بر کثافتکاری ها و کثافتمالی های خاتمی بسیار چشم بستیم و به خود گفتیم «ان شاءالله گربه است»!
او از تکنیک مظلوم نمایی آخوندی نهایت استفاده را برای بهره گیری از آرای مردم برای حفظ جمهوری اسلامی کرد و ما مردمان، مثلِ حاضرانِ در مجلس ختم، که می دانند ناله های روضه خوان در جهت بزرگداشت شخص متوفی کلا ساختگی ست، یا واقعا محزون شدیم یا به فراخور حال جمع، قیافه ی محزونان به خود گرفتیم.
اما کیست که نداند شیوه ی آخوند، سوء استفاده از احساسات مردم ناآگاه است. کیست که نداند شیوه ی آخوند، کسب احترام از طریق مظلوم نمایی و خود را قربانی جا زدن است. کیست که نداند اگر مظلوم نمایی آخوند کارساز نیفتد، او بلافاصله غضب را جای مظلوم نمایی می کند و خشم را جای اشک می نشاند.
این شیوه ی همیشگی جماعت آخوند بوده و هنوز هم هست و بعد از این هم خواهد بود. برای امتحان، بار دیگر که روضه خوان به مجلس عزایی دعوت کردید، در پاکت اش چند اسکناس کم تر بگذارید و به او بگویید همین است که هست. ببینید فش فش آخوندی او، که مثلا در حال دعا خواندن و صلوات فرستادن برای اموات شماست، چگونه تبدیل به صدای رسا و لحن بی ادبانه و آبرو برانه برای دریافت اسکناس های کم شده اش می شود!
حال، بازیِ آخوندهای صدر حکومت، تبدیل به بازی ماموران پلیس شده و آخوند خوب و آخوند بد هر دو برای رسیدن به هدف مشترک، دست در کار ند. یکی می شود خامنه ای لج باز و خشن، و دیگری می شود خاتمی نرم و مظلوم [نما] که اولی به مرگ می گیرد تا دیگری مردم را به تب راضی کند.
البته هنوز تا زمستان ۹۸ و انتخابات مجلس رسوای اسلامی چند ماهی باقی مانده ولی کم کم اصلاح طلبان و سر کرده شان خاتمی، از سوراخ های خود بیرون می خزند و باید ببینیم این بار چه خوابی برای راضی کردن جوانان به رای دادن دیده اند.
آقای سید محمد، تسلیت گوی مرگ دژخیم زندان ها یعنی اسدالله لاجوردی و کسی که در زمان ریاست جمهوری اش روشنفکران را به سلاخ خانه خودسران فرستادند، چند روز پیش فرموده است:
«مردم ناراضی فداکاری کنند و پای صندوق ها بیایند».
بله. مردم فداکاری کنند تا جنایت کاران جنایت کنند و کشور را بچاپند و غارت کنند. مردم فداکاری کنند تا رهبر نا محترم، ایران را به جنگ بکشاند و دنیا را علیه ما بشوراند. مردم فداکاری کنند تا همین خاتمی دوباره به منزل اش برگردانده شود و درِ منزل پشت او قفل شود. مردم فداکاری کنند تا نتیجه انتخابات فرمایشی با آدم های فرمایشی باز هم مورد تایید مقام ولایت مورد قبول خاتمی قرار نگیرد و بشود آن چه که در سال ۸۸ شد. بله. مردم، از نظر خاتمی، مشتی عقل از دست داده و مشنگ هستند که لابد اگر خاتمی بگوید کور باشید و کور بمانید، کور می شوند و کور می مانند و دست شان را به خاتمی می دهند تا آن ها را از لبه ی پرتگاهی که بر آن قرار گرفته اند به قعر دره بیندازد.
نیازی نیست که آقای خاتمی به خاطر پای صندوق آوردن مردم خود را خسته کند و کمر درد ش مجددا عود کند.
آن تعدادی که حکومت در ذهن دارد که به عنوان مردم شرکت کننده در انتخابات اعلام کند، از قبل مشخص است، آن ها هم که به هیچ چیزِ جمهوری نکبت رای نخواهند داد مشخص اند. می ماند با بازی انتخابات، مردم و جوانان را به جان یکدیگر بیندازند و به خیال خودشان ایجاد هیجان کنند که گمان می کنم دوران این بازی خوردن ها گذشته باشد.
باز در این باره خواهیم نوشت.
بازگشت رسول منتجب نیا به عرصه سیاسی با حزب جمهوریت