هدف اصلی سفر نخست وزیر ژاپن ، دستیابی به توافق برای بردن علی خامنه ای به ژاپن برای شرکت در نشست سران گروه بیست هدف حداکثری است و اگر در ترتیب دادن مذاکرات وی با ترامپ توفیق حاصل شود، این بزرگترین رویداد سیاسی خواهد بود!
منبع: وبسایت اسپوتنیک روسیه
این خبر کوتاه یک دنیا حرف دارد:
۱- در سیستم دوقطبی نظام، یک قطب واقعی بیشتر وجود ندارد؛ آن قطب هم «خامنه ای و تفنگداران سپاهی اش» هستند! از زمانیکه محمد خاتمی رییس جمهور سابق در مورد قدرت «رییس جمهور» در ساختار «جمهوری ولایت فقیه» به کنایه گفت اختیاراتش از یک «آبدارچی» کمتر است، تا همین امروز که حسن روحانی موفق به اجرای هیچکدام از وعده هایش نشد، چیزی نزدیک به ۲ دهه گذشته است. در این ۲ دهه مزدوران استمرار طلب نظام بارها مردم را فریب دادند و به بهانه آمدن «لولو» اصول گرا، سیرک مشروعیت زایی نظام را بزک کردند و نام ما را هم در کنار امضاهای رییس جمهورهای آبدارچی قراردادند تا هر چه میکنند، در ظاهر نتایج «انتخاب» ما باشد!
بیایید فرض کنیم زمانیکه روحانی قرارداد بخشیدن «خزر» را امضا کرد، مردم به پاس حرمت خون نداها و سهراب ها رای نداده بودند و خبرنگاران خارجی هم که برای پوشش انتخابات به ایران آمده بودند، از «تحریم گسترده» صحبت کرده بودند؛ آنگاه هیچکس نمیتوانست «روحانی» را نماینده مردم بداند و ادعا کنند رییس جمهور «منتخب» ملت است.
به جز انتخابات ۲ خرداد که تجربه ارزشمندی برای شانس دادن به اصلاحات بود، و تا حدودی انتخابات ۸۸ که مردم به اختلاف قدیمی میر حسین و خامنه ای امید عبث دوخته بودند، در بقیه موارد هر چه کردیم، آب در آسیاب خامنه ای ریختن بود!
برای مثال فرض کنید اگر در انتخابات ۹۲ مردم «تحریم گسترده» کرده بودند، حکومت باز همانند ۸۸ آمارهای تقلبی اعلام میکرد اما حداقلش این بود که دیگر نمیتوانست جلوی خبرنگاران و مردم عادی ادعای مشروعیت دروغین کند!
هربار که مردم با فریب «استمرار طلبان» پای صندوق های رای رفتند و قرار شد مثلا بر دهان خامنه ای بکوبند، این خامنه ای و قدرت ولایت فقیه در ساختار نظام بود که به گوش مردم سیلی نواخت و «نه» آنها را بر مسندهای انتصاباتی و اصلی نظام نشاند!
نگاه کنید به «رییسی» که با «نه» مردم از «ضربه گیر شدن خامنه ای» نجات پیدا کرد و قیافه مظلومیت هم به خودش گرفت و چهره خودش را به مردم هم نه برای انتخابات ریاست جمهوری_ بلکه به عنوان کاندیدای «رهبری» شناساند_ و در آخر هم با ادعای داشتن ۱۳ میلیون «رای پاک»، به صورت «رسمی» نامش به لیست کاندیداهای خبرگان برای رهبری آینده نظام و دوران خیالی پساخامنه راه یافت( ملت کار را به زودی تمام خواهد کرد) و به حکم «نه» ما، خامنه ای او را بر مسند «ریاست قوه قضاییه» نشاند و صد برابر قدرتمند تر کرد!
استمرار طلبان مدام ادعا میکردند اگر رییسی بیاید دلار ۵ تومن میشود! خب روحانی جایش آمد و دلار ۱۵ تومن شد!
حال بیاییم فرض کنیم مردم تحریم گسترده کرده بودند و در روز انتخابات همه در خانه ها نشسته بودند و همان ۵ میلیون طرفدار سنتی نظام فقط به نظام رای داده بودند؛ بدون شک نظام مثل همیشه در آمارها تقلب میکرد و ۱۰ تا ۱۵ میلیون رای دروغین و وجود نداشته به نام کاندید «اصلح» میزد و رییسی میشد رییس جمهور!
در اولین قدم خیابان های خالی شهر و خبرنگاران خارجی و شهروند خبرنگارها با ثبت وقایع نشان میدادند که مردم به اصل نظام که همان «خامنه ای» است، «نه» واقعی گفتند و نظام دیگر همان مشروعیت مهندسی شده و اجباری و نمایشی را هم ندارد، نه همانند دوره های قبل که هر جا سر میکشیدی، همانند صف غذای نذری در عاشورا، مردم منتظر «بیعت» با خامنه ای و «آری» به اصل نظام بودند، حالا هر چه هم در ذهنشان فکر میکردند، چندان مهم نبود ومهم شلوغ شدن و پر شدن صندلی های نمایش انتخابات بود.
اگر تحریم گسترده صورت گرفته بود، وقتی رییس جمهور مزدوری قرارداد بخشیدن «خزر» را امضا میکرد، میتوانستیم او را نماینده مردم خطاب نکنیم و حداقل در رژیم بعدی به دنبال مذاکره و گرفتن «حق» خویش باشیم و حتی اگر موفق هم نمیشدیم، حداقل حساب ملت از دولت دست نشانده و متقلب و غیر مردمی و «خائن»جدا بود!
فرض کنیم «رییسی» الان رییس جمهور محصول «تحریم» بود که با کمک «امیر تتلو» پیروز شده بود، حداقل یک کنسرت امیر تتلو در برج میلاد را آزادانه طرفدارانش برگزار میکردند و یک سودی به «یک نفر» ( تتلو) رسیده بود و ملت عاشق جک ساختن هم الان چه جک هایی که نساخته بودند....
۲-وضع اقتصاد و قیمت دلار اگر رییسی هم رییس جمهور بود، همانند همین امروز بود و دلار ۱۵ تومن میشد و فرقی نداشت، اما حداقلش این بود که نشان داده بودیم به بلوغ سیاسی رسیده ایم و با همه تهدیدها و زورگویی ها و نقشه ها و تبلیغات سرسام آور ، در سیرک انتخابات شرکت نکردیم و شریک نظام نشدیم و خامنه ای هم نمیتوانست بگوید «بصیرت» نداشتید، چرا که آبدارچی موسوی و خاتمی و روحانی باشد یا رییسی و لاریجانی و ....، این «خامنه ای» ( اصل نظام) است که برای نظام و سیاست های کلان آن تصمیم میکیرد.
مجلس و نهاد ریاست جمهوری و ... نهادهایی هستند که نقش «ضربه گیر» را برای «ولی فقیه»بازی میکنند. هر جا خامنه ای به بن بست برسد، فورا مثل زمان خروج آمریکا از برجام پاسخ میدهد من که گفتم نمیشود به آمریکا اعتماد کرد! وقتی هم که برجام امضا میشود و ظریف و روحانی میخواهند این «پیروزی پوشالی» را به نام خود بزنند، کیهان تهران و روزنامه جوان که زبان خامنه ای هستند مینویسند : اگر مقام معظم نمیخواست و درایت ایشان نبود، هیچ توافقی صورت نمیگرفت!
باید گارد خامنه ای را باز کرد و ضربه گیرهایش را از کار انداخت تا با خوردن اولین مشت محکم ملت، بر زمین بیفتد!
فقط نگاه کنید «خامنه ای» چگونه در آخرین دوره انتخابات مجلس خبرگان با گنجاندن نام «احمد جنتی» در لیست ره یافتگان به مجلس نمایشی خبرگان رهبری تقلب کرد و باز به ریش رای دهندگان به لیست امید خندید!
مثلا مصباح یزدی و محمد یزدی به خبرگان راه نیافتند، چه شد؟
سهم بیشتر از «بودجه» دولت گرفتند و در دل به سادگی ملت خندیدند؛ ۲ نفر به مجلس خبرگان راه پیدا نکردند، اما همان ورود تقلبی و مهندسی شده «جنتی» کافی بود تا عمق فاجعه و ارزش رای مردم را در ساختار این نظام ببینیم!
*ماهیت این داستان بازی «بد و بدتر» زمانی بیشتر خودش را نشان داد که «جوادک ظریف» دلقک وزارت امورخارجه، حتی نمیدانست «بشار قصاب اسد» قرار است چه تاریخی به ایران بیاید و این سپاه قدس و دفتر خامنه ای بودند که اسد را بدون هماهنگی با وزارت امور خارجه نمایشی«مهمان» کرده بودند! از همه اینها هم بدتر، استعفای حقیرانه ای بود که به یک هفته نکشید و ظریف با یک نهیب خامنه ای، از ترس افشا نشدن دزدی هایش (اصل نظام ( خامنه ای) از همه پرونده مالی دارد) فورا جان نثارانه به دفتر نمایشی اش برگشت!
*در ساختار مهندسی شده ره یافتگان به مجلس و دفتر پا اندازی ریاست جمهوری و ...هر کس نقطه ضعف مالی پیش خامنه ای نداشته باشد، هیچوقت نمیتواند جزو قبولی ها باشد و پست های مهم با «رانت خوب» و «مزایا برای خانواده»بگیرد، یک نمونه اش هم «میرحسین موسوی» بود حداقل اگر هر چه بود «دزد» به معنای رایج آن در نظام اسلامی نبود که مثلا میلیاردها دلار اختلاس کرده باشد.
نگاه کنید چگونه در دور دوم ریاست جمهوری روحانی ، خامنه ای و سپاه با بازکردن پرونده اختلاسهای میلیاردی برادرش «فریدون» که بی شک بدون حمایت روحانی ممکن نبوده است، زبان روحانی را کوتاه کردند!
۳- ترامپ و تیم «بی بی» که کابوس خامنه ای شده اند، کاملا از سیستم مافیایی_ فاشیستی و نقش نهادهای ضربه گیر نظام که «گارد دفاعی خامنه ای» هستند، کاملا با خبر شده اند؛ برای همین هم بر خلاف دیگر رییس جمهورهای آمریکا، ترامپ نه «مذاکره پنهانی» به نفع نظام را جلو میبرد و نه «آبدارچی» های حقیری از جنس «خاتمی» و «روحانی» و ... را «بازی» میدهد؛ و آنگونه که از شواهد پیداست ظاهرا ترامپ منتظر برافراشتن پرچم تسلیم توسط خود خامنه ای است و به کمتر از این رضایت نمیدهد.
یک ژاپنی در تهران اشغال شده
آخرین کشوری که به «جمهوری اسلامی» پیام میدهد که اگر «تغییر» نکنی، «تغییرت» خواهند داد، «ژاپن» است. ژاپنی که نه سابقه دشمنی با ما دارد، نه با ما جنگیده است و نه رقیب و نه از کشورهای خاور میانه است، پس تمام نقشه های «خامنه ای» برای مذاکره پنهانی و عدم مذاکره علنی نقش بر آب شده است. اگر او بر فرض محال بپذیرد، پیش چشم اندک هواداران مغز شویی شده اش جواب ۴۰ سال حماقت و جنایت و خیانت را که از نتایج «آمریکا ستیزی» است، چه دهد؟ چگونه پرچم تسلیم را بالا ببرد که طرفدارانش او را به تمسخر نگیرند و یاد شعار «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» نیفتند!؟
از طرف دیگر اگر هم تن به مذاکره ندهد، افکار عمومی دنیا شهادت بر حماقت و لجاجت خامنه ای خواهند داد که راه «تقابل» را برگزیده است و نمیخواهد دست از «بمب اتمی» و «صدور انقلاب» و «دخالت در کشورهای عربی» و «تهدید اقتصاد جهانی» و راه انداختن «جنگ های نیابتی» بردارد!
برنده بازی مذاکره و عدم مذاکره با ترامپ، شخص«ترامپ» است. فقط برای لحظه ای تصور کنید در عکسی که از سران ۲۰ کشور در بلاگ گذاشته ام، خامنه ای با آن چهره حقیر و لباس های ۱۴۰۰ سال پیش حضور داشت؛ به راستی چه سرشکستگی خفت باری....
دیدار ترامپ و خامنه ای، شوخی میفرمایید!
جمهوری اسلامی ۲ گزینه بیشتر ندارد، یا «براندازی نرم» و یا «براندازی سخت»، راه گریزی نیست. این جبر تاریخ است. در قرن بیست و یک حکومتی همانند جمهوری اسلامی نمیتواند بیش از این خرابی به بار بیاورد. زمانی نفع کمپانی های نفتی و کارخانه های اسلحه سازی جهانی و همسایگان ما در نابودی ایران و به قدرت رسیدن این جریان «مشکوک» بود، اما امروز بازی عوض شده است و کلانتر ترامپ با تحریم های کمر شکنش راه را بر هرگونه «نرمش قهرمانانه پنهان» بسته است.
و اما مردم، همانگونه که نظام جمهوری اسلامی ۲ راه بیشتر ندارد، ملت ایران هم ۲ راه بیشتر ندارد:
یا خودش با تکیه بر توان داخلی مردمش کلید حضور میلیونی و اعتصابات را خواهد زد و در کنارش با دفاع مشروط و حمله به نظم موجود، این نظام اهریمنی را سرنگون خواهد کرد ( با کمترین هزینه)
و یا باز سکوت میکند و دیگران گزینه سرنگونی را با «جنگ» و هزینه های سرسام آور به ما تحمیل خواهند کرد. ترامپ به احتمال زیاد تا دور دوم انتخابات از درگیری نظامی پرهیز میکند، مگر آنکه ناخواسته اتفاق خاصی بیفتند، اما اگر او در دور دوم پیروز شود، بدون شک از جنگ هم پرهیز نخواهد کرد و هزینه های این جنگ، دامن ما را هم خواهد گرفت، حالا چه مخالف حمله نظامی باشیم و چه موافق!
آخوندکشی هایی که به راه افتاده است باید به سپاه هم پیام روشنی بدهد که اگر اسلحه را در برابر ملت زمین نگذارید، پس از آخوندها، نوبت به «سردار کشی» و «سربازکشی» همخواهد رسید.
بهترین انتخاب سپاه و ارتش، در کنار مردم بودن است، گر نه این خشمی که چو سیل از سرچمه راه افتاده است، همه چیز را ویران خواهد کرد....
اروپا برای کاهش تنش در خلیج فارس چه میتواند بکند؟
آخوند کشی ها کار کیست؟