تقی شهرام، از سران سازمان مجاهدین خلق و عامل انشعاب ایدئولوژیک این سازمان، شامگاه دوشنبه ۱۱ تیرماه ۱۳۵۸ در خیابان امیرآباد جنوبی توسط نیروهای کمیته دستگیر شد.
به گزارش «انتخاب»؛ روزنامه کیهان فردای آن روز یعنی سهشنبه دوازدهم تیرماه در صفحه نخست خود خبر دستگیری تقی شهرام را منتشر کرد و در معرفی او نوشت شهرام «عامل اصلی تصفیه خونین و انحراف ایدئولوژیکی در سازمان مجاهدین خلق است.»
این روزنامه همچنین اطلاعیهای را از کمیته مرکزی در همین رابطه منتشر کرد که به این شرح بود:
«تقی شهرام، عضو سابق سازمان مجاهدین خلق که به سال ۵۱ پس از فرار از زندان سازی به همکاری سروان احمدیان در کادر رهبری مجاهدین خلق قرار میگیرد و در تصمیمگیری به قتل ناجوانمردانه شهید مجید شریفواقفی و ترور شهید صمدیه لباف و شهادت ۷ تن از برادران راستین مسلمان شرکت داشته است و یکی از عاملین انحراف ایدئولوژیکی مجاهدین خلق میباشد، دیشب در خیابان امیرآباد جنوبی توسط فردی که قبلا با وی همکاری داشته شناسایی شده و با همکاری افراد کمیته مستقر در کلانتری ۸ دستگیر شد و به کمیته مرکزی منتقل و بلافاصله به زندان قصر تحویل گردید.»
صحنه ای از محاکمه تقی شهرام در سال ۵۸:
اما تقی شهرام که بود؟
محسن کاظمی در کتاب «خاطرات جواد منصوری» که خود آن را تدوین کرده، تقی شهرام را اینطور معرفی میکند:
محمدتقی شهرام فرزند رمضان در سال ۱۳۲۶ در تهران متولد شد. پس از اتمام تحصیلات متوسطه در رشته ریاضی دانشگاه تهران پذیرفته شد و در دانشگاه به فعالیتهای سیاسی روی آورد و در ۱۳۴۶ جذب سازمان مجاهدین خلق شد، در دانشگاه با تعدادی از دانشجویان چپ نیز ارتباط داشت.
شهرام جزو دستگیرشدگان شهریور ۵۰ است. او در زندان توانست با مطالعه و بررسی فراوان و نیز برخورد با نیروهای سیاسی موجود در زندان از جمله مارکسیستها، اطلاعات خود را درباره مارکسیسم توسعه دهد. وی در زندان قصر با چپیها بسیار حشر و نشر داشت، از این روز از طرف همرزمانش بایکوت شد، اما بعد به انتقاد خود پرداخت و به جمع مجاهدین برگشت. انتقال همزمان او با فردی به نام حسین عزتی از چپیهای تندرو گروه ستاره سرخ به زندان ساری، زندانی که افسر نگهبانش (ستوان احمدیان) دارای تمایلات چپی بود در هالهای از ابهام است. بین این سه تن (شهرام، عزتی و احمدیان) مباحث و مذاکرات مفصل و طولانی درمیگیرد و نهایتا شهرام کاملا به مارکسیسم میگرود. هر سه در اردیبهشت ۱۳۵۲ طی برنامهای مشکوک موفق به فرار از زندان ساری میشوند و شهرام و احمدیان به سازمان مجاهدین میپیوندند. با کشته شدن رضا رضایی در خرداد ۵۲، شهرام به مرکزیت راه مییابد اما از بروز دفعی تمایلات مارکسیستیاش پرهیز میکند، لذا با تشکیل «جمعهای بررسی و تحلیل ایدئولوژیک» پروسه تغییر و تحول سازمان به سوی مارکسیسم را ایجاد کرد. این پروسه با ترور شریفواقفی و سوءقصد ناکام به صمدیه لباف در اردیبشت ۱۳۵۴ کاملا لو رفت و نهایتا در شهریور ۱۳۵۴ علنی شد. این تغییر و انحطاط نظرهای بسیاری را موجب شد و مواضع مختلفی را برانگیخت.
از شهران به عنوان فردی زرنگ، باهوش، سسفسطهگر، حراف، رفیقباز، پرکار، پرمطالعه و البته مغرور یاد شده است. در زندان قصر او را به خاطر چپنمایی هایش «تقی قمپوز» مینامیدند.
شهرام در آستانه پیروزی انقلاب جریان تحت رهبری خود را «پیکار راه آزادی طبقه کارگر» نام نهاد و پس از پیروزی انقلاب به ضدیت با جمهوری اسلامی پرداخت. او در سال ۵۸... دستگیر شد و در تیر ۱۳۵۹ محاکمه و به جرم قتل تعدادی از مبارزین از جمله جواد پورسعیدی، مجید شریفواقفی، محمد یقینی و علی میرزا جعفر علاف به اعدام محکوم و در پنجشنبه ۲ مرداد ۱۳۵۹ در اوین تیرباران شد.
روایتی نو از تاریکخانه سازمان اطلاعات سپاه