روز گذشته خبرگزاری دولتی مهر گفتگوی بلندی داشت با یکی از شعرای دوران حکومت اسلامی (1) این گفتگو به روشنی نشان می دهد که حتی بسیاری از هواداران مذهبی حکومت به خوبی دریافته اند نه تنها آن چه را که در جریان انقلاب، به عنوان واقعیاتی مذهبی، به خورد آن ها داده اند، جز دروغ یا قصه چیزی نبوده، بلکه خود آن ها نیز دیگر رغبتی ندارند تا با توسل به آن قصه ها مردم را بفریبند. و چنین حادثه ای وابستگان به حکومت را به شدت نگران کرده است.
یکی از تبلیغات موثر مخالفین حکومت شاه که از چند سال قبل از انقلاب در ایران به راه افتاده بود، بزرگ کردن ماجرای کربلا و نقش امام حسین، به عنوان نمادی از «انقلابی گری» بود. در این تبلیغات ماجرای کربلا و کشته شدن امام حسین از چارچوب مذهبی کهن خود، بیرون آمده و ماهیتی کاملا سیاسی و امروزی پیدا کرده بود. در این نوع تبلیغات نه تنها مذهبی های تندرو، و طرفداران واپسگرای خمینی سعی می کردند به مردم ساده و کم سواد بقبولانند که شاه نقش «یزید» را دارد و مبارزه با او مبارزه ای «مقدس» و در جهت خشنودی امام حسین است، بلکه حتی برخی از انقلابیون چپ و کمونیست نیز، برای تهییج مردمان ساده، خود را پیرو راه امام حسینی معرفی می کردند که به خاطر عدالتخواهی با بیدادگران جنگیده بود.
به باور من این نوع تبلیغات، به شدت در بوجود آمدن و پیروزی انقلاب اسلامی، که یکی از بزرگترین فاجعه های دوران معاصر می باشد موثر بوده است. تبلیغاتی که به یقین از همان نسخه های ساخته شده به وسیله ی کشورهای اروپایی گرفته شده بود که در دوران استعمارگری شان از آن بهره های بسیار برده بودند. نسخه هایی که بیشتر بر پایه خرافات، و تعصبات مذهبی، و به منظور استفاده از احساسات مردمان بی خبر شکل داده می شد.
گفتگوی اخیر خبرگزاری مهر کاملا نشاندهنده ی نگرانی وابستگان به حکومت از فرو ریختن دیوارهای دروغ و مردفریبی ست. این گفتگو که همزمان با مراسم عزاداری ایام محرم انجام گرفته با شخصی ست به نام سیدجواد شرافت. کسی که دو سال پس از انقلاب اسلامی به دنیا آمده، با تعلیمات کاملا اسلامی بزرگ شده، در حوزه های علمیه درس خوانده، دوره های آموزشی طلاب را گذرانده و اکنون دبیر انجمن شعر طلاب کشور، و شاعر شناخته شده ای است. او چندین کتاب شعر دارد و شعرهایش در هیئت های عزاداری و مراسم مذهبی خوانده می شود و به نظر می آید مورد علاقه ی روسای حکومتی می باشد؛ نمونه ای از خیل شعرا، نویسندگان، هنرمندان و اساتید دست پرورده ی حکومت اسلامی مسط بر ایران.
در این گفتگو، پرسشگر بدون این که نگرانی اش را پنهان کند از هیئت های عزاداری انتقاد می کند و می گوید: «قیام حضرت سیدالشهدا (ع) واجد یک درونمایه پررنگ سیاسی و اجتماعی است که به نظر میرسد به دلایلی این درونمایه در دهههای اخیر کمتر در شعر شاعران عاشورایی نمود و بروز پیدا کرده است. به عبارتی با تاکید حداکثری بر عنصر سوگ و مصیبت، این دورنمایه سیاسی و حماسی تحتالشعاع قرار گرفته است. بویژه فراگیری ذکر مصیبت و مرثیه در ایام محرم باعث شده ما به یک روایت شخصی و فردی که صرفاً مبتنی بر عاطفه و شور و سوگ از عاشورا است، برسیم و آن درونمایه سیاسی و مقابله با ظلم و عدالتخواهی در هیئتها و شعرهایی امروزی کمرنگ شود.»
و شاعر ضمن تصدیق این واقعیت می گوید:« فکر نمیکنم این مسئله خیلی عام باشد. البته قبول دارم که برخی از هیئتها و مجالس یک مقدار حالت سکولار پیدا کردهاند و بر همین مبنا بیشتر از «عاشورا» میگویند، تا از «عاشورایی شدن»!
شاعر نامبرده این «سکولار شدن هیئت ها» را به گردن «بانیان هیئت» می اندازد و می گوید: «ما همیشه مداح، یا خطیب یا شاعر را مقصر میدانیم و میگوییم چرا سمتوسوی اشعار، نوحهها، صحبتها و به طور کلی محتواها در فلان فضا است و در بهمان فضا نیست! اما به نظر من پشت همه اینها باید به بانیان هیئت هم توجه کنیم؛ یعنی کسی که مدیر هیئت است. اگر ما بتوانیم مدیران هیئت را با تفکر ناب شیعی پرورش دهیم، همه اینها درست میشود».
از گفته های شاعر به خوبی می توان دریافت که بانیان هیئت، یعنی کسانی که کل مراسم عزاداری های محرم را در سراسر ایران سازمان دهی می کنند، مداحان و شعرایی را انتخاب می کنند که دیگر به انقلابی بودن امام حسین و عاشورا نمی پردازند. و ترجیح می دهند که از مرگ امام حسین چنان بگویند که از مرگ یک شخصیت مذهبی. روشن تر این که دیگر انقلابی بودن، حتی در لباس امام حسین هم برای کسی خریدار ندارد تا روسای هیئت ها بتوانند آن را بفروشند.
شاعر سپس برای این که به گفتگوگر و خودش دلگرمی داده باشد می گوید: «البته همه ی هیئت ها هم چنین نیستند ومن به عنوان مثال عرض میکنم که همین شهدای مدافع حرم(2) که انصافاً گل کاشتند و برای نسل ما قهرمانسازی کردند و آبروی نسل ما شدهاند قطعاً از داخل همین هیئات بیرون آمدند و با همین آموزهها به این مقام رسیدند».
در واقع می بینیم که چهل سال پس از فاجعه انقلاب اسلامی، از آن همه مردمان باورمند به «انقلابی حسینی» تنها مدافعان شهید شده حرم مانده اند و تعدادی شاعر و خطیب و مداح چون آقای شرافت که حسابگرانه و یا صادقانه همچنان حقانیت رژیم حاکم بر ایران را تایید می کنند و نگران اند که نکند این آخرین سنگرهایشان هم به دست سکولارها بیفتد.
یادداشت های آخر هفته
هفتم سپتامبر 2019
------------------------------
1ـ هیئتهای سکولار صرفاً از «عاشورا» میگویند، نه «عاشورایی شد
2- مدافعین حرم، عنوانی ست که حکومت اسلامی به جنگجویان شیعه ای داده که به عراق و سوریه فرستاده می شوند. آن ها دانسته یا نادانسته ظاهرا برای حفاظت از مقابر امامان شیعه و در عمل برای اهداف سیاسی حکومت اسلام مورد سوءاستفاده قرار می گیرند و اغلب جان شان را در آن کشورها از دست می دهند
وقتی برای همیشه مهاجر شدم، شیوا نظرآهاری