چهارشنبه 6 فروردین 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اميد به تغيير، پيام محمدرضا پورشجری به سازمان ها و فعالان حقوق بشر

با درود فراوان، من يکی از قربانيان استبداد و سرکوبگری رژيم اسلامی حاکم بر ايران هستم که بدليل درج و انتشار نظرات و انتقادهای خود پيرامون بی عدالتی ها ونقض حقوق وآزادی های هم ميهنانم در صفحه شخصی خود در اينترنت از سوی دستگاه قضايی اين رژيم به چهار سال حبس، محکوم گرديده ام. من تا امروزنزديک به همه اين سالها را در شرايط غيرانسانی و فاجعه بار زندانهای جمهوری اسلامی محبوس بوده ام. هم اکنون که اين مطالب را يادداشت ميکنم در اتاقی به مساحت کمتراز ۲۱ مترمربع و در ميان ۴۰ تن از جانيان و قاتلين و قاچاقچيان و سارقين و متجاوزين به عنف و زورگيرها و چاقوکش ها و کودک آزارها و بيماران روان پريش و معتادين به مواد مخدر و ولگردها و مجرمين از اين قماش گرفتار و اسير هستم و با وجود نارسايی ها و عوارض قلبی و ابتلا به ديابت و بيماری ورم غده پروستات و سنگ کليه در واقع لحظه لحظه اين روزها را با مرگ مبارزه ميکنم.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


من ازهمان ابتدا که توسط ماموران وزارت اطلاعات وباهجوم به آپارتمان محل سکونتم دستگير شدم مورد بازجويی و کتک و ضرب و شتم وشکنجه قرارگرفتم وبه مدت ۸ ماه درسلول انفرادی و بدون هيچ گونه تماس با بستگانم تحت فشارها و بازپرسی های طاقت فرسا قرارداشته وازتمامی حقوق يک متهم محروم بوده ام. من پيوسته به مرگ واعدام تهديد می شدم وحتی دربازداشتگاه وزارت اطلاعات مرا با چشمان بسته بروی چهارپايه برده وادعا کردند که تصميم گرفتيم تو را به دار بياويزيم.

همه اين رنجها و ناملايمات که برمن هموارشده تنها به اين خاطر است که من ازحقوق و آزاديهايی که مواد ۱۸ و ۱۹ اعلاميه جهانی حقوق بشر،انسان را ازآن برخوردارساخته وبدان تصريح کرده است ، استفاده نموده و کوشيده ام هم ميهنانم را باانديشه ها وباورهای خود شريک سازم.

سرگذشت من به عنوان وبلاگ نويس وزندانی سياسی تنها يک نمونه ومثال ازسرنوشت دردناک هزاران قربانی تبعيض و نقض حقوق بشردرجمهوری اسلامی است.

بدبختانه امروز ملت ايران در دام رژيم مذهبی و قرون وسطايی و به شدت عقب مانده گرفتار و اسير گشته که برای ارزشها وپرنسيب های جهانی که بشر متمدن حداقل ۴۰۰ سال درراه کسب وايجاد وبقا آن جانفشانی کرده است، کمترين احترامی نميشناسد. اين رژيم ارتشی تا دندان مسلح و خونريز و تروريستی بنام "سپاه پاسداران" انقلاب اسلامی تشکيل داده است تا خواسته ها و مطالبات اجتماعی و سياسی مردم ايران را باخشونت سرکوب کند و باآزادی و دموکراسی و حقوق بشر،هم درايران و هم در سطح جهان مقابله کند و بجنگد.

رژيم توتاليتر حاکم بر ايران، خفقان نفس گيری برجامعه اعمال ميکند، بطوريکه محض نمونه حتی يک فرد مخالف و منتقد در هيچ روزنامه ورسانه ای درداخل کشور حق اظهار نظرو بيان ازادانه آرا و افکار خود را ندارد.

جمهوری اسلامی مجموعه قوانين شرم آور وضدانسانی وضع کرده واجرا ميکند، بنام قانون مجازات اسلامی که شامل مجازات هايی چون: قتل، قصاص،اعدام،سنگسار،دست و پا بريدن،چشم درآوردن،ازکوه پرت کردن،درآتش انداختن وتازيانه زدن که يکايک آن توحش مسلم است که مصداق جنايت عليه بشرمحسوب می شود.

جمهوری اسلامی به گونه ای برنامه ريزی شده وهدفمند و منظم به سرکوبی حقوق بنيادی مدنی می پردازد، ازجمله محروم کردن مردم از ابتدايی ترين حقوق خود يعنی امکان آزادی بيان، ممنوعيت استفاده از برنامه های ماهواره و فيلترينگ وسيع اينترنت، ممنوع ساختن تجمعات، حتی جشن ها و ميهمانی دوستانه جوانان، تحقير زنان با حجاب اجباری، تفکيک جنسيتی و سرکوب آزادی های جنسی به منظورسلطه روانی بر جامعه، تبليغات گسترده مذهبی با صرف هزينه های هنگفت وباهدف رواج خرافات وتشويق مردم به نادانی و سفاحت و ازهمه جنايت بارتر قتل و قصاص و اعدام درملا عام و ايجاد ترس و وحشت در اجتماع و بی اعتنا ساختن مردم نسبت به سرنوشت خود.

موارد ياد شده تنها بخش کوچکی از اقدامات زمامداران جمهوری اسلامی ،جهت حفظ قدرت و سلطه هرچه فراگيرتردرجامعه امروز ايران است.بدون شک توجه به اين حقيقت راه گشاست که مقابله ومبارزه جمهوری اسلامی با دنيای مدرن و دستاوردهای درخشان آن درزمينه آزادی و دموکراسی حقوق بشر امری ذاتی وجوهری است ودرمبانی و بنيادهای اسلامی وايدئولوژيک اين نظام بصورت اصول تغيير ناپذير،تبيين و تثبيت گرديده است. تجربه شکست خورده گفتگوهای انتقادی با جمهوری اسلامی ازسوی برخی دولتها درگذشته و با اميد تغيير رفتارهای اين رژيم، مويد همين واقعيت است، همچنين نشان می دهد که تلاشهای جهانی وروشهايی که نهادهای بين المللی به جهت ملزم ساختن دولت اسلامی ومحترم شمردن حقوق بشردررعايت حقوق اساسی ملت ايران تاکنون بکاربرده اند مفيد وموثرواقع نشده و نيازمند رويکردها و راهکارهای متفاوتی است.

روی هم رفته هرگونه تغييری درشرايط بسته واختناق آميزامروز جامعه ايران مستلزم دگرگونی اساسی و ساختارهای سياسی و حقوقی نظام موجود است. به همين منظور ضروری است تا از پراکندگی کوشش ها و سرمايه گذاری های مجامع بين المللی ممانعت بعمل آمده ونيروهای جهانی و دولت هايی که دغدغه و دل مشغولی حقوق بشردارند و همچنين حفظ امنيت منطقه و جهان جزو سياست های تعريف شده آنهاست، بصورت متمرکز و سازمان يافته در مجموعه "دوستان ايران" گردهم آيند وملت ايران را در راه کسب حقوق وآزادی های خود وکسب حق تعيين سرنوشت ياری رسانند.

سپاسگزار شما محمدرضا پورشجری
دارای نام مستعار سيمک مهر نويسنده وبلاگ گزارش به خاک ايران
۱۸ اسفند ۱۳۹۲
۶ مارس ۲۰۱۴
کرج زندان ندامتکاه مرکزی کرج


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016