گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
25 فروردین» احتمال عقبنشينی دولت در مجادله دفن ايرانشناس آمريکايی25 فروردین» آخرين اظهار نظرها درباره دفن ریچارد فرای، ايرانشناس آمريکايی در اصفهان 25 فروردین» نامه ۸ نماينده اصفهان به روحانی برای جلوگيری از دفن ريچارد فرای در اين استان 24 فروردین» همسر ريچارد فرای: فعاليتهای "جاسوسی" فرای عليه آلمان نازی بوده است 29 اسفند» دعوت عمادالدین باقی از مصباح برای مناظره درباره حقوق شهروندی غيرمسلمانان
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! دوستان و دشمنان ايران (در باب مسئله دفن فرای)، عمادالدين باقیهيچ دليل مشروع و موجهی برای مخالفت با دفن ریچارد فرای در اصفهان ارائه نشده است. صورت ظاهر مسئله اين است که برای گروهی معيار رفتار منافع ملی نيست و چون هدف قدرت است لذا هدف هر وسيلهای را توجيه میکندچند روزی است با نگرانی خبر دفن ريچاردفرای را دنبال می کنم و از کشمکش هايش رنج می برم زيرا گمان دارم دفن او در ايران يک اقدام ملی و مقابله با دفن او در ايران يک اقدام ضد ملی است. چرا؟ اما در پس اين رويداد غمبار يک مسئله مهم وجود دارد و آن است که چرا اينهمه ميل به گريز در مغزها و تحصيلکردگان و کارگران و پولداران وجود دارد؟ اين مسئله ربطی به اصلاح طلب و اصولگرا ندارد و نمونه های فراوان سراغ داريم که از همه طيف ها و گروه ها به محض اينکه زمينه ای برای پذيرش در ديار ديگری پيش آمده است جلای وطن را ترجيح داده اند. حکايت های شگفتی از سفرهای برخی از کسانی که شبانه روز عليه غرب و غربی گرايان شعار می دهند به ديگر کشورها وجود دارد که اگر امکان بازگفتنش بود برای بسياری باور کردنی نبود. اين يک پديده آسيب شناختی است. چرا اينهمه ميل به گريز وجود دارد؟ ريشه اين گريز در از بين رفتن عِرقِ ملی است که در نتيجه آن، امروز آمار تعداد کسانی که به جرم جاسوسی در زندان هستند و فقط اندکی از تعدادی است که شناسايی شده اند و بعضی از آنان به جرم خويش اقرار دارند (و حتی افتخار می کنند) حيرت انگيز است. اينکه چرا عِرقِ ملی در ايرانيان به اين حد از ضعف و فتور تبديل شده است و به دست چه کسانی و چگونه چنين شده است موضوعی مستقل است و مخالفت ها با دفن ريچارد فرای در ايران در امتداد دلايل و بحث هايی است که در مجال ديگری به آن پرداخته خواهد شد. اکنون با توجه به اين مقدمه، جنبه نمادين مسئله دفن فرای روشن تر می شود. از اينکه دفن پيکر شخصيت های علمی و نامدار جهان می تواند جزو ذخاير يک کشور باشد و انگيزه ای برای توريسم بين المللی فرهنگی (نه توريسمی از نوع آنتاليا) شود و به سود اقتصاد و فرهنگ کشور است در می گذريم و به اين نکته تمرکز می کنم که در چنين شرايطی که کشور نيازمند عواملی برای تقويت عِرقِ ملی است اگر صدا و سيما و ساير رسانه های همسو درک درستی از موضوع داشتند بايد چند هفته موضوع دفن ريچارد فرای را دستمايه تبليغ مثبت قرار می دادند تا در جامعه ای که دچار چنين آسيبی شده است اين نکته مهم را القا کنند که ايران سرزمينی است که آرتور پوپ و ريچارد فرای ها آرزو می کنند در آنجا آرام بگيرند و به اين وسيله پرسشی و ترديدی در اين هويت شکسته شده و طفل گريز پا ز مکتب بيافرينند و انگيزه ای برای دوستی وطن به وجود آورند. کاری که تاجيکستان در پی و در انتظار آن است و بلکه آرزوی امتناع از دفن فرای و بردن جنازه او به تاجيکستان را دارد. به همان دليل که ترکيه "مولوی" را و "قهوه خانه" و "نان بربری" را به نام خود به ثبت می رساند و آذربايجان "تار"و "چوگان" را و حتی ارمنستان "نان لواش" را در يونسکو به نام خود ثبت می کنند يا برای آن تلاش می کنند و حتی از پذيرش ثبت آن به عنوان ميراث مشترک سرباز می زنند که حاصل آن از بين بردن سنت و ميراث فرهنگی و معنوی يک کشور است. کسانی که به مقبره پوپ در اصفهان يورش می برند از عمق مسئله آگاه نيستند و نمی دانند که چگونه به هويت خود يورش برده اند اما آيا دست های نهان هم آگاه نيستند؟ اين مخالفت ها البته يک صورت ظاهر دارد و يک صورت زيرين. جنجال آفرينان دفن فرای در اصفهان تاکنون هيچ دليل موجهی ارائه نکرده اند مگر اينکه يکی گفته است او زباله امريکايی است يک نماينده گفته است فرای دلال عتيقه وجاسوس بود. سايت ها و رسانه های شان خبری داده اند که تيتر آن چنين است : "همسر ايرانی ريچارد فرای: او جاسوس بود" ولی وقتی به متن خبر مراجعه می کنيد عکس آن است و نوشته است: عدن نبی، همسر ايرانیآسوری ريچارد فرای، در واکنش به اين که گفته شده همسرش جاسوس سيا بوده جوابيهای منتشر کرده و گفته که شوهرش هيچگاه از سيا، سازمان اطلاعات مرکزی آمريکا، پول نگرفته است. او در عين حال يادآوری کرده که فعاليتهای "جاسوسی" فرای محدود به جنگ جهانی دوم و عليه آلمان نازی و هيتلر بوده است؛ موضوعی که پنهان نبوده و در نوشتههای خود ريچارد فرای آمده است. هيچ دليل مشروع و موجهی برای مخالفت با دفن فرای در اصفهان ارائه نشده است. صورت ظاهر مسئله اين است که برای گروهی معيار رفتار منافع ملی نيست و چون هدف قدرت است لذا هدف هر وسيله ای را توجيه می کند. گروهی فقط در پی آنند که نشان دهند "ما هستيم". اگر فرای دفن نشود آنها توانسته اند قدرت خود را به رخ بکشند و تثبيت کنند و بگويند اين ما هستيم که تصميم می گيريم و رای ملت و دولت برخاسته از آرای اکثريت، تزيينی است. اما صورت باطن مسئله مهم تر است. از طريق پاسخ به اين پرسش که چه کسانی تقويت عِرقِ ملی ايرانيان را به ضرر منافع منطقه ای و جهانی خويش می بينند و نياز به فروپاشی انسجام ايران دارند می توان دريافت عاملان آگاه اين رفتارها(نه کسانی که از کُنه مسئله بی خبرند) سر در کجا دارند. هوارد کانکلين باسکرويل امريکايی که در جريان انقلاب مشروطه کنار آزاديخواهان تبريز برای آزادی ايران از چنگ استبداد محمد علی شان جنگيد و شهيد شد و امروز مقبره اش در کنار شهدای راه آزادی در تبريز قرار دارد در جواب همسر کنسول آمريکا که از او خواسته بود از صف مشروطهخواهان جدا شود، ضمن پس دادن پاسپورتش گفت: تنها فرق من با اين مردم، زادگاهم است و اين فرق بزرگی نيست. گائوک آلمانی که در کنار ميرزا کوچک خان در جنش جنگل جنگيد و همراه با او شهيد شد(اگر از برخی ظنون در گذريم) و آن ۴۵۶۵ غيرايرانی که در جنگ ۸ساله عراق عليه ايران در کنار مردم ايران به شهادت رسيدند و نامدارانی که وصيت می کنند در ايران دفن شوند دوستان ايران بودند يا کسانی که همچنان نابودی عِرقِ ملی را هدف گرفته اند؟ عقب نشينی در برابر سخنان و رفتارهای غير منطقی و زورگويانه حاصلی جز سرشکستگی ملی نخواهد داشت. Copyright: gooya.com 2016
|