چهارشنبه 11 بهمن 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

کی‌روش: راهی برای برگشت رحمتی باقی نمانده است

سرمربی تيم ملی فوتبال ايران می گويد راهی برای برگشت مهدی رحمتی باقی نمانده و تيم ايران با بازيکنان آماده به خدمت راهش را ادامه خواهد داد.

کارلوس کی روش در بخش دوم گفت‌وگوی خود با خبرنگاران ايسنا و خبرآنلاين درباره موضوع‌های روز فوتبال ايران، وضعيت مهدی رحمتی، پاسخ دانيل داوری و محروميت خودش از حضور بر روی نيمکت تيم ملی ايران در ديدار برابر قطر صحبت کرد.

*يک بحثی که هميشه درباره بازيکنان دعوت شده به تيم ملی وجود دارد اين است که معمولا يکسری بازيکن به صورت ثابت در فهرست‌های شما ديده می شوند. به هر حال اگر شما درباره روند کارتان توضيح بدهيد، افکار عمومی هم شايد راضی شود که شيوه انتخاب بازيکنان به چه صورت است.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


- برای معرفی بازيکنان ما دو گروه داريم که آنها را به ماتريکس A و B تقسيم می کنيم. گروه اصلی بازيکنان ما همان کسانی هستند که برای تيم ملی بازی کرده اند، در اردوها حضور داشته اند و ما هر هفته عملکرد آنها را زير ذره بين داريم و کارشان را ارزيابی می کنيم. وقتی شما يک گروه اصلی را انتخاب می کنيد در کنار ارزيابی بازيکنان اصلی، بايد دائم بازيکنان ديگر را هم ارزيابی کنيد. اين کار را ما درباره تمامی پستها انجام می دهيم و اين برای اين است که اگر بازيکنی مصدوم شد يا آماده نبود، جوابی برايش داشته باشيم. به عنوان نمونه وقتی علی کريمی مصدوم است از ماتريکس ما بيرون می آيد و بازيکن ديگری را جانشينش می کنيم. بنابراين اينطور نيست که رقابت تنها بين دو بازيکن باشد. ضمن اينکه هر وقت تشخيص بدهيم بازيکنی که از گروه اصلی ما بيرون است، سطح بالاتری از بازيکنان گروه اصلی دارد آن بازيکن وارد ماتريکس می شود.

*البته يک نگرانی وجود دارد که با رفتن مهدی رحمتی و پاسخ دانيل داوری، تيم ملی در دروازه با مشکل روبه رو شود. رحمتی با تصميمش فوتبال ايران را شگفت زده کرد اما شما با پاسخ سريعتان به اين تصميم، خيلی بيشتر فوتبال ايران را شگفت زده کرديد؟
- من سرمربی تيم ملی ايران هستم. يک بازيکن در رسانه ها اعلام کرده از تيم ملی بازنشسته شده و اين وظيفه من است که وقتی يک بازيکن نمی خواهد برای تيم ملی بازی کند از بازيکنان ديگری دعوت کنم که برای حضور در تيم ملی آماده اند. من دلم بايد برای آنها بسوزد. وقتی رحمتی به صورت عمومی اعلام کرد که از حضور در تيم ملی خودش را بازنشسته کرده از من در اين باره سوال شد و من گفتم اگر رحمتی واقعا چنين تصميمی گرفته به اين تصميم احترام می گذارم و از او به خاطر خدماتی که ارائه داده تشکر می کنم. من به عنوان سرمربی تيم ملی ايران وظيفه دارم بازيکنانی را به تيم ملی دعوت کنم که آماده اند خودشان را فدای تيم ملی کنند. تصميمی که من گرفتم خيلی ساده است. هر بازيکنی که از حضور در تيم ملی کنار می کشد، صد بازيکن ديگر هستند که آماده اند جايش را پر کنند.

*حرف شما درست است و برای اينکه بزرگی تيم ملی ايران را حفظ کنيد، تصميم تان قابل احترام است اما خيلی ها می گويند شما بايد ابتدا حرفها و دلايل رحمتی را می شنيديد و بعد درباره تصميمش اظهارنظر می کرديد.
- بله، من هم اين حرف را شنيده ام. خيلی‌ها می گويند که من بايد حرفهای رحمتی را می شنيدم اما وقتی بازيکن نمی خواهد دلايلش را بگويد و خيلی خودجوش اين تصميم را گرفته و نخواسته با من مشورت کند، من چه کار بايد انجام بدهم؟ من حتی فکر می کردم با رييس فدراسيون فوتبال حرف زده به همين خاطر از آقای کفاشيان درباره دليل رحمتی پرسيدم که او هم گفت من در جريان نيستم. اين جمله آخر من است، ما کارمان را با بازيکنانی پيش می بريم که می خواهند باشند و به تيم ملی خدمت کنند.

*در فلسفه کاری شما جايی برای عذرخواهی وجود ندارد؟
- (با خنده) حدس می زدم که چنين سوالی بپرسيد اما می خواهم از شما بپرسم. وقتی شما در ايسنا از سمتتان استعفا کنيد و مديرتان هم اين استعفا را قبول کند و شما برويد، شايد ۲۰۰ نفر ديگر در ايسنا باشند که بتوانند جانشين شما بشوند. اينکه شما بعد از چند وقت به درخواست مديرتان به سر کار برگرديد، آن ۲۰۰ نفر چه فکری می کنند؟ چه احساسی به آنها دست می دهد؟

*پس با شرايطی که وجود دارد و حتی پاسخ دانيل داوری به دعوت به تيم ملی ايران، شما نظرتان همين چيزی است که گفتيد. وضعيت داوری چطور خواهد شد؟
- ابتدا شما بايد بدانيد جريان دعوت داوری چيست. ما مدتهاست اين بازيکن را زير نظر گرفته ايم. داوری هم مثل همه بازيکنان دو رگه ای که به تيم ايران آمده اند با مشکلات اداری روبه رو بود. اينکه می خواستيم اين بازيکن را به اردو دعوت کنيم، اتفاق جديدی نيست و حتی قصد داشتيم او را برای مسابقات غرب آسيا هم دعوت کنيم ولی همين مشکلات اداری مانع شد. البته اکنون اين مسائل اداری حل شده اما مشکلی که وجود دارد به تداخل زمانی بوندسليگای دو و تقويم فيفا بر می گردد. به هر حال بايد بگويم مشکل کلی درباره حضور داوری در تيم ملی ايران وجود ندارد و اين بازيکن تصميمش را گرفته که پيراهن ايران را بپوشد. ما هم مثل ساير بازيکنان دورگه که به تيم ملی آورديم، داوری را هم به اردوی تيم ملی دعوت می کنيم، شرايطش را می سنجيم و برای بازی کردن آماده اش می کنيم.

*اما داوری در رسانه های آلمانی اعلام کرده شرايطش برای حضور در اردوی پيش روی تيم ملی فراهم نيست.
- مشکلی که وجود دارد اين است که تيم داوری در بوندسليگای دو ۲ روز قبل از بازی تيم ملی بازی دارد و ۲ روز بعد از ديدار ايران بايد دوباره برای تيم باشگاهی اش بازی کند. ما اکنون با باشگاه او در حال مذاکره هستيم تا به بهترين راه حل برسيم. با اين حال اگر شرايطش برای بازی با لبنان فراهم نباشد، شايد در اين برهه نيايد.

*يکی از دغدغه هايی که وجود دارد، همين پست دروازه بانی است. رحمتی که ديگر دعوت نمی شود، داوری هم که شايد فعلا نيايد. حقيقی هم دو سال است که فقط از روی سکوهای ورزشگاه بازی تيمش را می بيند. وضعيت بقيه دروازه بانها هم که روشن است. به چه راهی رسيده ايد؟
- سوال بسيار مهمی برای حال و آينده فوتبال ايران است. وقتی ما به ايران آمديم، سعی کرديم برای پستهای مختلف به بهترين راه حل برسيم. در اين مدت تلاش کرديم برای پستهای متفاوت بهترين بازيکنان را دعوت کنيم اما واقعا پست دروازه بانی پست تخصصی و بسيار مهمی است. با ارزيابی مان در روزهای نخست حضور در ايران، مشخص شد که رحمتی به عنوان دروازه بان اول تيم ملی ۶، ۷ سال دروازه بان ثابت تيم ملی بوده و بالای ۸۰ بازی ملی انجام داده. بعد از رحمتی، رحمان احمدی را داشتيم با يک سابقه خوب و تجربه بالا. برای سومين انتخاب به دنبال يک دروازه بان جوان بوديم. برای همين، فروزان، صالح، صادقی، گردان، مکانی، حقيقی و لک را زير نظر گرفتيم اما آنها هيچ کدام حتی يک بازی ملی هم نداشتند. برای من خيلی راحت بود که در همه بازيها به رحمتی ميدان بدهم و با خيال راحت هيچ نگرانی نداشته باشم اما به اين فکر کردم که اگر دروازه بان اصلی ما چند روز قبل از بازی با کره مصدوم بشود و يا تصميم بگيرد که از تيم ملی خداحافظی کند، بايد چه راه حلی داشته باشيم. به هر حال در زمان حضور من در تيم ملی برای اولين بار دروازه بانانی چون سوشا، لک، گردان، صادقی، حقيقی و صالح به تيم ملی دعوت شدند. با اين حال حرفهايی را از کسانی که قبلا در جای من نشسته بودم، می شنوم که نمی دانم بايد به آنها بخندم يا گريه کنم. در اين شرايط فروزان، سوشا، لک، مکانی و حقيقی برای تيمهايشان بازی نمی کنند و گردان تنها چند هفته است فرصت بازی پيدا کرده. اين حقيقتی است که الان فوتبال ايران با آن روبه رو است. اکنون زمانی است که بايد جواب يکسری افراد را بدهم؛ جواب کسانی که انتقاد می کردند چرا من دروازه بانی مثل حقيقی که برای تيمش بازی نمی کند را به تيم ملی دعوت می کنم. من بايد بين اين دروازه بانهای جوان يک يا دو گلر ديگر به تيم ملی دعوت کنم. برای اردوی بعدی تيم ملی رحمان احمدی و عليرضا حقيقی خواهند بود و من بايد بين گردان، داوری يا صالح يکی را به تيم ملی اضافه کنم.

*با نمايش بسيار خوبی که محرم نويدکيا در ليگ داشته، بعضی‌ها معتقدند اين بازيکن می تواند مشکل پست بازيسازی در تيم ملی را برطرف کند، هر چند که اين بازيکن گفته که رويش نمی شود به کادر فنی تيم ملی بگويد نمی تواند مثل ساير بازيکنان تمرين کند و اين تنها دليلش برای خداحافظی از تيم ملی بوده است.
- محرم شرايط خاص خودش را دارد. پرونده پزشکی اين بازيکن را بررسی کرده ايم و می دانيم شرايط محرم با ساير بازيکنان متفاوت است. واقعا تاسف آور است که محرم با وجود محدوديتی که برای تمرين کردن دارد، يکی از بهترين بازيکنان ايران است. البته تصميمی که او گرفته تنها به خاطر محدوديتش برای انجام تمرين نيست. او مجبور بود به خاطر بازيهای داخلی و آسيايی سپاهان در سفر باشد و يک تصميم صادقانه و حرفه ای گرفت. من برای نويدکيا احترام بسيار زيادی قائلم. البته من خيلی به پست بازيساز با تعريف فعلی اعتقادی ندارم. من در تيم ملی ايران ۱۱ بازيکن می‌خواهم که همه شان تاثيرگذار باشند. در فوتبال مدرن پست بازيساز وجود ندارد. اگر يک بازيکن بازيساز باشد، همه چيز خوب است اما اگر اين بازيکن مصدوم يا محروم شود، پر کردن جايش بسيار مشکل است. وقتی ما بازيکنی مثل جباری يا محمد نوری را داريم، آنها می توانند بسيار خوب بازيسازی کنند اما وقتی جباری نبود و علی کريمی هم به خاطر مصدوميت حضور نداشت، بازيکنی که در آن پست باشد را نداشتيم.

*شايد يکی ديگر از نگرانی‌های فوتبال ايران، محروميت شما در بازی برابر قطر باشد. فکر می کنيد فيفا با فرجام خواهی فدراسيون فوتبال ايران موافقت کند؟
- الان نمی توانم خيلی راجع به اين مساله صحبت کنم. اخلاقم اين طور است که دوست ندارم راجع به مسائلی صحبت کنم که به توطئه بر می‌گردد چون ممکن است اين حرفها سوءتفاهمی را به وجود بياورد. نمی خواهم کسی بگويد من به دنبال بهانه هستم چون اصلا از بهانه گيری خوشم نمی آيد، همان طور که دوست ندارم بازيکنان در آينده برايم بهانه بياورند. شرايط برای تيم ملی بسيار حساس است. اگر زياد درباره داوری صحبت کنم ممکن است اين حرفها بهانه ای به بازيکنان بدهد. نمی خواهم ذهنيت بازيکنان مثل بعد از بازی با کره باشد که می گفتند "سعی می کنيم ازبکستان را ببريم". آنها بايد ذهنيتشان طوری باشد که بگويند حتما می بريم. برای فوتبال ايران پيروزی در ورزشگاه آزادی نبايد کاری داشته باشد. بايد حريفان به اين نتيجه برسند که در ايران ۹۰ دقيقه جهنمی پيش رو دارند. هر چه پيروزيهای ما بيشتر باشد پيغام رساتری به کل آسيا می دهيم که به جز باخت سرنوشت ديگری در تهران نخواهيد داشت. به همين خاطر سعی می کنم راجع به اتفاقات اخير و داوريها زياد صحبت نکنم اما می خواهم به چند مورد اشاره کنم. برای من جای سوال دارد که چطور برای يک بازی حياتی و کليدی مثل ديدار ايران و کره جنوبی از يک داور کوچک سنگاپوری استفاده می شود و چطور اين داور جلوی صد هزار تماشاگر هم مربی و هم بازيکن تيم ميزبان را از بازی اخراج می کند. داور سنگاپوری به قدری کوچک بود که انگار می‌خواست بازی بين مجردها و متاهلها را قضاوت کند و دوست داشت همه را با هم آشتی بدهد! يا چطور در بازی برابر ازبکستان داور يک اوت دستی را به يک ضربه ايستگاهی برای حريف تبديل می کند. در همان زمان بازيکن شماره ۱۷ ازبکستان با آرنجش بر روی پولادی خطا مرتکب شد. برای من سوال است که چطور وقتی توپ بيرون رفت، داور اعلام ضربه ايستگاهی کرد. اگر در اروپا اين صحنه اتفاق می افتاد و داور چنين تصميمی می گرفت برای آن داور مشکل بزرگی ايجاد می شد. آن داور در بازی با ازبکستان در دو گل به ما ضرر زد. اگر صحنه اول جای بحث داشته باشد، در صحنه دوم و گل قوچان نژاد شکی وجود ندارد. در بازی با لبنان هم در چند صحنه وقتی توپ بيرون رفت، بازيکنان لبنان توپ را بيست، سی متر به هوا می زدند.

*به هر حال اين اتفاقها در فوتبال آسيا چندان عجيب نيست.
- برايم جالب است که کنفدراسيون فوتبال آسيا به شرايط زمين سپاهان اعتراض کرد اما صحبتی درباره وضعيت چمن ورزشگاه لبنان نکرد! چند روز پيش از ديدار ما برابر لبنان، استراليا در بيروت در زمينی بسيار خوب با لبنان بازی کرد اما وقتی قرار شد با ما بازی کند ديديد چه زمينی را انتخاب کردند. ما مجبور بوديم در ورزشگاهی با لبنان بازی کنيم که بيشتر شبيه مزرعه سيب زمينی بود. با اين وضعيت نمی شود به تصميماتی که گرفته می شود شک کرد؟ بازی دوستانه در زمينی خوب و انجام ديدار رسمی در مزرعه سيب زمينی! اينها نمونه هايی است که وجود دارد و من خواستم يادآوری کنم. اينها را نگفتم که بهانه به بازيکنانم بدهم، بلکه اين مسائل را يادآوری کردم که به کادر فنی و بازيکنانم بگويم حتی اگر با يک گل هم از حريف پيش باشيم، کافی نيست و بايد چند برابر آماده تر از تيمهای ديگر باشيم چون هيچ کس کار را برای ما راحت نخواهد کرد. بيشتر از اين نمی خواهم چيزی بگويم چون می خواهم به کارم در مربيگری ادامه بدهم. محروميت من همچنان سر جايش است و الان موقع اظهارنظر در اين باره نيست چون هنوز تصميم نهايی گرفته نشده و بعد از تصميم نهايی می شود درباره آن صحبت کرد.

*چند روز پيش تاج اعلام کرد که توافق با شما حاصل شده. به نظر می رسد مشکلی که پيش از اين وجود داشت، برطرف شده.
- يکی از بزرگترين دغدغه های ما اين بود که برنامه ليگ را تا آخر فصل بدانيم و اکنون با صحبتهايی که با سازمان ليگ داشته ايم آنها اسکلتی از بازيهای ليگ به ما داده اند تا برنامه های آماده سازی تيم ملی تداخلی با ليگ نداشته باشد. ما اکنون به نقطه نظرات سازمان ليگ واقفيم و با اين اطلاعات می توانيم کار را شروع کرده و برنامه هايمان را پيش ببريم.

*ظاهرا قصد برپايی چند مينی کمپ هم داريد.
- اگر به اين جمع بندی برسيم که بايد مينی کمپ داشته باشيم تنها با در نظر گرفتن اينکه با حضور بازيکنان مدنظر به باشگاه ها ضرر وارد نمی شود، اين کار را خواهيم کرد. اگر به تقويم فوتبال اروپا نگاه کنيد آنها از آگوست تا نوامبر ۵،۶ بازی ملی دارند و در آن زمان ليگهای اروپايی برای چند مرتبه با وقفه ۱۲ روزه روبه رو می شوند اما ضرری متوجه باشگاه ها نمی شود چون تمرينات و بازيهای تيمهای باشگاهی و ملی در سطح بالايی برگزار می شوند.

*با اين حال گويا آخرين اردوی تيم ملی با يک هشتم رقابتهای ليگ قهرمانان آسيا تداخل زمانی دارد.
- اين تصميمی است که بايد بين فدراسيون فوتبال و سازمان ليگ گرفته شود. فقط اين را می توانم بگويم که بعد از جلسات با سازمان ليگ ايجاد هماهنگی با سازمان ليگ و باشگاههاست.

*در روزهايی که ديگر همه به اين باور رسيده اند تنها راه موفقيت تيم ملی ايجاد همدلی در ارکان مختلف فوتبال ايران است، به نظر می رسد بعضی صحبتهايی که از سوی شما مطرح می شود و پاسخی که مربيان باشگاهی به اين حرفها می دهند، مشکل ساز است.
- ما تقريبا در آخرين مرحله رقابتهای انتخابی جام جهانی هستيم و زمانی برای از دست دادن نداريم. در آخرين مرحله دوی سرعت نبايد وقت تلف کنيم و بايد به جای اختلاف به تصميمهايی برسيم که به سود فوتبال ايران است. صحبتی که من دارم اين است که سال قبل برنامه ريزی کرديم و با هزينه های زياد اردوهايی را ترتيب داديم اما يکسری از بازيکنان مان را نداشتيم. می خواهم بپرسم آيا اين منطقی است؟ برپايی اردو بدون بازيکنان يا بازيکنان بدون اردو به هيچ وجه منطقی نيست. من هم نظرم درباره داربی همان چيزی است که همه می گويند اما هيچ وقت صحبتی درباره بی کيفيت بودن آن انجام ندادم. نه اينکه نظری نداشته باشم اما خودم حرفی نزدم. با اين حال حواسم به اين بود که افکار عمومی درباره آن چه گفتند. گذشته از اين من هنوز بر سر حرفم هستم. تيم ملی ايران فرصت بسيار خوبی را برای رسيدن به جام جهانی در اختيار دارد و اين همان چيزی است که من از روز اول گفتم. حرفی که می زنم ۳۳ سال تجربه پشت آن است. من تجربه بسيار فراوانی در فوتبال دنيا دارم. چند بار در جام جهانی بوده ام و در ليگ قهرمانان حضور داشته ام و قهرمان شده ام. من با بازيکنانی نظير فيگو، زيدان، دونادونی، باجو، کارلوس، گيگز، فان نيستلروی و رونالدو کار کرده ام و با همين تجربه می گويم اگر می خواهيم موفق شويم فقط کار و کار و کار است که ما را به جلو می برد(با صدايی مانند فرياد اين جمله را می گويد). جز سخت کار کردن راه ديگری نداريم. من اينجا نيامده ام که به مردم ايران دروغ بگويم. ما فرصت خيلی خوبی داريم و بايد تمام تلاشمان را انجام دهيم و اين تاسف وار است اگر نتوانيم به هدفمان برسيم چرا که مردم بزرگ ايران شايسته حضور در جام جهانی هستند. من حضور در خيلی از کشورها را تجربه کرده ام اما تماشاگران ايرانی بی نظيرند. همان هزاران نفر تماشاگری که روز داربی پشت در ورزشگاه آزادی ماندند برای پر کردن استاديوم کشورهای امارات و قطر کافی هستند. می خواهم اين را خيلی شفاف بگويم که اگر من را به ايران آورده ايد که به مردم ايران حرفهای غير واقعی بزنم، اشتباه کرده ايد ولی اگر تلاش کنيد قطعا موفق خواهيد شد و شانس خيلی بالايی برای حضور در برزيل خواهيم داشت. من برای يکی از مديران باشگاه ها احترام زيادی قائلم اما ايشان گفته که تيم ملی ايران با من راهی به جام جهانی نخواهد داشت اما بايد به او بگويم من همان مربی هستم که بارها در مسابقاتی نظير جام جهانی و ليگ قهرمانان حضور داشته ام و ۲ بار قهرمان جهان شده ام و همين برای يک مربی کافی است اما درباره شما مطمئن هستم که هيچ وقت تيمتان با مديريت شما يک بار هم در جام جهانی باشگاهی نخواهد بود. برای من جالب است که چنين فردی می آيد و درباره من با اين همه سابقه صحبت می کند. او در وضعيتی اين چنين صحبت می کند که نمی تواند برای تيمش يک زمين درست و حسابی جور کند. تا به حال احترام زيادی برای همه قائل بوده ام اما گويا سکوت من باعث شده بعضی ها فکر کنند اين سکوت به خاطر اين است که من آدم ضعيفی هستم. بايد بدانند که من هيچ ترسی از آنها ندارم و متاسفم که آنها واقعيت را به مردم نمی گويند. در پايان می خواهم اين را بگويم که اگر ما با هم متحد نباشيم و برای يک هدف نجنگيم، هيچ وقت به منفعت نمی رسيم.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016