خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
27 اسفند» يادمان استاد سمندريان به هما روستا تقديم شد3 اسفند» ميکائيل شهرستانی، هنرمند باسابقه تئاتر: مسئولان اگر به هنر علاقه ندارند با صدای بلند بيان کنند 12 بهمن» هنرمندان تئاتر درباره قضاوت جشنواره سی ويکم: ملاک ارزيابی آثار نمايشی عادلانه نيست 23 دی» گزارش صدای آمریکا از نمایش رقص پاییزی در تورنتو (ویدئو) 23 دی» به دلیل بدهی معاونت هنری جشنواره تئاتر فجر تالار مولوی را از دست داد
بخوانید!
24 فروردین » آلمان ميزبان عکسهای کيارستمی شد
23 فروردین » زندگی "کارگران سکس" بر صحنهی تئاتر آلمان 23 فروردین » «کلنل» دولتآبادی نامزد دریافت یک جایزه آمریکایی شد 22 فروردین » گشت ارشاد از «اول اردیبهشت» به خیابانها باز میگردد 22 فروردین » مشکلات خانوادگی علت 30 درصد از مشاورههای «صدای یارا»
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! زندگی "کارگران سکس" بر صحنهی تئاتر آلماندویچه وله: خانهی "تئاتر آلمان" در گوتینگن نمایشنامهای را بهروی صحنه آورده است که زندگی شخصیتهای آن، سرنوشت زنان خودفروش در آلمان را بازمیتاباند: "نور سرخ". خارجیها، نیمی از این زنان روسپی را تشکیل میدهند. بنا بر آمار غیررسمی حدود ۴۰۰ هزار زن تنفروش در آلمان کار میکنند. گروه تئاتر "ورک گروپ۲"، با الهام از زندگی واقعی این زنان که به آنها "کارگران سکس" یا "کارگران روسپیخانه" نیز گفته میشود، نمایشنامهی "نور سرخ" را در خانهی "تئاتر آلمان" واقع در شهر گوتینگن (ایالت نیدرزاکسن) به روی صحنه آورده است. پژوهش، پایهی نمایش یولیا راسلر، کارگردان این گروه، برای آشنایی با شرایط کار این "کارگران سکس"، ابتدا با ده تن از آنان در شهرهای مختلف آلمان به گفتوگو نشسته است. حاصل این مصاحبهها بیش از ۵۰۰ صفحه یادداشت و نوشته بوده است. نمایشنامهی "نور سرخ"، عنوانی که به شغل روسپیگری اشاره دارد، الهامگرفته از این پژوهش اجتماعی و برآیند مصاحبهها و گفتوگوهای آنست. دکور صحنه نیز که مانند ویترین مغازههای لوکس ساخته شده، با روابط حاکم بر این شغل همخوان است. سه نوازندهی پیانو، ویلون و ویلون سل با نواهایی در خور متن و این رابطهها، این نمایشنامه را همراهی میکنند. در نمایشنامهی "نور سرخ"، تماشاگر بهطور مستقیم با این زنان آشنا میشود: یکی از آنان، سوتا نام دارد؛ زنی بلغاری که به خاطر تامین هزینهی زندگی فرزندانش به این شغل روی آورده است. او برای تماشاگران تعریف میکند که روزی پسرش پیش از خوردن یک تکه نان روغنمالی شده، معصومانه از او میپرسد که آیا میتواند همهی آن نان را بخورد یا باید نیمی از آن را برای روز بعد نگاه دارد. این پرسش سبب شده که سوتا به فکر "پول درآوردن" بیفتد و به خیل تنفروشانی که در روسپیخانهها یا در "کاروانهای عشق" کار میکنند، بپیوندد. محل کار سوتا، یکی از این "کاروانهای عشق" است که معمولا در گوشههای خلوت این و آن شهر پارک شدهاند. او تمام روز در انتظار مشتریهای همیشگیاش در این "کاروان عشق" مینشیند. سوتا در مورد کاری که انجام میدهد، میگوید: «این هم شغلی است، مثل همهی شغلهای دیگر.» درآمد دولت آلمان از مالیات صاحبان این شغل و گردانندگان فاحشهخانهها، هر سال حدود ۱۵ میلیارد یورو است. دستکم ۳۲ مشتری در روز در نمایشنامهی "نور سرخ"، زنان دیگری هم به سخن میآیند که قصد دارند "دست از این کار بکشند"، ولی "قراردادهایی که با واسطههای عشق بستهاند" مانع اجرای این تصمیم است. این "کارگران سکس" که اغلب به دلیل اضطرار مالی به این کار تن در دادهاند، از این که در غربت مجبور به فروش تن خود شدهاند، رنج میبرند و خوشحالند که "شبها میتوانند پس از روزی طولانی، وقتی دیگر تن و فکرشان هیچگونه نزدیکیای را قبول نمیکند، زیر پتوی گرمی بخزند و استراحت کنند." در قرارداد اغلب این زنان نوشته شده که باید دستکم در روز، از ۳۲ مشتری پذیرایی کنند. انگیزههای گوناگون تنگدستی و تامین هزینهی زندگی فرزندان، تنها دلایل پیشهکردن این شغل از سوی "کارگران سکس" نیست. یک کمک دندانپزشک، در این نمایشنامه میگوید که همیشه به "مردان عوضی" علاقه داشته، و از آن گذشته خوشحال است که با این کار "خیلی سریع" میتواند پول درآورد. دومینا، زنی دیگر از این طریق دریافته که میتواند به مردان فرمان دهد و آنان باید از او حرفشنوی داشته باشند. نقش اجتماعی روسپیخانه، به عنوان ماوای کسانی که از تنهایی رنج میبرند، نیز در این نمایشنامه برجسته شده است: گرتا داستان زندگی یکی از مشتریهای دایمی خود را بازگو میکند که هر بار از وحشت دوری از او، وقتی در آینده به بیماری فراموشی مبتلا شود و او را به خانهی سالمندان منتقل کنند، به گریه میافتد و گرتا هم هر بار مجبور است به او بگوید: «ناراحت نباش. وقتی بردنت خانهی سالمندان، میآیم آنجا ملاقاتت.» همهی بازیگران روسپی نمایشنامهی "نور سرخ"، بر سر اهمیت نقش اجتماعیای که بازی میکنند، توافق دارند و این امر را که با اینحال جامعه پذیرای آنان نیست، مورد انتقاد قرار میدهند. بررسی تئاتری همهسویه به نوشتهی گزارشگر دویچهوله، کارگردان نمایشنامهی "نور سرخ" همهی زاویههای مسئلهی تنفروشی را بررسی کرده و از طرح هیچ تابویی ابا نکرده است. در پایان این نمایشنامه، از تماشاگران خواسته میشود که به "کارگران سکس"، یعنی به بازیگرانی که در ویترین روی صحنه خود را عرضه میکنند، تلفن کنند و با آنان قرار دیدار بگذارند. یولیا راسلر، در این رابطه میگوید: «به این ترتیب فاصلهی بین صحنه و سالن برداشته میشود.» به گفتهی این کارگردان، برای از بین بردن این فاصله، از نشاندادن نقش واسطهها هم صرفنظر شده است: «ما میتوانستیم با واسطهها و صاحبان فاحشهخانهها هم مصاحبه کنیم. ولی قرار شد که در این نمایشنامه تنها دیدگاه "کارگران سکس" مطرح شود تا رابطهی مستقیمی بین آنان و تماشاگران بهوجود بیاید. در پایان خود تماشاگر، میتواند نقش مشتری را بازی کند.» Copyright: gooya.com 2016
|