چهارشنبه 6 فروردین 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مسعود رجوی و «پرفسور راج بالدو» و جایزه «خدمات بشردوستانه بین‌المللی»، ایرج مصداقی

ايرج مصداقی
در سال ۱۳۶۳ هواداران مجاهدین در دهلی نو، «پروفسور راج بالدو» را به تور انداختند و او راضی شد با کمترین هزینه و قیمت جایزه‌ای را دست‌‌ و پا کرده و به مسعود رجوی اهدا کند. به این ترتیب «روغن چراغ ریخته نذر امامزاده شد». خدا را شکر که مسعود رجوی در ازای این لطف و کرامت مجبور نشد «به خال هندویش بخشد سمرقند و بخارا را» و تنها «دل بدان دو سنبل هندو» نهاد

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ویژه خبرنامه گویا

فکر می‌کردم آنقدر هشیاری در رهبری مجاهدین هست که پس از انتشار مقاله‌ی «انتخاب مریم رجوی به عنوان «پرافتخار زن سال ۲۰۱۳» و پروفسور «راج بالدو»، موضوع را به سکوت گذرانده و دیگ «پروفسور راج بالدو» را هم نزنند.

http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-59597.html

اما ظاهراً این روزها رهبری عقیدتی مجاهدین در کمتر زمینه‌‌ای به ویژه اگر در ارتباط با فعالیت‌های ایشان باشد از خود خویشتنداری نشان می‌دهد و همین کار را برای مجاهدین سخت‌تر می‌کند.

مسعود رجوی که پند «حافظ» را به گوش نگرفته و «عرض شعبده با اهل راز کرده» بود در خشم از شکسته شدن «بیضه در کلاه»، یکی از چهره‌های نقاب‌دار مجاهدین را سراسیمه به صحنه فرستاد تا هم از «حق» «رئیس جمهور برگزیده‌ی مقاومت» که توسط «پروفسور راج بالدو» به مقام «پرافتخار زن سال ۲۰۱۳» انتخاب شده بود دفاع کند و هم «حق»‌ کسانی را که منتقد این گونه «شعبده‌ بازی‌»‌ها هستند کف دست‌شان بگذارد.

«اسماعیل هاشم‌زاده‌ ثابت»! که با وجود زندگی در پاریس جرأت نمی‌کند با نام واقعی خود مسئولیت نوشته‌اش را به عهده بگیرد و از فرط افلاس تنها در «آفتابکاران»، سایت زاپاس مجاهدین با چشم‌بستن بر وجدان و اخلاق به فحاشی و اتهام زنی به منتقدین مجاهدین مشغول است، در مطلبی سراسر جعل و فریب و دروغ و بهتان با عنوان «دلداریِ اطلاعات آخوندی و موش مرده خائن به «دوستان!» به زعم خود زرنگی کرده و بدون آن که نامی از «پروفسور راج بالدو» بیاورد کوشید به انجمن «معتقدان به خدا» و جایزه‌ای که به مریم رجوی داده است اعتبار دهد. او در نوشته‌‌اش مدعی شد:‌

«پس از معرفی خانم رجوی بوسیله یك انجمن حقوق بشری هندی مستقل و باسابقه و دارای رتبه مشورتی سازمان ملل، به نام «معتقدان به خدا» بعنوان «پرافتخارترین زن» سال 2013، مزدوران رنگارنگ وزارت اطلاعات، دستپاچه هریك به صحنه آمدند و سوزش درونی و حقد و كینه ضدانقلابی شان را به اشكال مختلف به نمایش گذاشتند تا به خیال خام خود از ارزش و اعتبار آن كم كنند»

http://www.aftabkaran.com/maghale.php?id=3832

با مروری کوتاه به تیتر و محتوای مقاله‌ی «اسماعیل هاشم‌زاده ثابت» به سادگی می‌توان پی برد که چه کسی دچار «سوزش درونی و حقد و كینه ضدانقلابی» شده است.

در مقاله‌ی «انتخاب مریم رجوی به عنوان «پرافتخار زن سال ۲۰۱۳» و پروفسور «راج بالدو» توضیح دادم «پروفسور راج بالدو» که مجاهدین می‌کوشند او را «دانشمند»، «فیلسوف گیتیشناسی» و کسی که روی «تئوری کیهانی» کار می‌کند جا بزنند در واقع یک کف‌بین و طالع‌بین هندی است که به قول مولوی از روی مصلحت «کریم» خوانده شده است:

«از برای مصلحت، مرد حکیم
دمب خر را بوسه زد خواندش کریم»

mesdaghi032514g.jpg

هرکس که با شیوه‌های معمول مجاهدین آشنا نباشد با خواندن و یا شنیدن عنوان «تئوری کیهانی» و «فیلسوف گیتی‌شناس»، «تئوريسين فلسفه تکامل»‌ پیش خود فکر می‌‌کند لابد با استفان هاوکینگ دیگری روبرو‌ست و از خود شرمنده می‌شود چرا این دانشمند نامی را که جهان در حیرت از کشفیات اوست نمی‌شناسد.

هرچند کف‌بین «گیتی‌شناس» روی دست هاوکینگ بلند شده و معتقد است که وی «دارای هیچ نظریه‌ی معتبری در مورد جهان نیست.»! و معتقد است که «تئوری‌های علمی معمولاً غلط هستند و با گذشت زمان بهبود پیدا می‌کنند و همچنان مشخص نیست که تا چه اندازه دقیق‌اند.»

http://www.internationalreporter.com/News-13994/hawking-holds-no-credible-theory-of-the-universe-faith-series-2.html

در مقاله‌ی یاد شده برای این که میزان تخصص و کارایی «پروفسور راج بالدو» در طالع بینی و کف‌بینی را که مدعی تبحر در آن است نشان دهم، اشاره کردم که او بارها به دعوات صدام حسین به عراق سفر کرده و به معاونان او مشاوره داده و در مجلس ملی عراق سخنرانی کرده است.

http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-59597.html

در هنگام نگارش این بخش از مقاله به فکر صدام حسین بودم که در تنهایی سلول یا پیش از آن در مخفیگاهی که پنهان شده بود و یا هنگامی که فرزندانش توسط حمله‌ی جنگنده‌‌های آمریکایی به قتل رسیدند با به خاطر آوردن معجزات و کرامات طالع‌بین هندی و کلاهی که بر سر او گذاشته بود دچار چه خشمی شده و چقدر افسوس خورده که چرا سرمایه‌های مردم عراق را خرج مشاوران و کف‌بین‌هایی چون او کرده بود.

«اسماعیل هاشم‌زاده ثابت»! سپس آسمان و ریسمان به هم بافته و در پاسخ به مقاله‌ی مستدل و مستند من مدعی شده است:‌

«برای كم اهمیت جلوه دادن این انتخاب و به منظور بی اعتبار نشان دادن انجمن مزبور و برای اینکه ضرب آن را بگیرد، از تٍرم متداول «دایره نفاق» در فیلمهایی که در ایران بر علیه مجاهدین و برای مقابله با گسترش هوادارانشان سی سال متمادی درحال تکرار است استفاده کرده والگوی شعارهای نماز جمعه و جماعت ولایت فقیه یعنی از ترم «صدام حسین» و رابطه اش با مسئول این سازمان غیردولتی در زمان صدام حسین ودیدارش از عراق را به عنوان فاکت آورده تا اعتبار آن را مخدوش نماید .»

http://www.aftabkaran.com/maghale.php?id=3832

کاتب مجاهدین، یک مشت جملات و عبارات بی سر و ته و بی‌معنی را پشت‌هم آورده تا ضمن آن که «گسترش» روز افزون هواداران مجاهدین «در سی سال متمادی» را نتیجه می‌‌گیرد بر «اعتبار» مسئول سازمان غیردولتی فوق هم تأکید کند. اما ای کاش وی و رهبری عقیدتی مجاهدین، پند فرخی سیستانی را به گوش می‌گرفتند که می‌گوید:

«بس کسا کاندر گهر و اندر هنر دعوی کند
همچو خر در یخ بماند چون گَهِ برهان بود»

نمی‌دانم این چه انجمن «معتبری» است که مجاهدین می‌کوشند به هیچ عنوان نام رئیس آن «پرفسور راج بالدو» را نیاورتد. پروفسوری که مدعی بنیانگذاری «دین مدرن جهانی» به نام «FAITH» و کتابی مقدس به همین نام است. مردی که مدعی است قادر به پیش‌بینی وقوع زلزله نیز هست.

http://www.internationalreporter.com/News-11240/more-earthquakes-may-occur-due-to-sun-flares-faith.html

البته بده و بستان بین پروفسور و رهبری عقیدتی مجاهدین، مضحکه‌ی سایت‌های وابسته به رژیم هم شده است. این هم یکی از معجزات رهبری مجاهدین است که گزک به دست دشمنان مردم ایران می‌دهد و بعد هم از این می‌نالد که چرا دلسوزان میهن در بند، خبط‌های استراتژیکی، تاکتیکی، سیاسی، ایدئولوژیک، تشکیلاتی وی را که باعث آبروریزی برای اپوزیسیون و بی‌اعتمادی مردم و هدر رفتن خون مجاهدین و لکه دار شدن مبارزات مردم ایران می‌شود به رویش می‌آورند!

طرفه آن که «ضرب» این «جایزه» و «عنوان پرافتخار»، پیشتر توسط سایت رسمی مجاهدین و سایت «همبستگی ملی» با عدم انتشار خبر آن گرفته شده بود! و از این بابت سایت‌های مزبور نیز از قرار معلوم در «خط وزارت اطلاعات» هستند. (سایت‌های عربی و انگلیسی مجاهدین به این خبر پوشش داده بودند، اما سایت فارسی که مخاطب آن ایرانیان و فارسی‌زبانان هستند نه!)

برای نشان دادن «اعتبار» «انجمن مزبور» و رئیس «خوشنام و معروف» آن که علاوه بر «تئوری‌‌ زمینی» در «تئوری کیهانی» هم دست دارد بایستی گریزی به ۳۰ سال پیش بزنم تا رابطه‌ی ویژه‌ی مسعود و مریم رجوی با «پروفسور راج بالدو»‌ را نشان دهم.

سفر سیاحتی – زیارتی راج بالدو به پاریس

mesdaghi032514f.jpg

در سال ۱۳۶۳ هواداران مجاهدین در دهلی نو، «پروفسور راج بالدو» را به تور انداختند (۱) و او راضی شد با کمترین هزینه و قیمت جایزه‌ای را دست‌‌ و پا کرده و به مسعود رجوی اهدا کند. به این ترتیب «روغن چراغ ریخته نذر امامزاده شد». خدا را شکر که مسعود رجوی در ازای این لطف و کرامت مجبور نشد «به خال هندویش بخشد سمرقند و بخارا را» و تنها «دل بدان دو سنبل هندو» نهاد.

این گونه بود که جایزه‌ی «خدمات بشردوستانه بین‌المللی» ۱۹۸۳-۱۹۸۴ توسط «مجمع ائتلاف ملی هندوستان- جامعه صلح جهانی» به مسعود رجوی اهدا شد.
جایزه‌ی «خدمات بشردوستانه بین‌المللی» لوحی نقره‌‌ای بود که از بازار «سید‌اسماعیل » دهلی نو(۲) با قیمت بسیار ارزانی تهیه و روی آن متن زیر حک شد:

mesdaghi032514e.jpg

«مجمع ائتلاف ملی
هیئت داوران مجمع ائتلاف ملی جامعه صلح جهانی (شاخه‌ی حقوق بشر) آقای مسعود رجوی مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران و مسئول شورای ملی مقاومت ایران را که در اورسورواز فرانسه اقامت دارد، بخاطر خدمات برجسته‌ی بشردوستانه‌اش در سطح بین‌المللی در ۱۹۸۳-۱۹۸۴ مورد داوری قرار داده است. سرپرست هیئت داوران و رئیس مجمع ائتلاف ملی پروفسور راج بالدو بر اساس پیشنهادات هیئت داوران با خوشوقتی جایزه‌ی خدمات بشردوستانه‌ی بین‌المللی ۱۹۸۳-۱۹۸۴ را به خاطر اقدامات ارزشمند آقای مسعود رجوی در زمینه‌ی حقوق بشر به او اهدا خواهد نمود.

دهلی نو – ۷ آوریل ۱۹۸۴

پرفسور راج بالدو سرپرست هیئت داوران ، رئیس مجمع ائتلاف ملی

- جایزه در پاریس اهدا می‌شود – ژوئن ۱۹۸۴»

نشریه مجاهد شماره‌ی ۲۲۳ جمعه بیستم مهرماه ۱۳۶۳

مجاهدین که با بحران کناره‌گیری ابوالحسن بنی‌صدر از شورای ملی مقاومت روبرو بودند برای تحت‌الشعاع قراردادن آن نزد هواداران‌شان نیاز به یک هیاهو داشتند و چه کسی بهتر از «پروفسور راج بالدو» و جایزه‌‌‌ی «ارزشمند»ش.
به همین خاطر مسعود رجوی با یک نبش قبر و تأخیری ۵ ماهه، «پروفسور راج‌ بالدو» را به پاریس کشاند تا اهمیت خود در سطح جهانی را به رخ هواداران مجاهدین بکشاند.

جایزه‌ی مزبور در ماه آوریل ۱۹۸۴(اردیبهشت ۶۳) به مسعود رجوی تعلق گرفته بود و خبر آن در نیم صفحه‌ی نشریه‌ی مجاهد شماره‌ی ۲۰۰ مورخ ۶ اردیبهشت ۱۳۶۳ در کنار اخبار مربوط به «گسترش حمایت‌های بین‌المللی از سیاست‌های صلح‌خواهانه‌ی شورای ملی مقاومت» انتشار پیدا کرد.

نیاز مسعود رجوی به هیاهو، چنان شأنی به «پروفسور راج بالدو» بخشید که پس از گذشت ۵ ماه از «اعطای جایزه»، به جای نیم صفحه، ۴ صفحه‌ی نشریه‌ی مجاهد و از جمله صفحه‌ی اول، به سفر او و اهدای جایزه‌اش به مسعود رجوی اختصاص یافت.

«پروفسور راج‌بالدو» در مهرماه ۱۳۶۳ به دعوت مسعود رجوی به پاریس سفر کرد تا ضمن سیاحت به خرج مجاهدین، به زیارت وی شتافته و طی مراسمی شخصاً در اورسورواز «جایزه‌ی بین‌المللی» را به او اهدا کند.

مجاهدین می‌دانستند سفر مسعود رجوی به هند برای دریافت این جایزه که کوچکترین ارزشی نداشت جدا از مخاطرات امنیتی (۳) باعث مضحکه‌ی رسانه‌ها و محافل سیاسی خواهد شد. به همین دلیل ادعا کردند:

«پس از تصویب جایزه به نام برادر مجاهد مسعود رجوی از آن جا که مسافرت خود او به هند امکان‌پذیر نبود. مجمع ائتلاف ملی تصمیم گرفت رئیس خود را که در عین حال سرپرست هیئت داوران نیز می‌باشد برای اهدا جایزه به پاریس بفرستد.»
نشریه مجاهد شماره‌ی ۲۲۳ جمعه بیستم مهرماه ۱۳۶۳

از لحظه‌ی ورود پروفسور «راج بالدو» به پاریس تا دم خروج وی از فرانسه، اعضای مجاهدین به دستور مسعود رجوی در نقش راننده و راهنمای تور و ... در خدمت او بودند تا سرویس کاملی در اختیار وی قرار دهند. البته او نیز از کف‌بینی مجانی برای آن‌ها غافل نبود. چه لاطاعلاتی «پرفسور» به عنوان «کف‌بینی» و «طالع‌بینی» تحویل آن‌ها داد بماند. چه افتضاحاتی در دوران سیاحتش در پاریس به وجود آورد خدا می‌‌داند. به همین دلیل مجاهدین که سابقه‌‌ی او را داشتند این بار برخلاف انتظار «پرفسور راج‌بالدو»، صلاح ندانستند وی را که دهه‌ی نهم عمرش را سپری می‌کند به پاریس دعوت کنند (۴) و اهدای جایزه «پرافتخار» به «رئیس جمهور برگزیده مقاومت» مریم رجوی، از راه دور صورت گرفت.

mesdaghi032514d.jpg
اهدای جایزه به مسعود رجوی در مهرماه ۱۳۶۳ در حضور محمود عضدانلو، شهرزاد حاج‌سیدجوادی، سرهنگ معزی، دکتر صالح رجوی، بهمن اعتماد، حاج‌خلیل رضایی، مادر رضایی‌ها، مریم عصدانلو، خانم آریافر- ناخدا آریافر (۵) صورت گرفت.
مجاهدین در توضیح جایزه‌ی مزبور نوشتند:‌

«ضمن سیزده سالی که از تأسیس مجمع ائتلاف ملی در رابطه با جامعه‌ی صلح جهانی می‌‌‌گذرد این دومین بار است که اتقاق آرا کامل حاصل شده و جایزه به برنده‌ی آن تحویل داده می‌شود. نخستین بار جایزه‌ی سال ۸۲- ۸۳ بر همین اساس به نیکلای چائوشسکو رئیس جمهور رومانی تعلق گرفت و به او اهدا گردید. مجمع ائتلاف ملی همه ساله در چهار رشته جوائزی را در سطح جهان به داوری می‌گذارد که عبارتند از :‌

- جایزه‌ در زمینه حقوق بشر مربوط به خدمات بشردوستانه بین‌المللی
-جایزه صلح جهانی
-جایزه تفاهم بین‌المللی
- جایزه‌ی ائتلاف‌های بین‌المللی

از نظر ارزش‌گذاری هر چهار نوع جایزه هم سطح هستند. برخی از شخصیت‌هایی که تاکنون جوایزی در رشته‌های فوق دریافت کرده‌‌اند عبارتند از خانم گاندی، ملکه الیزابت دوم، جرج تامپسون رئیس پارلمان بریتانیا، نیکلای چائوشسکو (جایزه صلح جهانی)»

نشریه مجاهد شماره ی ۲۲۳ جمعه بیستم مهرماه ۱۳۶۳

mesdaghi032514c.jpg
اما نکته‌ی حائز اهمیت که نشان‌دهنده‌ی «اعتبار» جایزه‌ی مزبور و «اعطا کننده» و «دریافت‌کننده‌» آن است در این نکته نهفته که مسعود رجوی دو جایزه از چهار جایزه‌ی فوق را دریافت کرده بدون آن که کسی متوجه آن شود:

«در آخرین نشست هیئت گزینش مجمع ائتلاف ملی هند، جایزه‌ی صلح این مجمع برای سال‌های ۱۹۸۳- ۱۹۸۴ به اتفاق آرا به برادر مجاهد مسعود رجوی تعلق گرفت که طی پیامی از سوی پرفسور «راج بالدو» رئیس مجمع، اعلام گردید. خبر اختصاص جایزه‌ی صلح به برادر مجاهد مسعود رجوی، در هند بازتاب گسترده‌ای داشت و توسط سه خبرگزاری و ده‌ها روزنامه و نشریه‌ی هندی منعکس گردید.»

mesdaghi032514b.jpg
مجاهد شماره‌ی ۲۰۰ پنج‌شنبه ششم اردیبهشت ۱۳۶۳ صفحه‌ی ۳

مجاهدین در ماه اردیبهشت ۱۳۶۳مدعی بودند که مسعود رجوی جایزه‌ی «صلح» این «مجمع» را دریافت کرده و در مهرماه ۱۳۶۳ مدعی شدند که جایزه‌ی «خدمات بشردوستانه بین‌المللی» که متفاوت از اولی است به او اهدا شده!

نه مجاهدین و نه «هیئت گزینش مجمع ائتلاف ملی هند» نمی‌دانستند به سوژه‌ی مورد نظرشان کدام جایزه را اهدا کرده‌اند؟!

ظاهراً «کف‌بین» هندی بعد از انداختن رمل و اسطرلاب به این نتیجه رسیده بود که جایزه «خدمات بشردوستانه بین‌المللی» شگون بیشتری برای مسعود رجوی به عنوان «مشتری» دارد و اعضا و سازمان‌های عضو شورای ملی مقاومت هم دلشان خوش بود که به رئیس‌شان «جایزه» اهدا شده است. کم و کیف جایزه و اهدا کننده‌ی آن مهم نبود.

اشاره‌ام به سفرهای متعدد «پروفسور راج بالدو» به عراق و مشاوره دادن وی به صدام حسین و معاونان او در مقاله‌ی قبلی‌ام، به رهبری عقیدتی مجاهدین بر خورد و با یک فرار به جلو موضوع شعارهای «نماز جمعه» علیه صدام حسین و ... را پیش کشید. باید دید این بار موضوع جایزه به چائوشسکو را که میهمان ویژه‌ی خامنه‌‌ای بود و چند روز پس از گل‌گذاشتن بر قبر خمینی در کشورش به جوخه‌ی اعدام سپرده شد، چگونه رفع و رجوع می‌کنند.

در اردیبهشت‌ماه ۱۳۶۳ و قبل از این که مسعود رجوی به عراق عزیمت کند مجاهدین در مورد اهمیت «مجمع» فوق و «پروفسور راج بالدو» نوشته بودند:

«ریاست مجمع، به عهده‌ی پروفسور «راج بالدو» از چهره‌های خوشنام و معروف هند است. وی که از شخصیت‌های نزدیک به خانم گاندی است، تاکنون در رابطه با مقاصد صلح‌جویانه‌ی مجمع، سفرهایی به کشورهای مختلف جهان و منجمله کره‌ی شمالی، انگلیس، رومانی، مصر و ... نموده و مذاکراتی با مقامات این کشورها داشته است.»

مجاهد شماره‌ی ۲۰۰ پنج‌شنبه ششم اردیبهشت ۱۳۶۳ صفحه‌ی ۳

فکر نمی‌کنم نیازی به ذکر سوابق مشعشع کیم ایل سونگ رهبر وقت کره شمالی و رابطه‌ی‌ ویژه‌اش با رهبران جمهوری اسلامی باشد. قطعاً مجاهدین مدعی نیستند که «کیم ایل سونگ» و رابطه اش با «مسئول این سازمان غیردولتی» و دیدار وی از کره‌‌ی شمالی، «الگوی شعارهای نماز جمعه و جماعت ولایت فقیه» بوده است.
آیا ارتباط «پرفسور» و «انجمن معتبر» با دیکتاتورهایی از قبیل کیم‌ایل سونگ، نیکلای چائوشسکو، صدام حسین، از یک سو و سوابق بریتانیا در هند و ملکه بریتانیا و رئیس پارلمان بریتانیا و پرنس چارلز و ... از سوی دیگر سمت‌گیری مشخصی را نمی‌رساند؟

مجاهدین پس از تغییر نام این «مجمع» به «انجمن معتقدان به خدا» به فکر استفاده‌ی دوباره از آن افتاده و دست به دامان «پروفسور راج بالدو» و «انجمن حقوق بشری هندی مستقل و باسابقه و دارای رتبه مشورتی سازمان ملل» او شدند تا مریم رجوی را «نمک‌گیر» کرده و برای اولین بار در حیات این انجمن، عنوانی «پرافتخار» را به او هدیه کند. و بنا به ادعای «پرفسور راج بالدو» مریم رجوی که در سیاست به ایندیرا گاندی و در فعالیت‌های اجتماعی به مادر ترزا پهلو می‌زند در رقابت با سونیا گاندی و میشل اوباما این جایزه را ربود. (۶)

«پروفسور راج بالدو» طی سی سال و در دو مقطع، جوایز «انجمن معتبر» و «مستقل» خود را به زوج رجوی اهدا کرده و از این حیث در جهان نمونه است.

مجاهدین ۳۰ سال پیش بر اساس ادعای کذبی مدعی شده بودند:
«مجمع ائتلاف ملی در سال ۱۹۷۱ با هدف مبارزه در جهت صلح و خلع سلاح جهانی تأسیس گردید. در این مجمع ۳۰۰ نماینده‌ی پارلمان هند و تعداد بسیاری از نمایندگان مجالس ایالتی و شخصیت‌های هند عضویت دارند. مجمع ائتلاف ملی، وابسته به «کمیته صلح جهانی» سازمان ملل متحد است.»
مجاهد شماره‌ی ۲۰۰ پنج‌شنبه ششم اردیبهشت ۱۳۶۳ صفحه‌ی ۳

«مجمع ائتلاف ملی» ترجمه‌ی دقیق نام این سازمان نیست. مجاهدین از کلمه‌ی «ائتلاف» که معادل Coalition است به جای «هم‌پیوندی» و «یکپارچگی» که معادل integration است استفاده کردند تا در ذهن شنونده و خواننده‌ی ایرانی به بار سیاسی آن بیافزایند و این کار آگاهانه صورت می‌گرفت و به همین دلیل از ذکر معادل انگلیسی آن خودداری می‌کردند. نام این انجمن «« national-integration-assembly یا «مجمع هم‌پیوندی ملی» بود.

http://www.godbelievers.org/about/national-integration-assembly

در سال‌های اخیر نام این سازمان به «انجمن معتقدان به خدا» تغییر یافته است.

http://www.godbelievers.org

در مورد ادعای واهی مجاهدین در مورد وابستگی این انجمن به «کمیته صلح جهانی» سازمان ملل متحد هم بایستی بگویم، چنین کمیته‌ای وجود خارجی نداشت و ندارد که انجمن معتبر «مجمع ائتلاف ملی هند» در سال ۱۹۸۴ به آن وابسته باشد. دو دهه بعد در سال ۲۰۰۵ «کمیسیون ایجاد صلح سازمان ملل متحد» تأسیس شد که وظایفی متفاوت دارد.

مجاهدین همچنان برای معرفی «پروفسور راج بالدو» علاوه بر رئیس «انجمن معتقدان به خدا» از عنوان دهان‌پرکن «رئیس هیأت صلح جهانی» هم استفاده می‌کنند.

http://www.mojahedin.org/pages/printNews.aspx?newsid=52959

در طول سی سال گذشته یک چیز تغییر کرده است. در سال ۱۹۸۴ مجاهدین خبر از آن می‌دادند که اهدای «جایزه‌ی صلح» انجمن مزبور به مسعود رجوی «توسط سه خبرگزاری و ده‌ها روزنامه و نشریه‌ی هندی» و البته نه بین‌المللی و اروپایی و آمریکایی و به ویژه فرانسوی منعکس گردید! اما این بار در دوران «اعتلای روز‌افزون مقاومت» و عصر رسانه‌ها اعطای جایزه‌ی «پرافتخار زن سال ۲۰۱۳» تنها در سایت پروفسور راج‌بالدو انعکاس می‌یابد و وبلاگ‌‌های هواداران مجاهدین.

ایرج مصداقی ۶ فروردین ۱۳۹۳

www.irajmesdaghi.com
[email protected]

پانویس:
۱- به تور انداختن وی داستانی طولانی دارد. چنانچه مجاهدین مایل باشند می‌توانم جزئیات آن را نیز شرح دهم.

۲- چنانچه رهبری عقیدتی مجاهدین و کاتب ایشان اصرار دارند می‌توانم چگونگی تهیه‌ی لوح نقره‌ای و حوادث پس از آن در جریان سفر وی به پاریس و بازگشت به دهلی‌نو و ... را توضیح دهم.

۳- علیرغم این که مجاهدین در تبلیغات‌شان روی روابط راج بالدو و خانم گاندی تأکید می‌کردند اما از این که دولت هند به خواست رژیم وی را بازداشت و یا تحویل رژیم بدهد هراس داشتند.

۴- امیدوارم این مقاله باعث شود مجاهدین برای سنگ روی یخ کردن من هم که شده او را به پاریس دعوت کنند تا بلکه آخر عمری به پاس خدماتش به سفر سیاحتی – زیارتی دیگری دست یابد.

۵- این مراسم ۴ ماه قبل از «انقلاب ایدئولوژیک» و طلاق مریم عضدانلو و مهدی‌ابریشم‌چی برگزار شد. افراد حاضر در مراسم اعطای جایزه، بنا به صلاحدید و انتخاب مسعود رجوی دست‌چین شده‌ بودند. نگاهی به ترکیب آنان نشان می‌دهد که از مدت‌ها پیش تمهیدات «انقلاب ایدئولوژیک» و «ارتقای درونی» مجاهدین و کسانی که قرار بود در آن نقش آفرینی کنند در ذهن مسعود رجوی فراهم می‌شد و سوژه‌ها در کنار هم قرار می‌گرفتند.

در جریان سخنرانی مسعود رجوی در مراسم ازدواج او و مریم عضدانلو، وی سرهنگ خلبان معزی و ناخدا آریا فر را مخاطب قرار داد و از آن‌ها که «آسمان‌» ها و «دریا»‌ها را به تسخیر خود در آورده بودند برای «عظمت» کار خود و مریم شهادت طلبید و کوشید از پدر و مادر رضایی‌ها به عنوان پدر و مادر «عروس و داماد» بهره‌برداری کند. همچنین پس از ازدواج و انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین، شهرزاد حاج‌سیدجوادی همسر محمود عضدانلو برادر بزرگتر مریم، نقش رئیس دفتر و ندیمه‌‌ی وی را به عهده گرفت که همچنان ادامه دارد. بهمن اعتماد به عنوان نفر رابط با پروفسور راج بالدو انتخاب شده بود و دکتر صالح رجوی نیز برادر بزرگتر مسعود رجوی بود. در سال‌های بعد، بهمن اعتماد، خانم آریافر و ناخدا آریافر از مجاهدین جدا شدند.

۶- ظاهراً «پروفسور راج بالدو» مانند کودکانی که فقط بلد هستند تا ده بشمارند تنها این سه زن را می‌شناخته و نمی‌دانسته که آنگ سان سوچی رهبر مخالفان برمه دو دهه حصر خانگی را پذیرفت و برنده جایزه صلح نوبل شد و یا در دهه‌ی نهم عمرش اطلاعی از زنان قدرتمندی همچون دیلما روسف رئیس جمهور برزیل دارای ششمین اقتصاد دنیا و آنجلا مرکل صدر‌اعظم آلمان که ستون اصلی اتحادیه اروپا محسوب می‌شود نداشته و نمی‌دانسته که میشل باشله زن قدرتمند شیلیایی دو دوره ریاست جمهور کشوری است که ریاست سنای آن به عهده‌ی ایزابل آلنده، دختر سالوادور آلنده، است و یا کریستینا فرناندز ریاست جمهوری آرژانتین دومین کشور بزرگ آمریکای لاتین است و ریاست جمهوری کاستاریکا بر عهده خانم «لورا چینچیلا» است. در اروپا چهار زن «تاریا هالونن» در فنلاند، «مری مک آلیس» در ایرلند، «دوریس لوتارد» در سوئیس و «دالیا گربوسکایته» در لیتوانی به عنوان رییس جمهور قدرت را در دست دارند. تورنینگ اشمیت، و لیمدوتا استراجوما نخست وزیران کشورهای دانمارک و لتونی هستند.

پارک گون های رئيس جمهور کره‌جنوبی است و پرابیتها پاتل اولین زنی است که در هند به ریاست پست تشریفاتی ریاست جمهوری رسید.

الن جان سیرلیف، رییس جمهور لیبریا اولین زنی است که در قاره آفریقا در راس دولتی قرار گرفته است و این لیست را می‌توان ادامه داد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016