سی و یک سال است که علی خامنهای به عنوان رهبر، با ندانم کاریها، رویا بافیها، با خود بزرگ بینیِ بیمارگونه در میان انبوهی از دزدان و چاپلوسان، که شماری از آنان سردارانِ پوشالی هستند، با کوشش برای برپاییِ در حقیقت یک "خلافت اسلامی ِشیعه در منطقه"، مردم ایران را به گروگان گرفته و آنان را هر روز بیش از پیش گرفتار رفتارهای روانی خود ساخته است. گفتن از این که در روند بیش از سه دهه رهبری او چه سرمایهها از ایران بباد رفته است بی کوچکترین سودی نه تنها برای مردم که حتا برای حکومت مافیاییِ خودِ او، تنها تکرار است.
سر درگمی و پا گذاشتن در راه ویرانی ایران
حکومت اسلامی در همه زمینهها با شکست روبرو شده است. خدایِ موردِ ادعایِ خامنهای، تار و پود این آخوند را با دروغ و ریا کاری بافته است. در همه این سالها از پذیرش مسئولیت شانه خالی نموده و فرار نموده است. کوشش کرده است که همه فضاحتها و رذالت هایی را که با همراهی فرندش آقا مجتبا (مجتبی)، دولت پنهان و امنیتی هایِ آدمکش ببار آورده است، به دیگران نسبت دهد. ابایی نداشته است که برای نگاهدری از موقعیت خود اگر نیاز باشد، هرکسی را ذبح اسلامی بفرماید. همه تصمیم گیری هایِ مهم از آن میان روند پبش برد پنهانِ برنامه هستهای، دخالت در کشورهای دیگر و تشکیل گروه هایِ مزدور و مفت خوار و براه انداختن درگیری و کشتار در این کشورها، مذاکره پنهان با آمریکا، روند رسیدن به برجام و... همه با دستور و دخالت مستقیم او انجام گرفته و همه هم با زیان، بدنامی و آبروریزی روبرو گشته ولی آقا که حتا در کار کتاب هایِ آموزشی آموزشگاهها و دانشگاهها نیز دخالت میکند، مسئولیت خود را انکار کرده و خود را از خطا مبرا دانسته است! در تمام این سالها، همه کوشش ویرانگرش را بکار برده تا با دروغ پردازیها، کارهای مهمی که به سرنوشت مردم و میهن ما ارتباط داشته است را از چشم مردم پنهان نگاه دارد. همه کارها را با زد و بندهای پنهان و پشت پرده حتا گاه بدون آگاهی دولتها و مجلسهای قلابی به شکلی پیش برده است که اگر روزی به گرفتاری منجر شد و راز از پرده برون افتاد، بگوید نه تنها در این زمینه دخالتی نداشته که تذکر و هُشدار نیز داده است! این روند سیاستهای بیمار گونه رهبر مقدس اینک او را به جایی رسانده است که حتا نمیداند چه بگوید و به کجا رو بیاورد زیرا شیرازه کارهای مملکت از هم گسیخته است! تنها یک رهبر روانی در چنین وضعی که ایران را به آن دچار کرده است، میتواند بازهم ریا کاری کند و بگوید: نه مذاکره میکنیم و نه جنگ میکنیم ولی در همآن حال پشت پرده دست به یک برنامه ریزی ایران بر باد ده زده و مزدوران خود را وا دارد به خرابکاری! آقا که خیالش راحت است. در کاخ و میان نگاهبانان بسر برده، نه غم نان دارد و نه سودای کار. ایران نیز مورد یورش نظامی قرار بگیرد نخستین کسی که به سوراخی بخزد، همین جنابِ خامنه ایِ شجاع السلطنه است!
چنین دیوانگیها، ایران را به آتش میکشد
نگارنده در نوشته پیشین خود یادآور شده بود که این حکومت و رهبر معظم با سرداران پوشالی توان جنگ رو در رو با آمریکا را نخواهند داشت و چون همیشه کوشش میکنند با دست زدن به ترور و خرابکاری در پی امتیاز گیری باشند. شاهد بودیم که در هفته گذشته در چهار کشتی در بندر فجیره بمب گذاری شد و حوثیها نیز با پهبادِ ساختِ حکومتِ ایران، به دو منطقه نفتی عربستان آسیب وارد آوردند. حکومت اسلامی برای رد گم کردن چون همیشه ریاکارانه این خرابکاریها را محکوم و فورن (فورا") انگشت اتهام را به سوی اسراییل نشانه رفت. کسی ولی نه محکوم نمودن و نه اتهام حکومت اسلامی به اسراییل را جدی نگرفت. بررسیها، که به ویژه از این نظر که کشوری چون نروژ نیز در آن دست داشت مهم بود، همآنگونه که شماری کارشناسان گمان میکردند، بیشترین امکان را به دستِ داشتن حکومتِ اسلامیِ ایران در این خرابکاریها داد. اینک نیز خبر برخورد راکتی در نزدیکی سفارت آمریکا در عراق منتشر شده است. کارهای خطرناکی که اگر پاسخ بگیرد فاجعهای بزرگ را برای مردم ایران رقم خواهد زد. خامنهای و حکومت تبهکارش هیچگاه شهامت آن را نداشتهاند که چون دیگر گروههای تبهکار اسلامی مانند طالبان، داعش و یا بوکو حرام مسئولیت جنایتهایشان را به عهده بگیرند. آنها همیشه دخالت خود را انکار نموده و خود را پشت گروههای مزدور دست پرورده، پنهان کردهاند شرم هم نمیکنند که هم رهبر و هم شماری دیگر از بالاترین سران حکومت، تا کنون در دادگاه هایی در سه کشور فرانسه، آلمان و آرژانتین به شکلی قانونی و رسمی و با ارائه سندهایِ انکار ناپذیر، به عنوان تروربست و آدمکش محکوم شدهاند و تا کنون بیش از ۴۰ تن از آنها در لیست سیاه آدمکشان و تبهکاران قرار گرفتهاند. شرم نمیکنندکه با پول فراوانی که از کیسه مردم هزینه میکنند، دست به مغز شویی جوانان در کشورهای منطقه زده و به نام "اسلامِ خونریزِ خود" برای رفتن به "بهشتِ خیالی و دروغین" آنان را به ترور، آدمکشی و انتحار تشویق میکنند. فرق نمیکند که این جوانانِ نگون بخت ایرانی، افغانستانی، پاکستانی، عراقی، لبنانی سوریهای و یا یمنی باشند. همه در دام فریبهای این حکومت مافیایی گرفتار آمدهاند.
سیاستِ نادرست شماری از کوشندگان در اپوزیسیون
سرنوشت مردم و میهن برای نگارنده به عنوان یک ایرانی از اهمیت ویژه برخوردار است بنا بر این جنگ را که بی تردید به فروپاشی زیر ساختهای جامعه ایران خواهد انجامید و پایانش به هیچ رو روشن نیست که چه بر سر مردم و میهن ما خواهد آمد، یک فاجعه وحشتناک میدانم. ولی از دید من، باید ارزیابی درستی داشت که چرا وضع به چنین دورِ خطرناکی رسیده است؟ آیا آمریکا، اسراییل و یا عربستان و دیگر کشورها این وضع را به وجود آوردهاند یا سیاستهای ویرانگر و آتش افروزانه حکومت اسلامی به رهبری آخوندِ بی درک و درایتی چون خامنهای و دولت مافیاییِ پنهان او ایران را به این پرتگاه خطرناک رسانده است؟ چهل سال به هر کار کثیف و جنایتی دست زده اند؛ بارها گروگان گیری کردهاند و هم اکنون شماری گروگانها از ملیتهای گوناگون و یا دو تابعیتی در زندانهای اسلامی گرفتار هستند؛ سفارت خانههایشان را به لانه جاسوسی مبدل کرده و از امتیازهای دیپلماتیک نهایت استفادههای رذیلانه را برده اند؛ در کشورهای گوناگون بمب گذاری کرده و آدم کشته و ترور کرده اند؛ در قاچاق مواد مخدر، به هر جا که توانستهاند، دست داشتهاند (توجه کنید که تنها در شش تا هشت ماه گذشته چه میزان محمولههای بزرگ هرویین از کامیونها و کشتی هایی که در ایران بارگیری کردهاند، کشف شده است)؛ به عنوان نخستین کشور در جهان برای پنهان کردن پولهای کثیف (پول شویی) شناخته شده اند؛ همه منطقه را با جنگهای نیابتی بهم ریختهاند که سدها هزار قربانی به جا گذارده است؛ چهل سال خواستار نابودی اسراییل (یک عضو رسمی سازمان ملل) شدهاند و بارها در روند صلح میان فلسطنیان و اسراییلیان خرابکاری نموده و از آن جلو گیری کرده اند؛ در همه مذاکرهها در گام نخست خواستار پنهان کاری و در گام پس از آن در اندیشه فریبکاری بودهاند (به اعتراف تازه صالحی مراجعه کنید که چگونه به روشنی میگوید ما در برجام دروغ گفتیم و سر آنها کلاه گذاشتیم)؛ به هیچ یک از پیمانهای جهانی پابند نبوده مگر آنجا که برایشان سودی در بر داشته است و.... آنوقت میخواهیم بردباری دیگر کشورها به پایان نرسد و با پدیدار شدن کسی چون ترامپ که خوب یا بد، به درستی حکومتِ اسلامی را به چالش گرفته است تا راه بر خرابکاریهای بیشتر او ببندد را ما به جنگ افروزی متهم کنیم! روشن است که هم او، هم رهبران در کشورهایی چون اسراییل، عربستان، امارات و... که یک بند آماج خرابکاریها و آتش افروزیهای حکومت اسلامی بودهاند، تا ابد دست روی دست نگذاشته و سر انجام زمانی چون این روزها در اندیشه ریشه کن کردن این حکومت مافیاییِ نفرت انگیز بر میآیند؟ فراموش کردهایم که این حکومت چگونه در ساکهای زیارت کنندگان مکه بدون آگاهی آنان، مواد منفجره مخفی کرده و میخواست در یک چنین مراسمِ بگفته آخوندها مهم در جهانِ اسلام، جنایتِ بزرگی بپا کند؟ اینها به خدایی هم که این همه در زیر نامش سینه میزنند، باوری ندارند! سالها کوشش کردند که این مراسم را به تظاهرات و خشونت بکشانند. شما یک نمونه در این چهل سال بیاورید که این حکومت به رهبری دو امامِ خونریز خود، گام مثبتی به سود مردم ایران و جهان برداشته باشد؟
تاسف بار است که شماری از اپوزیسیون در سردرگمی به جای ارزیابی درست از چگونگی قرار گرفتن در وضع کنونی، بیشترین سنگینی نوشتهها وگفتههای خود را بر جنگ طلبی آمریکا استوار میکنند و بدین ترتیب خواسته یا ناخواسته به یاری این حکومت مافیاییِ آدمخوار میپردازند!
ساده ترین راه پیش گیری از جنگ
نگارنده بارها و بارها یاد آور شده است که مسالمت جویانه ترین راه حلِ مشکل مردم ایران و گرفتاری با حکومتِ اسلامی، یک همه پرسی با کنترل کامل از سوی سازمان ملل و دیگر سازمانهای حقوق بشری است. این برای خامنهای و دیگر سرانِ تبهکار حکومت اسلامی نیز بهترین راه حل و شانس زنده ماندن است زیرا سبب میشود که در صورت نفی حکومت از سوی مردم، آنها یک روند قانونی محاکمه را با شرکت نمایندگانی از سازمان ملل برای ارزیابی کار دادگاهها، داشته باشند و از خونریزیها و انتقام جویی هایِ کور جلوگیری شود. آیا در زمان کنونی که ایران و مردم ایران در روزگارِ بسیار سخت وخطرناکی بسر میبرند، راهی بهتر از این برای پیش گیری از جنگ و تعین سرانجام حکومتِ اسلامی، وجود دارد؟
و امروز چه باید کرد؟ منوچهر تقوی بیات
به یاد حسین عالمی، معلم و دوست...، مرتضی نگاهی