طنز نوشته ای از جلال سعیدی - رادیو فردا
توجه: این مطالب بخشهایی منتشر نشده و سانسور شده از وصیتنامه آیتالله خمینی است که از طریق امداد الهی به دست ما رسیده است.
پیام دیگر این پدر پیر به فرزندان عزیز و انقلابی و جوان این است که روی مسئله حجاب و مسائل ناموسی و بیناموسی اصلاً کوتاه نیایند. این پدر پیر روزی از روزها به مدیران کشور در جلسهای خصوصی هم عرض کردم که کوتاه نیایند و همه تکبیر گفتند و قرار شد در نماز وحدتانگیز جمعه هم همین مسئله را به مردم عزیز و انقلابی بگویند تا آنها هم کوتاه نیایند و تکبیر بگویند.
نمونهای از برخورد انقلابی خودمان را برای جوانان و فرزندان انقلابی میآورم تا هم در تاریخ بماند هم کلاً بماند: یک روز دیگر از روزها داشتیم در بیت چایی بیسکوییت ساعت ۹ صبحمان را میخوردیم که شنیدیم موجود کریهالصوتی و لعنتالله علیهایی در رادیو دارد میگوید که الگوی او فاطمه زهرا نیست و موجود کریه دیگری به نام اوشین است. ماجرا به قدری هولناک بود که بیسکوئیتمان توی چایی افتاد و خشم انقلابی بر ما مستولی شد و به احمد عزیزمان گفتیم خیلی سریع حکم اعدام سلمان رشدی را بیاورد امضا کنیم.
احمد گفت پدر بزرگوار سلمان رشدی خیلی ملعون است ولی الان این ماجرا چه ربطی به او داشت؟ از آنجا که فرد انقلابی هیچوقت کم نمیآورد گفتیم خیلی ربط داشت ولی حکم اعدام این زنیکه اوشین را هم به حکم او اضافه میکنیم فرزندان انقلابیمان که دارند میروند آن ملعون را ساقط کنند سر راه این ملعونه را هم به درک واصل کنند.
👈مطالب بیشتر در سایت رادیو فردا
احمد عزیزمان سراسیمه رفت و چند ساعت بعد سران سه قوه در بیت در محضر مقدس ما تشکیل جلسه دادند و اتفاقاً باز هم همه با هم چایی بیسکوئیت صرف کردیم و خوشبختانه بیسکوئیت ما در چای نیافتاد و نیازی به حرکت انقلابی نبود. بعد از آن آقایان سران قوا خیلی تلاش کردند جان این زنیکه اوشین را نجات دهند و ما را از خشم انقلابیمان دور کنند. اولش گفتند ایشان در یک سریالی ژاپنی برنج میکارد و اتفاقاً بسیار هم زن زحمتکش و مفیدی به حال جامعه است. فرمودیم به درک! فاطمه زهرا مهمتر است یا برنج؟ برنج او هم نجس است و مصرفش بر مسلمین حرام. بعد هم اصلاً برنج زیاد برای سلامتی مضر اندر مضر است.
در عرصه جنگ هم به جوانان عزیز و انقلابی و فرزندان توصیه میکنیم بازهم کوتاه نیایند. اصلاً تفاوت فرد انقلابی با غیرانقلابی این است که این کوتاه میآید آن بلند میآید. روزی در اواسط جنگ تحمیلی فرزند عزیزم محسن رضایی که خیلی برای جنگ زحمت میکشید آمد و گفت اماما اگر برای ما بمب اتم بخرید احتمالاً میتوانیم عراق بعثی را شکست دهیم. در جلسه سران قوه با رهبر کبیر انقلاب به آقای هاشمی گفتیم خب چرا برای این بچه یک بمب اتم تر و تمیز نمیخرید؟ هاشمی گفت موجود نیست. گفتیم دست دوم کم کارکرد چی؟
آقای خامنهای گفت آقای رفیقدوست با کره شمالی در حال مذاکره است و قرار شده یک تر و تمیزش را که هم ایربگ دارد، هم ترمز ضد قفل و هم سنسور دنده عقب با اقساط شصت ماهه و با پیشپرداختی معادل هفتاد تن مرغ زنده سرحال برای رفع گرسنگی مردم مظلوم و انقلابی کره شمالی پیشخرید کند که ما هم تأیید کردیم منتها دستور دادیم به جای مرغ زنده، جوجه بدون استخوان زعفرانی برایشان بفرستند بلکه در امور اتمی کشور تسریع انقلابی گردد.
فرزندان عزیزم میبینند که ما در هیچ مورد کوتاه نیامدیم و پافشاری کردیم و کردیم آنچه را بر ما تکلیف بود و باشد که آنها هم پافشاری کنند و انقلابی رفتار کنند که رفتار انقلابی سرمنشأ همه خوبیها است و هذا ذالک و ذالک هذا.
آقا فرمودند ژاپن میخواهد ایران دوم بشود