Sunday, Jun 9, 2019

صفحه نخست » حسین جنتی با قرار وثیقه آزاد شد + شعری که بخاطر آن بازداشت شد

17FF69D4-51E9-4A47-8254-23F03C646665.jpegدیدگاه نو

«حسین جنتی»، غزل‌سرای ورامینی که چهارشنبه، ۱۵ خرداد، خبر بازداشتش منتشر شده بود، از زندان آزاد شد. آقای جنتی روز جمعه، ۱۷ خرداد، با انتشار پستی در صفحه شخصی اینستاگرام خود، از آزادی‌اش به قید وثیقه خبر داده و گفت: «نمی‌دانم چه‌ کسی از کجا و چطور تماس گرفته بود با مسئولان که ناگهان ساعت دوازدهِ شبِ روزِ تعطیل مرا خواستند و بسیار دوستانه، دلسوزانه و به شدت پیگیر و مصمم ترتیبِ آزادی موقت مرا با وثیقه دادند.» پیش از این رسانه‌ها خبر داده بودند که بازپرس دادسرای اصفهان، در پی شکایت اطلاعات سپاه اصفهان از حسین جنتی، حکم بازداشت او را صادر کرده است. اتهام این شاعر که سابقه‌ شعرخوانی در حضور علی خامنه‌ای را هم دارد، «تبلیغ علیه نظام» ظاهراً به خاطر شعرخوانی در یکی از دانشگاه‌های اصفهان است. برخی دوستان «حسین جنتی» در شبکه‌های مجازی از احضار او در روز ۱۲ خرداد به دادسرای انقلاب ورامین و سپس انتقال او به اصفهان خبر داده‌ بودند.

شعری که گویا حسین جنتی بخاطر آن بازداشت شده است.


از زبان مومیایی

ایرانیا! در این شبِ بی‌دَر چگونه‌ای؟

از ظالمی به ظالمِ دیگر چگو‌نه‌ای؟!

ای خسته از تعفّنِ شاهانِ سلطه‌ور!

حالی در این فضای معطر چگو‌نه‌ای!

ای شانه‌ات سبک شده از رنجِ تاج و تخت!

امروز زیرِ پایه‌ی منبر چگونه‌ای؟!

از کشتیِ شکسته رها کرده خویش را،

بر تخته‌پاره مانده شناور چگونه‌ای؟!

ای گاوِ چاقِ خویش به دَر بُرده از مسیل!

با هفت گاوِ گُشنه‌ی لاغر چگونه‌ای؟!

ای از قفس پریده به شوقِ رهاشدن!

در باغ با شکستگیِ پر چگونه‌ای؟!

هان ای زنِ گُریخته از شویِ بدسرشت!

افتاده زیرِ یوغِ دو شوهر چگونه‌ای؟!


از زیرِ خاک رفته برون همچو مارِ گنج،

مغبون نشسته بر زبَرِ زَر چگونه‌ای؟!

ای کُلفَتِ رهاشده از خانِ خانگی!

همسایه را کنون شده نوکر چگونه‌ای؟!

از "باختر" رها شده اندر خیالِ خویش،

افتاده گیرِ قُلدُرِ خاور چگونه‌ای؟!

ای خلقِ خسته از سگکِ کفشِ داریوش!

زیرِ سُمِ جنابِ سکندر چگونه‌ای؟!

ای مرغِ پرکشیده از آن شاخه‌ی فقیر!

پَرکَنده بر زغالِ صنوبر چگونه‌ای؟!

از یک فریب گشته رها، این زمان بگو:

حیران میانِ مکرِ مُکرّر چگونه‌ای؟!

زین پیش هرچه بود تنی بود و گردنی،

بر نیزه‌ی گداخته، ای سر چگونه‌ای؟!

ای شاکی از زمین و زمان! حُکم حُکمِ توست،

اینک بگو به کسوتِ داور چگونه‌ای؟!

ای از جهان شناخته چاهی و چاله‌ای!

یک عُمر در مدارِ مدوّر چگونه‌ای؟!

برما گذشت نیک و بدِ روزگار و رفت...

تا بینمت که در صفِ محشر چگونه‌ای!


از فیس بوک ع.ع.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy