دوشنبه 1 اردیبهشت 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

پيام خسرو سیف دبير حزب ملت ايران به همايش بزرگداشت ريچارد فرای

پاينده ايران
پيام دبير "حزب ملت ايران" از درون ميهن
به همايش بزرگداشت دانشمند برجسته، ايران شناس نامدار
پروفسور ريچارد فرآی

خانم‌ها، آقایان پیشاپیش اجازه فرمائید درودهای صمیمانه خود را به مناسبت برپائی چنین بزرگداشتی که نشان از قدر‌شناسی و پاسداشت شما ایرانیان راستین نسبت به دوستان و خدمتگزاران فرهنگ و تاریخ میهن است، تقدیمتان کرده و دستهای پرمهرتان را به گرمی بفشارم و همزمان قدردان ایران‌شناس و ایراندوست نامدار آقای پروفسور فرآی که نسل کنونی ما وامدار تلاش‌های بزرگانی است چون ایشان که در شناخت فرهنگ و اندیشه‌های انسانیِ نیاکان ما در ایرانشهر تلاش کردند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


سروران ارجمند!
این انسان بزرگ به صیقل الماس گذشتهٔ ما همت گمارد تا در پس غبار و گرد زمانهٔ واپسگرای فضیلت سوز به بوته فراموشی سپرده نشود و درخشش خود را باز یافته و تلالو آن علیرغم خواست اندک شمار بدخواهانِ کژ اندیش، به سان فانوس دریایی در جهان ملت‌ها راهگشای رهروان این وادی باشد.

عزیزان!
چه سخت است در فقدان بزرگمردی که تمامی عمر پر بار خود را در کاوش، پژوهش و تلاش در شناساندن فرهنگ پربار و تاریخساز ملت بزرگمان سپری کرده است، سخن گفت.

با اندوه فراوان پروفسور فرآی روی در نقاب خاک کشید و ایرانزمین یاری دیرین و ایراندوستان دوستی ارجمند را از دست دادند و ایران پرستانِ عاشق فرهنگ، را در غمی جانکاه فرو برد، از عشق و علاقه او به ایران کافی است بگویم در وصیت نامه شورانگیز خود خواستار آرام گرفتن همیشگی در خاک ایران زمین، سرزمین بزرگانی چون فردوسی، سعدی، حافظ، مولوی، خیام، نظامی، ابوریحان و رازی آنهم در اصفهان‌‌ همان نصف جهان در کنار زنده رود شده بود.

دریغا که سالهاست ملت قدر‌شناس و ادب پرور این مرزو بوم در سایه ندانم کاری و تنگ نظری‌های شماری اندک، دچار بی‌توجهی نسبت به فرهنگ و آثار تاریخی، بی‌احترامی نسبت به ارزش‌های ملی و حتا دینی شده‌اند بطوریکه اجرای وصیت نامه پروفسور فرای در خاکسپاری در اصفهان را برای ملتمان به یک تراژدی درد آور بدل کرده‌اند. با کمک از آموزه‌های کورش بزرگ از خدای ایران می‌خواهم:
«پروردگارا! مبادا در سرزمین ما پیوند دوستی گناه بزرگی باشد و دروغ در آن رخنه کناد.»

گرچه جلوگیری از خاکسپاری این دانشمند نامدار برنامه گروههایی است که در سهم خواهی از ملت، عقب مانده‌اند و با آفرینش چنین تنش‌های نمایش گونه برآنند، از یکسو ناتوانی و ناکارآمدی دولت را به جهانیان به اثبات برسانند و از دیگر سوی دشمنی نسبت به اندیشمندی است که عاشقِ فرهنگ و تمدن ایران است و از به یادگار ماندن همیشگی پیکرش در ایران ناخرسند، تا همسر ایرانی او را از حق اجرای وصیتش که از نخستین حقوق هر شهروند ایرانی است محروم کنند و بدینگونه: پیکر این مردِ فرهنگ، تاوان عشق به ایران را بپردازد.

برای همسر محترم، نزدیکان و دوستداران پروفسور! از اعماق قلبم بعنوان یک ایرانی از درون میهنمان، همدردی و احترام خود را تقدیم، برایشان آرزوی تسلای خاطر و دل آرامی دارم.

بزرگش نخوانند اهل خرد
که نام بزرگان به خُردی برد

با امید به استقلال و آزادی ایران
خسرو سیف
تهران؛ یکم اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ خورشیدی


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016