گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
17 اردیبهشت» پشتپرده تجمع امروز ميدان فاطمی چيست؟15 اردیبهشت» در ديدار نوروزی مصلحی و احمدینژاد چه گذشت 24 فروردین» احمدینژاد در حال بازگشت به عرصه سياست ايران 23 فروردین» تبرئه احمدی نژاد از شکايت مرد دندانساز 10 فروردین» احمد توکلی: حداد گفت، خدا احمدی نژاد را خلق کرد، بعد پشيمان شد
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! روايت ديدار هواداران احمدینژاد با اوروزنامه آرمان - ۱۶ ارديبهشت افرادی به ولنجک رفتند که هدايايی همراه خود داشتند و يک لوح تقدير! رده سنی آنها جوان بود و کمتر ميانسالی در ميان آنها ديده میشد. لباسهايی هم که بر تن داشتند بسيار ساده و با آنچه به قول معروف «مد» است فاصله داشت اما موبايلهايشان «مد روز» بود چون میدانستند بايد آنچه تا ساعتی بعد اتفاق خواهد افتاد را برای خود و البته هم طيفانشان که مشخص نيست بعد از انتخابات سال ۹۲ چه تعداد هستند، ماندگار کنند. شايد اگر از هر کدام از آنها پرسيده می شد «شما کجا، ولنجک کجا؟» لبخند کمرنگی تحويل میدادند و میگفتند پيش معلممان میرويم! دروغ هم نمیگفتند چون شايد محمود احمدینژاد برای آنها حکم معلم را داشته باشد اما به نظر میرسد معدودی هستند که در پاسخ به يک سوال طفره نمیروند و مابقی با اظهارات و پاسخهای دوپهلو تصور میکنند که به قول معرو ف مخاطبشان را پيچاندهاند! اگر فرض بر قانع شدن پرسشگر از پاسخ «تصميمی گرفته نشده است» به اين سوال باشد که احمدینژاد و مشايی چه برنامهای برای آينده دارند اما شدت گرفتن فعاليتهای آنها در ماههای اخير خلاف اين پاسخ را ثابت میکند. راه اندازی سايتهای خبری متعدد به نام حاميان و شايد به کام مسئولان دولت قبل، فراخوان ثبت نام هواداران از سوی مرد مورد وثوق احمدینژاد يعنی غلامحسين الهام، حضور در مراسمها و تجمعات مردمی و... همه اينها نشانی از احيای جريان احمدینژادی است. البته تصاوير گويای واقعی نبودن ثبت نام ۵ هزار هواداری است که سايت «هواداران محمود احمدینژاد» مدعی آن شده است که اين موضوع با نگاهی به تصوير و افرادی که دور تا دور اتاق نشستهاند کاملا مشخص خواهد شد. گل به دستان کجا رفتند؟ جمعی از دوستداران محمود احمدینژاد و اسفنديار رحيممشايی با حضور در نمازخانه دفتر احمدینژاد به مناسبت روز معلم از ايشان تقدير کردند. اين ديدار قرار بود پنجشنبه گذشته برگزار شود که گفته میشود به دليل تراکم کاری احمدینژاد به شنبه موکول شد. بنابراين گزارش يکی از دوستداران دکتر احمدینژاد به نمايندگی از جمع در اين ديدار متنی را قرائت کرد که در بخشی از آن آمده است: «در حضور محمود احمدینژاد و اسفنديار مهربانش نمیتوان جز سخن مهر گفت. اصلا همه عالم معطوف به رحمت واسعه خدايند. همه، طفيلی هستی عشقاند. چرا بنای خلقت، التفات آن يگانه بیهمتا به اسماء خود بود؛ او با آفرينش انسان کامل، آينهای ساخت تا اسماء خود را به احسن وجه بنگرد. و برخود آفرين گفت: فتبارکالله احسن الخالقين. آنجا که ايمان دارم که احمدینژاد يعنی مشايی و مشايی يعنی احمدینژاد. لذا ضمير خطاب سخنم مفرد است.» در بخش ديگری هم تصريح شده است: « تو به من راه ايمان را نشان دادی. من سالها معتقد بودم. ولی ايمانم ناقص بود. فهميدم که ايمان غير از اعتقاد است. چرا که خداوند در قرآنش مدام انسانها را به ايمان دعوت میکند. ايمان همان اتصالی است که نور لايزال را بر قلب میتاباند. همان علمی ست که منشأش نه کتابخانهها و دانشگاهها که اينها همه وسيله اند؛ بل نوری ست که از وجود ازلی بر قلب آماده میتابد. تو به من آموختی؛ اساس برپايی حکومت بر انسانها، برقراری قسط و عدل است. تو اثبات کردی؛ میتوان در سيل ويرانگر امواج دشمنیها و کينهها، همچون تخته سنگی سِتُرگ، استوار و پابرجا باقی ماند. تو بر خدا تکيه کردی. حتی آن زمان که هليکوپتر دچار سانحه شد، تنها دست خدا و دعای ولی او، تکيه گاه تو بود. تو به من فهماندی؛ بزرگترين ماموريت و وظيفه حقطلبان عالم، آمادهسازی و شناساندن مردم جهان با انسان کامل است. و تا او شناخته نشود، معرفتی حاصل نمیشود و طلب حضور وی در جانها فوران نخواهد کرد. و او تا آن روز نخواهد آمد. ». اين گزارش حاکی از آن است که در پايان مراسم، حاضران هدايايی را به احمدینژاد و رحيم مشايی تقديم کردند. در بخشی از متنی که به همراه هديه احمدینژاد تقديم شد بدين شرح است: « تقديم به معلم فرهيخته و استاد خود ساخته، آقای دکتر احمدینژاد. بهپاس آنکه معلم بشر گرديد در طريق توحيد و عدالت و به انسان آموخت که تا در درون خويش، به عدالت توحيدی محض نرسيده باشد امکان ندارد بتواند در جهان خارج، که نسخه بزرگتری از جهان درونی انسان است، عدالت و توحيد را تحقق ببخشد. تقديم به معلمی که راه ورسم عشق به انسان کامل و امام معصوم غريب مضطر را به همه عالم آموخت، باشد که غيبت مظلومانه او هرچه زودتر به حضور وظهور حقانی اش در مسند حاکميت جهانی برای اصلاح الهی جامعه بشری بدل شود. » تلاش برای ممکن ساختن غيرممکن در نهايت برگزاری چنين مراسمهايی با حضور اندک جوانان حامی احمدینژاد در ساختمان ولنجک نشان از آن دارد که اين جريان تلاش زيادی برای بازگشت به عرصه قدرت دارد اما ديگر خبری از حاميان سال ۸۴ و ۸۸ نيست. آنطور که آرمان متوجه شد جريان رئيسجمهور سابق در حال شبکهسازی کشوری است و از اين طريق درصدد است با جذب مخاطبان جديد و نه قبلی که اکنون هر کدام از آنها به سمتی رفتهاند، به بازيابی تشکيلاتی بپردازد. شايد انتخابات مجلس دهم سوژه اين جريان باشد که به ضرس قاطع بايد اميد کمی به آن داشت. اگر گفته شد اصولگرايان با احمدینژاد تماس گرفتند از اين باب بوده که شايد اصولگرايان که اين روزها شاهد تشتت در اردوگاهشان هستند برای افزايش ياران خود به احمدینژاد زنگ زده باشند يا شايد بواسطه دوستی ديرينه بار ديگر خواستند تا او را از آنچه آنها عيب میدانند برحذر سازند. يا شايد اين تماسها هم ساخته و پرداخته ذهن يکی از حاميان باشد که رسانهای شده است . Copyright: gooya.com 2016
|