آیت الله بهشتی، که کوچکترین نقشی در انقلاب نداشت و قبل از انقلاب، دیکتاتوری سلطنتی چنان اعتمادی به ایشان داشته است که از طریق واسطه شدن، آقای شریف امامی، صاحب لژ فراماسونری، مسئولیت مسجد هامبورگ را بر عهده می گیرد و خانم فرخرو پارسا، ایشان را به همراه آقایان محمد جواد با هنر و گلزاده غفوری مسئول نوشتن کتابهای تعلیمات دینی می کند (آیت الله بهشتی، برای پنهان کردن این رابطه بود که خانم فرخرو پارسا را اعدام کرد و کوششهای پیگیر و مداوم بنی صدر برای جلوگیری از اعدام او موثر واقع نشد. چرا که خانم پارسا در بیدادگاه انقلاب گفته بود که مسئول کتابهای تعلیمات دینی، آیت الله بهشتی بوده است.) هنوز چندی از انقلاب نگذشته، خواستار باز سازی دیکتاتوری و این بار در لباس مذهبی <دیکتاتوری صلحا> و نیز ملی <دیکتاتوری ملی> شد.
از جمله دلایل کوشش ایشان در باز سازی دیکتاتوری این بود که چنین نظامی، در راهروهای تاریک قدرت را ایجاد می کند و همانگونه که در دیکتاتوری پهلوی روی می داد و در حال حاضر می بینیم، براحتی می شود مرتکب فساد شد و از ثروت ملی دزدی کرد. بیتابی ایشان در دزدی ثروت ملی آنقدر شدید بود که قبل از انجام کودتا بر علیه اولین رئیس جمهور و قبضه کردن کامل قدرت، مرتکب بزرگترین دزدی تا آن تاریخ شد:
توضیح اینکه، در اوائل جنگ ایران و عراق، ایشان که رئیس قوه قضائیه بود و کنترل دولت آقای رجایی در اختیار ایشان و آقایان رفسنجانی و خامنهای بود، آقای احمد حیدری، از افسران ساواک، را مامور خرید اسلحه میکند. آقای حیدری در این رابطه ۵۷ میلیون دلار کلاه برداری میکند و ۲۲ میلیون دلار آن را به حساب دکتر بهشتی در حسابی در سویس میریزد.
بنی صدر، سرهنگ فکوری را مامور تعقیب این پرونده میکند و ایشان به دادگاه پاریس شکایت میکنند و اینگونه، ۲۶ میلیون دلار از پولها در سویس بلوکه میشود. آقای احمد حیدری در دادگاه اعتراف میکند که مقداری از این پول را به حساب آیت الله بهشتی ریخته است (حدود سه سال بعد روزنامه فرانسوی کانار آنشنه، افشا میکند که این مبلغ ۲۲ میلیون دلار بوده است.
بعد از کودتای خرداد ۶۰ و در زمانی که آیت الله بهشتی بهمراه بیش از صد نفر در انفجار فجیعی به قتل رسیده بود (بنی صدر میگوید که این انفجار بدستور آقای خمینی انجام شده است.) و حال ایشان به مقام <سید الشهداء> ارتقاء پیدا کرده بود، رژیم برای بی آبرو شدن سید الشهدایش و دیگر سران حزب جمهوری، دست از تعقیب بر میدارد و اینگونه پولها هیچوقت بوطن بر نمیگردد.
بنی صدر در اعلامیه ای به عدم تعقیب پرونده اختلاس بشدت به دولت فرانسه اعتراض می کند. ولی بعدا متوجه می شود که این عدم پیگیری خواست دولت ایران است و دولت فرانسه برای انجام آن تقاضای رشوه یک میلیارد دلاری می کند و می خواهد که دولت ایران از طلب یک میلیاردی خود در اورودیف صرفنظر کند. بعد از موافقت بین دو دولت که از طرف ایران با واسطگی آقای حسن روحانی انجام می شود، دادگاه فرانسه حکم صدور منع تعقیب آقای حیدری را صادر می کند. در این رابطه یکی از همکاران بنی صدر نامه مفصلی به دفتر حقوقی نخست وزیر فرانسه می نویسد و از جمله می گوید:
" صدور منع تعقیب درباره این کلاه برداری، بلحاظ آنکه عاملان آن بر کشور به صورتی که بر مردم کشور آشکار است، حاکم شده اند، سرانجام بصورت یک افتضاح بزرگ و تاریخی در خواهد آمد."
با وجود این «منافع» سیاسی و اقتصادی چشم خرد دولت «سوسیالیست» فرانسه را کور کرد و کرد آنچه کرد.
جزئیات این کلاهبرداری و نیز دیگر کلاهبرداری آیت الله بهشتی از طریق داماد ایشان آقای میر فندرسکی در معامله شکر و دزدی ۱۲۰۰ میلیون تومانی و نیز به غارت بردن اشیاء عتیقه و نیز دزدیهای آقای محمد منتظری از جمله ۶۰۰ کیلو گرم طلا را میتوانید از طریق افشاگریهای نشریه انقلاب اسلامی در همان زمان افشا شد دنبال کنید:
کلاهبرداردی ۵۷ میلیون دلاری احمد حیدری و واریز ۲۲ میلیون دلار به حساب بهشتی!
۲۲ مهر ۱۳۹۳ - سایت انقلاب اسلامی: متاسفانه جنگ ایران و عراق برای عدهای فرصتی برای مستقر کردن دولت استبدادی و خورد و برد شد. مطلبی که در زیر میخوانید نمونهای از خورد و بردهایی است که از همان آغاز جنگ انجام گرفت. یادآور میشویم که حکومت به نخست وزیری آقای رجائی در دست سران حزب جمهوری اسلامی، محمد حسین بهشتی، هاشمی رفسنجانی و علی خامنهای بود. دزدی ۵۷ میلیون دلاری آقای احمد حیدری که از طرف محمد حسین بهشتی (رئیس قوه قضائی) مامور خرید اسلحه شده بود، بلافاصله افشا شد. در همان زمان، به دستور آقای بنی صدر، وزیر دفاع وقت، سرتیپ شهید فکوری به دادگاه پاریس شکایت کرد و ۲۶ میلیون دلار از پولها در بانک سوئیس بلوکه شد. آقای احمد حیدری در دادگاه اعتراف کرد که مقداری از این پول را در حساب محمد حسین بهشتی در سوئیس ریخته است. در سال ۱۳۶۳، روزنامه فرانسوی کانار آنشنه از ریختن ۲۲ میلیون دلار این مبلغ به حساب بهشتی در سوئیس پرده برداشت! متاسفانه پس از کودتای خرداد ۱۳۶۰ علیه بنی صدر، رژیم ایران، از بیم اینکه تعقیب حیدری سبب بی آبرویی هر چه بیشتر بهشتی و دیگر سران حزب جمهوری اسلامی شود، این دزدی را پیگیری نکرد و پولها هرگز به ایران بازپس داده نشدند.
روزنامه انقلاب اسلامی شماره ۸۰- ۲ تا ۱۵ شهریور ۱۳۶۳- برابر با ۲۲ اوت تا ۶ سپتامبر ۱۹۸۴
گنجهای پنهان نورچشمیهای خمینی
بنابر گزارش نشریه کانار آنشنه (۱) مورخ ۲۲ اوت ۱۹۸۴، در تاریخ ۲ آوریل ۱۹۸۱ یکی از بانکهای بزرگ سوئیس مبلغ ۲۲ میلیون دلار دریافت میکند تا آنرا در حسابی مخفی با کد «شهباز» بگذارد. این مبلغ سهم آقای بهشتی از اختلاس ۵۶ میلیون دلاری آقای حیدری بوده است.
(انقلاب اسلامی- حیدری همان کسی است که بنام معامله اسلحه، ۵۶ میلیون دلار بالا کشید و هنوز «تحت تعقیب» است).
این نشریه میافزاید، در اوایل سال ۱۹۸۱، آقای بنی صدر، رئیس جمهور ایران دستور رسیدگی به اختلاس حیدری را صادر کرد. حیدری که خطر را حس کرده بود، به فرانسه پناهنده شد و وزارت دفاع ایران به دادگستری فرانسه شکایت کرد. کمی بعد یا کمی قبل رسیدگی قضائی که آقای بنی صدر دستور آنرا داده بود، قسمتی از ۵۶ میلیون دلار در لوزان به حساب آقای بهشتی وارد شده است.
یکی دیگر از این نورچشمیها که چندین حساب در سوئیس بازکرده است، آقای محمد منتظری است. ایشان در ژانویه ۱۹۷۹ پولهای ساواک را ضبط کرد. از تعدادی از ثروتمندان ایرانی اخاذی کرد و حتی در تهران گفته میشود، که تعدادی از گاو صندوقهای بانکها از دست ایشان در امان نمانده است.
علاوه براین، مقداری شمش طلا و دلار از طریق لیبی از خارج انتقال داده است. محمد منتظری این پولها را خرج امور شخصی نمیکرد. زندگی سادهای میگذراند. پولها را خرج جاه طلبی سیاسی و صدور انقلاب میکرد.... اینک آیت الله منتظری جانشین خمینی از جمله وارث این ثروت عظیم است.
موارد فساد مالی این دو به دو مورد بالا محدود نمیشود: در همان ایام، یک افتضای مالی بزرگ در تهران علنی شد. معامله شکری بود که میرفندرسکی، داماد بهشتی، قرار بود انجام دهد. میزان اختلاس ۱۲۰۰ میلیون تومان بود. فروش فرشهای قدیمی و اشیاء عتیقه از سوی فرزند و داماد بهشتی، یک مورد دیگر است. بعد، دیگران هم وارد شدند. معاملهها را تسهیم کردهاند: معامله خاویار دست یکی است، معامله اسلحه دست دیگری است...
انقلاب اسلامی: در مقام تکمیل اطلاعاتی که روزنامه کانار آنشنه بدست داده است، به اطلاع خوانندگان برسانیم که:
۱- دولت فرانسه، محاکمه حیدری را مسکوت گذاشته است. شش ماه پیش، از سوی دفتر بنی صدر به عدم تعقیب پرونده اعتراض شد. اخیرا مطلع شدیم که این رژیم خمینی است که اصرار دارد محاکمه صورت نگیرد. چرا که از افتضاح بزرگ میترسد. دولت فرانسه برای مسکوت گذاشتن محاکمه، حق السکوت میخواهد. چند نوبت هیئتهایی از ایران آمده و مذاکره کردهاند. اشتهای دولت فرانسه زیاد است. توقع دارد رژیم خمینی از یک میلیارد دلار طلب خود بابت سرمایه گذاری در ارودیف صرف نظر کند.
۲میزان طلائی که گفته میشود محمد منتظری در سوئیس امانت گذارده حدود ۶۰۰ کیلوگرم است.
افتضاع بزرگ - معامله با فرانسه از جیب مردم ایران
روزنامه انقلاب اسلامی شماره ۱۰۷- ۲۲ شهریور تا ۵ مهر ۱۳۶۴ (۱۳ سپتامبر تا ۲۷ سپتامبر ۱۹۸۵)
بیاد خوانندگان میآوریم که در شماره ۸۰ روزنامه انقلاب اسلامی از قول کانار آنشنه نوشتیم که ۲۲ میلیون دلار از ۵۷ میلیون دلار، پولی که حیدری به کلاه برداردی برده بود، به حساب بهشتی در سوئیس ریخته شده است. و از آن پس، خبری منتشر کردیم دائر بر اینکه رژیم ایران از آن بیم دارد که تعقیب حیدری سبب بی آبروئی باز هر چه بیشتر بهشتی و دیگر سران حزب جمهوری گردد. از این رو با دولت فرانسه، وارد مذاکره شده است تا مگر دادگستری فرانسه، قرار منع تعقیب صادر کند. دولت فرانسه، در عوض از رژیم خمینی خواسته است که از ادعاهای حقوق ایران و مطالبات از فرانسه صرفه نظر کند.
و لوموند ۱۳ سپتامبر مصاحبهای را با حسن روحانی، رئیس کمیسیون دفاع مجلس درج کرده است. وی در این مصاحبه گفته است فرانسه حسن نیت هایی در امور مالی از خود نشان داده است، باقی است مسئله فروش سلاح به عراق و حمایت از آن کشور و پناه دادن به مخالفان جمهوری اسلامی. خوانندگان حق دارند از خود بپرسند وقتی این دو موضوع لاینحل مانده، دیگر در مورد چه مسائلی فرانسه قدمهای مثبت برداشته است؟ در پاسخ به اطلاع خوانندگان میرسانیم: یک قدم مثبت افزایش فشار به مخالفانی است که از موضع استقلال با رژیم خمینی مخالفت میکنند. حسن نیت در امور مالی، صدور قرار منع تعقیب برای حیدری است. بدنبال آن، فرانسه قدم مثبت سومی برداشت و حدود ۲۵ روز بعد از صدور این رای، دادگاهی در شهر لوزان در موضوع فرماتم بسود فرانسه، رای داد! بدین سان، معامله از جیب مردم ایران و بزیان ایران و بسود فرانسه و کلاه برداران انجام شد.
و اینک شرح ماجرا:
قرار منع تعقیب حیدری
در پایان ماه ژوئن گذشته، دادگاه پاریس درباره شکایت از حیدری و سراگبی (اهل سوریه) که بعنوان معامله سلاح، ۵۷ میلیون دلار از دولت ایران اخذ و بالا کشیده بودند، قرار منع تعقیب صادر کرد.
دانستنی است که وکیل دولت ایران، شخصی به اسم سکالدی است که یک ماه بعد از رای دادگاه و سه روز به پایان تقاضای تجدید نظر، آنرا به این «دولت» اطلاع میدهد. و صد البته رژیم خمینی تقاضای تجدید نظر نمیکند. تازه این رژیم یک دفتر حقوقی با هزینه بسیار سنگین در فرانسه ایجاد کرده است. معلوم نیست، فایده وجودی دفتری که به خواب خرگوشی میرود و از صدور رای درباره سرقتی آگاه نمیشود که علاوه بر ثروت کشور، اعتباری ملتی لکه دار نموده، چیست؟
به هر روی، نه مطبوعات رژیم خمینی، نه مطبوعات فرانسه و نه ارگانهای وابسته به قدرتهای خارجی کلمهای در این باره نمینویسند. مطبوعات رژیم که هیچ حادثهای را که در فرانسه واقع بشود، از قلم نمیاندازند، این حادثه بزرگ که نشان دهنده انحطاط نظام قضائی فرانسه است را به کلی مسکوت گذاشتهاند. به هر روی از باب یادآوری، شرح این سرقت را، به اختصار باز مینویسم: این شخص را بهشتی به خارج از کشور مامور ساخت و از دلالهای او بود. در خرید صلاح، ۵۷ میلیون دلار بالا کشید. به دستور آقای بنی صدر، وزیر دفاع وقت، سرتیپ شهید فکوری، به دادگاه پاریس شکایت کرد. وکلای دولت ایران، دو نفر، آقایان بورگه و شرون بودند. (اوائل ۱۹۸۱) این دو تا پایان ۱۹۸۲، وکالت ایران را بعهده داشتند. رژیم خمینی در کار آنها بغایت مشکل تراشی میکرد. حیدری هم با مقامات بالای وزارت داخله فرانسه جور آمده بود و هم بعنوان نماینده بهشتی، بیابرویی داشت. میگفت بزودی بنی صدر برکنار میشود و امور کشور یکسره بدست بهشتی میافتد. به دو وکیل فرانسوی پیشنهاد میکرد که اگر دست از تعقیب بردارند، هر نفر یک میلیون دلار، رشوه دریافت خواهند کرد. این دو وکیل رشوه نپذیرفتند و بر اثر تعقیب جدی آنها، ۲۶ میلیون دلار از پولها در بانک سوئیس بلوکه شد. رژیم خمینی در مقام کارشکنی ۶۰۰۰۰ فرانک حق الوکاله وکیل سوئیسی که کار تعقیب شکایت در سوئیس و بلوکه کردن پولها را برعهده گرفته بود، نپرداخت.
و در پایان سال ۱۹۸۲، «دولت» ایران، این دو وکیل را عزل کرد و شخصی بنام سکالدی را وکیل کرد. این شخص نیز بترتیب بالا به «وظیفه» عمل کرد.
دو سال پیش وقتی معلوم شد که دولت فرانسه قصد دارد، «قدمهای مثبتی» بردارد، و در دفتر حقوقی نخست وزیر فرانسه، با نمایندگان رژیم خمینی درباره معامله، گفتگو است، یکی از همکاران آقای بنی صدر، نامه مفصل و مدللی به دفتر حقوقی نخست وزیر فرانسه نوشت و خاطر نشان کرد که صدور منع تعقیب درباره این کلاه برداری، بلحاظ آنکه عاملان آن بر کشور به صورتی که بر مردم کشور آشکار است، حاکم شدهاند، سرانجام بصورت یک افتضاح بزرگ و تاریخی در خواهد آمد. با وجود این «منافع» سیاسی و اقتصادی چشم خرد دولت «سوسیالیست» فرانسه را کور کرد و کرد آنچه کرد.
حکم دادگاه لوزان یا ما به ازای قرار منع تعقیب حیدری
در ۲۵ ژوئیه ۱۹۸۵، دادگاهی در شهر لوزان، درباره استرداد پولهای ایران از سوی شرکت فرانسوی فراماتم به نفع فرانسه رای داد. این دومین رائی بود که دادگاه بخاطر عدم عرضهء بموقع دلایل و مدارک بزیان ایران و بسود فرانسه میداد.
شرح قضیه اینکه: با پیروزی انقلاب ایران در ۱۱ فوریه ۱۹۷۸، شرکت فراماتم با استفاده از نابسامانی اداری روزهای اول انقلاب، نامهای به مسئول وقت تاسیسات اتمی که فرانسه در ایران میساخت، نوشت و تقاضای پرداخت قسط ماهانه هزینهها را کرد (کل هزینهها ۹.۶ میلیارد فرانک فرانسه تخمین زده شده بود که باید ۲۴ قسط پرداخت میشد). شرکت یک هفته مهلت داد و تهدید کرد اگر در پایان مهلت، قسط پرداخت نشود، قرارداد را بعد از سه ماه فسخ خواهد کرد.
و چون اقساط ماههای اکتبر و نوامبر و دسامبر ۱۹۷۸ و ژانویه ۱۹۷۹ پرداخت نشده بود، فراماتم کار را خواباند. اما هیات ساختمانی و اداری را موقتا در محل نگاه داشت. وکلای ایران به دادگاه شکایت بردند و استدلالشان این بود که سه روز اول مهلت یک هفته را نمیتوان بحساب آورد. زیرا این سه روز در ایران تعطیل عمومی بوده است. علاوه براین موقعیت «فرس ماژور» مانع از آن بود که مسئولین بتوانند اقدامی در مهلت تعیین شده، بعمل بیاورند.
تجدید نظر از رای اول دادگاه سبب شد که دادگاه تجدید نظر از وکیل (جدید) «دولت» ایران بخواهد، توضیحات کافی درباره تعطیل رسمی بودن روزهای انقلاب و نیز مدارکی که درباره پیش پرداختها در اختیار دارد، را به دادگاه عرضه کند. و باز این توضیحات و مدارک بموقع تحویل دادگاه نشد، در نتیجه دادگاه رای داد که موقعیت فرس ماژور وجود نداشته است و مدارکی دال برپیش پرداخت وجود ندارند. بنابر این حق با شرکت فرانسوی است. بر اثر این حکم ایران دیگر نمیتواند ۱.۵ میلیارد فرانک طلب خود را از شرکت بگیرد و علاوه بر این یک میلیارد فرانک مخارج انجام شده نیز بر باد میرود. در این باره نیز مطبوعات رژیم و وابستهها و روزنامههای فرانسه سکوت کردند. تنها روزنامه فیگارو، اشارهای کرد.
گفتن ندارد که این افتضاح گروگانگیری است و هر روز که یک رژیم مستقل و دمکرات در ایران مستقر شود، این دو افتضاح شوم رو خواهند شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پانویس ها
1- Canard Enchainé
2- Framatome
منبع اطلاع:
https://www.enghelabe-eslami.com/component/content/article/21-didgagha/tarikhi/11292-57-22.html