یکشنبه 30 تیر 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اسعدیان: این ها شعبان بی مخ نیستند/ جنجال در برنامه هفت بر سر خانه سینما

به گزارش روزنامه بهار، آخرین روزهای دولت دهم هرجا هم که آرام کارش را پیش ببرد در عرصه سینما آتشی شعله‌ور افروخته است؛ آتشی که یک سویش مدیران سینمایی وزارت ارشاد و چهره‌های نزدیک به آن‌ها ایستاده‌اند و این سو سینماگرانی که می‌خواهند خانه‌شان را پس بگیرند و سقفی برای کار صنفی و دلگرمی داشته باشند.

حالا نه تنها صنفی موسوم به خانه سینما2 دست‌وپا شده است و وجود خانه سینمای اصلی انکار می‌شود، بلکه قفل‌ها و پلمپ‌هایی به در خانه سینمای ایران بسته‌اند و جنجال را به اوج خود رسانده‌اند. رویارویی و جنجال با قفل‌ها و پلمپ‌های شبانه به در خانه سینما که از سوی وزارت ارشاد نصب شد بالا گرفت و بگومگوهای بسیاری هم به آن اضافه شد. اما جمعه شب جلوی چشم ‌میلیون‌ها بیننده در برنامه تلویزیونی هفت حسین فرح‌بخش به عنوان نماینده آن جناح تهمت‌های جدیدی را علیه سینماگران مطرح کرد، همایون اسعدیان رییس کانون کارگردانان هم سعی کرد با ادبیاتی دیگر در ورود به آتش کنایه‌ها پرهیز کند. حسین فرح‌بخش پی‌درپی به بزرگان سینمای ایران لقب شعبان بی‌مخ را می‌داد و به نظر می‌رسد در آخرین روزهای دوام و حضور مدیران سازمان سینمایی و وزارت ارشاد همچنان از ایده‌های آن‌ها دفاع می‌کند. جنجالی که جواد شمقدری در قامت معاون سینمایی آن را کلید زد و حالا چهره‌های جدیدی همچون حسین فرح‌بخش به میدان آمده‌اند و آتش را شعله‌ورتر می‌کنند.

در برنامه «هفت» تلویزیون امکان مناظره بین نماینده خانه سینما، همایون اسعدیان ،رییس کانون کارگردانان و محمدحسین فرح‌بخش، تهیه‌کننده و عضو هیات‌مدیره جامعه صنفی تهیه‌کنندگان، از طرف مقابل فراهم شد. هرچقدر اسعدیان با صبوری و شکیبایی سعی داشت مسائل را مطرح کند، طرف مقابل با نام بردن از افراد مختلفی که حضور نداشتند بحث را تغییر می‌داد. این روند به‌گونه‌ای بود که مجید زین‌العابدین، مدیر شبکه سه، را وادار به هشدار کرد. در برنامه «هفت» که تا ساعت دو بامداد ادامه داشت، مجری برنامه، محمود گبرلو، از مناظره‌کنندگان تقاضا کرد در برنامه توهین و افترایی نسبت به دیگران نزنند. محمود گبرلو نیز بارها از دو‌طرف خواست که با احترام، بحث کارشناسی را پیش بگیرند و در چندین نوبت به سخنان حسین فرح‌بخش که درباره دیگر سینماگران و حتی وزیر ارشاد مطرح شد، انتقاد کرد. فرح‌بخش از همان ابتدا با لحن نامناسبی سخنان خود را آغاز کرد. از جمله وی در بخشی از سخنانش گفت: «پدران ما درباره شعبان بی‌مخ برایمان تعریف کرده بودند اما آن را با چشم ندیده بودیم. در تجمع پنجشنبه دیدیم که یک‌نفر با لگد به در می‌زد (او سپس نام «برزیده» کارگردان سینما را به زبان آورد) و این کار شعبان بی‌مخ است!» وی همچنین گفت: «این آقایی که الان مدیرعامل است، در تمام نهادهای دولتی بوده است. یعنی پشت خانه سینما 40-30 نفر هستند که از رانت‌های دولتی استفاده می‌کنند و برای فیلم 300‌میلیونی، یک‌میلیارد می‌گیرند و می‌سازند.» هرچند این سخنان با اعتراضات مدام مجری برنامه، «محمود گبرلو»، مواجه بود، اما وی بازهم در سخنانش چنین گفت: «دوستان به حلال و حرام اعتقادی ندارند. ببینید این مدیرعامل خانه سینما در 20 سال گذشته چگونه از رانت‌ها استفاده کرده است. این‌هایی که جلو خانه سینما جمع شدند، بعضی‌هایشان با ما تماس گرفته‌اند که بعضا در رودربایستی به تجمع رفته‌اند.» یا در بخش دیگری چنین گفت: «امثال توحیدی که کسی نیستند. مصاحبه چند روز قبل‌ ایشان در یکی از این روزنامه‌های زرد دَری‌وَری منتشر شده بود.»به هرحال این روند گفت‌وگوی این تهیه‌کننده هرچقدر هم با اعتراض اسعدیان و مجری برنامه روبه‌رو شد، اما متوقف نشد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


پاسخ عسگر‌پور به جنجال تلويزيوني

محمد‌مهدی عسگرپوردر جواب به اتهامات مطرح‌شده او در متنی سرگشاده چنین نوشت: «در دهه 60 درست در زمانی که سینمای بعد از انقلاب خود را به عنوان یک جریان فرهنگی مقتدر معرفی می‌کرد و در مجامع مختلف داخل و خارج بر سرزبان‌ها افتاده بود، در کنار جریان‌های مختلف سینمایی، نسلی که هرچند تعداد کمی را هم شامل می‌شدند، شکل گرفت که رفتاری به‌شدت مشابه رفتار بدنه اصلی سینمای قبل از انقلاب داشت و فهمش از سینما تقریبا همان چیزی بود که خانواده معروف به فیلمفارسی در دهه‌های 40 و 50 به آن اعتقاد داشته و عمل می‌کردند. رفتارحرفه‌ای و نوع نگاه اینان تناسب بسیار کمی با جریان عمومی سینمای بعد از انقلاب داشت، همان سینمایی که خاستگاه اصلی‌اش دوری از ابتذال و اساسا کلیشه‌هایی بود که یکی از نمادهای مهمش کاباره بود، شاید به همین اعتبار بودکه در افواه ویژگی این نوع سینماگران که بیشتر تهیه‌کننده هم بودند با ویژگی کاباره‌داران قبل از انقلاب تطبیق داده می‌شد و متاسفانه نام سینمای کاباره‌ای در میان نام‌های دیگر شکل گرفت و صدالبته در میان این گروه اگر کسی اهل بعضی مناسک هم بود به کاباره‌دار مسلمان اشتهار می‌یافت. به هر روی حاصل کار این گروه اندک در کنار کلیت سینما با تسامحی که متداول بود به حیات خود ادامه می‌داد؛ فیلم‌هایی که خروجی کار این افراد بود نه‌تنها هیچ‌گاه آبرویی برای نظام فرهنگی کشور به‌ همراه نمی‌آورد، بلکه با ایجاد بی‌آبرویی توان زیادی از بقیه سینما برای متعادل‌کردن فضا و کاستن بدبینی‌های گسترده‌ای که نسبت به کلیت سینما ایجاد می‌کرد، می‌گرفت. شعار و تا حدی عمل این گروه پردردسر هم این بود که از پول دولت برای فیلمسازیشان بهره نمی‌برند، فارغ از اینکه این ادعا تا چه حد صحت داشت یا اینکه در بین همین گروه چقدر عمومیت داشت، این گروه بدون در نظر گرفتن لطمه‌هایی که با تولید هر فیلمشان به پیکره فرهنگی کشور می‌زدند، خود را همیشه طلبکار نظام مدیریتی می‌دانستند و بیشتر اوقات این طلبکاری را با چاشنی وقاحت و پرده‌دری همراه می‌کردند. هرازگاهی هم بسته به نوع شرایط پا را از گلیم خود فراتر گذاشته و به بخش‌های دیگرسینما به‌خصوص آن بخش نجیب‌تر که از قضا تضمین‌کننده کلیت سینمای ایران بود تعرض می‌کردند و این نکته کلیدی را نادیده می‌گرفتند که مشروعیت نسبی بخش خودشان مرهون همان بخش نجیب و اصیل است. مدیران سینمایی دولت در هر دوره‌ای سعی می‌کردند این گروه را مدیریت کنند. جالب آن‌که بیشتر اوقات برای ارتقای سطح فهم و ادب و به قاعده ادب از که آموختی...، مدیران، همین گروه را به‌عنوان بخش کم ادب و هنر در مقابل نسل جدیدتر می‌گذاشتند تا درسی باشد برای نرفتن به سمت سینمای کاباره‌ای.

این وضعیت با کمی اوج و حضیض تا اوایل کار دولت دهم ادامه داشت تا این‌که فصل عدالت و مهرورزی فرا رسید و قرار شد در سینما با شعار مرگ بر شاه‌نشینان و درود بر مستضعفان، گروهبان‌ها سرهنگ شده و ژنرال‌ها هم خانه‌نشین، اما این‌بار هم معجون عقده‌های قدیمی و ناکارآمدی باعث شد به قول کاباره‌داران فقط کافه به هم ریخته شود. شاه‌نشین‌های واقعی بدون داشتن کمترین هنر به وجود آمدند و در غیاب مستضعفان هم کسانی که با گنبد و مناره ساخته شده روی کاباره‌شان، آن را جای مسجد جا می‌زدند امکان حضور جدی پیدا کردند، مدیریت دولتی سینما هم که به دلایل متعدد توان ارتباط با نخبگان فرهنگی را نداشت، تحت فشار افکار عمومی و درجهت نمایش واگذاری بخشی از قدرت به نهادهای غیردولتی و بخش‌خصوصی و امکانات زیادی از قبیل ممیزی کردن، توزیع امکانات دولتی بین آحاد سینما، حضور در گلوگاه‌های مهم را به همین قشر واگذار کرد. این گروه که چنین موقعیت استثنایی را به خواب هم نمی‌دید به روی ماشین وقاحت موتور جتی که از مدیران دولتی گرفته بودند، بستند و دیگر شدند همه کاره. این موقعیت برای نسل دلسوز پس از انقلاب که همیشه موجبات سربلندی کشورمان را در عرصه‌های داخلی و خارجی فراهم کرده بود. باورکردنی نبود اما مثل بسیاری از چیزهای باورنکردنی دیگر که در این چهارسال به وقوع پیوست این راهم بایستی به عنوان یک دریافت تلخ و ناگوار پذیرفت و البته مراقب بود که در تغییرات پیش‌رو جایگاه‌های مخدوش شده به روال طبیعی‌تر نزدیک شود. از نظر بسیاری از مراقبان عرصه فرهنگی، مهم‌ترین خطای مدیریت سینما که تا مدت‌ها هزینه‌اش بردوش نظام فرهنگی کشورمان خواهد بود، سعی در تعطیلی خانه سینماست، اما نمی‌توان اشتباه مهلک ترویج فرهنگ کاباره‌داری را به جای سینما‌سازی نادیده گرفت. در پایان از اینکه چند‌بار از کلمه کاباره استفاده شد پوزش می‌طلبم؛حضور یک‌نفر در برنامه سینمایی «هفت» 28/4/92 قلم را به این سمت برد.»

حسين برزيده و اظهار تاسف براي فرح‌بخش

حسين برزيده كه از سوي فرح بخش در برنامه هفت مورد هجوم و توهين قرار گرفته بود، مي‌گويد:« فرح‌بخش در برنامه هفت نه تنها به من كه به همه اهالي سينما توهين كرده است. واقعا چه مي‌شود گفت؟ يا بايد از او شكايت كرد يا مثل او هتاكي كرد و من البته سعي دارم مقابله به مثل نكنم و ترجيح مي‌دهم اگر روزي مسئولان قضایی حساس به اين توهين‌ها سر كار بودند از او شكايت كنم.»

تجمعی علیه خانه سینما

فرهاد توحیدی، رییس هیات‌مدیره و سخنگوی خانه سینما، در گفتگو با خبرگزاری‌ها اطلاع داد: «تجمع امروز در مقابل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هیچ ارتباطی با خانه سینما ندارد. گروهی از سینماگران طرفدار مجمع عمومی ۱۹ تیر قصد دارند در اعتراض به عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در قبال خانه سینما تجمع کنند اما این تجمع هیچ ارتباطی با تجمع‌های صورت‌گرفته از اهالی خانه سینما ندارد.»


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016