Sunday, Jun 30, 2019

صفحه نخست » پیریِ جمهوری اسلامی

pir_062619.jpgزیتون ـ مهسا محمدی: جمهوری اسلامی ایران در حال پیر شدن است. میانگین سنی دولت‌های اول تا دوازدهم، از ۴۰ سال در کابینه بنی‌صدر به ۵۸ سال در کابینه حسن روحانی رسیده است. یعنی تقریبا به ازای هر دو سال از عمر جمهوری اسلامی یک سال بر عمر رهبران آن افزوده شده است. درباره خود روسای جمهوری هم تقریبا روند مشابهی با یکی دو استثنا طی شده و از بنی‌صدر ۴۶ ساله به روحانی ۶۴ ساله رسیدیم.

مجلس خبرگان رهبری هم از میانگین ۵۳ سال در دور اول به ۶۳ سال در دور چهارم رسید. در دوره چهارم ۸ تن از اعضای این مجلس به دلیل کهولت سن درگذشتند و به نظر می‌رسد این مرگ و میر بر کاهش میانگین سنی دور بعد تاثیر داشته و از سرعت رشد آن کم کرد.

مجلس شورای اسلامی از این جهت وضعیت به نسبت بهتری دارد و میانگین سنی اعضای دوره دهم آن ۵۰ سال است.

در نهادهای انتصابی نیز وضعیت کمابیش به شکل مشابه است. شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام و نهادهای سیاست‌گذاری بالادستیِ از این سنخ میانگین‌های سنی بالای ۶۰ سال دارند.

با نگاهی به آمارها می‌توان دریافت که «جوانان انقلابی» که بعد از انقلاب ۵۷ زمام امور را در دست گرفتند همراه با انقلابشان پیر شدند. دایره معتمدان در طی این سال‌ها بیش از رویش، ریزش داشت و آنان نتوانستند جوانانی را منطبق با استانداردهای خود تربیت کرده و زمام امور را به دست آنان بسپارند و نقش‌های مختلف در میان عده معدودی دست به دست شد. عده ای که نه زن بودند و نه جوان.

حال اما چند سالی است که « جوان‌گرایی» وارد ادبیات سیاستمداران جمهوری اسلامی شده است. به وضوح از زمانی که کهن‌سالان شورای نگهبان در سال ۹۲ هاشمی رفسنجانی را به دلیل کهولت سن برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری رد صلاحیت کردند.

بعد از آن که حسن روحانی که در کنار وعده‌‌های دیگر قول جوان‌گرایی در کابینه‌اش را هم داده بود به ریاست جمهوری رسید، اما کابینه‌ای تشکیل داد که به تنهایی میانگین سنی دولت را به اندازه ۵ دوره پیش از آن بالا برد. در این میان هم به محمد جواد آذری جهرمی، وزارت ارتباطات را داد تا «وزیر جوان» ۳۶ ساله بار جوان‌گرایی کابینه را به دوش بکشد و با شلوار لی، تی‌شرت و اظهار‌نظر درباره دربی در توئیتر، بخشی از وعده‌های رئیسش را لااقل در ظاهر محقق کند.

از جوانانِ میانسال تا جوانانِ جوان

در حالی که در طی دو سال آینده دو انتخابات مجلس و ریاست جمهوری در ایران پیش روست، اصولگرایان که اطمینان بیشتری برای گذشتن کاندیداهای خود از غربال شورای نگهبان دارند با عَلَم جوان‌گرایی برای مجلس و دولت به میدان آمدند.

رهبر جمهوری اسلامی اخیرا در دیداری با دانشجویان با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ گفته است: «جوانان از ۲۲ ساله تا ۴۰ ساله می‌توانند در نظام مدیریت کشور تحول ایجاد کنند.» وی البته بر ویژگی‌های جوانان مذکور هم تاکید کرده و گفته که باید «دولت جوان و حزب‌اللهی» باشد.

از سوی دیگر با نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی، محمدباقر قالیباف، ناکام دوره‌های متعدد ریاست‌جمهوری هم علم جوان‌گرایی را در میان اصول‌گرایان بلند کرده‌است. در تیر ماه سال‌جاری بود که قالیباف در کسوت یکی از السابقون اصوا‌گرایی پیامی خطاب به جوانان اصول‌گرا نوشت و از آنان خواست برای انتخابات مجلس پیش رو خود را آماده کنند.

او تاکید کرد که «بدون اغراق» معتقد است راه برون رفت از وضعیت سخت فعلی کشور «اعتماد به جوانان» است و باید « چهره‌های نو، حرکت در مسیر نواصولگرایی را هرچه زودتر آغاز» کنند.

قالیباف نوشت : وقتی جنگ تمام شد من ۲۷ ساله بودم و اکنون احساس می‌کنم حتی به جوانانی که در میانسالی هستند، میدان داده نمی‌شود. » و تاکید کرد که نباید «منتظر دستور از بالا به پایین» بود و باید آتش به اختیار عمل کرده دست‌به کار شد. در نهایت هم نشانی سایتی را داد که افراد واجد شرایط در آن ثبت نام کنند.

مدیران از کار افتاده یا سرمایه‌

یافتن «جوانان حزب‌اللهی» مورد نظر رهبر جمهوری اسلامی که بتوانند کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری باشند، شاید فقط با افزودن قید «جوانانِ میانسال» قالیباف ممکن باشد. در میان این قبیل «جوانان» اسامی‌ افرادی مانند علیرضا زاکانی، سعید جلیلی، محمدرضا باهنر، ابوترابی فرد و خود قالیباف به گوش می‌رسد.

مهرداد بذرپاش، هم که با وجود جوانی عناوین عضویت در هیات رئیسه مجلس و معاونت احمدی‌نژاد را یدک می‌کشد یکی دیگر از جوانان حزب‌اللهی مطرح شده است.

در بین معتدل‌های جوان اما کسی که به نظر می‌رسد به طور ضمنی در حال آماده شدن بلندپروازانه برای ریاست جمهوری است همان وزیر جوان کابینه روحانی‌ست. کسی که در زمان گرفتن رای اعتماد از مجلس بر سر معتدل و اصولگرا بودن او در میان اعضای لیست امید تردید بود و در نهایت فقط با دفاع جانانه حسن روحانی از سد مجلس گذشت.

شاید همین قرار گرفتن در جایی در آن میانه باعث شده او به ثبت دومین رکورد خود به عنوان اولین رییس‌جمهور متولد بعد از انقلاب، بعد از اولین وزیر، امیدوار شود. جهرمی سعی کرد از خود در فضای مجازی چهره‌ای مردمی بسازد. کسی که هم به کامنت‌های منتقدانش پاسخ می‌دهد و با دوستدارانش نامه کاغذی رد و بدل می‌کند و هم با قرارهای گاه و بیگاه و «خودمانی» با فعالان طیف موسوم به ارزشی‌های فضای مجازی، در قالب جوان حزب‌اللهی مورد نظر رهبر آنان جای می‌گیرد.

اسحاق جهانگیری، معاون اول رییس‌جمهوری فعلی، در مستند انتخاباتی خود در سال ۹۶ درباره جوان‌گرایی در ساختار نظام جمهوری اسلامی با اشاره به سابقه مدیریت خود گفت که خودش در ۲۶ سالگی نماینده مجلس و در ۳۴ سالگی استاندار اصفهان بود اما « کشور خیلی خسارت دید و هزینه کرد که جهانگیری به جهانگیری بدل شد.» از این رو کنار گذاشتن این «سرمایه»ها را به صرفه نمی‌داند. این استدلال احتمالا خوشبینانه‌ترین دلیل برای عدم راهیابی نسل جدید به دایره رهبران نظام جمهوری اسلامی است. تغییر نسل و تغییرات ناگزیری که به واسطه آن به نظام متصلب، محافظه‌کار و مرد‌سالار فعلی غالب می‌شود شاید دلیل صادقانه‌تری برای این انسداد است، مانعی که گویی فقط با مرگ نسل اول حاکمان و جایگزنی ناگزیر آنان با جوانان، چنانچه در مجلس خبرگان پنجم اتفاق افتاد، ممکن می‌شود.

به هر روی به نظر می‌رسد فارغ از اینکه جوان‌گرایی تکرار شده در شعارهای سیاستمداران ایران در سال‌های اخیر، به نفع نظام یا کشور هست یا نه، لااقل تا به امروز پروژه موفقی نبوده است.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy