هادی خرسندی - رادیو فردا
مولانا مولوی گفت:
آن یکی شیری است اندر بادیه
وان دگر شیری است اندر بادیه
در سالی که نرخ آب لولهکشی ناگهان در تهران بالا رفت، یکی از شاعران طنزگو نوشت:
سومی شیری است کز سوراخ اون
آبِ متری صد تومن آید برون
و امروز:
چهارمی شیری است در پارک اِرم
آمده از انگلستان محترم
زیر عکسی از این شیر که سلفی به نظر میرسد در صفحه رادیو فردا آمده:
«هیرمان، شیر نر ایرانی از باغوحش بریستول به باغوحش ارم در تهران منتقل شد. نام نخست هیرمان در بریتانیا کامران انتخاب شده بود. بنابر اعلام باغوحش ارم، این نام با رأی مردم به هیرمان تغییر یافت.» ..... آخ جون، دمکراسی!
نوشته اند اول نام کامران در بریتانیا برای او «انتخاب» شده، اما نمیدانیم آیا آن هم با رأی مردم انگلیس بوده؟ گمان نمیکنم آنها دمکراسی را به اندازه ما رعایت کرده باشند. فقط در ایران است که از روز اول امام راحل گفت «میزان رأی ملت است»، و تأکید کرد که اگر یک میلیون نفر چیز دیگر بگویند، آنچه اسلام گفته درست است!
گفته میشود در این انتخابات آزاد، رهبر معظم هم اسمهایی پیشنهاد کرده بودند:
مجتبی، بشّار، طوسی (سعید)، وحید، علمدار، شیرعلی، خاوری، چرخنده، جواد، حسن نصرالله، قاسم (سلیمانی) و احتمالاً کیم جون اون.
اما مردمی که بعد از چهل سال از انواع انتخابات قبلی، به یک انتخابات شیری! رسیده بودند روی رهبری را زمین انداختند و هیرمان را به کنایه از «حرمان» برای همدردی با شیری که از انگلیس آمده، انتخاب کردهاند.
مطالب بیشتر در سایت رادیو فردا
وضعیت عالیجناب هیرمان:
* پنج ساعت معطلی در فرودگاه امام خمینی، برای انجام عملیات گمرکی. ظاهراً صف شیرهای وارداتی طولانی بوده. همچنین چون نیاز به پنجه نگاری از آقا هیرمان بوده، نمیشده امور گمرکی را از قبل سر و سامان بدهند.
* ده کیلو گوشت گاو، خوراک روزانه اوست و برخلاف اهالی محترم، حاضر نیست ملخ بخورد.
گزارش آمده که بسیاری از بازدیدکنندگان سعی میکنند از پشت شیشههای ایمنی، زاویهای را انتخاب کنند که با کُپه گوشتی که در اختیار هیرمان است، عکس سلفی بگیرند.
* گفته میشود به مناسبت ماه مبارک رمضان، چهار کیلو گوشت به عنوان سحری و شش کیلو بعد از دررفتن توپ افطار به هیرمان میدهند و تا پایان ماه مبارک در طول روز فقط میتواند عربده بکشد.
* یک منبع نزدیک به مقام معظم رهبری که نخواست اسمش فاش شود (از ترس رژیم بعدی) اظهار داشت استقبال مردم از شیر ایرانی مشت محکمی است به دهان مخالفانی که مرتب از دزدی حکومتیان و زندانیان سیاسی و شکنجه مخالفان و اعدام جوانان حرف میزنند.
* قرار است به زودی بعضی از ائمه جمعه در خطبه های خود شهادت بدهند که آسید هیرمان، نعرههای شیرانهاش را با ذکر «یاحسین»، ختم میکند. متقابلاً بعضی از مردم هم خواهند گفت که صورت شیر ایرانی روز به روز شبیه چهره رضاشاه میشود!
------
داستانی که به زودی خواهیم شنید:
رسیدن شیر به ایران چند روز بعد از پیدا شدن نهنگی در دریای نروژ بود که گفتند در بدن او آثاری از حمل وسائل جاسوسی دیده شده و احتمالاً برای روسها جاسوسی میکرده.
با چنین تقارنی، چرا از ذهن کارآگاهیِ حجتالاسلام علمالهدی، نگذرد که انگلیسها شیر را برای جاسوسی به ایران فرستادهاند؟
بنابراین با اذن مقام معظم رهبری از مشهد آمده و شخصاً مأمور بررسی و بازرسی شیر میشود و با دوربین و ذره بین و گوشی پزشکی و تراز و گونیا و اسکنر و گوشتکوب به پارک ارم میرود.
در مرحله اول از آنجایی که دعاهای ایشان از فاصله دو متری شیر را بیهوش نمیکند، از مسئولان باغ وحش میخواهد اول شیر را با آمپول بیهوش کنند تا ایشان بتواند بالا سر شیر حاضر شده، دعای بیهوشیِ عطف به ماسبق بخواند.
چنین میکنند و آیتالله کلمبو با خیال راحت به کنام شیر وارد میشود و چند ساعت به تنهایی بدن شیر بیهوش را مورد کنکاش و جستجو قرار میدهد و سرانجام ارشمیدسوار با فریاد «یافتم یافتم» از قفس شیر بیرون میزند و خود را به بیت مقام معظم رهبری میرساند و گزارش شرفعرضی معروض میدارد که:
بسم الله الرحمن الرحیم. مرگ بر انگلیس، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، مرگ بر دانمارک، مرگ بر کنسرت گذار و کنسرت برو و موزیک پاپ، مرگ بر کامران و هومن، مرگ بر همه دشمنان اسلام.
به اطلاع رهبر معظم میرسانم که به یاری امام زمان و با ایمان به عظمت رهبری، در راستای کشف توطئه جاسوسی دولت فخیمه انگلیس، سرانجام متوجه شدم که حیوان ارسالی و شیر نیاکانی، جاسوس انگلیسهاست، چرا که موفق شدم یک دستگاه میکروفن نه چندان کوچک، متصل به دو فقره باطری کاسهای را که لای پای شیر ملعون جاسازی شده بود، پیدا کنم و قبل از باهوش شدن حیوان، به عون الهی، به مدد چنگ و دندان آن را از بدن نامبرده جدا سازم و همراه بیاورم.
در خاتمه به عرض رهبر معظم میرسانم که گمان میکنم انگلیسها کلک زدهاند و شیر ماده را در هیئت شیر نر برای ما فرستادهاند، چرا که هرچه گشتم، آلت رجولیتش را پیدا نکردم!
---------------
شیر ایرانی را دزدیدند!
آنچه در بالا آمد یک داستان فانتزی و تخیلی بود، اما آنچه در پی میآید، خبری است جدی و قریب الوصول، با استانداردهای جا افتاده خبری در جمهوری اسلامی:
هیرمان شیر گرانقیمت و جنجالی به سرقت رفت.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، شب گذشته افراد ناشناسی با شلیک آمپول بیهوشی، موفق شدهاند شیر معروف را از پارک ارم بدزدند و با خود ببرند.
کارشناسان نیروی انتظامی میگویند سنگینی شیر تقریباَ به اندازه یکهزارم وزن یک دکل نفتی است.
گفته میشود که احتمالاَ سارق یا سارقین شیر بیهوش را در میان گنبد طلایی که برای بارگاه سرور شهیدان عازم کربلا بوده جاسازی کرده و با تغییر مسیر تریلی به طرف ترکیه، شیر را از ایران خارج کرده، پس از پیاده کردن گنبد و شیر در مقصد، تریلی خالی را برای سرور شهیدان فرستادهاند.
در این رابطه یک سردار عالیرتبه سپاه به خبرنگار ما گفت ربایندگان هیچ ردپایی از خود به جا نگذاشتهاند و به هیچ وجه شناسایی و تعقیب و دستگیری آنان ممکن نیست.
همچنین کسب اطلاع شد که سارق یا سارقین، برای اغفال مسئولان پارک ارم و گمراه کردن نیروی انتظامی، یک بزغاله مسروقه را به جای شیر در قفس آن نهادهاند، که خوشبختانه روز بعد صدای بع بع بزغاله مورد سوءظن نیروهای مسلح قرار گرفت و اکنون مأموران با هوشیاری در تعقیب صاحب اصلی بزغاله میباشند تا با او به شدت برخورد شود.
مشروطه نوین، رامین پرهام