مقدمه
اولین مناظره تلویزیونی بین شش کاندیدای ریاست جمهوری ایران در روز جمعه ۸ اردیبهشت برگزار شد. در این مناظره ابراهیم رئیسی، "آیتالله قتل عام،" تلاش کرد موقر، منطقی، و آرام ظاهر شود، ولی به گمان نگارنده عملکرد او بسیار ضعیف بود. آقایان مصطفی میرسلیم، کاندیدای حزب موتلفه، و مصطفی هاشمی طبا که در دولت آقای سید محمد خاتمی حضور داشت و اصلاح طلب میباشد نیز توجه زیادی را جلب ننمودند. در حقیقت مناظره اصلی بین محمد باقر قالیباف، "سردار گازانبری،" از یک طرف، و آقایان اسحاق جهانگیری و حسن روحانی از طرف دیگر بود.
در طول مناظره قالیباف، "سردار گازانبری،" مانند محمود احمدینژاد در سال ۱۳۸۸ ظاهر شد، و همچون او هم دروغ زیاد گفت، فرا افکنی بسیار زیادی نمود، و هم مرتکب "گاف"های زیادی شد، بطوریکه نگارنده پیشنهاد میکند که علاوه بر لقب "سردار گازانبری،" که آقای اکبر گنجی بر اساس گفتههای خود قالیباف برای او پیشنهاد کرده بودند و حتی مورد استفاده آقای جهانگیری در طول مناظره شد، باید قبل از نام او "سردار گاف" را هم افزود. به گمان نگارنده قالیباف مجبور بود که تهاجمی عمل کند. او در ۱۳۸۴ و ۱۳۹۲ نیز نامزد انتخابات بود، ولی شکست سختی خورد، و بنا بر این انتخابات کنونی آخرین فرصت او میباشد. اگر قالیباف در این انتخابات شکست خورد، از چهار سال آینده باید در منزل همراه با همسر خود فقط تماشا کننده مناظرهها باشد، همان کاری که روز جمعه سرلشگر محسن رضایی انجام داد، و به همسر خود کمک نمود که به آرزوی خود که همانا تماشا کردن مناظره در کنار همسر سرلشگر خود بود برسد. این مقالهٔ به "سردار گاف" محمد باقر قالیباف، "سردار گازانبری،" و دروغها و "گاف" او اختصاص دارد. در یک مقالهٔ قبلی نگارنده بخشی از نقش سردار گاف را در اختناق و سرکوب مردم توضیح داد.
۹۶ درصد در برابر ۴ درصد
یکی از گافهای "سردار گازانبری"، که خواهرزاده همسر آقای خامنهای است و بهمین دلیل نیز انواع و اقسام رانت هارا از دهه ۱۳۶۰ دریافت کرده است، این است که شعار میدهد که باید به ۹۶ درصد مردم رسید، چرا که فقط ۴ درصد مردم دارای شرایط اقتصادی مناسب هستند. صرفنظر از این اعداد من درآوردی، و مستقل از اینکه شعار ۹۶ درصد دربرابر ۴ درصد تقلیدی از جنبش ۹۹ درصد دربرابر ۱ درصد آمریکا میباشد، باید از سردار پرسید خود او متعلق به کدام گروه است، ۴ درصد بالا و یا ۹۶ درصد پایین، و چرا در طول ۱۲ سال که شهردار تهران بوده است کوچکترین قدمی برای بهبود آن دسته از مردم ۹۶ درصد که در تهران بزرگ زندگی میکنند برنداشته است؟ مروری بر فساد در شهرداری تهران پاسخ روشنی برای این سوال فراهم میکند.
حمله به دستفروشها برای کمک به ۹۶ درصد مردم
یکی از اقدامات "مهم" سردار گازانبری برای خدمت به آن بخش از ۹۶ درصد مردم که در تهران بزرگ زندگی میکنند حمله به مردم دستفروش است که سعی دارند با فروش محصولات جزعی در کنار خیابان ها، پیاده رو ها، و ایستگاههای مترو و خود مترو برای خود و خانواده خود درآمدی شرافتمندانه داشته باشند.
وقتی مردم شکایت میکنند که ترافیک سنگین است، سردار گازانبری به جای حل مسأله ماموران خودرا میفرستد تا به میوه فروشان، لبو فروشان، و دیگر دستفروشان، از "فال" فروشان گرفته تا بچههای کوچک که گًل میفروشند، در کنار خیابانها حمله کنند و مانع از کار آنها شوند. وقتی مردم شکایت میکنند که مترو و ایستگاههای آن خیلی شلوغ هستند، سردار گازانبری به جای حل مساله، بعنوان مثال تردد بیشتر قطارها و تعداد بیشتر واگن ها، ماموران خودرا میفرستد تا به دستفروشان حمله کنند. البته خوانندگان گرامی حتی یک لحظه هم شک نکنند که اینگونه اقدامات برای کمک به ۹۶ درصد پایین مردم است.
رژیم کاری آپارتاید در شهرداری تهران
یکی دیگر از اقدامات سردار گازانبری برقراری یک رژیم کاری کاملا آپارتاید در شهرداری تهران است. کارگران شهرداری، رانندگان شرکت واحد اتوبوسرانی، و ماموران پارکها حتی حداقل حقوق اعلام شده توسط دولت را دریافت نمیکنند، و در یک رژیم کاملا تبعیض آمیز به آنها ظلم میشود. در حالیکه مداحان و دیگر "کتک زن"های شهر به استخدام شرکت مترو درآمده اند [که در دنباله این مقالهٔ راجع به آن بحث خواهد شد] و حقوقهای چند میلیونی میگیرند، این کارگران شریف از حداقل امکانات شغلی و حقوقی نیز برخوردار نیستند. بعد از اعتراض سندیکای کارگران و کارمندان شرکت واحد که منجر به دستگیری و زندانی شدن رهبران آن نیز شد، نگاه قالیباف به مسائل صنفی شرکت واحد نیز امنیتی شد، و سردار گازانبری برای "حل" مساله اجازه داد شرتهای خصوصی وارد اینکار شوند که در نتیجه در طول ۱۰ سال از ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۴ قیمت بلیت اتوبوس در تهران ۵۰ برابر شد، و از ۲۰ تومان به ۱۰۰۰ تومان افزایش یافت.
زمینهای مرغوب برای همدستان
سردار گازانبری ۱۰۰،۰۰۰ متر مربع از مرغوبترین زمینهای تهران در بهترین مناطق تهران را اول قیمت گذاری بسیار پایین و غیر واقعی نمود، و بعد آنهارا با تخفیفهای بزرگ به دوستان و دستیاران خود واگذار کرد. لابد این اقدام ایشان در راستای بیرون آوردن آنها از ۹۶ درصد و پیوستن آنها به ۴ درصد بود. بعد هم که مجلس شورای کنونی درصدد برآمد که درمورد این فساد بزرگ، که مبلغ آن دستکم ۲۲۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان برآورد شده است، تحقیق و تفحص کند، سردار گازانبری دلسوز ۹۶ درصد مردم با گفتگو با جناح محافظه کار مجلس جلوی آنرا گرفت.
وبسایت معماری نیوز گزارشی درباره این موضوع منتشر کرد که حاوی نامه سازمان بازرسی کّل کشور درباره آن موضوع بود. ولی به جای دستگیری و محاکمه قالیباف، او از وبسایت معماری نیوز شکایت کرد که در نتیجه آقای یاشار سلطانی مدیر وبسایت برای مدتی دستگیر شد. شکایت به جائی نرسید، ولی قالیباف هم تا کنون پاسخگو نبوده است.
زمین مفت برای خیریه همسر قالیباف
چندی پیش آقای رحمت الله حافظی، رئیس کمیسیون سلامت و محیط زیست شورای شهر تهران، در یک توییت نوشت، "واگذاری ۴۹،۶۰۸ متر زمین در منطقه ۲۲ تهران به خیریهای که همسر قالیباف [خانم زهرا سادات مشیر] عضو هیئت امنا آنجاست به قیمت هر متر ۱۴۹ هزار تومان از مصادیق خدمت به شهدا!" یادآوری میشود که منطقه ۲۲ تهران جدیدترین منطقه شهری تهران میباشد که در شمال غرب شهر واقع شده است، و منطقه بسیار مرغوبی است. این واگذاری در حالی بود که بنا به گفته غلامرضا انصاری، عضو دیگر شورای شهر تهران، طرحهای بزرگ عمرانی شهر تخصیص بودجه نداشتند، چون شهرداری با کبود بودجه روبرو بود. در واکنش شهرداری تهران ادعا کرد که آن زمینها از آغاز به امور خیریه تخصیص داده شده بود، و خیریه امام رضا [که همسر قالیباف عضو هیئت امنای آن میباشد] پیشنهاد استفاده از آن برای ساخت مرکز درمانی و تحقیقاتی مغز و اعصاب تحت نظر پروفسور سمیعی را داد. ولی چیزی که مضحک بودن این ادعا را نشان میداد این بود که شهرداری ادعا نمود که زمین را به قیمت روز، یعنی متری ۱۴۹ هزار تومان در یک منطقه بسیار خوب تهران به خیریه فروخته است. مضحک بودن این ادعا وقتی نمایان تر میشود که دو عضو دیگر هیئت امنا "خیریه" را هم در نظر بگیریم. یکی از آنها فرهاد یعقوبی قزوینی معاون هماهنگی در نیروی انتظامی تهران بزرگ در زمانی بود که قالیباف فرمانده نیروی انتظامی بود. دیگری رضا شیران خراسانی است که رئیس ستادهای مردمی قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ بود، که مشاور کنونی قالیباف میباشد.
برگزاری جشن ازدواج دختر قالیباف در پارک جنگلی لویزان
معماری نیوز همچنین گزارش داده بود که قالیباف از پارک جنگلی لویزان برای برگزاری جشن عروسی دختر خود استفاده کرده بود. قالیباف این ادعا را تکذیب نموده است، ولی اگر گزارش معماری نیوز درست باشد، لابد سردار گازانبری با برگزاری آن جشن در آن پارک بزرگ میخواست درد ۹۶ درصد مردم را که برای اینگونه مراسم به چنین پارک هایی دسترسی ندارند "حس" کند.
بدهکاری عظیم شهرداری تهران
سخاوت سردار گازانبری در رابطه با دوستان، نزدیکان، و خانواده خود از بیت المال در حالی بوده است که شهرداری تهران نه تنها کسر بودجه عظیمی دارد، بلکه بدهکاری عظیمی نیز دارد .سردار گاز انبری برای شهرداری تهران ۶۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ (چیزی حدود ۱۵ میلیارد دلار) قرض به پیمانکاران، بانکها و اشخاص حقیقی تولید کرده است. این خبر را آقای محمد علی تندگویان که خود عضو شورای شهر تهران است اعلام کرده است. ایشان همچنین میگویند که شهرداری تهران دارای هیچگونه منبع درامد پایدار نیست، و تعداد زیادی از پروژه شهرداری برای تبلیغات هستند، و در اولویت شورای شهر نیستند. یک نمونه آن تونل امیر کبیر است که خرج ساختن آن ۱۳۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان است، و خرج نگهداری سالانه آن ۹،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان، ولی پلیس اجازه استفاده از تونل را نمیدهد، و تمامی هزینه تلف شده است.
معجزه اشتغال سازی
قالیباف که با بذل و بخشش از بیت المال اطرافیان و اقوام خودرا ثروتمند کرده است، پس از ثبت نام در انتخابات چنین گفت.
امروز ۲۶ فروردین ۱۳۹۶ من محمدباقر قالیباف متعهد می شوم و با توکل خدا و به پشتوانه شما دولت مردم را تشکیل دهم و در یک دوره ۴ ساله با انقلابی اقتصادی درآمد کشور را به دو و نیم برابر افزایش دهم. پنج میلیون شغل ایجاد کنم. نظام مالیاتی را به نفع ۹۶ درصد مردم تغییر دهم.
این ثابت میکند که قالیباف نه استاد، بلکه "پیامبر" اقتصاد است، و معجزه او همین قولی است که داده است. برای اینکه بتواند بقول خود عمل کند، بر طبق برآورد دکتر محمد فاضلی استاد دانشگاه شهید بهشتی اقتصاد ایران در ۴ سال آینده بطور متوسط سالی ۲۶ درصد باید رشد کند. حتی چین در اوج رشد اقتصادی خود رشد اقتصادی سالی بیشتر از ۱۱ درصد نداشت.
معجزه ایجاد میلیون ها شغل در صنعت پتروشیمی
معجزه سردار گازانبری فقط به وعدهٔ ایجاد ۵ میلیون شغل در طول چهار سال محدود نمیشود. "سردار گاف" محمد باقر قالیباف گاف بزرگ دیگری هم دارد: "ما به ازای هر یک میلیون تن [محصول پتروشیمی] قادریم ۲۰۰ هزار شغل مستقیم و ۴۰۰ هزار شغل غیر مستقیم ایجاد کنیم." اگر موضوع انتخابات و دروغهای این سردار سرکوب و فساد مهم نبود، نگارنده تا ماهها برای این ادعای مضحک میخندید. برای نشان دادن مضحک بودن این ادعا کافی است بیاد آوریم که تولید محصولات پتروشیمی ایران در سال ۱۳۹۲، آخرین سال دولت محمود احمدینژاد، حدود ۴۲ تن میلیون تن بود. در سال ۱۳۹۵ تولید ایران به ۵۱ میلیون تن رسید. به عبارت دیگر، دولت آقای روحانی در طول نزدیک به ۴ سال تولید را ۹ میلیون تن افزایش داده است. بنا بر این برطبق ادعای سردار گازانبری دولت آقای روحانی میبایست نزدیک به ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار شغل جدید فقط در صنعت پتروشیمی ایجاد کرده باشد، در حالیکه این دولت بطور متوسط سالی ۷۰۰ هزار شغل جدید در کّل کشور ایجاد نموده است. به علاوه در حال حاضر صنعت پتروشیمی ایران با تولید ۵۱ میلیون تن چیزی نزدیک به ۵۰،۰۰۰ نفر را در استخدام دارد، که معنی آن این است که این صنعت برای هر یک میلیون تن در حدود ۱۰۰۰ شغل ایجاد نموده است.
استخدام هزاران نفر از "افراد خاص"
آقای حافظی، رئیس کمیسیون سلامت و محیط زیست شورای شهر تهران، اخیراً فاش نمود که شهرداری تهران در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ حدود ۴۲۰۰ نفر از "نیروهای منتسب به افراد خاص" را بدون آزمون استخدامی و مراحل دیگر استخدام نموده است. خیلیها معتقدند که بسیاری از این افراد همان هایی هستند که وقتی مردم برای اعتراض در خیابانها به تظاهرات میپردازند، با کتک زدن آنها سعی در پایان دادن تظاهرات دارند. آمار تحصیلات این ۴،۲۰۰ نفر شاهد خوبی برای این ادعا میباشد. ۳۰ درصد آنها کمتر از پنج سال دبستان درس خوانده اند، و یا به کلی بیسواد هستند، و نیمی از آنها نیز تحصیلات دبیرستان را تمام نکرده بودند. با اینحال، این افراد ۱۵ میلیارد تومان حقوق و مزایا در سال ۱۳۹۲ دریافت کردند.
از طرف دیگر، شهرداری تهران در سال ۱۳۹۰ شخصی به نام علی محمد قلیها را بدون هیچگونه تخصص و یا سابقهای بعنوان مدیر عامل شرکت بهره برداری مترو استخدام نمود. این شخص از اقوام حاج منصور ارضی، مداح برنامههای بنیادگرایان و یکی از تندروترین عوامل آنها میباشد. روزنامه "شرق" نیز در دی ماه ۱۳۹۴ گزارش داد که پس از استخدام قلیها ۲۷۱۵ نفر توسط شرکت متروی تهران استخدام شدند. واضح است که بسیاری از آنها نیز از همان مداحان هستند.
رانت به سپاه و دیگر شرکتهای بنیاد گرایان
شهرداری تهران برای نصب نیمکتها در پارکها قراردادی را با یک شرکت امضا میکند. سال هاست که شرکتی که متعلق به علی طائب است "برنده" مزایده برای این پروژه میباشد. علی طائب رابط دفتر رهبری و فرماندهان اطلاعات سپاه میباشد. برادر او، حسین طائب، معاون اطلاعات سپاه، فرمانده حفاظت اطلاعات سپاه، و فرمانده سابق بسیج بود. در زمانی که او فرمانده بسیج بود، تظاهرات جنبش سبز پس از انتخابات ۱۳۸۸ صورت گرفت که بسیج در سرکوب آن نقش اول را داشت. برادر دیگر او مهدی طائب است که رئیسی شورای راهبردی قرارگاه عمار است.
پل دوطبقه بزرگراه آیتالله صدر توسط قرارگاه خاتم الانبیا ساخته شد. سردار گازانبری ادعا نمود که آن پل دستکم صدسال قابل استفاده خواهد بود. هزینه ساخت آن حدود ۴،۰۰۰ میلیارد تومان بود. این پل در سال ۱۳۹۲ ریزش داشت، و بر طبق نظر کارشناسی دکتر فریبرز ناطق الهی که دارای فوق تخصص در زمینه مقاوم سازی پپلها و راه هاست، بشدت در برابر زلزله آسیب پذیر است. ساخت این پل مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان قرار گرفت.
در دوم خرداد ۱۳۹۳ شهرداری تهران قراردادی با قرارگاه خاتم الانبیا امضا کرد که بر طبق آن بیشتر کارهای عمرانی شهر برای ۴ سال به سپاه واگذار شد. مبلغ قرارداد ۲۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان بود. قرارداد را سردار گازانبری و سرلشگر محمد علی جعفری فرمانده سپاه امضا کردند. جالب اینجا است که برخی از اعضای شورای شهر تهران از وجود چنین تفاهم نامهای و امضای آن بی خبر بودند. قالیباف در پاسخ اعتراض برخی از اعضای شورای شهر ادعا کرد که "هیچ مجموعهٔ خصوصی در سطح خاتم الانبیا قرار ندارد." البته به تعبیری درست هم میگوید. وقتی یک شرکت به سپاه وابسته است و وارد "مناقصه" میشود، هیچ شرکت دیگری جرات آنرا ندارد که با خاتم الانبیا رقابت کند. وقتی پروژههای دهها میلیاردی نفت، گاز، راهسازی، شهرک سازی، راه آهن سازی، سد سازی و غیره بدون مناقصه توسط دولت احمدینژاد به خاتم الانبیا واگذار شد و آن مجموعهٔ عظیم را بیش از پیش فربه نمود، واضح است که بزرگترین میشود. وقتی خاتم الانبیا یک تومان مالیات نمیدهد، و اصولا معلوم نیست سود این قرارداد به چه کسی میرسد و یا چگونه هزینه میشود، در حالیکه بقیه شرکتها باید مالیات بپردازند، واضح است خاتم الانبیا "بزرگترین" میشود.
اعتراض به واگذاری پروژههای بزرگ به خاتم الانبیا سرلشگر جعفری را وادار کرد که در سال ۱۳۹۰ اعلام کند که خاتم الانبیا پروژه کمتر از ۱۰۰ میلیارد تومان را قبول نخواهد کرد [در آن زمان دلار حدود ۱۱۰۰ تومان بود]، "مگر آنکه شرکت خصوصی بخواهد اجحافی بکند،" و البته این سپاه است که تصمیم میگیرد چه کسی و یا چه شرکتی "اجحاف" کرده است. وبسایت "الف" که متعلق به آقای احمد توکلی چهره محافظه کار و نماینده سابق مجلس است در ۲۲ مهر ۱۳۹۳ در گزارشی نوشت، "اساسا بخش خصوصی هچگاه نمیتواند خودرا به قرارگاه خاتم برساند. علت این است که این مسابقه [رقابت با قرارگاه] از نقطه برابر شروع نشده است. قرارگاه با استفاده از امکانات لجستیک انباشت شده در سپاه (به دلیل شرایط جنگ) فرسنگها جلوتر میدود، و هرچه میگذرد فاصله بیشتری از بخش خصوصی میگیرد." این گزارش با واکنش تند حفاظت اطلاعات سپاه نیز مواجه شد.
ولی اعتراضها همچنان ادامه یافت، بطوریکه سرتیپ دوم رمضان شریف، سخنگوی سپاه مجبور به پاسخ شد. در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۵ سرتیپ شریف ادعا کرد که "یک مشت آدم قالتاق" در حوزه پیمانکاری کشور فعالیت میکنند. سرتیپ شریف همچنین ادعا نمود که تا اواسط دولت احمدینژاد بخش عمدهای از "پروژههای پولساز کشور" در حوزه خودرو سازی در اختیار نهضت آزادی بوده است. لابد رهبران و طرفداران نهضت و دیگر ملی--مذهبیها که دائماً بین زندان و منزل در رفت و آمد هستند، آن پروژههای "پولساز" را از درون زندان به جلو میبرند. سپاه هر زمان که قافیه تنگ میشود، به سراغ ملی--مذهبیها میرود.
فروش "هوا" در تهران به بنیادهای تعاون سپاه و ارتش
بزرگترین ساختمان ساز ها، و یا به زبان دیگر "بساز و بفروش"ها در تهران بنیان تعاون سپاه و ارتش هستند. شهرداری و قالیباف با صدور اجازه برای ساخت برجهای عظیمی که این دو بنیان میسازند، و در حقیقت با فروش هوای تهران به آنها با نازلترین قیمت ها، نه تنها به محیط زیست صدمه بسیاری وارد میکنند؛ نه تنها باعث گرانی سرسام آور مسکن در تهران شده اند، بلکه به هیچ وجه روشن نیست که اگر زلزله بزرگی در تهران اتفاق افتاد -- که تمامی کارشناسان زلزله معتقدند اتفاق خواهد افتاد -- کدام یک از این برجها قادر خواهد بود در برابر آن مقاومت کند. در زیر شهر تهران دستکم سه گسل فعال و بزرگ وجود دارند. یکی از آنها در منطقه قیطریه است، دیگری در رباط کریم، و سومی در جنوب شرق شهر بین تهران و ورامین. یک زلزله با قدرت ۶ ریشتر و یا بیشتر صدها هزار نفر از مردم را خواهد کشت، و شهرداری تهران به هیچ عنوان آمادگی مقابله با چنین فاجعهای را ندارد. آتش سوزی اخیر در ساختمان پلاسکو در تهران بخوبی اینرا به نمایش گذارد، و تازه آن فقط یک آتش سوزی در یک ساختمان بزرگ بود. فقط برای لحظهای تصور کنید که زلزله بزرگ باعث چه انفجار در خطوط انتقال گاز و آغاز حریقهای عظیمی خواهد شد.
در مقالهٔ بعدی این سری به تفصیل درباره روابط شهرداری سردار گازانبری و سپاه بحث خواهد شد.
نتیجه اقدامات سردار گازانبری: فربه کردن ۴ درصد مردم و توسعه بیسابقه فساد
حقایق بالا فقط گوشه کوچکی از اقدامات قالیباف، سردار گازانبری، در تهران هستند. این اقدامات محیط زیست را در تهران صدمه زده اند، باغها و دیگر فضاهای سبز را در تهران به بساز بفروشها واگذار کرده اند، بر حجم ترافیک و آلودگی هوای تهران افزوده اند، خطر کشته شدن صدها هزار شهروند تهران را در اثر یک زلزله بزرگ به شدت افزایش داده اند، و حقوق کارگران و کارمندان شریف و زحمتکش را پایمال کرده اند. در عوض، سردار گازانبری، مانند سلف خود احمدینژاد، کوککترین اقدامی برای مردم ۹۶ درصد، و مبارزه با فساد عظیم در شهرداری تهران برنداشته که هیچ، بر مسائل و مشکلات بسیار افزوده است.
این گزارشها درباره "دستاورد"های سردار گازانبری ادامه خواهند داشت.
صفحه فیسبوک نگارنده