شیما شهرابی - ایران وایر
«ما در کشوری زندگی میکنیم که رهبر آن زیر خط متوسط زندگی میکند.» این جمله را محمد محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر آیتالله خامنهای بیان کرده است. او که در جلسه معارفه رئیس جدید کمیته امداد امام خمینی صحبت میکرد در بخشی از صحبتهایش از فاصله طبقاتی در جامعه ایران انتقاد کرد: «شنیدم در اطراف تهران شهرکی است که به صورت قلعه دیوار کشیده و ویلایی هوایی است که ۷۰۰ میلیارد قیمت دارد. این نمایش ثروت و قدرت است مگر قارون چه کرد. جامعه امروز ما اقلیتی قارون صفت دارد که سوار بر ماشینهای میلیاردی در خیابانها رژه میروند، اما در مقابل افرادی هستند که در زیر پله زندگی میکنند.»
او در ادامه حرفهایش به سبک زندگی در کشورهای غربی تاخت و در مقابل ساده زیستی رهبر جمهوری اسلامی را مورد ستایش قرار داد: «ما کشورهای قارونی در جهان داریم مانند آمریکا و انگلیس که با چپاول کشورهای سوم و غارت منابع و معادن این کشورها شهرهای خود را ساختند و فخر میفروشند و حقوق توحش میگیرند. اما ما در کشوری زندگی میکنیم که رهبر آن زیر خط متوسط زندگی میکند.»
این اولین بار نیست که سبک زندگی علی خامنهای از سوی نزدیکانش با رهبران دیگر کشورها مقایسه میشود. ماه گذشته و زمانی که آمریکا نام آیتالله خامنهای را در فهرست تحریمها قرار داد. حسن روحانی بود که در سخنرانی خود در جمع مدیران ارشد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، تحریم رهبر جمهوری اسلامی را دستمایه تمسخر قرار داد و گفت: «اموال رهبری تنها یک حسینیه و یک خانه ساده است؛ رهبر ایران مانند سایر رهبران دنیا نیست که در حسابهای خارجی خود میلیونها دلار داشته باشد که بخواهند آن را تصرف و یا مسدود کنند.»
با این که ستاد فرمان اجرایی امام که از سال ۱۳۶۸ به فرمان روح الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی تشکیل شده؛ در دو حوزه خیریه و اقتصادی فعالیت میکند و شرکتهای سودآور زیادی در زمینههای بانکداری، نفتف مخابرات، دامپروری و املاک و مستغلات دارد که همگی تحت کنرل و نفوذ کامل رهبر جمهوری اسلامی فعالیت میکند اما نزدیکان آیتالله خامنهای سعی دارند، رهبر ایران را در انظار عمومی فردی معرفی کنند که به امور معنوی هیچ دلبستگیای ندارد وزندگی خانوادگیاش در نهایت سادگی اداره میشود.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
رویترز در سال ۱۳۹۲ ثروت ستاد فرمان اجرایی امام را بالغ بر ۹۵ میلیارد دلار تخمین زده است. با این حال بارها تصاویری از دمپاییهای مستعمل و کهنه و حتی پاره رهبر جمهوری اسلامی به پا دارد، در خبرگزاریهای وابسته به حکومت منتشر شده تاروی سادهزیستی و زندگی بیتکلف رهبر ایران صحه گذاشته شود. از سوی دیگر نزدیکان آیتالله خامنهای در مصاحبههای گوناگون بارها درباره سادگی زندگی او روایتهای اغراق آمیز داشتهاند.
سید هاشم رسولی محلاتی که مسوول وجوهات و مسائل شرعی دفتر رهبر ایران است در سال ۱۳۹۱ در مصاحبهای که در خبرگزاری فارس منتشر شده از این که آیتالله خامنهای همیشه از محافظان و پاسداران بیتاش قرض میگیرد و مقروض است، حرف زده است. او در بخشی از این مصاحبه در پاسخ به سوالی مبنی بر این که «معاش آقا چطور تامین میشود» گفته بود:
«خانهای از قدیم در خیابان ایران داشتند که آن را اجاره دادهاند و همچنین از محل بخشی از هدایا و نذوراتی که برای شخص ایشان میآورند. غالباً هم ایشان مقروض است. حتی گاهی از پاسدارهای شخصی خودشان قرض میکنند. گاهی که نذورات را برایشان میبرم، میبینم که مثلاً صدا میزنند: « آقا رضا! بیا قرضت را پس بگیر». نذورات برای ایشان زیاد میآید.»
او در ادامه درباره اتاق شخصی علی خامنهای هم توضیحاتی داده بود: «گاهی به اتاق شخصی ایشان رفتهام. تنها فرش خانه ایشان یک قالی تبریزی معمولی نخنماست که پرز بعضی جاهای آن هم رفته است.»
درباره این فرش تبریز نخنما که گفته میشود تنها فرش دستباف خانه علی خامنهای است، روایتهای دیگری هم وجود دارد. خبرگزاری تسنیم به نقل از سردار محمد باقر ذوالقدر از فرماندهان سپاه نوشته است: «در سالهای اول رهبری، آقا تحت عمل جراحی قرار گرفتند و دوران نقاهت را در منزل گذراندند. روزی ما را به حضور پذیرفتند. اتاق ملاقات، اتاق پذیرایی بود. من چون وارد اتاق شدم و فضای آن جا و وسایل و تجهیزات اتاق را دیدم، سخت تحت تأثیر قرار گرفتم. وسایل در حد اقشای فقیر جامعه بود و فرش اتاق پذیرایی، یک قالی تمام نخ نما که گل سالمی در آن دیده نمیشد. آن قالی نیز جهیزیه همسرشان بود. سایر وسایل اتاق نیز کاملًا عادی و معمولی مینمود. از زندگی افراد متوسط جامعه نیز پایینتر بود.»
همین خبرگزاری خاطره دیگری از نور علی شوشتری از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران که در یک حمله انتحاری کشته شد درباره زیلوهایی که در منزل آیتالله خامنهای قرار دارد، نقل کرده است: «مقداری زیلو در خانه مقام معظم رهبری بود. آنها را جمع کردیم و فروختیم و یک مقدار هم پول از مال شخصی خودم روی آنها گذاشتم. تا به جای آن زیلوها، برای منزل آقا فرشی تهیه کنیم. وقتی زیلوها را عوض کردیم و فرشها را پهن نمودیم، آقا تشریف آوردند و فرمودند: « اینها دیگر چیست؟» گفتم: «زیلوها را عوض کردیم». فرمودند: «اشتباه کردید که عوض نمودید. بروید همان زیلوها را بیاورید». اصرار را بیفایده دیدم و با هزار مکافات رفتم و زیلوها را پیدا کردم و توی خانه انداختم. زیلوهایی که واقعاً به آنها نگاه میکردی، میدیدی که نخشان درآمده و ساییده شدهاند.»
خاطرات زیادی از خورد و خوراک ساده رهبر جمهوری اسلامی هم نقل شده است. احمد مروی، معاون ارتباطات حوزوی دفتر رهبری گفته است: «شبها که حاضری است. مهمان داشته باشند، نداشته باشند. یک شب یادم هست خدمت حضرت آقا بودیم. سفره انداخته بودند، آقایهاشمی شاهرودی، رئیس قوه قضائیه هم مهمان آقا بودند. نان و پنیر و سبزی، یک مختصر هم سوپ خیلی رقیق، فقط همین. برنامه شبشان یک غذای خیلی سبک و خیلی ساده است.» یحیی رحیم صفوی هم خاطرهای از شام خوردن با رهبر جمهوری اسلامی بیان کرده است: «روزی که در منزل مقام رهبری، در خدمت ایشان بودم، بحث قدری به طول انجامید و نزدیک مغرب شد. پس از نماز، معظمله با مهربانی به من فرمودند: « آقا رحیم! شام را مهمان ما باشید». بنده در عین حال که این را توفیقی میدانستم، خدمتشان عرض کردم: «اسباب زحمت میشود.» مقام معظم رهبری فرمودند: «نه، بمانید؛ هرچه هست با هم میخوریم.» وقتیکه سفره را گشودند و شام را آوردند، دیدم شام چیزی جز املت ساده نیست.»
سید علیاکبر طاهایی نماینده سابق مجلس و استاندار پیشین مازندران هم خاطرهای از رویارویی همسرش با همسر آیتالله خامنهای در مطب یک پزشک تعریف کرده است. او گفته: «همسرم یکی از بچهها را نزد پزشک برد و در مطب دکتر، همسر مقام معظم رهبری را ملاقات کرد. ایشان نیز یکی از فرزندان خود را برای مداوا به آنجا آورده بودند. کسی نمیدانست که ایشان کیست! چون نوبت به همسر آقا رسید؛ به اتاق پزشک مراجعه کردند. دکتر پس از معالجه فرزند مقام معظم رهبری گفت: برای مداوای فرزندتان روزی یک لیوان لعاب برنج به او بدهید. همسر مقام معظم رهبری گفت: «ما چنین امکاناتی را نداریم» پزشک که ایشان را نمیشناخت عصبانی شد و گفت: «مگر امکان دارد درخانهای برنج نباشد؟» همسر مقام معظم رهبری فرمود: «آقای ما اجازه نمیدهد که در خانه، غیر از برنج کوپنی استفاده کنیم و آن هم کفاف خوراک ما را بیش از یک بار در هفته نمیدهد.»
راویان حکایتهای سادهزیستی رهبر جمهوری اسلامی اصرار دارندکه آیتالله خامنهای موافق رسانهای شدن سبک زندگیاش نیست. محمد جواد حاج علی اکبری؛ رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه میگوید: «ما زمانی خدمت ایشان رفتیم و از آقا درخواست نمودیم تا اجازه بفرمایند از داخل منزلشان و وضیعت زندگیشان فیلمبرداری کنیم، تا مردم وضیعت زندگی رهبر خود را ببینند و بفهمند که ایشان چگونه زندگی میکنند. آقا فرمودند: « اگر شما بخواهید زندگی مرا نشان بدهید میترسم خیلیها باور نکنند.»
با این حال ماجرای ازدواج مجتبی خامنهای و دختر غلامعلی حداد عادل، سیاستمدار، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، از طرف بسیج و دفتر نمایندگی رهبری در دانشگاهها روی بیلبورد دانشگاههای سراسر کشور نصب شد. قصهای که به قلم حداد عادل نوشته شده بود: «عقد و عروسی برگزار شد و قرار شد پنج، شش تا ماشین دنبال ماشین عروس و داماد راه بیفتند و از منزل ما به منزل آقا بروند. اتفاقاً شبی بود که مسابقه نهایی جام جهانی فوتبال پخش میشد. عروس و داماد هر دو منتظر بودند و مهمانها میگفتند بگذارید ببینیم نتیجه بازی چه میشود، بعد حرکت میکنیم! آقا هم در خانه خودشان منتظر بودند. آقا وقتی دیده بودند کاروان عروسی نیامده، آنچه را که در خانه داشتند خورده بودند. ما هم حواسمان نبود که یک ظرف غذا برای ایشان بفرستیم. اصلاً متوجه نشدیم و بعد این موضوع را فهمیدیم. شما ببینید کسی رهبر مملکت باشد، عروسی پسرش هم باشد، در خانه هم شام نپخته باشند و ایشان آن شب حاضری خورده باشند. برای ایشان اصلاً این چیزها اهمیتی ندارد.»