ایسنا - مناظره میان مصطفی تاجزاده و علیرضا زاکانی بر سر موضوعات مربوط به کوی دانشگاه سال ۷۸ امروز بعد از ظهر با حضور اصحاب رسانه برگزار شد. پیش از این زاکانی در یک برنامه اینترنتی موضوعاتی را درباره وقایع کوی دانشگاه سال ۷۸ مطرح کرده بود که تاجزاده اعلام کرد آمادگی حضور در مناظرهای با این مضمون را دارد.
به گزارش ایسنا، علیرضا زاکانی فعال سیاسی اصولگرا در ابتدای جلسه مناظره با مصطفی تاجزاده در باب موضوعات سیاسی کوی دانشگاه سال ۷۸ و ۸۸ اظهار کرد: من معتقد هستم گوهر اسلام و اهمیت انقلاب اسلامی مشخص شد. انقلاب به پیروزی رسید، عزت برای مسلمین فراهم و نظام سلطه به چالش کشیده شد. در این مسیر هرکجا عظت ایران را خواستیم و از رهبری تبعیت و نوکری مردم را کردیم پیروز و اگر برخلافش عمل کردیم آسیب دیدیم. ما برای چهل سال گذشته افتخار میکنیم اما نیمه راه هستیم. توفیقات زیادی داشتیم، نواقصی هم داشتیم؛ جرا که هم دشمن بیرونی داشتیم و هم موانعی در داخل بوده است.
در چهل سالگی کسی از ما نمیپذیرد آزمون و خطا کنیم
وی افزود: دشمن خارجی ما مشخص است؛ آمریکا و صهیونیسم. مانع درونی ضد انقلاب و ریزشهای ماست. آن ایی که به واسطه خوف و طمع وارد انقلاب شدند و به واسطه نرسیدن به موضوعات خود ریزش داشتند و یا بر اساس سختیها ریزش داشتند. اهمیت مانع داخلی از دشمنان خارجی بیشتر است. معتقدم آنچه در موانع داخلی است پرستش قدرت ثروت و قدرت بیگانه است. امروز در کشور عدهای طمع و ثروتاندوزی دارند از قدرتهای بیرونی تبعیت میکنند. با زر و زور و تزویر شرایط را به سمتی میبرند که مردم را مقابل اهداف و آرمانهایشان قرار دهند. تا وقتی این موانع داخلی اصلاح نشود ما نمیتوانیم به اهداف انقلاب اسامی برسیم.
وی با اشاره به اهداف انقلاب اسلامی یادآور شد: اول انقلاب اسلامی میدانستیم چه نمیخواهیم و چه میخواهیم اما نه تجربهاش را داشتیم و نه نیروی انسانیاش را. اما امروز در چهل سالگی کسی از ما نمیپذیرد آزمون و خطا کنیم. باید امید را در جامعه افزایش داد. کسانی که مسیر ثروتاندوری را میروند مافیای پنهان هستند. رابطه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را ایجاد کردن مانع اصلی است؛ نه تعریفی از اصلاحات دارند و نه مشکلات مردم برایشان مهم است. راحت دروغ میگویند تهمت میزنند، اگر در عرصه اقتصادی کم بیاوردند دست در جیب دانشجو میکنند.
رابطه سال ۷۸ و ۸۸؛ حلقه مفقوده
این فعال سیاسی اصولگرا سپس گفت: امروز پیوستگی قدرت و ثروت بیداد میکند. رابطه سال ۷۸ و ۸۸ حلقه مفقوده همین جریان است. عواملش یکی است. اساسش دعوای قدرت، ثروتاندوزی و تبعیت از بیگانه است.
وی با اشاره به ماجرای ۱۸ تیر سال ۷۸ افزود: یک عدهای در عرصه سیاسی کم آوردند؛ روزنامه سلام تیتری زد که وزارتخانه دولت آقای خاتمی از آن شکایت کرد، سلام دوشنبه بسته شد، دو شنبه و چهار شنبه روزنامه صبح امروز و دیگران تهدیدهایی کردند. شبش در کوی دانشگاه در ایام انتخابات جمع قلیلی آشوب کردند. شیشه مهد کودک شکستند.
وی ادامه داد: همه از بعد از ورود پلیس به ماجرا نگاه میکنند. شکستن حریم و امنیت مردم به هر اسمی رخ داد. از نیروی پلیس آمدند. عدهای یک نفر را گروگان گرفتند، او آزاد شد، مجدد سه نفر دیگر را گروگان گرفتند. بعد از آن وزیر کشور دستور برخورد داد.
زاکانی با تاکید بر اینکه «ما هر دو طرف را محکوم کردیم» روایت کرد: من روز جمعه وارد کوی شدم. آن تخریبها رادیدم عمده تخریبها از درون کوی بود. تحقیقاتی هم در این رابطه شد که ثبت و ضبط است. البته نیروی انتظامی هم تخریب کرد باید حق و حقیقت را گفت. کشتهسازی صورت گرفت، اربعینگیری صورت گرفت. ما به عنوان یک نیروی انقلابی هم ضرب و شتم دانشجو و هم پلیس را محکوم میکنیم. سه نفر پلیس شهید شدند. یک نفر شب ۱۹ همان ماه با کلت چهل و پنج از بین رفت.
وی با بیان اینکه «ماحصل این مسیر این بود که میخواستند نظام با چالش اساسی رو به رو شود» گفت: آن زمان ما با دانشجویانی به کوی رفتیم؛ آقایان تاجزاده، معین و شمسالواعظین آمدند. وضع را که دیدم خودم را حائل دانشجو و نیروی انتظامی کردم. از هر دو طرف ضربه میخوردم و آنها را به آرامش دعوت میکردم.
وی افزود: در آن ایام برای من واضح شد آقای تاجزاده و دوستاشون دوست ندارند این موضوع جمع شود. مسئولینی مثل معین با استعفا دادن آتش را بیشتر میکردند. حتی عدهای از اراذل و اوباش آمدند، در زمانی که تاجزاده به معترضین اعلام میکرد بروید داخل کوی، اراذل گفتند کجا برویم ما تازه آمدیم؛ یادتان هست که آقای تاجزاده.
این نماینده سابق مجلس تصریح کرد: محصول این کار شد زخم کهنه بر پیکر کشور. تاجزاده و دوستانش که دم از آزادی میزنند اگر یادشان باشد آن سال روز یکشنبه ما در خواست تجمع کردیم. حق شناس به من زنگ زد گفت تاجزاده خوشحال است که شما میخوهید تجمع قانونی برگزار کنید. بیایید با تحکیمیها راهپیمایی بگذارید. من گفتم آنها خودی هستند، اما موضوع ما فرق دارد، میخواهیم به آرامش دعوت کنیم. گفتند اگر طور دیگری ببینید با نهضت آزادیها هم میتوانید راهپیمایی کنید. من گفتم وای به حال مملکت که شما مدیرکل سیاسیاش هستید که آن کسانی که در کف خیابان هستند از سفره همین نهضت آزادی آمدهاند.
وی در بیان خاطراتش با این ادعا که از دفتر رهبری دعوتش کردند تا شرایط را بررسی کنند؛ گفت: عرض کردم ما نمیتوانیم با تحکیمیها تجمع برگزار کنیم چراکه آنها دنبال توسعه اعتراضات هستند ما حقخواهی.
وی گفت: بحثی که من دنبال کردم مجوز بود. تاجزاده گفت شما مجوز گرفتید؟ من گفتم چند روزه در مملکت همه دارند بی مجوز راهپیمایی میکنند. من گفتم قانونگرا هستم اما به عنوان دانشجو تجمع میکنیم اما اگر رسما اعلام کنید نمیرویم. چند روز بعدش وزارت کشور در بیانیهای اعلام کرد که تجمع ما که دانشجو بودیم غیرقانونی است.
این نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی ابراز عقیده کرد: من معتقدم بر خلاف شعار آزادی که میدهند دیکتاتور هستند چون دوران صدارتشان را دیدهایم.
تنها راه نجات استفاده از همه نیروهاست
مصطفی تاجزاده مدیرکل سیاسی وزارت کشور در سال ۷۶ نیز در ابتدای زمان سخنرانی خود گفت: تشکر از آقای زاکانی که پذیرفت این گفتوگو ایجاد شود وای کاش پرچمدار این گفتوگو صدا و سیما و رسانههای داخلی میشدند تا جامعه احساس کند مهمترین مسئلهها را میتواند در رسانههای خودش ببیند و انتخاب کند.
وی ادامه داد: متأسفانه صدا و سیما در طول این بیست سال از دوم خرداد به این طرف چنان یکطرفه عمل کرده است که زیاندهترین سازمان شده است. همین بحث را نمیبرند آنجا تا مردم ببیند و گوش کنند. از دانشجویان عزیز عذرخواهی میکنم که تمایل داشتم این مناظره در دانشگاه باشد اما آقای زاکانی خواستند در محیط بسته باشد.
وی گفت: معتقد هستم برای کشف حقیقت بدون تسامح هرچه اتفاق افتاده در گذشته باید نقل کنیم اما برای آینده باید هرچه میتوانیم تسامح داشته باشیم. برای این امروز جامعه را یک گروه نمیتواند اداره کند، حتی اصولگرا و اصلاحطلب هم امروز تمیتوانند جامعه را اداره کنند. این قدر مشکلات بالاست تنها راه نجات استفاده از همه نیروهاست.
این فعال سیاسی اصلاحطلب سپس یادآور شد: ۱۸ تیر که اتفاق افتاد یک هیأتی به پیشنهاد آقای خاتمی در شورای امنیت تشکیل شد؛ ۵ نفر از سپاه، وزازت علوم، قوه قضائیه، وزارت کشور درآن حضور داشتند. چون مصوبات شورا باید به تصویب رهبری برسد، دونفر اضافه شدند و شورا از ۵ نفر به ۷ نفر رسید. دو نفز سپاه، دو نفر قوه قضائیه، سه نفر ارشاد، کشور و اطلاعات در آن هیات باشند.
وی ادامه داد: کمتر از ۱۰ روز از ۱۸ تیر نگذشته بود که تشکیل شد چون هم رهبر و هم رئیس جمهور نظرشان این بود که مشخص شود چه اتفاقی افتاد ه است. جلساتی گذاشته شد و بعد از تحقیقات مفصل میدانی و اطلاعات و تحقیق نهایتا گزارشی ارائه شد که توسط آقای ربیعی و روحانی در اختیار رهبر گذاشته شد، مورد تائید رهبری قرار گرفت و برای اولین و بار آخرین باز در تلویزیون قرائت شد. یافتههای دبیرخانه حاکی است که ۱۴ راهپیمایی در کوی دانشگاه تهران با توجه به اسناد موجود در طول سال ۷۶ منتهی به سال ۷۷ انجام شده که دو مورد آن به خارج از کوی کشیده شده است.
وی روایت کرد: این موارد غالباً با یک هسته ۱۰ الی ۱۵ نفره، از مقابل ساختمان شماره ۲۲ بین ساعات ۲۲ و ۲۳ آغاز و پس از خروج از درب نگهبانی و ورود به خیابان کارگر شمالی، به سمت اتوبان جلالآلاحمد طی مسیر میشده است. جمعیت در این راهپیماییها به طور متوسط ۱۵۰-۱۰۰ نفر ثبت شده است. در مقابل این اقدامات غالباً کلانتری یوسفآباد راهپیماییها را متوقف و با شیوههای مناسب راهپیمایان را به سمت کوی هدایت میکرده است. شعارهای این راهپیماییها نیز غالباً در ارتباط با موضوع بوده است. معلوم شد این راهپیمایی سابقه داشته است. این که در کوی دانشگاه غربیه رفته است یا خیر؟ گزارشی به این کمیته واصل نشده است. آیا دانشجویان سازمان دهی شدند؟ معلوم شد که چنین چیزی نبوده است و تا امروز هیچ سرنخی از این که گروهکی باشد تا بیست سال گذشته نه سپاه و نه اطلاعات گزارشی به دست نیاورده است. راهپیمایی طبیعی انجام شده است، شعار دانشجویان که ثبت شده تشکر تشکر است و دو ماشین به محل ماموریت بر میگردد. ساعت ۳۰ دقیقه بامداد ۱۵ نفر بیرون کوی مشغول گفتوگو بودند که آقای امیراحمدی به آنها میگوید داخل کوی شوند که قبول نمیکنند. وی از کلانتریهای مختلف تقاضای نیرو میکند، چرا؟ معلوم نیست. به محض تقاضای ایشان نیروی انتظامی از کلانتریهای اطراف میآیند. آقای کوهی وارد گفتوگو میشود. میگوید ۵ دقیقه مهلت بدید این ۱۵ نفر را داخل ببرم. ایشان قبول نمیکند. درگیری میشود. دانشجویان به پرتاب اشیا میپردازد. نیرو انتظامی هم مقابله میکند. یکی از سربازان پایش به جدول برخورد میکند. دستگیر میشود. مواضع و شعارهای دانشجویان به تندی میگراید ۵۰۰ تا ۶۰۰ سنگ پرانی از سوی دانشجویان شروع میشود نیرو انتظامی مقابله میکند.
تاجزاده ادامه داد: در این فاصله مدیرکل سیاسی استان تهران در ساعت دو و پانزده دقیقه به کوی میرود و میگوید من نماینده تاجزاده هستم و شروع میکند به آرام کردن که صدای شلیک گلوله از جنوب خیایان کارگر شمالی کار را خراب میکند. بعداز حضور جانشین فرمانده نیرو انتظامی درگیریها به طور پلکانی اوج میگیرد برخوردهای نیروی انتظامی از یک سو و دانشجویان از سوی دیگر به آشوب کشیده میشود. به اعتقاد اعضای جلسه در آن شرایط جانشین منطقه بزرگ تهران فاقد تدبیر لازم بوده، بیتدبیریهای نامبرده موجب ناآرامیها میگردد.
.... این جریان دروغ میگوید
زاکانی وارد بحث شد و گفت: این گزارش ناقص است چون من گزارش لحظه به لحظه از صحنه دارم. بنده تا روز آخر و برخلاف شما در صحنه بودم. در همان زمانی که آقای شاهرودی رییس قوه قضاییه بود دادگاه آقای نظری را تبریه کرد. بعد از تحقیقات میدانی عدهای تبریه شدند، مشخص شد که اتفاقا آقای خاتمی و دیگران محل اتهام قرار گرفتند. به ویژه آقای خاتمی که فردای آن روز از آشوب بزرگی پرده برداشت که بحث کوی دانشگاه بود. ماحصل اتفاقات و مجموع شواهد نشان میدهد که این جریان دروغ میگوید.
این فعال سیاسی اصولگرا گفت: باید همه ماجرا و نه بخشی از ماجرا به صورت دقیق مورد تحقیق قرار گیرد. ماجرا زمینه دارد و بستر ماجرا هم باید مورد توجه قرار گیرد. کل گزارشها باید خوانده شود که یک طرفه به قاضی نروند.
تاجزاده هم ادامه داد: نیروهای لباس شخصی در اینجا نیروهای ناجا را تشویق به حمله کردند و آنها را به دلیل حمله نکردن، با اهانت مورد سرزنش قرار دادند. نظری سرپرست ناحیه انتظامی تهران بزرگ بدون دستور مافوق وارد کوی دانشگاه شد. ۳۰-۲۵ نیروی شخصی وارد کوی شدند و دانشجویان را مورد ضرب و جرح قرار دادند. در آنجا سه سرباز ناجا جا میمانند و این سربازان را به زیر زمین منتقل کردند و به دروغ گفتند دانشجویان، سربازان را گروگان گرفتهاند.
معاون سیاسی وزارت کشور اصلاحات ادامه داد: موسویلاری (وزیر کشور وقت) ساعت ۶ صبح از سردار انصاری میخواهد به عنوان جانشین فرمانده کل دستور دهد نیروی انتظامی حق رفتن به کوی دانشگاه را ندارند ولی سردار نظری تمرد میکند. در گزارش کمیته آمده است نیروهای لباس شخصی از ساعت ۲ بامداد وارد صحنه شدند و در ضرب و جرح دانشجویان دخالت داشتند.
وی با بیان اینکه «گزارش به بی تدبیری عملکرد فرمانده مذکور (نظری) اذعان کرده است»، ادامه داد: نظری بدون توجه به دستور جانشین جانشین فرمانده کل قوا در صحنه بوده است و مهارتهای لازم برای فرماندهی انتظامی شهر تهران را نداشته و ورود به خوابگاه دانشجویان خلاف بوده است.
سرپرست پیشین وزارت کشور افزود: لطفیان فرمانده وقت نیروی انتظامی گزارش کمیته تحقیق شورای عالی امنیت ملی را قابل اعتناترین گزارش دانسته و مرحوم هاشمی شاهرودی رئیس وقت قوه قضائیه نظر این کمیته را تایید کرد و اظهار داشت که قشر دانشجو در کوی دانشگاه تقصیری نداشت و مظلوم واقع شد.
وی خطاب به زاکانی گفت: مشکل ما معیارهای دوگانه است هیچ نهادی پس از ۲۰ سال یک سند مبنی بر دخالت غیرخودیها و براندازان در تحریک دانشجویان ارائه نکرده است.
زاکانی گفت: اصلا گزارش خوانده شده توسط تاجزاده گزارش کاملی نیست. فرماندهان سپاه نامهای هم نوشتند و اعتراض کردند؛ بعدا قوه قضاییه پیگیری کرد و آقای نظری مجرم شناخته نشد. بعدا در گزارشی که در مجلس هفتم خوانده شد قرار شد از آقای نظری عذرخواهی شود و آقای خاتمی رئیس جمهور قرار شد به عنوان مجرم به قوه قضاییه معرفی شود.
این فعال سیاسی خطاب به تاجزاده گفت: همیشه به دانشجو هزینه تحمیل کردید و خودتان رشد کردید. من در کوی زندگی کردم. اینکه سه نفر را گرفتند، بله گروگان گرفتند. من گفتم موج اول ورود پلیس به کوی اشتباه بود. اما نیروی انتظامی قانونا میتواند در جرم مشهود وارد شود. با قانون اراذل و اوباش عناصر نیروی انتظامی را بررسی کردند! از هما روز اول به آقای نظری گفتم اشتباه کردید وارد کوی شدید. اگر شما پشت تلفن بودید من حضورا نمیگذاشتم دانشجوها با پلیس در گیر شوند.
وقتی میگویند اصلاح طلب اصول گرا فقط ما را نمیگویندها! همه ما با هم را میگویند
تاجزاده هم گفت: شما میگویید دوطرف را محکوم کردید، در این بیانیه بسیج دانشجویی که یک طرف را محکوم کردید. شورای عالی امنیت ملی برای همین تشکیل شد. الان ۱۰ سال است جرات ندارید آن چیزی که مجلس اصولگرا به عنوان گزارش تهیه کرد را منتشر کنید؛ ما که نبودیم، شما منتشر کنید. مردم باید بدانند که ۲۵ خرداد ۸۸ چه کسانی دوباره به کوی حمله کردند.
وی خطاب به زاکانی گفت: وقتی میگویند اصلاح طلب اصول گرا فقط ما را نمیگویندها! همه ما با هم را میگویند؛ شما هم هستید. مردم نسبت به بیکفایتی و فساد ناراحت هستند که در باره آن صحبت میکنم.
تاجزاده از زاکانی پرسید: ۲۰ سال برای دستگاه اطلاعاتی ایران کافی نیست که بفهمند این تظاهرات خودجوش بوده یا خیر؟ اگر اشتباه کردید عیبی ندار، به مردم بگوید. آنقدر مقابل مردم نایستید.
وی گفت: ۲۰ سال است همه تریبونها دست شماست. شما که دستت میرسد در صدا و سیما برنامهای بگیر تا من هم بیایم و موضوعاتی را برای مردم بگویم.
زاکانی رییس وقت بسیج دانشجویی گفت: الان بگویید.
تاجزاده گفت: دارم میگویم؛ اما شما بعدا متوجه میشوید.
لباس شخصیها
وی سپس گفت: ما پدیدهای به نام لباس شخصیها داریم. ضلع سوم ماجراست که بیست سال است دربارهاش حرف نزدند.
زاکانی در پاسخ به ادعای تاجزاده مبنی بر حضور عدهای مدیریت شده به نام لباس شخصی در کوی دانشگاه گفت: لباس شخصیها هم ممکن است عضو ناجا باشند، در همه جای دنیا هم هستند. گروه دوم کسانی هستند که احساس وظیفه میکنند و به صحنه میآیند؛ بعضا اشتباه هم میکنند.
وی ادامه داد: من مدافع دانشجوها بودم و با این گروه در گیر شدم. به من میگفتند لیبرال شدی. گروه دیگر طرفداران آقای تاجزاده بودند. در آن زمان عدهای جمع شدند له کرباسچی که برای دادگاهش آماده میشد شعار میدادند. عدهای با چاقو آمدند تا با آنها در گیر شوند. ما با آنها درگیر شدیم و چاقو را تحویل انتظامات دانشگاه دادیم. چندی بعد همان گروه را دیدم دارند له کرباسچی شعار میدهند. سر ما که کلاه نمیرود.
این فعال سیاسی مدعی شد: بعد از حادثه مشهد، شورای عالی امنیت ملی بیان میکند که مردم میتوانند خودشان وارد شوند. این مصوبه را دادند که مردم بیایند دفاع کنند. مصوبه روحانی ۲۰ تیر سال ۸۸ به نیروی انتظامی گفته است هرجا جرم مشهود دیدی وارد شو.
زاکانی گفت: من ورود به دانشگاه را غلط میدانم. مجالس پنجم و ششم به ممنوعیت ورود به کوی دانشگاه رای نداد. ربیعی گفت ممکن است بخواهند در دانشگاه آ ر پی جی بزنند نمیشود ورود پلیس را ممنوع کرد.
وی خطاب به تاجزاده گفت: اینکه شما نون لباس شخصی بخورید درست نیست. بخشی از آنها طرفداران خود شما هستند، برخی سازماندهی شده هستند که من جلوی آنها ایستادم و برخی هم مردم هستند.
این نماینده سابق مجلس در واکنش به حمله بسیج دانشجویی به سفارتخانههای انگلستان و عربستان هم گفت: از داخل سفارت به من زنگ زدند ما داخل سفارت هستیم من گفتم غلط کردید. ورود به سفارت انگلیس و عربستان غلط بود. موضوعگیری هم کردم.
وی ابراز عقیده کرد: منشا لباس شخصی کاملا مشخص است. باز هم شما خاطرهگویی میکنید. اطلاعاتی میگید به اندازه اطلاعات من که کوی خواب بودم نیست. هیچ قانونی برای عدم ورود به دانشگاه وجود ندارد. هم آنچه که آقای هاشمی درباره لباس شخصیها میگوید را ببینید که در آنجا میگویند مردم و هم مصوبهای که آقای روحانی داد.
در ماجرای کوی سه بار تیراندازی شد
زاکانی مجدد از تاجزاده پرسید: چرا پاسخ نمیدهید که چرا به ما به عنوان فعال دانشجویی در ماجرای کوی ۷۸ برای راهپیمایی مجوز ندادید؟
تاجزاده در پاسخ به زاکانی اظهار کرد: آن روزها چنان ملتهب بود، اگر به یک گروه مجوز میدادیم یک گروه دیگر هم مجوز میخواست. برای این که وحدت حفظ شود دانشگاه اعلام کرد که همه باهم بیایند و در خواست مجوز دهند اما نرفتند. آقای محسن جمالی میگوید درباره یک روز بعد از کوی، ساعت ۱۰ شب بود که مرتبا از بلندگوی اعلام خطر میکردند و میگفتند که اگر کسی بیرون است بگویند بازگردد. فریاد میزدند که انصار دارد میآید، صدای تیر میآید و بر زمین میافتد. اینها آدمهای ما هستند؟ به و الله اگر آدم ما بودند شما تا الان اعدامشان میکردید. در ماجرای کوی سه بار تیراندازی شد. بیست سال از داستان گذشته، کی باور میکند ما نتوانستیم ضارب عزت ابراهیم نژاد را پیدا کنیم؟
وی ادامه داد: در همان گزارش خبر آمد اینها را در سرقت مسلحانه دستگیر کردند. جنایات میآفریدند، امروز کی باور میکند؟ شما از محیط زیست جاسوس درمیآورید جاسوس جلوی چشم شماست، چرا نمیگیرید؟
تاجزاده سپس گفت: ما در ایران یک پدیده لباس شخصی داریم که درباره آنها گفتهاند که در اجتماعات دانشگاهی، هیچ کس نباید برخورد خشونت آمیز داشته باشند. چرا گوش نکردند چرا گوش نمیکنند؟ لباس شخصیها در آن شب چند نقش مخرب ایفا میکنند. نقش اول در درگیری با دانشجویان و فحاشی و سنگپرانی بود. نقش دوم تحریک نیروی انتظامی به برخورد و ورود دانشگاه و نقش سوم تخریبی در ورود به دانشگاه و ضرب و شتم. دانشجویان با دیدن این افراد آلرژی پیدا میکردند چون هر وقت اینها را دیده بودند سمبل خشونت بودند. نقش منفی دیگر هم تیراندازی بود. این گزارش نقش مخرب گروههای فشار است.
این فعال سیاسی در ادامه یادآور شد: آقای مشکینی رییس وقت مجلس خبرگان درباره این گروه میگوید: گروه فشار عامل اصلی حوادث کوی دانشگاه است که با تحریک دانشجویان و نیروی انتظامی علیه یکدیگر این حوادث را به وجود آوردند. محسن رضایی هم در محکومیت داستان میگوید: برای من فرقی نمیکند اینها چه کسانی هستند، باید با گروههای فشار برخورد جدی صورت گیرد و نباید اجازه تعرض به مامور را بدهند.
معاون سابق وزارت کشور افزود: رییس نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه، آقای قمی هم اعلام میکند که عملکرد گروه فشار بد است و به اسلام و ولایت فقیه و نظام آسیب میزند و هیچ ارتباطی با مسوولان ارشد نظام ندارند.
وی گفت: سوال مشخص من این است که این گروهها ۲۵ سال در کشور یکهتاز است. در این سالها کدام کار جدی را انجام دادند؟ این گروه مخرب در ادامه کوی دانشگاه با آتش زدن سفارت عربستان و آسیب زدن به سفارت انگلیس به کشور لطمه زدند، با انگلیس تحریمهای نفتی و بانکی اجرا شد و با تخریب سفارت عربستان برجام آسیب دید. این گروهها چه کسانی هستند؟ چرا یک بار در تریبونهای مختلف، صدا وسیما، نماز جمعه علیه این گروه فشار که آبروی کشور را بردند، همه قوانین رو نقض کردند، برخورد نمیکنند. هنوز این گروه میتوانند با عضو حزب و کتاب و شخص و گروه برخورد کنند.
در ادامه جلسه تنفسی در حدود یک ربع اعلام شد تا خبرنگاران و عکاسان تلفنها و دوربینهای خود را شارژ کنند.
زاکانی در فرصت بعدی خود گفت: حرفهایی که زدید دلیل نبود که به یک تشکل دانشجویی مجوز ندهید. شاید سطحیترین استدلالی که یک مسئول میتوانست برای جلوگیری از آزادی بیاورد را گفتید.
وی در پاسخ به صحبت تاجزاده مبنی بر اینکه مایل بود این مناظره در دانشگاه برگزار شود گفت: شما گفتید در دانشگاه باشد؛ اولا که دانشگاه بسته بود. دوما میخواستیم رسانهها باشند.
لباس شخصیها به نوری و هاشمی و تایید خاتمی بر میگشت
این فعال سیاسی ادامه داد: در مورد لباس شخصیها که گفتم به نوری و هاشمی و تایید خاتمی بر میگشت. اما ریشه آنان به دهه شصت بر میگردد. من نمیدانم هنوز با کدام تاجزاده رو به رو هستیم.
وی افزود: افراطی آن کسی است که سال ۸۸ سطل آشغال آتش زد و آقای موسوی شما گفت آنها مردان خداجو هستند. دنبال مجرم میگریدد؟ از آقای یونسی خودتان بپرسید افراطی کیست؟ چرا یکطرفه به قاضی میروید؟ سوت پایان را کشیدند دیگر قرار نیست سر مردم را کلاه بگذارید. بگویید چه شد خاتمی رییسجمهور از نظری عذرخواهی کرد؟
زاکانی تصریح کرد: افراطیگری هر زمانی بد است. ما همیشه افراطیگری را محکوم کردیم. شما یک دفعه به قاضی نروید. خیلی خوب شد که درباره این موضوع صحبت شد. دمل چرکین باز شد. اتفاقا بیشترین کسی که کتک خورد بچههای بسیجی بودند. عین همین حادثه ۲۵ خرداد رقم خورد.
تاجزاده در ادامه این مناظره گفت: ۲۵ خرداد به کوی دانشگاه حمله کردند، مجلس گزارش تهیه کرد چرا منتشر نکردید. چرا این افراد فقط از وسط آتش و سفارت به شما زنگ میزنند مگر دوستان ما نیستند!
وی ادامه داد: یکی را ترور کردند چرا قوه قضائیه نمیگیرد، قوه قضاییه دست شماست، دادگاه که دست شماست. ما را ۶ سال به جرم اخلال در ترافیک زندان کردند، من میگویم چرا بیست سال است عزت ابراهیم نژاد را پیدا نکردید. من رفتم در کوی ماندم گفتم مگر این که از روی جنازه من زد شوید، کما این که برای بزرگان تعریف کردم باور نمیکردند بس که حمله وحشیانه بود.
تاجزاده اظهار کرد: بچهها را آرام کردند، گفتند که کنار کوی تیر خورده، همان جا گفتم اینها برای تخریب است. همان جا گفتیم این را ببرید دکتر تا زنده بماند، وقتی که مرد گفتم نگهدارید بچهها آرام بمانند. درست شبی که من کوی بودم نظری را ترور کردند. نمیتوانید بگویید نمیتوانید، شما نمیخواهید قاتل عزت ابراهیم نژاد را بگیرند چون اگر خواستید کس دیگری را بکشند.
در پاسخ به سوال خبرنگاری که میزبان چه کسی است، تاجزاده و زاکانی اعلام کردند، با هماهنگی یکدیگر مکانی را اجاره کردند تا این مناظره برگزار شود خیایان فاطمی بین چهارراه فاطمی و جلال آل احمد (امیرآباد سابق)، یک چهارراه پایینتر از کوی دانشگاه؛ محلی که اتفاقات کوی سال ۷۸ و ۸۸ رخ داد.
زاکانی گفت: گزارش مجلس در روز بیست و پنجم را خودم نوشتم، بنده عضو گروه تحقیق بودم و باید دید چرا پخش نشد و الان پخش کنید. از چیزهایی سخن میگویید که برای من خندهدار است. سوم و چهارم تیرماه در مجلس توضیح دادم که چه جنایتی اتفاق افتاد، آقای ابوترابی و کواکبیان هم بودند، گزارش را تنظیم کردیم، در مجلس دعوا شد و مجلس را غیرعلنی کردیم. آقای کواکبیان پس از توضیحات من تشکر کردند. من سند ماجرا هستم در صحنه حاضر بودم و چوب آن را خوردم.
وی ادامه داد: کسانی که به سفارت انگلیس رفتند، تشکلهای آرمدار و دانشجویی بودند که پس از تجمع همزمان رفتند. افراطیها به من وصل نیستند، این تشکل دانشجویی آسیب به سفارت را به من گفتند که گفتم شما اشتباه کردید.
اطلاعات دست رهبری نیست و این از دروغهای شاخدار است. ما میخواستیم بخشی از حفاظت اطلاعات را زیر نظر رهبری ببریم که ایشان مخالفت کردند. این دروغ است و شما دنبال اتهامزنی هستید. آقای یونسی وزیر اطلاعات وقت که با شما هم رای است، اعلام میکند که ترور شده است و ما عامل را گرفتیم. شما حرفی جدید زدید و نتوانستید اثبات کنید. کشور را بهم ریختید و به همین دلیل دستگیر شدید. ولی من برای مبارزه با فساد احضار شدم.
وی ادامه داد: در حوادث مشکوک من کف صحنه بودم و برای مانع شدن سنگ سرم میخورد. من در گزارشها انصاف را درباره شما رعایت کردم و گفتم که آقای تاجزاده و شمسالواعظین دانشجویان را به داخل کوی دعوت میکردند، البته برای چلهگیری و ادامه بحران و نه برای خواباندن آتش فتنه. نیروی انتظامی آمده بود و من به آقای نظری گفتم نیروهای خود را عقب بکشید، همزمان از بالای ساختمان کوکتل مولوتوف انداختند و نیروی انتظامی آسیب دید.
این فعال سیاسی اصولگرا گفت: هرکس به دانشجو و نیروی انتظامی تعرض کند غلط کرده است؛ بنابراین گزارش را من خودم نوشتم، خودم توضیح دادم و حقیقت را گفتم. از حقیقت گویی ناراحت نشوید و دروغ نگویید.
تاجزاده هم خطاب به زاکانی گفت: مگر این گزارش را شما ننوشتید؛ گزارش را منتشر کنید.
زاکانی پاسخ داد: ندارم.
تاجزاده پرسید: برای خودتان پرینت نگرفیتید؟ از مجلس تقاضا کنید به شما یک نسخه بدهند.
زاکانی گفت: مجلس که دست شما است.
تاجزاده پرسید: هیچ وقت دست شما نبود؟
زاکانی در جواب پرسید: کی بود؟
تاجزاده گفت: هیچی؛ مجلس هفتم و هشتم دست عمه و خاله من بود.
وی سپس مجددا گفت: سوال من روشن است قوه قضاییه و دستگاههای اطلاعاتی نمیتوانند تکلیف این قاتل و ترور را روشن کنند؟ نباید بعد از بیست سال سوال کرد چه شد؟ یا چون اصلاحطلب است میترسند از او و نمیگیرند او را. شما که نخست وزیر ورئیس مجلس را حصر کردید؛ این کار را هم بکنید.
این فعال سیاسی گفت: جواب موضوعی که گفتید، گفتم الان وقت تظاهرات نیست؛ روز یکشنبهای که میگویید کوکتل پرت میکردند این بود که روز دربی بود، دنبال این بودیم که برگزار شود یا نه. از افتخارات ما این است که برگزار کردیم تا به دنیا بگوییم شرایط کشور عادی است. تنها اتفاقش این بود پرسپولیس برد.
وی ادامه داد: بعدش دیگر اجازه ورود به دانشگاه را به هیچ وجه به پلیس ندادیم. اینکه گفتید سه افسر شهید شدند را الان در خاطرم نیست. با همه نهادها شرایط را کنترل کردیم و گزارشها را برای مردم منتشر کریدم.
زاکانی در پاسخ به تاجزاده گفت: مجلس هشتم و نهم دست ما نبود دست دوست شما آقای لاریجانی بود، امروز آقای لاریجانی مسیری میرود که مسیر شماست. از آقای لاریجانی سوال کنید.
وی ادامه داد: شما درباره حصر سوال کردید؟ حصر ایشان مانند حصر آقای خاتمی و منتظری است، حصر اینها چیست که لپهایشان گل میاندازد؟ فائزه هاشمی میگوید من دلم برای زندان تنگ شده است. زندان رفتن شما معلوم است، وقتی میروید لپهایتان گل میاندازد. آقای عبدالله نوری و علی افشاری آشوب میاندازند. همه حرفهایی که میزنید شعار است
تاجزاده به زاکانی پاسخ داد: تفکر کنید چه شد که اصولگراها به سمت ما آمدند؟ هیچ کس به اندازه لاریجانی مقابل اصلاح طلبان نایستاد. علی مطهری سال ۸۲ نامهنگاری میکرد با من اصلاحطلبان ال و بل هستند و حالا این چنین شده است. فکر کنید چه شده که از شما جدا میشوند. اکرمی، ناطق نوری و هاشمی رفسنجانی هم همین طور.
وی مدعی شد: هفت سال در انفرادی بودم، میگوید لپت گل انداخته است. نگهبان من میگفت چه طور طاقت میآوری. یک شب در انفرادی بیدار شدم چشمم نمیدید. مرا بردند پیش دکتر، اول فکر کرد دنبال مرخصی هستم. گفت برای سن است. آخر متوجه شدیم چشم من یک نوعی از سکته داشته است. من نه تظاهرات بودم نه در ترافیک؛ فردای انتخابات مرا گرفتند. به من گفتند تو را ۲۳ خرداد گرفتیم و ۲۵ خرداد جبهه مشارکت دعوت به تظاهرات کرده است. خب به من چه ارتباطی داشت وقتی دو روز جلوتر مرا گرفته بودند.
وی همچنین گفت: آزادی کروبی و هنورد و موسوی به نفع کشور است. الان فضا فرق کرده است. باید هم حل شود و معتقد هستیم غیر قانونی است.
این فعال سیاسی اصلاح طلب افزود: یکی از بحثهایی که در زندان داشتم این بود که میگفتند چرا دوستان شما تظاهرات کردند؟ گفتم بد است؟ شما بچه او هستید و ما بچه کس دیگر. بیست سال است انصار حزب الله در خیابان هستند. آقای زاکانی بروید از اصولگراها بپرسید شکستن حصر آیت الله منتظری به نفع کشور و نظام شد؟ اگر گفتند نه ادامه دهید حصر را.
وی گفت: ما در کشوری هستیم که توانستهایم مشکلاتمان را حل کنیم. جنبه مثبت رفع حصر را ببینید، جنبه منفیاش ما را به باد میدهد؛ نه به آن معنی که ضد انقلاب میخواهد اما فشار بر مردم بیشتر میشود.
حمله طرفداران رفسنجانی به موسوی خوئینیها