رویداد۲۴ - در میان خبرهای ریز و درشت عاشورای امسال، یکی این بود که اسد الله عسکر اولادی به کما رفته است. حزب موتلفه از عموم مردم تقاضا کرده برای همه بیماران از جمله این یار دیرین انقلاب و معتمد امام و رهبری، از درگاه احدیت طلب شفا کنند. گویا همکارانش حدس میزدند که حال بازاری قدیمیشان چندان خوب نیست؛ چه آنکه در آخرین انتخابات ریاست اتاق مشترک ایران و چین را از او گرفتند و البته این مقام به مجید رضا حریری دست راست عسکر اولادی رسید تا همچنان خیال حزب موتلفه از تجارت ایران و چین راحت باشد و مسئولیت بازرگانی این دو کشور از ابتدای انقلاب تا کنون از دست این حزب قدیمی بازاری خارج نشود.
گرچه مردم برادر سیاستمدارش را بهتر از خودش میشناسند اما خود او چهرهای موثر در اقتصاد بود و در چند فهرست غیر رسمی از ثروتمندترین مردان ایران، نام او صدرنشین و زینت بخش این لیستها بود.
به گزارش رویداد۲۴ نشریه جهانی فوربس که ثروت سرمایه داران بزرگ جهان را تخمین میزند، ثروت او را نزدیک هشت میلیارد دلار محاسبه کرده است؛ معادل چهار میلیون سال حقوق یک کارگر. یعنی اگر یک کارگر از زمان دایناسورها شروع به کار کردن کرده باشد، هنوز یک میلیون سال دیگر باید کار کند و آن را خرج نکند تا به ثروت عسگر اولادی برسد!
خودش میگوید «در تمام تهران یک انبار دارم، یک دفتر کار دارم و یک خانه. البته قیمتشان بالاست. خانهام خیابان فرشته است. انبارم بزرگترین انبار تهران است. اینها را دارم، اما نمیتوانم بگویم این افسانهسازیها (درباره ثروتم) درست است.»
زمانی که بابک زنجانی مشهور شد، برخی او را با عسکراولادی مقایسه کردند، به خصوص نزدیکان احمدی نژاد، دلیلش این بود که منافع مالی خاندان عسکراولادی و هاشمی، در صادرات پسته به یکدیگر گره خورده بود. در انتخابات ۸۴ با اینکه موتلفه از لاریجانی حمایت کرد همه میدانستند دل برادران عسگر اولادی با هاشمی رفسنجانی است.
اسدالله عسگر اولادی منتقد سیاستهای اکثر دولتها در ایران بوده است، اما با همه دولتها همکاری داشته و در افزایش مراودات اقتصادی ایران و چین، نقش موثری داشته است. با وجود انتقادات تند از احمدی نژاد در انتخابات دولت دهم رای او به سبد احمدی نژاد ریخته شد. خودش در توجیه گفت: «چون رهبر معظم انقلاب امر به حمایت همه از دولت احمدینژاد کردهاند، ما از دولت ایشان حمایت میکنیم، با اینکه معتقدیم این دولت و سیاستهای اقتصادیاش به تمام معنی فشل است.»
او با اینکه تحصیلات آکادمیک ندارد، به لطف رسانههای بی شمار اقتصادی بازار آزاد به یکی از نظریه پردازان اقتصادی ایران بدل شد که تقریبا در هر حوزهای از اقتصاد برنامه و دانش دارد! تنها رابطه با علم اقتصاد این بوده که چون حراست وجود نداشته گاهی به دانشگاه میرفته است. خودش اینگونه روایت میکند: «عصرهایى که فرصت داشتم به دانشکده اقتصاد هم مىرفتم چون ساختمانهاى دانشکده مقابل هم بود. آن موقع مثل امروز کنترل و حراست هم در کار نبود.»
البته نظریات عسگر اولادی همپوشانی صد درصد با اعضای مؤتلفه اسلامی ندارد و در واقع یکی از دلایل اصلی همکاری او با موتلفه، پر کردن جای برادر بود که چند سال پیش درگذشت.
به گزارش رویداد۲۴ عسگر اولادی خودش را ثروتمندی میداند که میلیاردها دلار سرمایهاش را بدون رانت و خلاف به دست آورده و دفاترش در دبی، لندن، هامبورگ و هنگ کنگ همچنان فعال هستند. او در توضیح همین موضوع گفته «به واسطه اطلاعاتی که از بازار کسب میکنم و در روزنامهها میخوانم و در تلویزیون میبینم، میتوانم زودتر از اتفاقات مطلع شوم.» البته عسگر اولادی دقیقا توضیح نداده چه اطلاعاتی از بازار کسب میکند یا نگفته میلیونها نفر روزنامه میخوانند و اخبار را پیگیری میکنند اما چگونه آنها زودتر از اتفاقات خبردار نمیشوند و گرفتار ماهی یکی دو میلیون تومان هستند. خودش میگوید «از نمایندگان مجلس از اوضاع آنجا خبردار میشوم و از نمایندگان شورای شهر اوضاع شورا را»
در منطق بازار آزاد که عسگر اولادی به آن معتقد است، این اتفاقات به پای هوش فرد گذاشته میشود. پذیرش این منطق کمی سخت است اما حقیقت آن است که در عالم واقع چنین اتفاقاتی بارها تکرار میشود و هستند افرادی که سالهاست زودتر از اتفاقات خبردار میشوند!
هرچند عسگر اولادی معتقد است هیچ بدهی بانکی ندارد و ثروتش را با رانت به دست نیاورده اما گویا بانک مرکزی اعتقادی به سخنان او ندارد. چنانچه در بیانیهای تند خطاب به عسگر اولادی گفته شد: «او تاکنون هیچ اطلاعاتی از نحوه مصرف ارز صادراتی خود در چرخه اقتصادی کشور ارایه نکرده است، به طوری که دو شرکت صادراتی ایشان تا پایان آبان ماه سال ۱۳۹۷ بالغ بر ۱۶.۶ میلیون یورو صادرات داشته و ارز حاصل از صادرات را وارد چرخه اقتصادی نکرده است؛ در حالیکه بخش عمدهای از صادرکنندگان متعهد به کشور تاکنون بیش از ۱۰ میلیارد یورو ارز در بازار ثانویه عرضه و بخشی از واردات کشور از این محل تامین شده است.»
شاید بهتر بود بانک مرکزی به جای این پاسخ که در واقع خود بانک را زیر سوال برده [چگونه چنین اتفاقی افتاده و بانک مرکزی از طریق قانون اقدام نکرده و آن را در رسانه مطرح کرده است!] کار را از طریق قانون پیش میبرد؛ در آن صورت شاید عسگر اولادی هم روزی در دادگاه به این شائبهها درباره ثروت افسانهایاش پاسخ میداد و مشخص میشد آیا منطق بازار آزاد برای مردم عادی هم میتواند چنین ثروتی به ارمغان بیاورد یا تنها برای او اینهمه سود داشته است.
او برای آنکه خیالش راحت باشد، فرزندش را به شغل خودش آورده است تا به گفته خودش «فرزندش روی پای خودش بایستد!» خودش میگوید: «من باغ پسته ندارم، چون پسته را میخرم و میفروشم. اما پسرم را وارد این کار کردم. پسرم الان صاحب بیش از ۴۰۰ هکتار باغ پسته در یزد است. اما من از او پسته نمیخرم.» کسانی که کشاورزی میکنند بهتر میدانند مفهوم ۴۰۰ هکتار باغ پسته یعنی چه. فقط یک گونی پسته تازه معادل ۵ تا ۷ تومان قیمت دارد.
با آنکه پیرمرد تمام توصیههای پزشکی را رعایت میکرد اما فعلا حال خوشی ندارد. خودش در مصاحبهای گفته «دکترهای حاذقی در چین و ژاپن به من توصیه کردند سه چیز را رعایت کنم. اول اینکه غذا که میخورم سیر نشده از سر سفره بلند شوم، دوم اینکه حرص نخورم اصلا انگار دنیا وجود ندارد. ولی من میگویم مگر میشود؟ اما آنها اعتقاد دارند اگر میخواهید عمر طولانی داشته باشید، باید دنیا را بیخیال شوید. سومین توصیه این بود که حتما میان روز نیم ساعت چرت بزنم.»
احتمالا عسگر اولادی چندان توصیه پزشکان حاذق را جدی نگرفته است؛ چنانچه خودش میگوید به پزشکان پاسخ داده مگر میتوانم فکر کنم دنیا وجود ندارد!
عسکراولادی گفته بود پزشکان به او توصیه کردند برای عمر طولانی از استرس دوری کند، اما او نتوانسته از استرس دور بماند و پیرمرد موتلفه راهی بیمارستان شده است.