یورونیوز - هوشنگ اميراحمدي، تحليلگر مسائل سياسي و كارشناس روابط ايران و آمريكا، معتقد است تغيير فرمانده سپاه پاسداران موجب افزايش عيار ايدئولوژيك و كاهش عيار سياسي اين نهاد نظامي ميشود و اين وضع نهايتاً به تضعيف سپاه پاسداران منجر خواهد شد.
آيتالله خامنهاي، رهبر ايران، در اولين روز ارديبهشت ماه با صدور حكمي، سرتيپ حسين سلامي را با ارتقاي درجه به سمت فرماندهي كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي منصوب كرد. حسين سلامي از سال ۱۳۸۸ جانشين فرمانده كل سپاه پاسداران بود. رهبر ايران همچنين مسئوليت قرارگاه فرهنگي و اجتماعي بقية الله را به سردار عزيز جعفري واگذار كرد. اين تغيير كمتر از دو هفته پس از آن صورت گرفت كه دولت آمريكا سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را در فهرست گروههاي تروريستي قرار داد.
رهبري در پي حرفدرماني راديكال است
هوشنگ اميراحمدي درباره پيام اصلي تغيير فرمانده سپاه در شرايط كنوني به يورونيوز گفت: «مخاطبین اين تغيير، آمریکا و دولتهای منطقه و خود سپاه هستند. آقای خامنهای به "حرفدرمانی" اعتقاد راسخ دارد. سردار حسین سلامی آدمی پرحرف و آتشینگفتار است و مثل سپاهیان انقلابی ۲۰ سال پیش با هیجان انقلابی حرف میزند. آقای خامنهای امیدوار است که سردار سلامی بتواند با سخنان تند دشمنان خارجی را قانع کند که پا از گلیم خود درازتر نکنند. در همین حال هم آقای خامنهای میخواهد شور و حال ایدئولوژیک جدیدی در جان سپاه بدمد ولی در همین حال آن را از سیاست دور نگه دارد. سردارعزیز جعفری سیاسیتر ولی کمحرفتر بود. حسين سلامی برعکس عزيز جعفري است.»
تضعيف سپاهيان به سود روحانيان
آقاي اميراحمدي با اشاره به تقابل روحانيان و نظاميان در ساختار كنوني قدرت در ايران، تغيير فرمانده سپاه را به سود روحانيان و نوعي زمينهسازي احتمالي براي ادغام سپاه و ارتش ميداند و ميگويد: «از اين به بعد سپاهیان با دهان باز ولی دستهای بسته در حرکت خواهند بود. روحانیون حاکم و اصلاحطلبان حکومتی حتما بیشترین استفاده را از این وضعیت برای تضعیف هر چه بیشتر سپاه خواهند برد. برادر حسين سلامی از امراي ارتش است و آقای خامنهای شاید بتواند این دو نفر را برای ادغام سپاه در ارتش به کار گیرد.» سرتيپ مصطفي سلامي، برادر حسين سلامي فرمانده جديد سپاه پاسداران، از امراي ارتش ايران و جانشين معاونت اطلاعات-عمليات ستاد كل نيروهاي مسلح است.
آمريكا براندازي را از طريق جنگ دنبال نميكند
هوشنگ اميراحمدي در پاسخ به اين سوال كه آيا انتصاب فردي تندروتر از عزیز جعفری به فرماندهی کل سپاه، نشانه آمادگی نظام برای خوشامد گفتن به درگیری نظامی احتمالی با آمریکاست یا نشانه تمایل نظام به پرهیز از این درگیری از طریق تشدید ادبیات ستیزه جویانه، گفت: «من به این دومی معتقدم. این همان گزینه "حرفدرمانی" است. آقای خامنهای به هیچ وجه آمادگی برای جنگ با آمریکا، حتی جنگ با عربستان را ندارد و میداند که در هر جنگی نظام ایشان بسرعت نابود خواهد شد. امیدواری آقای خامنهای این است که طرف را با ایجاد هیجان در درون و اطراف سپاه (در خارج و داخل) بترساند. اما خطر این فکر در این است که آمریکا و همپیمانان منطقهای آن نخواهند ترسید و ممکن است تحریکات نظام را بهانهای برای حمله سریع دریایی و هوايی به ايران قرار دهند. آنچه آقای خامنهای را متقاعد به اتخاذ این استراتژی کرده، یکی این فرض است که نقشهای برای جنگ از سوی آمریکا روی میز نیست و ديگر اینکه یک جنگ تمامعیار چندین تریلیون دلار برای آمریکا هزینه خواهد داشت. واقعیت هم همین است که آمریکا برنامهای برای جنگ با جمهوری اسلامی ندارد چون نیازی به آن برای درهم شکستن رژیم اسلامی ندارد. تحریمها هم اکنون کشور را کلا ذلیل کردهاند و وضع هر روز هم بدتر خواهد شد. آمریکا امیدوار است که شورشهای مردمی کار رژیم را تمام کنند.»
سه چالش اساسي سپاه
آقاي اميراحمدي درباره چالشهاي پيش روي سپاه پاسداران پس از تحولات دو هفته اخير گفت: «سپاه در مقابل خود سه چالش دارد. اول آمریکا و عنوان "تروریست." این چالش تا وقتی جمهوری اسلامی رابطهاش را با آمريكا عادی نكند باقي خواهد ماند. فقط یک گزینه دیگر جلوی روی سپاه برای رها شدن از این عنوان موجود است و آن هم ورود آشکار سپاه به دولت و ایجاد یک دولت نیمهنظامی است. در چنین صورتی، آمریکا نمیتواند به سیاست ضد سپاه خود برای مدتی طولانی ادامه دهد. چالش دوم روحانیون و اصلاحطلبان ضد سپاه در داخل هستند. این چالش هم تنها با ورود مستقیم سپاه به درون دولت قابل حل است؛ چه در غیر این صورت، سپاه به آرامی نابود میشود (يعني درون ارتش ذوب میشود). چالش سوم هم نافرمانی در حال گسترش درون سپاه است که ریشه در نارضایتی ردههای میانی از انقلاب و وضعیت کشور و همچنین کمتحرکی سیاسی سپاه دارد. سردار جعفری سپاه را سیاسی میخواست ولی عمل سیاسی ملموسی برای ردههای میانی انجام نمیداد. به نظرم سردار سلامی این وضعیت را حتی وخیمتر میکند چون ایشان سپاه را انقلابیتر و ایدئولوژیکتر خواهد کرد و از بار كنشگري سياسي اين نهاد خواهد كاست.»
سپاه را از چشم مردم انداختهاند
هوشنگ اميراحمدي نهايتاً درباره نگاه مردم ايران به سپاه پاسداران در شرايط فعلي و آتي گفت: «متأسفانه به دلیل سیاستهای غلط و گاه مغرضانه روحانیون حاکم، سپاه در بين بخشی از مردم ايران چندان محبوب نیست. این جمعیت که بعضا از ایادی روحانیون هم هستند سپاه را متهم میکنند که اقتصاد را نابود کرده، پروژهها را بد اجرا کرده، انحصار درست کرده، پول کشور را در خارج حیف و میل کرده و غیره. همین بحث هم بالاخره آمریکا را قانع کرد که تروریست خواندن سپاه این مردم را خوشحال و طرفدار آمریکا میکند. بنابراین سپاه، سوای چالشی که با روحانیون دارد و در بالا به آن اشاره کردم، چالشی هم با مردم دارد. آقای سلامی ممکن است از دو مسیر این چالش را خنثی کند. اول شفافسازی عملكرد سپاه، دوم کار زیاد و روشنگري روابط عمومی سپاه. هدف اين اقدامات احتمالاً آشتی با مردم خواهد بود. اما اگر سردار سلامی در این ماموریت شکست بخورد آن وقت روحانیون و ایادی آنها سپاه را با کمک آمریکا به سرعت نابود میکنند و اساس قدرت خود را به ارتش منتقل مینمایند. این امر در حكم "برجام دوم" و در جهت خلع سلاح ایران خواهد بود. متعاقبا "برجام موشکی" هم محقق خواهد شد. اما در این روند، رژیم اسلامی هم از طریق یک انقلاب مردمی نابود میشود.»