محمد باقری، یکشنبه هشتم اردیبهشت، در حاشیه یک همایش که با حضور فرماندهان نیروی انتظامی برگزار شد تاکید کرده، «امنیت تنگه هرمز به عهده نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است و ما خواهان تداوم امنیت و باز بودن تنگه هرمز هستیم. همانگونه که نفت و کالای کشورهای دیگر از این تنگه عبور میکند، نفت و کالای ما نیز در حال عبور از تنگه هرمز است.»
باقری همچنین تاکید کرده، «این به معنای بستن تنگه هرمز نیست، قصد بستن آن را نداریم مگر اینکه دشمنی دشمنان به حدی برسد که چارهای جز این وجود نداشته باشد، در آن روز کاملاً قادر بر بستن این تنگه هستیم.»
این مقام نظامی توضیح داده، «در هر روز بارها اتفاق میافتد که ناوهای نظامی آمریکایی و شناورهای تجاری و نفتکشهای آنها در عبور از تنگه هرمز موظف به پاسخگویی به سپاه پاسداران که مسئول تأمین امنیت تنگه هرمز است، هستند و تا همین دیروز گزارشها حاکی از آن است که کاملاً این سؤالات را پاسخ میدهند و هیچ نشانهای از تغییر در روش جاری آنها در تنگه هرمز نداریم.»
اظهارات رئیس ستادکل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در حالیست که روزنامه کیهان چاپ تهران، شنبه هفتم اردیبهشت، در تیتر و عکسی جنگطلبانه برای چندمین بار تهدید به بستن تنگه هرمز کرد و رسانههای نزدیک به سپاه پاسداران از جمله تسنیم نیز ویدئویی از پرواز یک هواپیمای بدون سرنشین اطراف ناوهواپیمابر آمریکایی در خلیج فارس منتشر کردند که خبرگزاری روسی راشا تودی بر اساس آن در گزارشی از افزایش احتمال درگیری نظامی در منطقه خبر داد.
زمامداران جمهوری اسلامی به درستی متوجه شدهاند که بخشی از رویارویی آنها با کاخ سفید «جنگ روانی» است. برای دولت دونالد ترامپ ابزار و تکنیکهای اعمال فشار حداکثری به جمهوری اسلامی وجود دارد اما رژیم تهران ظرفیت و امکان پاسخ به هیچکدام از این فشارها را ندارد و از این روست که دستکم بخشی از حکومت بر طبل جنگ میکوبد و با لاف و گزاف نمایش قدرت میدهد و بخشی دیگر نقش بازدارنده و ترمز آن را بازی میکند! این دوقطبی به رژیم فرصت را میدهد تا سیاست خارجی خود را در شرایطی که تقریباً همهی راهها برای خروج از بحران بسته است با مانور روی تبلیغات نظامی پیش ببرد.
جنگ روانی، مهمترین مکمل تحریمهای اقتصادی است. آنچه واشنگتن بر اساس آن کاملا حساب شده عمل میکند در مرحله اول برقرار کردن یک تراز و توالی بین تهدیدات اعلام شده علیه رژیم ایران و اجرای آنهاست؛ در مرحله دوم شامل پیگیری تحریمها و افزایش فشارهاست که دست رژیم ایران در مقابله با هر دو آنها خالیست و جز شعار و تهدیدات مقامهای جمهوری اسلامی چیزی برای عرضه ندارد. همین نیز چنان شکل مضحکی به خود گرفته که تهدیدات حکومت ایران را به لافزنیهایی تبدیل کرده که آمریکا و متحدان آن را به این باور رسانده که دست تهران واقعا خالیتر از آن است که بخواهد واکنش عملی از خود نشان دهد.
از اینها گذشته رژیم راههای عقبنشینی خود را نیز بسته است. چنانکه پس از پیشنهاد عاجزانهی محمدجواد ظریف وزیر برای مبادلهی اتباع به گروگان گرفته شدهی آمریکا در ایران و مجرمان زندانی وابسته به جمهوری اسلامی در آمریکا که به اعتراف خود ظریف، شش ماه پیش مطرح شد، اصلا جوابی نشنید!
در این میان، سیدحسین موسویان سفیر سابق جمهوری اسلامی در آلمان در زمان «ترور میکونوس»، در یادداشتی که، چهارم اردیبهشت، در روزنامه دولتی ایران منتشر شد صریحاً اشاره کرده که در وضعیت فعلی که نظام در آن قرار گرفته فرصت مذاکره با آمریکا رو به پایان است و «راه مفری» نیست.
حشمتالله فلاحتپیشه رئیس کمیسیون امنیت ملی، نیز شنبه هفتم اردیبهشت، در یک اظهار نظر عنوان کرده، «راهبردی برای مذاکره بین ایران و آمریکا وجود ندارد اما این بدان معنا نیست که گفتمان جنگ بین تهران و واشنگتن حاکم شده است.» در همین مصاحبه او تاکید کرده «گفتههای محمدجواد ظریف در جریان سفر خود به نیویورک در حقیقت برای جلوگیری از تصاعد و گسترش بحران بین تهران و واشنگتن صورت گرفته است.»
این رویدادها و اظهار نظرها از زاویه دیگری هم قابل بررسی است. در فضایی که رژیم از هر سو در بنبست قرار دارد همچنان گروهی عاقلتر با درک وضعیت خطیری که نظام در آن قرار گرفته تلاش میکند وضعیت را از آنچه اکنون هست خرابتر نکند. چنانکه محمدجواد جمالی نوبندگانی عضو دیگر کمیسیون امنیت ملی که خود جزو نمایندگانی است که سابقه زیادی در تهدید و زیادهگویی دارد در مصاحبه با خبرگزاری مجلس «خانه ملت»، توصیه کرده از تجزیه و تحلیلهای غیرکارشناسانه درباره تنگه استراتژیک هرمز پرهیز شود.