سایت نقطه ـ فضای دنیای سیاست همیشه بر رقابت و جدال بنا نهاده شده است. آدمی اگر بخواهد در این میدان کناره بگیرد و با آسایش و آرامش بماند، کمینه، در جوار گونهای از کنکاش درونی و بیرونی همزیستی را برمیگزیند. فرار از این کنکاش تقریبا غیر ممکن است هرچند دلایل و توجیههای آن بسی تیزپا باشند.
تسلیم
اینروزها در ایران بسیار سخن از «تسلیم» میشنویم. ایران را بنگریم، سخن از دو تسلیم است: تسلیم حکومت گروگانگیر و بیِرحم جمهوری اسلامی در برابر سیاستهای محکم دولت ایالات متحدهی آمریکا روزانه شکر بحثهای مخالفان و براندازان جمهوری اسلامی است. از آنسو، تسلیم دیگری هم ابراز وجود میکند و آن «تسلیم» ملت ایران در برابر شرایط سخت جاری است.
تسلیمهای حکومتهای مستبد در مقاطع فشار، چه از داخل و چه از خارج، پدیدهای تکراری است و در چهل سال گذشته بارها از سوی جمهوری اسلامی شاهد آن بودهایم. تسلیمهایی از جنس «فریب»، تا حریف کمی آسان گیرد و باور کند که واگذار کردهای و سپس دوباره برخیزی و مدعی باشی!
اما تسلیمهای مردم در برابر حکومتها با فریب همراه نیست. نمیتواند باشد! زیرا وقتیکه مردم با به خطر انداختن جان و هستی خود به مبارزه و جدال با حکومت برمیخیزند، نمیتوانند به کرات این هزینهی سخت را متحمل شوند. مردم از روی ناچاری مبارزه را وا میگذارند و در انتظار رویارویی بعدی میمانند. گاهی نیز آنها باور مییابند که به تنهایی در این جدال پیروز نخواهند شد و هربار شکست و ترس از شکست را به همراه خواهند داشت و نیاز به دستی دارند که کمک آنها باشد.
برای مردمانی که سالها زیر ستم و استبداد زیستهاند، رویارویی با مبارزه برای قدرت و پذیرش شکست موقت و تسلیم شدن، هیچ چیز سختتر از خود این تسلیم نیست. شاید انسانهایی که در آزادی میزیند هرگز نتوانند اعماق احساسات و کنکاشهایی روح استبدادستیزان را بفهمند، که نخواهند فهمید! اما استبدادستیز بخوبی همتای خود را میفهمد. حتی اگر با «مستی» بیخیالی و خلسهی مزین به لبخندی تلخ، همتای خود را تنها گذارد و بر سکویی به نظاره بنشیند.
جنگ بزرگ، جنگ محدود که به مذاکره انجامد، مذاکره و سازش و یا ادامهی وضع موجود بسود جمهوری اسلامی، هرچه در راه باشد، برای ملت ایران که روزهای از اینگونه را قبلا نیز دیده است، مبارزه در جریان است و ادامه خواهد داشت. تسلیمی از سوی ملت وجود ندارد. آن بخشی از ملت که «منتظر» شرایط مساعدتری برای بازگشت به میدان مبارزه است، آن بخشی که در خلسهی «رضایت» به شرایط چسبیده است و آنکه با کجبینی همچنان دل به سوی جمهوری اسلامی دارد، همهی اینها میدانند این مبارزه برای رسیدن به آزادی ادامه خواهد داشت.
مبارزات مردمی در برابر حکومتها و استبداد از جنس آب هستند. پیگیر و همیشگی و بی وقفه، تا روزی که سختترین سنگها را نیز از سر راه خود بردارند. از کوچکترین شکافها و روزنهها راه میجویند، از بلندترین ارتفاعات فرو میریزند و دلکشانه، هر عظمتی را در درون خود جای میدهند. آنقدر به صخرهها میکوبند تا سرانجام آنها را از سر راه خود بردارند. زیرا بسیارند و در بیشماری خود زندهاند.