برجام، تبعات خبرساز دیگری هم داشت که همگی نتیجه پذیرش محدودیتهای تحقیقاتی بودند. از تعداد مدلهای پیشرفته سانتریفوژ تا ممنوعیت غنیسازی در فردو یا محدودیت آزمایشهای رآکتور تهران، همه میتوانند در دسته همین محدودیتها قرار بگیرند؛ بندهایی که همگی تحقیقات هستهای را در ایران نشانه رفته بودند.
از جمله این محدویتها این بود که ایران پذیرفت به مدت ۱۰ سال، برای کارهای تحقیقاتی با اورانیوم تنها از نسلهای مشخصی از سانتریفوژها (IR- 4، IR-5، IR-6، IR-8) استفاده کند. ضمن اینکه تنها یک دستگاه از این نسل سانتریفوژها مجاز بود که در ایران با اورانیوم، کار تحقیقاتی انجام دهد.
البته در همین توافق به شکل گام به گام، کاهش و در نهایت پایان برخی از این محدودیتها در بازههای زمانی مختلف پیشبینی شده بود. مثلا ایران میتوانست در برجام بعد از ۱۵ سال، کار تحقیقاتی همراه با غنیسازی اورانیوم را در فردو از سر بگیرد. (در این مدت ایران اجازه داشت تا تحقیقات مشابه را تنها در نطنز انجام بدهد.)
پیچیدگی و ابعاد گسترده محدودیتهای تحقیقات هستهای برجام یکی از دلایل اصلی ابهامآفرین بودن "گام سوم" نقض برجام بود. حسن روحانی روز چهارشنبه (۴ سپتامبر/۱۳ شهریور) بعد از دیدار با سران قوا اعلام کرد که در این مرحله "سازمان انرژی اتمی موظف است در زمینه تحقیق و توسعه هر آنچه نیاز فنی کشور است را از روز جمعه آغاز کند و تمام تعهداتی که در این زمینه در برجام وجود داشته است را کنار بگذارد."
کنار گذاشتن "تمام تعهدات" مربوط به "تحقیق و توسعه"، عملا میتواند به بیمعنی شدن بخشهای مهمی از برجام بیانجامد؛ تا حدی که چه بسا این توافق را به آستانه فروپاشی کامل برساند. همانقدر که تیترهای هیجان انگیزی مانند "ریختن بتن در قلب رآکتور اراک" هزینههای تبلیغاتی منفی برای برجام داشت، بعد از چهار سال، اقداماتی مانند "بازگشت غنیسازی به فردو" یا "بازگرداندن قلب قدیمی رآکتور آب سنگین اراک" هم امروز میتوانند تبعات تبلیغاتی سهمگینی برای برجام داشته باشند.
اما کنفرانس خبری روز شنبه بهروز کمالوندی، سخنگوی آژانس بینالمللی انرژی هستهای نشان داد که به رغم پتانسیل بالای "گام سوم" در تغییر مسیر برنامه هستهای ایران، سیاست فعلی دولت ایران فعلا قدمهای کوچکتری است تا ابعاد "تحریکآمیز" بودن این اقدامات از کنترل تهران خارج نشود.
آقای کمالوندی گفت که ایران تصمیم گرفته به جای یک سانتریفوژ آیار-۶، از زنجیره ۲۰ تایی این نسل از سانتریفوژ برای غنیسازی استفاده کند که البته همچنان ابعاد تحقیقاتی دارد. باقی حرفهای سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران، بیشتر به تهدیدهایی میمانست از افزایش دیگر سانتریفوژهای پیشرفته که در ماههای پیش رو ممکن است رخ بدهند. به بیان دیگر به رغم دستور رئیسجمهور، ایران در این مرحله بخش کوچکی از مجموعه بزرگ محدودیتهای تحقیقات هستهای برجام را زیر پا میگذارد.
پیام ایران این است که "زمان چندانی برای حفظ برجام باقی نمانده" و طرف مقابل باید هر چه سریعتر به "تعهداتش" عمل کند. به همین دلیل باید کماکان برجامی باقی مانده باشد تا در همین "فرصت اندک"، طرف مقابل انگیزهای برای حفظش داشته باشد. چه بسا همین تاکتیک موجب شده تا سازمان انرژی اتمی نه تنها تمامی محدودیتهای تحقیقاتی برجام را زیرپا نگذارد، بلکه یادآوری کند که همچنان درهای کشور به روی بازدیدهای بینالمللی باز است.
نظارت بر فعالیتها و بازدید از برنامه هستهای، یکی دیگر از ستونهای برجام است که در این توافق از زوایای مختلف به آن پرداخته شده است. مثلا ایران بر اساس برجام پذیرفته که به مدت ۱۵ سال، آژانس در "خط غنیسازی" دستگاههای پیشرفته اندازهگیری نصب کند.
افزایش تعداد بازرسهای آژانس، متعهد شدن به صدور ویزاهای بلند مدت برای بازرسان، پذیرش مهرومومهای الکتریکی تاسیسات نظارتی آژانس، یا ۱۵ سال "اجازه دسترسی منظم، شامل دسترسی روزانه، هنگامی که توسط آژانس درخواست شد، به ساختمانهای مرتبط در نطنز"، همه تنها بخشهایی از برجام هستند که با هدف نظارت بر فعالیتهای هستهای ایران پیشبینی شدهاند.
این بخش مهم از برجام در کنار تعداد سانتریفوژها (حتی همین سانتریفوژهای پیشرفته که فعلا در ابعاد محدود بر تعدادشان اضافه شده) یا غنیسازی در مراکز مختلف هستهای (که در حال حاضر محدود هستند) همه از بخشهای باقی مانده برجام هستند که هنوز ایران آنها را رعایت میکند.
در حال حاضر از گامهای احتمالی بیشتر برای کاهش تعهدات ایران در برجام صحبتی نیست، اما اگر ایران در گامهای بعدی به همین مساله تحقیقات که در گام سوم نادیده گرفته، عمق ببخشید یا حتی به سوی افزایش بیشتر سطح غنیسازی، حجم غنیسازی یا کاهش سطح دسترسی و نظارت آژانس برود، احتمال درست از آب درآمدن پیشبینی منتقدینی که میگویند برجام دیر یا زود از بین خواهد رفت، بیشتر خواهد شد.
ایران با دو گام کاهش تعهداتش در برجام و انگشت گذاشتن بر روی موضوع حساس غنیسازی، وضعیت را به آستانه یک توافق محدود ۱۵ میلیارد دلاری رساند اما سرسختی دولت دونالد ترامپ موجب شد تا تهران به نتیجه مطلوبش دست پیدا نکند. اینکه "گام سوم" یا گامهای بیشتر به نتیجه خواهد رسید یا نه هم بیش از هر چیز به تصمیم واشنگتن بستگی دارد؛ واشنگتنی که برای کاهش تحریم خواستههایی - از جمله درخواست مذاکره - دارد.
فعلا همانقدر که برای واشنگتن در بر پاشنه "فشار حداکثری" میچرخد، در تهران نیز "ممنوعیت مذاکره با آمریکا" دستوری است که روی سنگ نوشته شده و چشماندازی برای تغییرش دیده نمیشود.