحريم بانکی هنوز پابرجاست و نقل و انتقال دارايی‌های ايران را به حساب‌های دولت اين کشور مسدود می کند.

اگر اين مشکل هم رفع شود، روحانی از خوشحالی ذوق خواهد کرد؛ نه تنها از جهت ديپلماسی بلکه از جهت تجارت. روحانی لبحند به لب با گروهی از شرکت‌های نفتی اصلی جهان در داووس ديدار کرد تا ببيند کدام يک تحت قراردادی از امسال می توانند به ايران برگردند. دليلی برای دو طرف وجود ندارد که ايران دوباره نتواند به توليد روزی سه ميليون بشکه که در نيمه دهه نود داشت، بازگردد. در دوران پيش از انقلاب، ايران روزی پنج ميليون بشکه صادر می کرد. چنين حجمی از صادرات، ايران را دو برابر مهمتر از کويت می کند که چشم انداز آن باز کردن بازار جهانی بسته انرژی است و فشاری مثبت برای شرکت‌های نفتی غربی است.

"آيا روحانی گورباچف ايران است؟" اين سوال ديگری بود که در ذهن خيلی‌ها در داووس می چرخيد. گورباچف قصد نداشت اتحاد جماهير شوروی را متلاشی کند، بلکه می خواست پيچ و تابی به آن بدهد تا حفظ شود. بله، گورباچف قوی بود، اما با آن چيزی که روحانی در داخل و خارج از کشور روبروست، بايد بسيار قوی تر باشد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016