شنبه 16 شهریور 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

سيدعلی صالحی: نگران انسان خاورميانه‌ام ، از مصر تا سوريه

سما بابايی ـ روزنامه بهار ـ اين روزها نمايشگاه شاعری است که حالا نقاشی هم می‌کند. جدی هم نقاشی می‌کند. افتتاحيه اول همين چهارشنبه گذشته برگزار شده بود اما برق قطع شد مخاطبان با نور شمع و موبايل‌هايشان از نمايشگاه ديدن کردند؛ ‌اما همان هم کافی بود برای اين‌که چند اثر از شاعر فروخته شود. دومين افتتاحيه هم جمعه برگزار شد و جمع زيادی از اهالی هنر و فرهنگ به تماشای اين آثار آمدند. شاعر خودآموخته نقاشی را آغاز کرده است، اما با ديدن آثارش می‌شود فهميد که از اين پس می‌توان به عنوان يک نقاش حرفه‌ای نيز روی او حساب کرد. نمايشگاه «از سر اتفاق» قرار بود فروردين امسال برگزار شود؛ اما صالحی ترجيح داد به دليل برگزاری انتخابات زمان آن را تغيير دهد. تابلوهايی که در اين نمايشگاه به نمايش گذاشته شده‌اند در دو بخش اکرليک و سياه‌قلم است. نقاشی‌هايی که ادامه شعرهايش برای عبور از واژه و به‌نوعی نشان‌دهنده علاقه‌اش به انحناست.

* آقای صالحی شما از چه دوره‌ای نقاشی به مفهوم حرفه‌ای آن را آغاز کرديد؟



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


- با يک مرور کلی به تاريخ «لذت نقش» می‌شود فهميد هنر نقاشی در ذات بشر وجود دارد. از نقش در غارها تا امروز که همه کودکان از خط خطی کردن کاغذ لذت می‌برند، تمرين کشف جهان است. درباره اين‌که چه دوره‌ای خودم اين کار را آغاز کردم، قادر به ذکر تاريخ معين نيستم اما از واژه «حرفه‌‌ای» ياد کرديد، می‌شود به نشانه‌های زمانی اشاره کرد. حدود پنج سال پيش رسما و جدی کارم را شروع کردم.

* در اين زمينه شما را «خود آموخته» معرفی کرده‌اند. يعنی بی‌هيچ کلاس و آموزشی اين هنر را دريافته‌ايد؟
- من فکر نمی‌‌کنم در حال کشيدن نقاشی هستم، احساس می‌کنم دارم شعر می‌نويسم، منتها نه با واحد کلمه، بلکه با واحد نقطه، خط و رنگ اين علاقه در من امری عادی است. آثار من بدوی، وحشی و خودآفريده است. نوعی نهاد درونی است، مثل شعر. اتفاقی از سر اتفاق است.

* اولين کسانی که تابلوهای شما را ديدند...؟
- کارهايم را پنهان می‌کردم اما بعد واکنش طبيعی نزديکان به من اجازه حرف زدن در اين‌باره را داد. آرام‌آرام تابلوها را به کارگاه شعر خودم آوردم. وقتی ناشری واقعا خريدی‌ميليونی کرد، از خودم پرسيدم: اين‌ها شعر بودند، چرا به نام تابلو خريداری شدند!؟ و کار ادامه يافت... تا آقای علی عزتی مدير موسسه «نقاشان خودآموخته» تابلوها را آن هم از سر اتفاق ديد و گفت: نمايشگاه بگذاريم، گفتم: ابدا، خير...!

* چه پروسه‌ای طی شد تا اين نمايشگاه برگزار شد؟
- دو سال بيشتر مقاومت کردم. گفتم اين‌ها خواب‌های خصوصی من‌ هستند، اصلا نقاشی نيستند. اما آقای عزتی اصرار داشتند... که ما پی چنين آثاری هستيم. اين‌ها يعنی «کار ناب» و اجازه بده، ابتدا فرار کردم از آقای عزتی، اما اين دوست... بی‌نظير است. پيگيرانه رفت و همه امور و امکانات را مهيا کرد برای فروردين و ارديبهشت ۹۲ «خانه هنرمندان» اما من قبول نکردم. گفتم لااقل بگذاريد بعد از انتخابات تيرماه ۹۲ و امروز هم که در خدمت شما هستم. استقبال به گفته کارشناسان در شب افتتاح بی‌نظير بود، خيلی خوب شروع شد اما چند دقيقه بعد از افتتاح، ناگهان برق رفت و سالن در ظلمت فرو رفت. مسئولان خانه هنرمندان می‌گفتند مشکل فنی پيش آمده است من هم البته باور کردم!

* بعد چه شد مردم رفتند!؟
- بيش از دو ساعت ما تاريکی را تحمل کرديم اما يک شير پاک خورده‌ای قانون را شکست و با نور موبايل به ديدن تابلوها رفت، مردم در راهرو ديدند چه رخ داده است؛ خلاف خواست مسئولان. زير نور شمع و موبايل نمايشگاه را دوباره افتتاح کردند. از اين دقيقه به بعد کسی مزاحم مردم نشد و البته نيم ساعت به پايان کار، وقتی ۹۰درصد رفته بودند، ناگهان «نور» آمد!

* برای نقاشی‌های خود- در کنار شعرتان - چه جايگاهی قائل هستيد؟
- گفتم که هر دو ادامه هم‌ هستند. هر کجا کلمه کم می‌آورم، دنيا را خط‌خطی می‌کنم، مثلا در تعطيلات و در شمال، کاغذ و بوم نبوده، روی تخته نقاشی کردم. مهم برای خودم همين فرافکنی درونی است، هرچه هست فقط «تجربه» است.

* سپهری، درودی و آغداشلو هم شاعر و هم در ارتباط با ادبيات بوده‌اند. پيوندی که ميان ادبيات و نقاشی است. انکارناپذير است، شما اين ارتباط را چطور تعريف می‌کنيد؟
- به آن فکر نکرده‌ام. الان هم نمی‌توانم فی‌المجلس، توجيهی بيابم. شما می‌گوييد «پيوند»، من می‌گويم يکی هستند و هر دو فرزندان «ايماژ» هستند.

* اين ارتباط واژه و ايماژ، شعر و تصوير را تعريف کنيد؟
- همه‌چيز در اين جهان عين «تصوير» است، حتی حروف الفبا می‌گوييم‌ آی با کلاه، کاملا با تصوير حرف می‌زنيم. حروف با چيدمان خاص به تصوير کلمه می‌رسند، کلمات با چيدمان خاص به «بعد» در عبارت می‌رسند. اين زنجيره ميان نام‌ها و اشيا، امری زاياست که در هم تنيده شده‌اند، پی پيوند نباشيم. مرزی ميان اين امور نيست. «انسان» واژه را آفريد تا تصوير کامل خود را به بهترين نحو تعريف کند.

* به گفته دوستان، بالاخره کوتاه آمديد و نمايشگاه در تاريکی برگزار شد، آيا اين راه را ادامه می‌دهيد؟
- نمی‌دانم، فعلا نگران آينده انسان خاورميانه‌ام که دارند او را روانه کوره آدم‌کشی می‌کنند، از مصر تا سوريه.

* شما نزد خود نقاشی را آموخته‌ايد، اين در رشته‌های هنری ديگر هم رخ می‌دهد. ارزيابی خودتان از آثارتان چيست؟
- از حيث معنوی، برای خودم عزيزند، از حيث مالی و مادی نيز استقبال-در شب اول- خوب خوب بود. چه عرض کنم!؟ شما اهل رسانه و کارشناسان بايد نظر بدهند. خوب و بد برای من-در اين حوزه- تفاوت ندارند. من کار خودم را می‌کنم!

* چطور شد که با اکرليک شروع کرديد در اين چند تابلو؟!
- مواد ديگری در خانه نبود، از قديم همين رنگ‌ها و دوات‌ها و روان‌نويس‌ها بود، من هم استفاده کردم، اگر نبود، شايد زغال، شايد گچ، تا بعد بروم و واقعا مصالح کار را تهيه کنم.

* هيچ نگران نبوديد که نتوانيد با مخاطب ارتباط برقرار کنيد؟
- من فقط برای خودم کار کرده‌ام. از سر اتفاق آقای عزتی ما را به نمايشگاه کشاند. بهتر...!؟ نه از اول، بلکه تا نفسی باقی است، من برای کسی کار نمی‌کنم. مثل شعر است. فقط برای خودش آفريده می‌شود. من کاره‌ای نيستم. کالا نيست. زندگی ا‌ست! جالب اينجاست که ملل ديگر از سفارت‌خانه‌ها هم آمدند و با تابلو‌ها ارتباط برقرار کردند وگرنه نمی‌خريدند.

* آثارتان از سر اتفاق چه می‌گويند؟
- می‌گويند من و تو نيز از سر اتفاق آمده‌ايم به اين جهان.

* شنيده شده در آينده در غرب هم نمايشگاه آثارتان برگزار می‌شود، مثل آلمان، فرانسه، کانادا و...
- تماس گرفته‌اند، آينده را در آينده تعريف می‌کنيم!

* جايی گفته‌ايد در کودکی مايل بوديد نقاشی يا موسيقی را بياموزيد که نشد، آيا حالا نقاشی را به صورت حرفه‌ای ادامه می‌دهيد؟
- در زندگی هيچ چيزی را جدی نگيريد، حتی مرگ را...!

* درباره قيمت‌گذاری تابلو‌ها از دو و نيم تا ۱۰ميليون، توضيح می‌دهيد؟
- مسئول اين کار آقای عزتی و کارشناسان ايشان هستند. اگر من بودم، قيمت را حذف می‌کردم، می‌گفتم تعيين قيمت غيرممکن است. نه اين‌که اين‌ها شاهکار باشند، از اين بابت که در هر تابلو تکه‌ای از روح من آشکارا ديده می‌شود.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016